«شخصیت» و«مقابله» در نظریه های روان پویایی  معادل با مفهوم مکانیسم های دفاعی و همچنین ویژگی های ثابتی در نظر گرفته شده که به طور مداوم  پاسخ های سازگارانه و ناسازگارانه دیکته شده، تحت تاثیرادراک فرداز رویدادهاست (کانر 2007).

 

در نتایج این پژوهش به نقش کم رنگ تر ویژگی های شخصیتی نسبت به سایر عوامل روان شناختی و نیاز به پژوهش های بیشتر در این زمینه اشاره شده است. واینکه کمبود مستندات در این مورد می تواند ناشی از تعداداندک و ضعف تکنیکی در روند اجرای این مطالعات باشد(پیترز،ونکلیف، 2008).

 

مطالعات بسیاری، رابطه بین راهبرهای مقابله ای ناکافی ودرد مزمن را مورد بررسی قرار داده اند. اگرچه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد، وقتی بیماران روش های مقابله ای لازم را می آموزند، توان مقابله ای مؤثرتری را با درد خود می یابند، اما بیشتر این مطالعات دارای ماهیت همبستگی هستند. از این رو به نظر می رسد که ارزیابی روش های مقابله ای و اختلالات شخصیت هر دو دارای اهمیت می باشند. نکته تعجب آور در این مورد آن است که تا به امروز، تقریباً هیچ مطالعه ای رابطه بین دو عامل مذکور را مستقیماً بررسی نکرده است. بنابراین مطالعات بیشتری لازم است تا نقص کنونی را از بین ببرد ) گچل و ترک، 1996(.

 

به استناد پژوهش های صورت گرفته، هزینه ی اقتصادی هنگفت و شیوع گسترده درد مزمن و همچنین ناکارآمدی روش های درمانی موجود، نقش سایر عوامل مؤثر در ابتلا و درمان درد مزمن، از جمله عوامل روان شناختی را برجسته تر می سازد. با توجه به خلاء پژوهشی در این خصوص، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی همزمان ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی افراد مبتلا به درد مزمن بپردازد تا بدین وسیله، میزان تاثیر و سهم این عوامل را در ابتلا به درد مزمن مورد مطالعه قرار دهد.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

بامطالعه و تمرکز بیشتر در این حیطه، شاید بتوان به روش های کاربردی و کم هزینه تری برای کمک به بیماران مبتلا به دردمزمن دست یافت.

 

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت مسئله

 

از آنجا که :

پروژه دانشگاهی

 

 

1.احتمال ابتلا به درد مزمن در هر زمان از طول زندگی  فرد وجود دارد.

 

2.در حال حاضر در میان بیماری ها بالاترین میزان شیوع را دارد.

 

3.از طرفی می تواند برای گروه پزشکی و گروه روان شناسی راهکارهای مؤثرتری را از طریق تعامل با یکدیگر در درمان این بیماران فراهم آورد.

 

4.در پژوهش های پیشین، چه داخلی و چه خارجی، مؤلفه های شخصیتی وخودکارآمدی به طور همزمان در افراد مبتلا به درد مزمن مورد بررسی قرار نگرفته است.

 

 

 

اهداف پژوهش

 

هدف کلی

 

هدف اصلی این پژوهش مقایسه ای است بین ویژگی های شخصیتی و احساس خودکارآمدی مقابله ای افراد مبتلا به دردهای مزمن و افراد سالم.

 

اهداف جزئی

 

 

  1. شناسایی تفاوت ویژگی های شخصیتی در افراد مبتلا به درد مزمن و سالم

 

2.شناسایی تفاوت مؤلفه های  خودکارآمدی درمقابله با مشکلات درافراد مبتلا به  درد مزمن و سالم

 

 

  1. تعیین سهم مؤلفه های شخصیتی درابتلا به درد مزمن

 

4.تعیین سهم زیرمقیاس های خودکارآمدی در ابتلا به درد مزمن

 

[1] pain

 

[2] Self-efficacy

 

[3] Gatchel

 

[4] Turk

 

[5] – Rundell SD 

 

[6] Davenport TE

 

[7] Conor

 

[8]  resilience

 

[9]  Peters

 

[10] Vancleef

 

[11]  Peters

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...