فرایندمدیریت دانش،پایان نامه درباره چابکی سازمانی |
فرایندهای مدیریت دانش
مفهوم سازی از مدیریت دانش و مدیریت دانش، قدری دشوار به نظر می آید. برخی از صاحبنظران برای عملیاتی کردن مدیریت دانش از مفهوم فرایند استفاده میکنند، زیرا از دیدگاه آنان، فرایند مدیریت دانش مستمراً در سازمان وجود داشته و حضور آن در یک مقطع کوتاه نتیجهای نخواهد داد؛ بلکه نتیجه آن در حضور مستمر آن بعنوان رکن اساسی در سازمانها روشن میگردد. بر این اساس، فرایند مدیریت دانش شامل شش فرایند اصلی است که عبارتند از: شناسایی دانش، اکتساب دانش، توسعه دانش، به اشتراک گذاشتن دانش، بهره کیری از دانش، نگهداری از دانش.زمانی که این فرایندها در سازمان استقرار یابند، یک نظام مدیریتی میتواند شکل گیرد که به همه مدیران کمک خواهد تا شروعی موفق داشته باشند
با توجه به این که در مقوله مدیریت دانش مدلهای متنوعی مطرح گردیده است ولی یکی از مدلهایی که جنبه بسیار کاربردی و عملی در سازمانها دارد، به نام مدل Roob and Roomhardt probeset (1999) به نام عناصر بنیادی مدیریت دانش است.
1-شناسایی دانش: شناسایی دانش متخصصان یکی از ضروریات اصلی در زمینه تحقیق مدیریت دانش در سازمانهای دانشی است، چرا که با شناسایی دانشهای ذخیره شده در اذهان کارکنان میتوان ضمن بررسی نقاط قوت آنها به نقایص و تعدیل دانش تخصصی افراد با دانش مورد نیاز سازمان همت گمارد.یک راه برای شناسایی دانشی که باید در اختیار گرفته شده و کسب گردد، انجام ممیزی دانش است(احمدی،1391،ص42).
2-اکتساب و جمع آوری دانش: در طول تاریخ بشر، انسانها همواره در جستجوی دانش بودهاند چرا که دانش اندوزی را باعث موفقیت میدانستند دانش هم میتواند از داخل و هم از خارج سازمان کسب شود(احمدی،1391،ص42).
3-توسعه دانش: توسعه به طور کلی به مجموعهای از فعالیتهای سریع و خلاق، نظام یافته و برنامه ریزی شده گفته میشود که در جهت گسترش مرزهای شناخت علمی و گنجینه دانش انسان و جامعه باشددر خصوص تأثیر پیشنهادات کارکنان، سازمانها برای ترغیب کارکنان در حال معرفی ساختارهای جدیدی هستند تا بر پایه پیشنهادات تصمیم گیری کنند، عمل کنند و به آنها پاداش دهند(احمدی،1391،ص42).
4-اشتراک دانش و توزیع دانش: وقتی میکوییم فردی دانش خود را توزیع میکند، به این معنی است که فرد، فرد دیگری را با بهره گرفتن از دانش، بینش، و افکار خود راهنمایی میکند تا او را کمک کند که موقعیت خود را بهتر ببیند(احمدی،1391،ص42).
5-بهره گیری از دانش: در این مرحله، تمام توجه مدیریت دانش به این نکته متمرکز است که دانش موجود در سازمانها، کاربردی شود تا به سوددهی سازمان بینجامد(احمدی،1391،ص42).
6-ذخیره و نگهداری دانش: ذخیره دانش بخش مهمی از مدیریت دانش است؛ با این وجود زمانی که شرکتها دوباره سازماندهی میشوند ارزش حافظه سامانی اغلب دست کم گرفته میشود اما در مورد دور انداختن بخشهای کهنه شده تجارب گذشته شرکت نباید به سادگی تصمیم گرفت(احمدی،1391،ص42).
2-6-ردهبندی مدلهای انتقال دانش
همانگونه که گفته شد، مدلهای بسیاری راجع به انتقال دانش پیشنهاد شده که دارای فرایندهای متفاوتی هستند. دسته بندی مدلها به دوگونه است؛ یکی از نظر دیدگاهی که زمینه ساز مدلهاست و دیگری با توجه به مراحل فرایندی مدلهای ارائه شده است(اسمیت،2008،ص167).
مرور ردهبندیهای مدلهای دانش ارائه شده توسط “کاکابادسه” و همکارانش،2003،ص75) در مقالهای با نام ” مرور ادبیات انتقال دانش ” در مجله مدیریت دانش چهار گروه از مدلها به شرح زیر اشاره دارد:
2-6-1-مدلهای شبکهای
در این نوع از مدلها، تمرکز بر روی ارتباطات، کسب، تسهیم و انتقال به طریق تبادل اطلاعات افقی است. دانشهای مهم در شبکه ای متشکل از افراد که به وسیله ابزار مختلف به هم میپیوندند، نهفته است و آگاهی از این بینشها و اطلاعات، خارج از گروهها و تیمهای رسمی، عاملی کلیدی به شمار میرود. در این نگرش، ساختن روابط اجتماعی، سرمایه اجتماعی و قائل بودن روابط متقابل، به عنوان کار و فعالیت اصلی دانش، مورد توجه قرار گرفته است(اسمیت،2008،ص167).
Smith
cocabadse
Reviewingthe literature of knowledge
Nework model
Smith
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:13:00 ب.ظ ]
|