اهمیت این مؤلفه آنقدر واضح است که نیازی به تبیین آن نیست. زیبایی و آراستگی در هنر از معیارهای زیباشناختی است و در ارزشیابی و نقدهای زیباشناختی جزء قواعد و ملاک ها محسوب می شود. در تعلیم و تربیت دوره ابتدایی که دانش آموزان بیشتر به زیبایی های عینی روی می آورند آراستگی مناسب معلم می تواند گامی مهم در راستای جذب و انگیزه بخشی دانش آموزان باشد. از سوی دیگر چون یکی از خصوصیات انبیاء جمال ظاهری آنان بوده است (مطهری الهامی،۱۳۸۵) شباهت های معلمی به رسالت انبیا نیز ایجاب می کند که معلمان به آراستگی خویش بی تفاوت نباشند. مشارکت کننده ای(P4) می گوید: «معلم آرایش و پیرایش مناسب داشته باشد معلمان دوره ابتدایی از لباس های محلی شاد، مصنوعات مخصوص ایام خاص استفاده نمایند». مشارکت کننده (P7) دیگری می افزاید:«معلم بیان رسا داشته و خودآراسته باشد».
۶-۵-ج)برقراری تعامل بین معلمان هنر و دیگر معلمان و کارکنان مدرسه
ارنشتاین(۱۹۷۱،ص۴۱۷) بیان می دارد:« معلم هنر می تواند علاوه بر ایفای نقش تخصصی تدریس هنر، به عنوان یک مشاوره زیباشناختی برای کل مدرسه باشد این گستردگی مسئولیت امکان وارد ساختن کیفیت زیباشناختی به هر کدام از کارهای مدرسه را میسر می سازد معلم هنر علاوه بر تدریس دروس هنر می تواند مشاور و راهنمای کارکنان و معلمان دیگر باشد». این ظرفیت بستری فراهم می کند که معلمان دروس دیگر از پیشنهادات زیباشناختی معلمان هنر بهره جویند تا کیفیت هایی در کار خویش تولید نمایند که علاقه کودکان را جلب نمایند و اثر بخشی تدریس خویش را ارتقاء دهند همچنین آن تأثیرات مثبتی که هنر در تحقق اهداف سایر دروس دارد را بوجود آورند این خود بستری مناسب برای تلفیق،درس پژوهی و تدریس تیمی نیز فراهم می سازد. لذا یکی از مؤلفه های دیگر زیبایی شناسی و هنر برای نقش معلم در الگوی پیشنهادی برقراری تعامل بین معلمان هنر و دیگر معلمان و کارکنان مدرسه است. البته آنچه اجرای این مؤلفه را در مدارس ابتدایی نظام آموزشی کشورمان با مشکل مواجه می کند نبود معلمان هنر در مدارس ابتدایی است اما می توان برای رفع این مشکل همانند آنچه امروزه در حوزه یادگیری تربیت بدنی شاهد آن هستیم که معلمانی با رشته تربیت بدنی در مدارس ابتدایی فعالیت می نمایند درحوزه هنر و زیبایی شناسی نیز ساعاتی برای فعالیت معلمان رشته هنر در مدارس ابتدایی پیش بینی گردد تا بتوان از بند بی توجهی به هنر رهایی پیدا کرد و بستر بهره گیری معلمان پایه های مختلف دوره ابتدایی از مشاوره معلمان هنر را فراهم ساخت.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶-ج)مواد و منابع
یکی از محصولات نهایی هر طرح برنامه درسی تولید انواع گوناگون مواد آموزشی است و مواد آموزشی مختلف به صورت بسته یا کیت[۱۰۲] تهیه و عرضه می شود که این بسته حاوی مواد یادگیری انفرادی فراگیرنده از قبیل کتاب درسی، کتاب تمرین و غیره؛ راهنمای معلم و تدریس؛ آزمون یا ابزار اندازه گیری تشخیصی؛ وسایل آموزشی مورد استفاده در کلاس درس از قبیل وسایل نمایشی،مرجع و گروهی(مانند بازی آموزشی) و تجهیزات دیداری و شنیداری می باشد(لوی،۱۳۸۰). در واقع مواد و منابع شامل چیزهایی هستند که شاگردان با آن یاد می گیرند و از آنها تحت عنوان رسانه آموزشی نیز یاد می شود. بدیهی است که هر حوزه یادگیری به علت داشتن ماهیت و اهداف متمایز مواد و منابع متفاوتی را می طلبد و توضیح آنها در اینجا میسر نیست. آنچه قابل ذکر است ویژگی های مواد و منابع از منظر زیبایی شناسی و هنر است که در ادامه بررسی می نماییم.البته درباره اصول تعیین مواد و منابع می توان گفت برخی از اصول تعیین محتوا در تعیین مواد و منابع نیز صدق می کنند زیرا محتوای تعیین شده در قالب مواد و منابعی مثل کتاب درسی، فیلم و غیره ارائه می گردد لذا برای اصول مشترک توضیحاتی ارائه نشده است زیرا توضیحات مربوطه در قسمت محتوا آمده است برخی از اصول مشترک عبارت اند از:

    • تنوع مواد و منابع با بهره گرفتن از قالبهای مختلف بازنمایی اطلاعات یا از طریق استفاده از رشته های گوناگون هنری
    • تحریک ترکیبی از حواس مختلف دریافتی از سوی مواد و منابع
    • زیبایی و جذابیت مواد و منابع
    • انعطاف پذیری مواد و منابع
    • فراهم کردن منابع و تجارب دست اول برای شاگردان

آنچه در بین اصول زیباشناختی فوق مورد تأکید است لزوم تنوع سازی مواد و منابع از منظر حواس مختلف، رشته های مختلف هنری یا قالبهای گوناگون بازنمایی می باشد. در کار هنری این تنوع وجود دارد در کار هنری کاغذ، خاک رس، چوب، سنگ، شیشه، پلاستیک، فلز، سیم و موادی که فعال کننده تخیل، آگاهی حسی، احساس زیباشناختی و مهارتی است که ممکن است در حین کار بدست آید وجود دارند(بُمگارنر،۱۹۶۲).مسلم است که وجود این همه مواد گوناگون شرائط لازم را برای تحقق اصول مذکور می تواند فراهم نماید تا شاگردان بتوانند همانند یادگیرندگان مدرسه فعال تجارب دست اول کسب نمایند. اسکایرو(۲۰۰۸) می گوید اصطلاح «می دانم» تکیه کلام مدرسه سنتی است جایی که برنامه آن مبتنی بر خواندن، سکوت، نشستن، ازبرخوانی، گوش کردن و فراگیری واقعیت ها مبتنی است در مقابل «تجربه کرده ام» تکیه کلام مدرسه فعال است در مدرسه فعال مواد دستکاری بسیار متنوع و کمتر تکراری به کار می رود برای مثال یکی ممکن است یک ضبط صوت پیدا کند تا داستانهایش را ضبط کند یا یکی خوراک پز برای آشپزی، یک کامپیوتر که بتواند با آن شبیه سازی اجرا نماید، یک دوربین برای عکاسی از اتفاقات یا پروژه های تازه تمام شده، یک انبار وسایل بازی که می توان خرید یا فروخت، لباسهای بزرگی که یکی می تواند بپوشد و فرهنگ خاصی نمایان کند گروهی از کتابها، سرپوشهای بطری، قرقره ها، صدف های حلزونی، نخود فرنگی، دگمه، فنر، سیم، طناب، نوار فلزی، خط کش، ترازوها و میزانهایی برای وزن کشی و اندازه گیری و نشانگذارهای جادویی، مداد رنگی و رنگهایی برای کشیدن تصویر در این مدارس یافت می شود به طور خلاصه مدرسه سنتی با میزها، صندلیها و کتابهای استانداردش که به طور مرتب چیده می شوند در ظاهر تفاوت بسیاری با مدرسه فعال دارد.
علاوه بر تنوع، انعطاف پذیری نیز در مواد آموزشی هنری به چشم می خورد انعطاف پذیری که گروسمن و تامپسون[۱۰۳](۲۰۰۴) آن را جزء سه ویژگی مهم مواد برنامه درسی می دانند برای مثال با موادی که در کار هنری وجود دارد می توان آثار گوناگونی با شکل و شمایل متمایز تولید کرد. از مواد مذکور در کار هنری می توان در تولید آثاری که بتواند مفاهیم و محتوای حوزه یادگیری را ارائه نماید بهره جست برای مثال گروهی از دانش آموزان در ساخت فیلم، درست کردن فیلم استریپ، فایل صوتی، رونامه دیواری،میز شنی و غیره مشارکت کنند یا تصاویر دست اول برای موضوعات مختلف فراهم نمایند این فعالیتها موضوعات درسی را برای شاگردان قابل فهم و ملموس می سازند. یکی از مشارکت کنندگان(P1) در این زمینه می گوید:« در آموختن دروس ابتدایی باید قوه خیال را نشانه گرفت مثلاً درس تاریخ را به جای مطالعه آن از طریق کتاب با استفاده گردش علمی و بازدید اماکن تاریخی و تصاویر و فیلم ها آموزش داد زیرا وقتی دانش آموزان تصاویر را می بینند قوه خیال فعال شود در مدارس بیشتر در آموزش علوم انتزاعی مشکل وجود دارد اما هر چه قدر از ابزار هنری و روش های دیداری و فعال شدن قوه خیال کمک بگیریم این مشکل تا اندازه زیادی برطرف می گردد».
علاوه بر مواد و اشیای واقعی، محیط مجازی نیز تنوع و انعطاف پذیری را در خود دارد یکی از مشارکت کنندگان(P8) بر اهمیت استفاده از محیط های چند رسانه ای چنین تأکید می کند:« در بُعد تکنولوژی آموزشی، توسعه شبکه های اجتماعی در مدارس، استفاده از وسایل آموزشی دیجیتال که دارای قابلیت تغییر تصاویر، گرافیک و غیرۀ آنها توسط دانش آموزان وجود دارد اهمیت زیادی دارد».
به طور کلی استفاده از مواد اشیای واقعی و همچنین فضای مجازی مانند سایت «چیستا[۱۰۴]» به عنوان رسانه های آموزشی از منظر زیبایی شناسی و هنر با عنایت به اصول تنوع و انعطاف پذیری، دست اول بودن و جذابیت آنها قابل توجیه است.
۷-ج)گروه بندی
دانش آموزان با چه کسانی یاد می گیرند؟ پرسش جهت دهنده است که اگر(۲۰۰۳) در معرفی عنصر گروه بندی ارائه کرده است و علاوه بر آن دو سوال فرعی زیر را ذکر کرده است:
چگونه دانش آموزان در مسیر های مختلف یادگیری قرار می گیرند؟
آیا دانش آموزان انفرادی،در گروه های کوچک یا با شاگردان کل کلاس یاد می گیرند؟
این پرسشها بویژه سوال آخر بیان کننده نقش همکلاسی ها در یادگیری یک فرد می باشد البته جایگاه همکلاسی ها در یادگیری و پیشرفت دانش آموزان بستگی به ایدئولوژی برنامه درسی مربوطه دارد برای مثال ایدئولوژی یادگیرنده محور بر اینکه افراد عامل اصلی تربیت خودشان است تأکید می کند و این موضوع معلمان یادگیرنده محور را به سمت فردگرایی هدایت می کند و معتقدند یادگیرندگان از سایر افراد متفاوت هستند که انگیزه های منحصر به فرد آنها باعث رشد آنان با شیوه های متفاوت می شود و تربیت باید به صورت فردی انجام گیرد(اسکایرو،۲۰۰۸). در مقابل ایدئولوژی و نظریه های دیگری که بر جامعه به عنوان منبع و مبنای اصلی برنامه درسی تکیه دارد بر استفاده بسیار از کار گروهی تأکید می کنند(کلاین،۱۳۸۸).
از سوی دیگر نمی توان گفت که فردگرایی یا فرایند گروهی به خودی خود در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارند بلکه پیشرفت تحصیلی نتیجه دستکاری و مدیریت عوامل پیچیده دیگر، انطباق برنامه درسی، روش های تدریس، مواد و توانایی معلم و غیره است(ایش[۱۰۵]،۱۹۶۱). حال فرض کنید گروه ها در کلاس درس شکل گرفتند آیا با جرأت می توان گفت گروه های تشکیل شده مشخصات یک گروه واقعی را دارند مشخصاتی که برادفورد و میال[۱۰۶](۱۹۶۳) آن را چنین بر می شمارند: زمانی می توان به جمعی از افراد گروه گفت که:

    • جوی ایجاد کنند که بتوانند کاری انجام دهند.
    • با روش های قابل پذیرش تصمیم گیری نمایند.
    • شرایطی بوجود آید تا هر عضو به طور ویژه مشارکت کند.
    • ارتباط واقعی بین اعضا بوجود آید.
    • هر عضوی آزادانه کمک نماید و آزادانه کمک دریافت کند.
    • کشمکش را به عنوان یک منبع بالقوه حل مسائل مدیریت کنند.
    • یاد بگیرند چگونه فرایندها و مسائل را تشخیص داده و آنها را خودشان بهبود ببخشند.

درباره فردگرایی نیز شرایطی خاص که انسانگرایان از آن یاد می کنند لازم است حکمفرما شود حال موضع الگوی پیشنهادی در این زمینه به شرح زیر ارائه می شود.
۱-۷-ج)اهمیت دادن به فردگرایی در تدریس
توجه به تخیل، خلاقیت و تفاوتهای فردی به عنوان اصول الگوی پیشنهادی مطرح شده است توجه به این اصول و ارائه آنها در قسمت اهداف بیان کننده آن است که توجه به ویژگی های فردی و رعایت تفاوتهای فردی در الگو اهمیت خاصی دارد از این رو کفه فردگرایی نسبت به کفه فعالیت های گروهی سنگینی می کند.
۲-۷-ج)توجه به معیارهای زیباشناختی در تشکیل گروه ها
از آن جا که فعالیت های گروهی ظرفیتهای بی بدیلی در تحقق سایر اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی که در الگوی پیشنهادی به آنها اشاره نشده است دارند نمی توان آنها را نادیده گرفت. به طور کلی کار گروهی در زمینه هایی همانند پیشرفت در زمینه عاطفی و اجتماعی در صورت وجود گروه هایی با تعداد اعضای معتدل مؤثر است(گالتون[۱۰۷]،۲۰۱۰،ص۱۷۹). با این حال الگوی پیشنهادی در این راستا بیان می کند که علاوه بر معیار های رایج از قبیل ضریب هوشی، توانایی تحصیلی و غیره که در تشکیل گروه ها استفاده می شود معیارهای زیر را نیز در نظر گرفت.

    • توجه به توانایی افراد از منظر زیبایی شناسی و هنر که این توانایی در ارائه آثار زیبا آن هم با قالبهای مختلف بازنمایی تأثیر دارد. هوک[۱۰۸](۱۹۶۱) گروه ها را براساس ماهیت آنها به گروه های وزوز[۱۰۹]، گروه های کار[۱۱۰] و گروه های مطالعه عملی[۱۱۱] تقسیم می کند که گروه های کار می توانند کارهایی مانند ساخت فیلم، درست کردن فیلم استریپ، نوار صوتی و آثار دیگری در یک واحد درسی درست کنند.
    • توجه به علائق زیباشناختی افراد

۳-۷-ج)تعامل هدف اصلی در گروه بندی دانش آموزان
امروزه در حوزه هنر، موضوع هنرهای مشارکتی[۱۱۲] و تعاملی[۱۱۳] مطرح است که در قالبهای مختلفی ظهور کرده است هنرهایی مانند هنر نت یا شبکه ای، هنر سیبرنتیکی، هنر تله ماتیک( تلفن،رایانه، ارتباط)،هنر دورباشی(رباتیک) و غیره هستند که از آنها تحت عنوان هنرهای مشارکتی /تعاملی یاد می شود(قادری و مراثی،۱۳۹۳).
درباره اینکه هنر تعاملی و مشارکتی چیست و چه تفاوتی با هنر سنتی دارد به طور کلی از سه اصل زیر سخن به میان می آید:

    1. مخاطب می تواند نمایشگری اثر را تغییر دهد(قادری و مراثی،۱۳۹۳). در هنر سنتی مخاطب مصرف گر است و هنرمند تنها خالق اثر می باشد اما در هنر تعاملی مخاطب تنها مصرف گر و منفعل نیست بلکه نقش تولید کننده را دارد که در سازندگی اثر جدید شریک می شود و اثر هنری نیز به عنوان یک محصول نهایی تقلی نمی شود بلکه به عنوان یک فرایند دیده می شود(رهبرنیا و خیری،۱۳۹۲).
  1. مخاطب از طریق تغییر دادن یا دگرگون کردن نمایشگری اثر به فهم کامل اثر دست می یابد(قادری و مراثی،۱۳۹۳). در هنر سنتی و غیر مشارکتی مخاطب به تفسیر و تأویل ذهنی می پردازد و برای خودش اثر را معنا می کند اما در هنرهای تعاملی مخاطب به واسطه تغییر دادن یا دگرگون کردن نمایشگری اثر به فهم کامل اثر دست می یابند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...