بررسی رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر کرمانشاه در سال 1393 |
بهطورکلی موضعگیریهای مختلف در خصوص استرس را در سه سطح مفهومی میتوان خلاصه کرد: به نظر هانس سلیه (1956) استرس عبارت از پاسخهایی خاص هستند که انعکاس یک موقعیت را روی فردی که تحت فشار و استرس قرار دارد، تعیین میکند. به عبارت دیگر سلیه استرس را پاسخی میداند که بدن در برابر خواستهایی که بر آن وارد میشود، نشان میدهد. هولمز و راهه(1986) معتقدند محرکهای معینی که از محیط به فرد وارد میشود و او را تخت فشار قرار میدهد استرس نام دارد. آنها به رویدادهای استرسزای زندگی که نقش مهمی در پدیدآیی استرس دارند توجه میکنند و در پژوهشهای خود به مجموعهای از رویدادهای زندگی اشاره میکنند. که میتوانند استرس را در یک فرد بوجود آورند. ریچارد لازاروس (1991) به عنوان کنشی متقابل میان شخص و محیط مینگرد و مطرح میکند که استرس از طریق تعامل ویژه بین شخص و محیط حاصل میشود (راس، 1994، ترجمه خواجهپور، 1377).
استرس واژهای است در اصل به معنای فشار و نیرو؛ علیرغم کاربردهای روز افزون مفهوم و اصطلاح استرس در علوم مختلف هنوز درباره ماهیت و تعریف آن توافق چندانی وجود ندارد. در واقع مشکل اصلی، مفهومسازی تعریف استرس به دیدگاه و کاربردهای گوناگون آن برمیگردد (یوسفی و همکاران، 1386).
استرسهای شغلی می تواند سلامت جسمی و روانی نیروی كار را تهدید نماید و كاركرد اجتماعی فرد را مختل كند كه این خود تهدید جدی بر عملكرد و بهرهوری سازمانی به حساب می آید. استرس شغلی واكنش جسمی و روانی مضری است كه در اثر تعامل فرد با محیط و عدم هماهنگی بین نیازهای كاری با تواناییها و خواستههای شخص ناشی میشود. اگرچه استرس شغلی در تمام مشاغل وجود دارد ولی در حرفههایی كه با سلامتی انسانها سر و كار دارند این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میكند. پرستاران به دلیل ماهیت حرفهای حساسی كه دارند بطور مداوم در معرض استرس قرار دارند (ضیغمی و اصغرزاده 1390). پرستاری ذاتآ به عنوان یك شغل پر استرس شناخته شده است. و این مسأله موجب شده است كه استرس به یكی از بخشهای مورد توجه حرفه پرستاری تبدیل شود. بهخصوص كه استرس علاوه بر تحمیل هزینههای اقتصادی به جامعه بر سلامت فیزیكی و روانی پرستاران نیز تأثیر می گذارد. مطالعه استرس شغلی با « هانس سلیه » در سال 1956 شروع شد. از میان استرسهای گوناگون كه افراد تجربه میكنند، استرس شغلی جایگاه مهمی دارد (کریمی و همکاران، 1391).
هر قدر محدوده یک شغل، اتخاذ تصمیم، قانونگذاری، خطمشیگذاری و مبادله اطلاعات با دیگران بیشتر و گستردهتر باشد امکان ایجاد استرس بیشتر خواهد بود. در جامعه ما، کار، اعتماد بهنفس و هویت را تحتالشعاع قرار میدهد.
بیکاری به طور مشخصی احساس ارزشمندی فرد را میکاهد، ایجاد اضطراب و افسردگی میکند و خطر ابتلا به بیماری را در افراد افزایش میدهد. از سوی دیگر کارهای یکنواخت و بیروح، سرپرست اقتدارطلب، فشار زمانی اجبار و تبادل ضعیف بین کارمندان نیز میتواند باعث فرسودگی افراد شود از سلامتی روان آنها بکاهد و منجر به صدمات و حوادث، غیبت از کار و ترک کار کارکنان گردد.
در دهههای اخیر موضوع استرس شغلی و آثار آن در سازمان مورد توجه بسیار قرار گرفته و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. دورهای که انسان در آن بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل استرسزا قرا گرفته و مشکلات و مسائل بیشماری از هر سو او را احاطه کرده است. تأثیر مخرب استرس فقط محدود به ایجاد انواع بیماری نیست این مشکل بر روی عملکرد کارکنان نیز اثر دارد. نهایتا بر روی عملکردهای مدیریت نظیر تصمیمگیری، کیفیت روابط همکاران، استانداردهای کاری، کیفیت زندگی شغلی، سطح کارایی و بهرهوری مؤثر خواهد بود.
بررسیها نشان میدهد استرسهای حاد و مزمن، نیروی انسانی را ضایع میکنند و هدف سازمان را دستخوش تزلزل میسازند. استرس مانند آفتی است که نیروها را تحلیل میبرد و فعالیت و تلاشها را عقیم میسازد. استرس می تواند انواع مختلف داشته باشد. از چند نظر تمام عواملی که شرح دادیم می توانند
شکل هایی از استرس محسوب شوند. قطعاً داشتن حمایت اجتماعی کم یا نداشتن آن می تواند استرس زا باشد. خشم، افسردگی، و اضطراب را نیز می توان به صورت شکل هایی از استرس درونی در نظر گرفت. آنچه که به صورت عوامل استرسزا برداشت می شود اغلب بسیار ذهنی است و امکان دارد یک نفر با حالت وحشت در ترن هوایی شهربازی نشسته باشد در حالی که دیگری در صندلی بعدی این تجربه را کسب کرده باشد. رفتن به مهمانی ممکن است برای یک آدم خجالتی استرس زا باشد اما برای یک فرد برون گرا چنین نیست. آنچه را که ما به صورت استرس زا تجربه می کنیم یا اینکه کیستیم، ارتباط زیادی دارد. همچنین باعث می شود که ارزیابی تجربیات استرس زا بسیار دشوار شود (باچر، 2007، ترجمه سیدمحمدی، 1387). از طرفی رضایت شغلی نه تنها به نوع کار و وظیفه، بلکه به جو و فرهنگ کار نیز مربوط میباشد و کارکنان در ساختار کار سالمی که در آن احساس خوبی داشته باشند بهتر کار خواهند کرد.
با توجه به اینکه پژوهشگر در بیمارستان به عنوان پرستار مشغول به خدمت میباشد و با عنایت به حساس بودن کار و تأثیراتی که بر جان انسانها بر جای میگذارد انجام پژوهشهایی در زمینه استرس شغلی پرستاران و منابع ایجاد فشارهای روانی بسیار لازم و ضروری مینماید.
در صورت عدم توجه به جنبههای انسانی و نیز فشارهای ناشی از عوامل محیطی و شغلی بر پرستاران، و همچنین نیاز به استخدام و جذب نیروی انسانی بیشتر، مواجه و برای جبران این نقیصهها علاوه بر پرداخت خسارت مختلف مجبور به صرف هزینههای گزاف در امر درمان اختلالات جسمی و روانی پرستاران و خانوادههای آنها خواهند بود.
امید است بتوان با شناسایی منابع استرس در بیمارستان اقداماتی در زمینه پیشگیری از بروز استرس و راهحلهایی برای مقابله با آن و افزایش رضایت شغلی پرستاران انجام داد.
در این تحقیق سعی میگردد منابع و عوامل ایجاد کنندهی استرس در پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر کرمانشاه شناسایی شوند و اقدامات شایستهای در جهت ارائه راهحلهای مناسب برای کاهش تأثیر عوامل استرسزا بر روی رضایت شغلی پرستاران صورت گیرد.
[1] Psychology Science
[2] Job Stress
[3] Ross & Altmaier
[4] National Institute of occupational safety and Health
[5] Baker & Karazek
[6] Dewe
[7] Harington
[8] Johnstron
[9] Hypertension
[10] Cardiovascular disease
[11] Ulcer
[12] Colit
[13] Job Satisfaction
[14] Davis
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 11:22:00 ق.ظ ]
|