فضای شهری

به طور خلاصه می­توان گفت برخی خصوصیات مکان­های زیبا و مطلوب شهر از منظر شهروندان عبارتند از: ایمنی، سرزندگی، انعطاف پذیری، خاطره انگیزی، خودمانی بودن فضا، خوانایی و … که در اینجا به اختصار به بررسی بعضی از آنها می­پردازیم.

2-8-1- ایمنی

از آنجائیکه اساساً در خیابان­های شهری حضور سواره و پیاده را توأمان داریم و هردو مجاز به حرکت در مسیرهای خود به صورت دائم هستند، ایمنی پیاده و سواره بسیار مهم می‏شود. بخصوص که پیاده ها در خیابان شهری حرکت عرضی پیوسته و متعددی دارند. سرعت مجاز در نظر گرفته شده برای سواره­ها در خیابان شهری به علت عبور عرضی از خیابان 30 کیلومتر در ساعت می‏باشد. طیف شهروندان حاضر در خیابان شهری از گستردگی بالایی برخوردار است و به تبع آن دامنه رفتاری بسیار متنوع و بزرگی را در بر می­گیرد. تمهیدات کالبدی خیابان شهری بایستی به گونه­ای باشد که علاوه بر پذیرش این دامنه وسیع رفتارها ایمنی افراد حاضر را نیز تضمین نماید. در نهایت زمانی که شهروندان در مسیرها هم از لحاظ حضور سواره و هم عوامل متعددی که در ایمنی شهر تاثیر بسزایی دارند در امان باشند احساس آرامشی به آنها دست می‏دهد که خود این آرامش می ­تواند تاثیر بسزایی در زیبا احساس کردن (مطلوبیت) شهر باشد.

ایمنی و امنیت از اساسی­ترین توقعاتی است که از یک فضای شهری انتظار می­رود.سرزندگی و انعطاف­پذیری فضای شهری در شرایطی قابل حصول است که فضای مذکور امن باشد. در غیر اینصورت فرد چنان درگیر تامین ایمنی خود می­گردد که حتی اگر فضا سرزنده یا انعطاف­پذیر هم باشد. احساس نشاط و آزادی از فعالیت ایجاد نمی­ شود. پیاده راه ها معابری هستند که کاملا اختصاص یافته­اند.

2-8-2- سرزندگی

حضور قوی و مداوم افراد از گروه های مختلف موجب سرزندگی فضا می‏شود. تنوع افراد، رفتارها، کاربری­ها و فعالیت­ها می ­تواند از مهمترین عوامل تقویت سرزندگی باشد. بسیاری از فضاهای شهری مذکور در بخش پیشین، فضاهایی هستند که در مقیاس شهری عمل می­نمایند و شادابی را در تمام شهر به جریان می­اندازد. طبیعی است که اکثر شهروندان توقع سرزندگی را از چنین فضایی داشته باشند.

2-8-3- خودمانی بودن فضا

وقتی فضایی خودمانی است، فرد احساس می‏کند که مقهور آن نمی‏باشد و می ­تواند در تغییر و ساماندهی آن نقش داشته باشد و به عبارتی در آن دخل و تصرف نماید. در صورت نیاز به مبلمان آن را تغییر دهد یا متناسب با کارکردی که در شرایط خاص از آن انتظار دارد، فضا را آرایش نماید و حتی برای انجام مراسم خاص که میان تمام ساکنین یک محله مشترک است، تجهیز نماید. برای مثال در اعیاد آن را چراغانی کند یا در فصول مناسب، مراسم عزاداری مذهبی در آن برگذار کند. این تجهیز فضا می ­تواند بسیار محدودتر و موقتی­تر هم باشد. برای مثال فرد می ­تواند برای مدت کوتاهی صندلی­ای از خانه­اش بیاورد و در کنار ورودی واحدش مستقر کند و دقایقی را در کنار همسایگانش بگذراند. همین امکان تغییر و تجهیز موقت و آسان احساس خودمانی بودن را در فضا تقویت می‏کند.عدم سلطه فضا بر انسان منوط به مقیاس (اندازه) آن نیز می‏باشد. فضایی که مقیاس انسانی دارد خود را بر شهروند تحمیل نمی­نماید، البته مقیاس انسانی خود کمیتی مطلق نمی‏باشد و در فضاهای مختلف متفاوت جلوه می کند.

2-8-4- خوانایی

خوانایی به طور ساده و خلاصه یعنی اینکه شهر به گونه­ای باشد که برای همه شهروندان قابل فهم و درک باشد؛ یعنی اینکه افراد در شهر احساس سرگشتگی به آنها دست ندهد و نسبت به تمام نقاط شهر محل زندگی خود آگاهی کامل داشته باشند؛ البته با توجه به تصویر ذهنی قوی­ای که شهر به آنها می‏دهد. قبل از قرن بیستم شهرها از بعد خوانایی خیلی خوب کار می­کردند. مکان­هایی که مهم به نظر می­رسیدند واقعاً مهم بودند و مکان­هایی که جنبه همگانی داشتند به راحتی قابل تشخیص هویت می­شدند. این مطلب هم درباره فضاهای همگانی و بیرونی و هم درباره ساختمان­ها به طور عام صادق بود. معمولاً بزرگترین فضاهای عمومی با مهمترین تسهیلات یا خدمات عمومی ارتباط و پیوند داشتند. معمولاً ساختمان­هایی که به دلیل اهمیت بیشتر از سایر ساختمان­ها متمایز می­شدند واجد بالاترین ارتباط و پیوند با کارکردهای همگانی بودند. شهر مدرن فقط از این جنبه که«ساختمان­ها نمی­توانند دروغ بگویند» خوانایی دارد. در این شهر­ها، عمتاً به خاطر نوعی افراط در عملکرد گرایی و همچنین به علت سرعت شکل­ گیری این خوانایی تا حدی ضعیف شده است که می­توان در این شهرها نیز از طرق تقویت گره های فعالیتی شاخص شهری و همچنین هویت بخشی به محلات و ناحیه­ها، این خوانایی را تقویت نمود و تصویر ذهنی قویتری در ذهن شهروندان شکل داد.

2-8-5- دعوت کنندگی فضا

یان گل در کتاب زندگی در فضای میان ساختمانها چند اصل را برای دعوت کنندگی و کشش فضا مطرح می‏کند:

    1. گذار آرام بین نواحی خصوصی و عمومی، به شکل نواحی گذار و انتقال، که نه کاملا خصوصی هستند و نه کاملا عمومی، به عنوان عناصر پیوند دهنده و مرتبط کننده عمل می‏کنند و حرکت بین فضاهای عمومی و خصوصی و بین درون و بیرون را برای ساکنین و فعالیت‏ها تسهیل می‏کنند.
    2. توانایی دیدن آنچه در فضاهای عمومی حال انجام است، جزء دیگر کشش فضاست.
    3. راهی کوتاه و قابل کنترل، میان محیط عمومی و خصوصی نیز کشش ایجاد می‏کند. روابط و ارتباطات “سرزدن‏ها"هنگامی که مردم نزدیک هم زندگی می‏کنند از سهم بیشتری برخوردارند.
    4. نیاز به ارتباط، نیاز به آگاهی و نیاز به انگیزش، به گروهی از نیازهای روانشناختی تعلق دارند. مثلا بزرگسالان بیشتر به دلایل پذیرفتنی و منطقی – خرید، پیاده‏روی، هوای تازه خوردن، روزنامه خریدن، شستن ماشین و… بیرون می‏روند.
    5. جایی برای رفتن، می‏تواند جای خاصی برای گردش، نقاط چشم‏نواز، خرید کردن، مغازه‏ها، مراکز اجتماع، تسهیلات ورزش و… باشد. برای بچه‏ها زمین بازی جایی است که همیشه می‏توان رفت. چیزها و جاهایی که فرد به طور طبیعی به عنوان انگیزه و کشش برای بیرون رفتن در جستجوی آنهاست.
    6. کاری برای انجام دادن، اگر کاری برای انجام دادن وجود داشته باشد با دیگر فعالبتهای تفریحی و اجتماعی ترکیب می‏شود، اگر کاری برای انجام دادن وجود داشته باشد پس از آن حرفی نیز برای گفتن وجود دارد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...