سوء معاشرت زوج:/پایان نامه درباره طلاق |
- سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامهی زندگی زناشویی را غیرقابل تحمّل سازد.
خانواده کانون آرامش و مهربانی و عشق و محبت متقابل است و هیچکسی حق ندارد با سوء رفتار و گفتار و حرکات نامناسب و اذیت و آزار، عرصه را بر دیگران تنگ و تاریک نماید و در این فضا باید با مساعدت و همکاری طرفینی، مشکلات و نابسامانیها را حل کرد و با عشق ورزیدن به یکدیگر و زندگی همراه با گذشت و فداکاری از لحظات زندگی لذت برد. مطابق ماده 1103 ق.م زن و شوهر باید در زندگی خانوادگی با همدیگر حسن معاشرت داشته باشند به گونهای که مطابق آیهی 34 سوره روم «باید میان زوجین معاشرت نیکو باشد و در کنار همدیگر به آرامش برسند» و مطابق آیهی 19 سورهی نساء «زن و شوهر باید با یکدیگر به بهترین وجه زندگی کنند». در صورتی که چه مرد و چه زن بخواهند به رفتار نامطلوبی روی بیاورند بهگونهای که تحمّل این رفتار برای طرف مقابل غیرقابل تحمل شود، میتوان به طرح دعوای طلاق روی آورد.
در تعریف سوء رفتار و سوء معاشرت میتوان گفت، تمام اموری که از نظر اجتماعی توهین محسوب میشود مانند ناسزاگویی، ایراد ضرب و جرح، مشاجره، تحقیر و… و یا اموری که با عشق به کانون خانوادگی و اقتضای محبت طرفین منافات دارد مانند: ترک خانواده، بیاعتنایی به همسر و خواستههای او و… میتوانند از مصادیق سوء معاشرت تلقی شوند؛ در هرحال، نمیتوان برای آن معیار و ضابطهی مشخصی تعیین کرد و حتی اگر این سوء معاشرت از سوی زن باشد مسقط نفقه است (ماده 1108 ق.م)؛ این امر از شایعترین اسبابی است که احتمال دارد زندگی زناشویی را به مشکل بکشاند.و در صورت طرح این مصادیق از سوی زنان در دادگاه، قاضی باید هم ملاکهای نوعی و هم ضوابط شخصی را در نظر بگیرد؛ منظور این است که صرف این که عملی در عرف جامعه و از نگاه مردم به عنوان سوء رفتار یا سوء معاشرت قلمداد میشود، کفایت نمی کند تا این که قاضی با توجه به اثبات آن از سوی زوجه، رای بر مطلقه شدن او دهد؛بلکه قاضی محاکم خانواده، باید به وضعیت شخصی و خانوادگی زوجه و پیشینه آن و محیطی که زن در آن رشد پیدا کرده است هم توجه نموده، تا عملی را که عرف به عنوان سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج میپندارد، با توجه به شخصیت زوجه که در خانواده پدریاش شکل گرفته، معیاری برای انحلال عقد نکاح قرار دهد. مثلاً زنی که در منزل پدر کوچکترین توهین و صدای بلند ندیده است ممکن است صدای بلند شوهر و داد و فریاد او در منزل برای او مشکل باشد و همین حالت ممکن است برای زن دیگری عادی قلمداد شود.
در خصوص اقدام به ضرب و شتم زوجه، حتی قابل شکایت کیفری هم بوده و قابل مجازات است، ولیکن این وضعیت باید با توجه به اوضاع و احوال مشخص زوجه قابل تحمّل نبوده باشد. ممکن است در مواردی محرک اصلی در ایجاد فضای غیرمسالمتآمیز در خانواده، خود شخص زوجه باشد و اوست که زمینه اصلی ضرب و شتم زوج را فراهم میآورد تا با تحریک کردن شوهر و اقدام او به ضرب و جرح، بهانهای برای طلاق به دست آورد؛ در این حالت، دادگاه باید با دقت فراوان و جستوجوی کافی به این مسئله پی برده و از صدور حکم طلاق نابجا خودداری کند.
میرزای قمی در جامع الشتات در پاسخ به سوالی درباره بدرفتاری و تندخویی شوهر مینویسد «… حقوق زوجه بر زوج این است که نفقه و کسوهی او را موافق شریعت مقدسه، بدهد و با او بدون وجه شرعی، کجخلقی نکند و او را اذیت نکند؛ پس هرگاه زوج تخلف کرد از حقوق زوجه و مطالبهی زوجه نفعی نکرد، به حاکم شرع رجوع میکند و بعد از ثبوت در نزد حاکم، او را الزام و اجبار میکند بر وفای حقوق و اگر تخلف کرد، تعزیر میکند و هرگاه زوجه راضی نمیشود بر تحمل نشوز زوج، حاکم الزام میکند زوج را بر وفای حقوق یا بر طلاق دادن زوجه و هرگاه بر حاکم علم حاصل شود به اینکه زوجه سلوک به معروف نمیکند و وفای به حقوق زوج نمیکند او را اجبار میکند بر طلاق و این اجبار، منافی صحت طلاق نیست…»
همانگونه که میبینیم در این فتوا حکم قرآن در اینکه «فامساکٌ بمعروف او تسریح باحسان» به گونهای آمیخته با احتیاط اجرا شده و میتواند پیوند زناشویی را از هم بگسلد که سوء رفتار یکی از آنان به اندازهای باشد که ادامهی زندگی را برای دیگری، تحملناپذیر بسازد که تعبیری از «عسر و حرج» به دست میدهد و برای پی بردن به این مطلب باید به عرفی که معیار ارزیابی اینگونه اعمال قرار میگیرد، مراجعه کرد.
در این راستا مطابق آیات قرآن کریم در زمینه تأدیب زن ناشزه، هرگز نباید عنوان ضرب و شتم غیرقابل تحمل را به خود بگیرد. در مقام بیان مصادیق سوء معاشرت باید قائل به تفسیر موّسع باشیم و آن را نسبت به شخص زوجه و افرادی که در مرتبه و صنف و درجه او از نظر فرهنگی و اجتماعی و… قرار دارند بسنجیم و حتی زوج در معاشرت خود با زوجه، چنانچه او را به انجام کارهای خلاف اخلاق، ترغیب کند، میتوان آن را از مصادیق سوء معاشرت دانست و حتی این مصادیق میتواند خارج از مصادیق منحصر در ماده 1130 ق.م باشد. آنچه در مورد سوء معاشرت نکته بارز به نظر میرسد این است که باید استمرار داشته باشد و اعمال ناشایسته و بدرفتاریهای زودگذر از اعمالی نیست که زندگی زناشویی را غیر قابل تحمل کند.
. آیه 34 سوره روم «و من آیاته أن خلقناکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا إلیها و جعل…»روم/ آیه 34.
. آیه 19 سوره نساء «و عاشروهن بالمعروف»/ نساء آیه 19.
. ماده 1108 ق.م «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.»
. ناصر کاتوزیان، حقوق خانواده، پیشین، ص403؛ اسدالله لطفی، پیشین، ص112.
. در این خصوص آراء صادره زیاد است که یک مورد آن رأی شعبه 221 دادگاه عمومی تهران به تاریخ 4/11/74-950 است که به استناد بند ب) شروط ضمن العقد مندرج در عقدنامه از سوی بانوی الف به طرفیت همسرش آقای ب به خواستهی طلاق در دفترخانهی شمارهی 300 حوزهی ثبتی تهران اقدام کرد. نامبرده خانم الف که از ابتدای زندگی با انواع شکنجه روحی و جسمی زندگی بر او سخت شده بود، به نحوی که هیچگونه امنیت جانی در محل سکنی. محیط زندگی مشترک. نداشته و تحمل وضع برایش طاقتفرسا بوده و بالاجبار از ده سال زندگی، 9 سال را با پدر و مادر علیل خود زندگی میکرده و النهایه پس از گردش کار پرونده و اقدامات فریبکارانهی همسر او، با تعیین کردن داوران به هزینهی زوجه مطابق بند ب) عقدنامه و با عنایت به مدلول ماده 1119 ق.م و با استناد به ماده 1130 اصلاحیه مدنی و ماده واحده اصلاحیه مربوط به طلاق و عنایت به نظر داوران اختصاصی زوجین که به طلاق و جدایی زوجه از زوج اعلام نظر نمودهاند به صحت و درستی رأی به صدور طلاق به وکالت از زوجه دادهاند. برای مطالعه دقیق و کامل رأی صادره به ضمائم (2) رجوع کنید[4]
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 08:54:00 ب.ظ ]
|