ترک زندگی خانوادگی توسط زوج یا غیبت او بدون عذر موجّه
ترک زندگی خانوادگی در ابتدا در قانون حمایت خانواده سال 1346 از موجبات طلاق قرار گرفته و در قانون 1353 تکرار شد. در قانون مدنی در صورت 4 سال غیبت شوهر، به زن حق داده میشود که از دادگاه تقاضای طلاق کند (مادهی 1029 ق.م).
سؤالی پیش میآید که مفهوم ترک زندگی خانوادگی با غیبت چه تفاوتی دارد؟ “غیبت” زمانی تحقق مییابد که همسر به عمد یا در نتیجهی حوادث قهری از خانواده دور بماند و از او هیچ گونه خبری نباشد. آوردن صفت “مفقودالاثر” بعد از غیبت، نشانهی آن است که دور بودن از خانواده به تنهایی موجب طلاق نبوده و عنصر اصلی آن بیخبر ماندن کسان غایب از اوضاع و احوال اوست؛ بنابراین اگر کسی در نتیجهی حوادث قهری مثل جنگ و زلزله از خانوادهاش دور بماند، نمیتوان گفت خانواده را ترک کرده است اما «ترک زندگی خانوادگی» عملی ارادی است و هنگامی است که مرد، زندگی خانوادگی را فدای اغراض دیگر خود کرده است و خانهی خود را با اختیار کامل به علت رسیدن به هدفهای دیگر ترک میکند و از آمدن به خانه امتناع میورزد؛ چه خبر از او باشد چه نباشد، مثل اینکه زوجین در یک شهر زندگی کنند ولیکن از هم دور باشند.
در ترک زندگی خانوادگی، مرد به عمد و بدون عذر موّجه، زندگی مشترک با همسر و فرزندان را رها میسازد. شغل و موقعیت اجتماعی و سن طرفین در تحقق عنوان “ترک زندگی خانوادگی” اثر دارد و از همین باب قانونگذار در این شرط، تحقق حداقل 6 ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه را برای صدق “ترک زندگی خانوادگی” کافی میداند. عمل ترک زندگی خانوادگی در صورتی که موجب عسر و حرج شود، میتواند از موجبات طلاق باشد به گونهای که در این صورت یکی از مصادیق مادهی 1130 ق.م میشود؛ پس، در صورتی که ترک منزل با موافقت زوجه باشد، مثل رفتن به خارج به مدت چند سال برای ادامه تحصیل و… ترک منزل تلقی نمیشود و یا گاهی شوهر مأموریتهای نظامی پیدا میکند و ملزم است برای مدت بیش از 9 ماه از مرزهای کشور پاسبانی کند؛ ولیکن در همین فرض، اگر گرفتن مأموریت برای دریافت حقوق و مزایای بیشتر باشد، صحیح تلقی نشده و حق درخواست طلاق را از زوجه سلب نمینماید.
برای تشخیص موجه بودن عذر زوج در ترک زندگی خانوادگی و یا عدم آن، باید با توجه به عرف و تشخیص دادگاه، عمل کرد. در اینکه آیا زوجه، باید اثبات کند که زوج بدون دلیل موجه خانواده را ترک گفته و یا اینکه زوج باید ثابت کند که عمل او موجه بوده است، ممکن است در ابتدا به نظر برسد که اثبات مصادیق عسر و حرج بر عهدهی زوجه است و شرط تحقق حق طلاق به علت ترک زندگی بدون عذر موجه میباشد و زوجه موظف به اثبات تحقق شرط است؛ اما به نظر میآید که ترک زندگی خانوادگی در شرط مذکور لازم نیست مستلزم عسر و حرج باشد، لذا با توجه به اینکه اصل بر لزوم حضور زوج در جمع خانواده و ایفای وظایف زناشویی و شرعی و قانونی است، بنابراین صرف اثبات ترک زندگی مشترک برای زوجه کفایت میکند؛ پس، به گونهای باید بگوییم که در این گونه موارد، عسر و حرج مفروض است، مگر آنکه زوج ثابت کند عدم انجام وظایف مستند به دلیل موجه میباشد.
به هر حال صِرف ترک زندگی خانوادگی بدون علّت موجه، مجوز حق طلاق برای زوجه است و باید عامل زمان (حداقل 6 ماه متوالی و حداکثر 9 ماه متناوب) بگذرد و گذران زندگی برای خانواده با مشقت همراه بوده و تحمل آن را سخت نماید؛ پس، هنگامی که مردی با دوری از خانواده، نفقهی آن ها را تأمین کرده و یا از راه دور با آن ها ارتباط داشته و خلاء عاطفی و احساسی آن ها را پر میکند، در این حالت میتوان گفت دیگر ترک زندگی خانوادگی معنا پیدا نخواهد کرد. مضاف بر اینکه در مواردی، ممکن است دو عنوان «غیبت و ترک زندگی خانوادگی» بر وضع همسری که از خانواده دور مانده، صدق کند. مثلاً شوهری به قصد زندگی با زن دیگری، خانوادهاش را رها میسازد و به مسافرت میرود و مدتها از او خبری به دست نمیآید؛ در چنین مواردی زن میتواند مطابق قواعد و تشریفات طلاق راجع به غایب مفقودالاثر (مواد 1023 و 1029 ق.م) و یا طلاق مطابق ترک زندگی خانوادگی به جهت تحقق عسر و حرج (مادهی 1130 ق.م)، اقدام کند و یا با بهره گرفتن از شرط ضمن عقد تقاضای طلاق نماید.
. سیّد جلال الدین مدنی، پیشین، صص 123-125؛ جواد حبیبی تبار، پیشین، ص 271؛ ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، پیشین، صص 412-414؛ اسدا… لطفی، یشین، ص 110.
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 08:53:00 ب.ظ ]
|