نفوذپذیری : فقط مکانهایی که برای مردم قابل دسترسی باشند، به آنها حق انتخاب میدهند. از آنجا که نفوذپذیری یکی از عوامل اساسی در دستیابی به مطلوبیت است، باید در اولین مراحل طراحی پیادهراه مورد توجه قرار گیرد(بنتلی و همکاران،1382 ). یک عنصر کلیدی در مورد قلمروی عمومی، قابلیت نفوذپذیری و دسترسی است .این ماهیت نوعی قدرت از طریق کنترل فضا و دسترسی به آن میباشد. نیروهای مختلفی در جامعه به صورت هدفمند قابلیت دسترسی را برای کنترل محیطهای ویژه و اغلب برای محافظت از سرمایهگذاریها کاهش میدهند. به منظور رسیدن به نفوذپذیری در مسیر پیادهراه، ایجاد امکان رابطه متقابل بصری بین مسیر و بدنه میباشد. محور پیاده باید تا حد امکان بدون اختلاف سطح و مانعی، کلیه فعالیتها و کاربری های متنوعی که در مقطع خیابان یعنی نزدیکترین مکان در خط دید وجود دارند را به هم متصل کرده و با ایجاد تمایزات بصری، وحدت و پیوستگی مسیر را القا کند(تیبالدز، 1992 ). دسترسی را میتوان مهمترین عنصر، خصوصیت و اساسیترین عملکرد پیادهراها دانست .دسترسی در قالبهای مختلفی بیان میشود (مثل: دسترسی به افراد، دسترسی به فعالیتها، دسترسی به کالا ها و منابع، دسترسی به اماکن و اطلاعات (Echenique et al., 1972) . مقیاس پیاده از جمله شاخصههایی میباشد که فضا را مملوستر و قابل باورتر میسازد و زمینه را برای بروز تعاملات اجتماعی بیشتر فراهم میکند. این مهم در کنار رعایت اصل ارتباطات فضایی در پیادهراها امکان اتصال و ارتباط فضاها و فعالیتهای شهری را به یکدیگر فراهم میکند. فضاهای شهری دارای اتصال و ارتباط فضایی مستحکم و به نوعی زمینهساز و پشتیبان بروز فعالیتهای شهری مستمر در مقیاس عملکردی پیاده میباشند.
خوانایی :به طور معمول، بخشی از درجات حق انتخابی که به وسیله یک مکان عرضه میگردد با میزان خوانایی آن ارتباط پیدا میکند؛ یعنی مردم تا چه حد میتوانند به فهم یا درک آن مکان نائل شوند(بنتلی و همکاران،1382). پیادهروها عرصههایی عمومیاند که میتوانند گزینههای متنوعی را برای ارتقای کیفیت زندگی مردم به آنها عرضه دارند .اما مردم موقعی میتوانند از منافع گزینههایی که آن کیفیت را عرضه میدارند، بهره گیرند که بتوانند سازمان فضایی و آنچه را که در آنجا میگذرد، درک کنند. پرداختن به وجه عینی منظر در پیادهراه آن را به محیطی خوانا و واجد کیفیت تبدیل خواهد کرد. پاکیزگی و زیبایی در محیط پیادهراه، امکان حضورپذیری و استفاده از فضای آن را افزایش خواهد داد و در انتها پیادهراه باید با ایجاد احساس نظم بین اجزا، آن را به عنوان فضایی متناسب به بیننده عرضه کند؛ به عبارت دیگر باید فضای پیادهراه واجد کیفیت تناسبات بصری باشد.
ایمنی و امنیت: حضور فعال مردم در شهر از عوامل افزایش ایمنی و امنیت در فضاهای شهری است که برای تداوم و بقای حیات آن، ایمنی و امنیت بسیار مؤثر است که در صورت نبود آن، کیفیت شهر افت کرده و معنای شهریت از بین میرود. در پیادهراها، شهروندان پیاده باید همواره در مقابل خودرو و موتور سیکلت ایمن بوده و تردد اینگونه وسایل شدیداً کنترل شود(مجتهد سیستانی، 1387).
انجمن شهرسازی آمریکا (1387) در رابطه با بحث امنیت، چنین متذکر شده است :انگارههای طراحی شهری به منظور تسهیل دیده شدن متجاوزان عمل میکنند. نظارت طبیعی با بهره گرفتن از وسایلی که نمایانی مردم، محوطههای پارکینگ و ورودیهای ساختمان را به حداکثر برساند (مثل پنجرههای مشرف به خیابان و خیابانهای مأنوس با پیادهها …) ارتقا خواهد یافت. جان لنگ در مدل نیازهای انسانی، سلسله مراتب و روابط بین نیازها را در قالب دستههای مشتمل بر نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، وابستگی، عزت و اعتماد به نفس و… مورد بررسی قرار داده و امنیت را به عنوان یکی از نیازهای اساسی در مرتبه دوم این تقسیمبندی میگذارد. لئونارددهل واضع ایده شهر سالم در معرفی تیپولوژی نیازهای شهری، امنیت را در قالب اولین رده از نیازها به عنوان نیازهای اساسی و اولیه میشمارد، همچنین جان اشتون نیز از صاحبنظران بینالمللی شهرسالم، امنیت را یکی از کیفیتهای غیر قابل جایگزین در ایجاد یک شهر سالم مورد اشاره قرار میدهد. هفت ویژگی عام برای محیطهای ایمن و امن عبارتند از (صالحی ،1387 ).
- دسترسی و جابجایی آسان،
- ساختار مناسب برای فعالیتهای مختلف،
- امکان نظارت و اشراف برای عموم،
- موجد حس مالکیت، احترام و مسئولیت،
- دارای تسهیلات حفاظت فیزیکی و امنیتی و
- جاری بودن فعالیتهای انسانی(عباس زاده و تمری، 1392: 10-1)
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 08:40:00 ب.ظ ]
|