اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین |
صمیمیت یک نیاز روانشناختی اولیه و اصلی در نظر گرفته می شود ( مان و بادر ، 2008 ) . برای دست یافتن به این نیاز و رشد صمیمیت ، ازدواج یک فرصت منحصربه فرد در اختیار می گذارد که فراتر از روتبط صمیمانه با دوستان و خویشاوندان است . از اینرو اکثر افراد ازدواج را صمیمی ترین رابطه و منبع اولیه عاطفه و حمایت می دانند ( کریگ ، 200) . صمیت یک مشخصه کلیدی و مهم روابط زناشویی و از ویژگی های بارز یک ازدواج موفق به شمار می آید . این ویژگی به وجود تعامل بین همسران اشاره می کند : نبود یا کمبود آن یک شاخص آشفتگی در رابطه زناشویی است ( هالفورد ، 1384). براساس اعتقاد راوین و همکاران (2005) ، صمیمت زمانی آشکار می شود که ازدواج کارکرد خوبی داشته باشد و فقدان صمیمیت حاکی از این است که رابطه زناشویی عملکرد ضعیفی دارد.
صمیمت روانشناختی نیاز به در میان نهادن امیدها ، ترس ها ، تردیدها ، عدم اطمینان و مشکلات درونی با همسر بدون ترس از مورد قضائت قرار گرفتن است ( باگاروزی ، 2001 ) . آگاهی زوج ها از طبیعی بودن اختلافات و نگریستن به آنها به عنوان یک مسئله قابل حل نه عاملی تهدید کننده نیز تسلط بر مشکلات با به کار بردن این مهارت ، عدم اطمینان آنها را به اطمینان مبدل می کند . یادگیری مهارتهای رفتاری مثبت مانند مسخره نکردن ، قضاوت نکردن ، طرد و مقصر نساختن ها جوی را ایجاد می کند که همسران برای بیان مسئل روانی درونی خود احساس امنیت و اطمینان داشته باشند ، که در مجموع موجب افزایش صمیمیت روانشناختی می شود .
رضایتمندی زناشویی در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد تاثیر داشته و ایفای نقش والدینی را آسان می سازد . برای رضایت مندی زناشویی تعریف های مختلفی ارائه شده استو کلور (2000) معتقد است که رضایتمندی زناشویی ، به مسرت بخشی زناشویی ، سازگاری و تفاهم زناشویی اطلاق می شود که به طور کلی در زیر مجموعه کیفیت زناشویی قرار می گیرد : بک عقیده دارد که رضایتمندی زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف رابطه زناشویی دارند ( بک ، بی تا ) . وایت وی ( نقل از مرادی ، 1386) نز رضایتمندی زناشویی را نگرش مثبت به رابطه زناشویی می داند که می تواند دامنه ای از مطلوب تا نامطلوب را در برگیرد . در تعریف دیگری رضایتمندی زناشویی به احساس رضایت هر یک از زوجین از هماهنگی و مطابقت با همسر خود در زمینه چگونگی سازمان دادن زندگی مشترک ، مثل هماهنگی و مطابقت با اوقات فراغت ، تقسیم کارهای خانه ، تعامل و ارتباط با یکدیگر ، روابط جنسی و ابراز عواطف و احساسات به یکدیگر اشاره شده است . رضایتمندی زناشوییی وضعیتی است که در آ« ، زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند و روابط رضایتبخش در بین زوجین ، از طریق علاقه متقابل ، میزان مراقبت از همدیگر ، پذیرش و تفاهم با یکدیگر قابل ارزیابی است ( سینها و موکرجک ، 1990(
در زوج درمانی این اعتقاد وجود دارد که مشکلات تفاوت های بین همسران بخش طبیعی از رابطه زناشویی است : اما آنچه اهمیت دارد واکنش زوج ها به این تفاوت هاست به طوریکه استفاده از سبکهای مخرب حل مشکل از قبیل اجتناب و دعوا ، صرفا باعث جدایی و دوری بیشتر زوج ها و سست شدن رابطه صمیمانه می شود ( کانوی ،2002) . بنابراین برخورداری از الگوی کارساز برای حل تعارضات می تواند ازدواج را رضایت بخش کند و به سوی موفقیت سوق دهد. به طور کلی ، زوج ها درمانی وجود مشکلات حل نشده و تعارضات میان همسران ، باعث تعاملات و احساسات منفی زوج ها نسبت به یکدیگر می شود که مانعی حقیقی برای شکل گیری و حفظ رضایت و صمیمیت زناشویی خواهد بود .
پژوهش ها حاکی از آن است که رضایتمندی روابط زوجین با سبکهای تعارض هبستگی بالایی دارد (گاتمن ، 1994) : گاتمن (1994 ، 1998 ) بیان کرد که سبک روابط زوجها به خصوص هنگامی که به تعارضمی پردازند ، می تواند در طول مدت ازدواج به عنوان شاخص قوی برای احساس رضایتمندی زوجین در ازدواج مطرح شود ، وی همچنین اذعان کرد که طبقه بندی در زیر مجموعه ی تعارض از آنچه که آنها جرو بحث می کنند ، ناشی نمی شود بلکه از اینکه چطور وقتی جروبحث می کنند واکنش نشان می دهند ، ناشی می شود ( استیو بر ، 2005) . اختلاف و گفتگو طبیعی است و راهبرد های حل تعارض تاثیر مثبتی بر روابط دارند. یافته های پژوهشی نشانگر آن است که عوامل منعددی در رضایتمندی زناشویی تاثیر دارد از جمله ، شخصیت ( اسچورمن ، کروک ، 2001 ) ، تحصیلات و طبقه اجتماعی ، عقاید مذهبی ( گلشن آبادی ،1386 ) ، طول مدت ازدواج ( هیوستون و همکاران ، 1986 )روحیه همکاری ( گاتمن ، 1994) و بالاخره حل تعارض در زوجین ( گاتمن ، 1994 ، 1998(
در واقع حل تعارض یا کشمکش یک جزء لاینفک یک رابطه می باشد ، یادگیری شیوه ای حل تعارض می تواند موجب افزایش بهداشت روانی افراد شده : رضایت از رابطه زناشویی عامل مهمی در استحکام و حفظ بهداشت روان در خانواده نیز است . نیز یکی از عوامکل موثر در تجربه به رضایتمندی از رابطه زناشویی و افزایش صمیمیت روانشناختی در خانواده وجود یا عدم وجود تعارضات زناشویی شدید بوده : تعارض یک بخش اجتناب ناپذیر زندگی است . که پرچه معمولا به شکل منفی در نظر گرفته می شود اما می تواند به طور مثبت هم به کیفیت روابط و هم به رشد شخصی کمک کند و این زمانی است که بتوان با شیوه های صحیح و کارآمدی به حل تعارض پرداخت . لزا با توجه به مسائل مطرح شده پژوهش فوق با عنوان “اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین ” این پژوهش در صدد است ارتباط بین آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین است و هم چنین ارتباط بین زیر مؤلفه های آن ها را در جامعه آماری شهر جوانرود بررسی كند تا زمینهای برای تمركز درمانگران خانواده بر آموزش حل تعارض زوجین شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش :
ارتقای سلامت روانی افراد جامعه ، موضوع بسیار مهمی است که مورد توجه صاحب نظران بهداشتی قرار گرفته است . با توجه به اهمیت مهارت حل تعارض جهت ارتفای رضایت و صمیمیت روانشناختی ، کمتر پژوهشی به مطالعه ی اثربخشی این نهارت در رابطه با موضوع رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین پرداخته است و به نظر می رسد این مهارت مورد غفلت قرار گرفته است .
در پژوهشهایی بررسی نقش مشخصه های ازدواج به خصوص تعارض را در سلامت افراد مشخص کرده اند (ویلسون ،2001 ).
تعامل زناشویی به دلیل کیفیت خاص رابطه ، بر جنبه های مختلف زوجین با یکدیگر و نیز جامعه اثرگذار است و در نتیجه وجود اختلافات زناشویی علاوه بر نارضایتی زوجین ، محیط نامناسبی را برای رشد و پرورش فرزندان و آسیب های اجتماعی ایجاد می کند (رپتی ، تایلر و سیمن ،2002 ) ، حتی ممکن است به طلاق منجر گردد . باتوجه به افزایش آمار طلاق و عواقب آن بر زندگی هر یک از زوجین ،کودکان و هزینه هایی که برای جامعه به دنبال دارد ضرورت دارد تا از یک سو مداخلاتی انجام گیرد تا عواملی که منجر به کاهش رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی روجین می گردد ؛ کاهش یابد و از یک سوی دیگر برنامه های پیشگیرانه عملکرد کارآمد مؤثر و در زوجی و خانواده ها تقویت گردد .مطالعات نشان می دهد که رویکردهای پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز مشکلات زناشویی در بلند مدت بسیار موثر و مقرون به صرفه می باشد .
اهداف پژوهش :
هدف از پژوهش حاضر بررسی “اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین شهر جوانرود در سال 94 ” است .
اهداف فرعی
- تعیین میزان آموزش مهارت حل تعارض بر افزایش رضایت رناشویی .
- تعیین میزان آموزش مهارت حل تعارض بر ضمیمیت روانشناختی زوجین.
فرضیه های تحقیق :
- آموزش مهارت حل تعارض ، میزان رضایت زناشویی زوجین را افزایش می دهد .
- آموزش مهارت حل تعارض ، میزان صمیمیت روانشناختی زوجین را افزایش می دهد .
- Goldenberg، Goldenberg
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 04:24:00 ق.ظ ]
|