مدلهای انتقال دانش،پایان نامه درباره چابکی سازمانی |
رده بندی مدلهای انتقال دانش
همانگونه که گفته شد، مدلهای بسیاری راجع به انتقال دانش پیشنهاد شده که دارای فرایندهای متفاوتی هستند. دسته بندی مدلها به دوگونه است؛ یکی از نظر دیدگاهی که زمینه ساز مدلهاست و دیگری با توجه به مراحل فرایندی مدلهای ارائه شده است(اسمیت،2008،ص167).
مرور ردهبندیهای مدلهای دانش ارائه شده توسط “کاکابادسه” و همکارانش،2003،ص75) در مقالهای با نام ” مرور ادبیات انتقال دانش ” در مجله مدیریت دانش چهار گروه از مدلها به شرح زیر اشاره دارد:
2-6-1-مدلهای شبکهای
در این نوع از مدلها، تمرکز بر روی ارتباطات، کسب، تسهیم و انتقال به طریق تبادل اطلاعات افقی است. دانشهای مهم در شبکه ای متشکل از افراد که به وسیله ابزار مختلف به هم میپیوندند، نهفته است و آگاهی از این بینشها و اطلاعات، خارج از گروهها و تیمهای رسمی، عاملی کلیدی به شمار میرود. در این نگرش، ساختن روابط اجتماعی، سرمایه اجتماعی و قائل بودن روابط متقابل، به عنوان کار و فعالیت اصلی دانش، مورد توجه قرار گرفته است(اسمیت،2008،ص167).
2-6-2-مدلهای شناختی
دانش به مثابه دارایی سازمانی است که نیاز به دستیابی دقیق، بیان، ذخیره، اندازهگیری، نگهداری و انتشار کنترل شده دارد. ایجاد ارزش از طریق کاربرد متوالی بهترین روشهای حاصل و نیز پرهیز از خطاهای ناآشکار ریشهیابی شده و کتبی و نیز بهره بردن از درسهای آموخته شده به دست میآید. در این نگرش بر روی استفاده دوباره، تکثیر استانداردسازی و حذف روشهای قدیمی که کارآیی خود را از دست داده اند، تمرکز میشود(اسمیت،2008).
2-6-3-مدلهای انجمنی/ارتباطی
در این مدلها درباره ویژگیهای گروههای کاری که باید دارای قابلیتهایی چون، خودسازماندهی، فراگیری مستمر و تبادلات غیر رسمی باشند، بحث میشود. دانش در تفکری ایجاد میشود که در یک انجمن گردش میکند؛ جایی که زبان مشترکی وجود دارد، اعتماد اجازه بهرهبرداری از مکاشفهها را میدهد، ممکن است آرایههای نهفته به صورت خلاقانه برنامه ریزی شود و نشانههای مهم و راهحلهای کاری متوالی به وسیله بیان داستانهای کاری منتشر میشوند(اسمیت،2008،ص168).
2-6-4-مدلهایفلسفی
در این مدلها بازارها و فرایندهای داخلی بر پایه گفتگوی دوطرفه در یک زمینه استراتژیک، پرسش در مورد فرضیات و کندوکاو مداوم درباره رفتار رقبا، مورد توجه قرار میگیرد. این دیدگاه، شخصی سازی را مقدم بر کدکردن میداند و تکنولوژی کمی را مورد استفاده قرار میدهد. همچنین محرکهای فرهنگی اصلی برای این کار، حفظ ارتباط آزاد(تبادل نظر)، تشویق، انعکاس نظرات، کنکاش خلاقانه و اثبات عقیده و نظر است.با توجه به تجربیات سازمانهای پیشرفته در زمینه مدیریت دانش، ترکیب مدلهای شبکه، فلسفی و انجمنی به همراه استفاده از مدل شناختی، ترکیبی مناسب برای مدیریت دانش در سازمان است و محرکهای اصلی در این راستا؛ ارتباطات و روابط، اعتماد، همدلی، انجمن گفتگوی دو جانبه عمیق و تکنولوژی برای دستیابی به گفتگو وبرقراری ارتباط با ثبات هستند(اسمیت،2008،ص169)..
Smith
cocabadse
Reviewingthe literature of knowledge
Nework model
Smith
Congnitive models
Community models
Philosophy models
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:13:00 ب.ظ ]
|