مقایسه عدم النفع و خسارت تأخیر تأدیه

گفتار اول: تعریف عدم‌النفع

همان‌گونه که در مبحث چهارم اشاره گردید ، ضرری که به شخص وارد می شود، ممکن است مادی یا معنوی باشد. ضرر مادی خود به دو نوع تقسیم می‌شود: نوع اول، از دست رفتن مال موجود یا خسارت مثبت و نوع دوم، تفویت منافع یا خسارت منفی، که همان عدم‌النفع است. اصطلاح عدم‌النفع از دو واژه «عدم» به معنای نیستی و «نفع» به معنای سود تشکیل شده است. اصولاً واژه‌های «نفع» و «ضرر و زیان» به عنوان دو واژه متضاد در مقابل یکدیگر قرار دارند. اما شاید به اختصار بتوان گفت؛ منظور از ضرر، نقصان در موجودیت یک شیء است و منظور از نفع فزونی در موجودیت یک شیء است که معمولاً ضرر نتیجه تأثیر عامل خارجی بر موجودیت شیء است و نفع نتیجه حاصله از موجودیت یک شیء. اکثر حقوق‌دانان و فقها تعریفی دقیق و منطقی از عدم‌النفع ارائه ننموده‌اند.

مرحوم دکتر کاتوزیان در کتاب ضمان قهری خود عدم‌النفع را یکی از اقسام ضرر مالی دانسته و آن‌را تعبیر به از دست دادن منفعت می‌نمایند.

دکتر جعفری لنگرودی تعریف دقیق‌تری از این اصطلاح به‌عمل آورده‌اند با این تعبیر که ممانعت از وجود پیدا کردن منفعتی که مقتضی آن حاصل شده است مانند توقیف غیر قانونی شاغل به کار که موجب حرمان او از گرفتن مزد شده باشد. در این تعریف منشأ ضرر ذکر گردیده است اما در تعاریف دیگر نتیجه آن، که حرمان یا محرومیت از یک نفع می‌باشد گفته شده است.

آقای دکتر درودیان در جزوه درسی مدنی چهار درخصوص عدم‌النفع می‌نویسد که «… در نتیجه عمل زیانبار، دارایی خالص شخصی فراوانی نیافته است، در حالی که اگر این واقعه رخ نمی‌داد بر طبق روند عادی امور و تجربه جاری و آماری زندگی این افزایش انجام می‌پذیرفت». بطور ساده‌تری می‌توان گفت عدم‌النفع خودداری از افزوده شدن به دارایی دیگری می‌باشد.

گفتار دوم: اقسام عدم‌النفع

عدم‌النفع به لحاظ متعلق آن، به دو دسته تقسیم می‌شود: عدم‌النفع «قطعی‌الحصول» و عدم‌النفع «محتمل‌الحصول».

بند اول: عدم‌النفع قطعی‌الحصول :

عدم‌النفع «قطعی‌الحصول» عبارت است از فوت شدن منفعتی که هرگاه فعل زیان زننده نبود، محققاً آن نفعت به متضرر می‌رسید و فعل مزبور سبب منحصر نرسیدن منفعت شده است. به دیگر سخن مقصود آن است که بر حسب جریان عادی امور، در صورتی که نقض عهد یا فعل ضرری یا تقصیرآمیز نمی‌بود، منفعت حاصل می‌شد؛ مثلاً، چنان‌چه کسی مانع حرکت اتومبیل تاکسی کسی شود، و او را از کار کردن و تحصیل پول باز دارد و هم‌چنین هرگاه، کسی کارگری را بازداشت کند و او را از کار روزانه باز دارد، مانع از رسیدن مزد یعنی منفعت محقق او، شده است.

بند دوم: عدم‌النفع محتمل‌الحصول

عدم‌النفع محتمل‌الحصول عبارت است از فوت شدن منفعتی که هر گاه فعل خاصی نبود، این احتمال وجود داشت که سودی عاید طرف شود. مثل این‌که، رساننده نامه‌ای که در آن اعلان مزایده ملکی مرقوم شده است، نامه را دیر به دریافت کننده برساند و او در مزایده شرکت نکند و سپس وی مدعی شود که اگر نامه رسان، نامه را زود می‌رساند، او در مزایده شرکت کرده و برنده می‌شد وسود هنگفتی عاید او می‌گردید. این قسم عدم النفع قابل مطالبه نیست، زیرا، رابطه سببیت بین فعل و عدم پیدایش منفعت موجود نیست و بر فرض هم که فعل ایجاد می‌شد، احتمال داشت منفعت حاصل نشود.

- کاتوزیان، ناصر، ضمان قهری، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1382 ، ص 220 .

- جعفری لنگرودی، جغفر، ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، 1376، ص 445 .

- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج 1 ، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1334، ص 407 .

خسارت تأخیر تأدیه در نظام بانکداری بدون ربا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...