اضطراب به منزله‌ی بخشی از زندگی هر انسان، در همه­ی افراد در حدی اعتدال‌آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش­یافته تلقی می شود به گونه‌ای که می‌توان گفت، «اگر اضطراب نبود همه‌ی ما پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم» (دادستان، 1384).

 

 

سطح معینی از اضطراب برای مسائل مختلف زندگی ضروری است با این حال، فراتر از این سطح معین، اضطراب نقش انطباقی خود را از دست می‌دهد و به صورت عامل تخریب موقعیت‌ها در می‌آید و همراه با درد و رنجی می‌گردد که به زحمت می‌توان آن را تحمل کرد و حالت بیمارگونه به خود می‌گیرد این نوع اضطراب است که استعدادها را تخریب می‌کند، مشکلات در تمرکز و حافظه به وجود می‌آورد و فرد مبتلا نمی‌تواند با شرایط موجود زندگی و محیطش روبرو شود و با آنها کنار بیاید.

 

 

نوجوانان و دانش‌آموزان دبیرستانی در معرض رویدادهای مختلفی در محیط خانه و مدرسه و در روابط با دوستان و همسالان خود قرار دارند. مسائلی چون نگرانی‌هایی درباره تحصیل، آینده شغلی، ازدواج، رضایت والدین، ایفای نقش خود در جامعه و از همه مهم‌تر تغییرات جسمی و جنسی ناشی از دوره بلوغ برای آنها اشتغال ذهنی به وجود می‌آورد و در نتیجه ناخواسته دچار اضطراب می‌شوند.

 

 

در مطالعه‌ای همه­گیر شناسانه که برنشتاین[1] و همکارانش (1995) انجام دادند به این نتیجه‌ دست یافتند که بین 8% الی 12% از نوجوانان از اختلالات اضطرابی رنج می‌برند که در عملکرد روزانه آنها تداخل ایجاد می‌کند.

 

 

در همین راستا در مطالعه‌ای که توسط کندال[2] و همکارانش (2010) بر روی نمونه‌ای شامل 488 نفر از نوجوانان 7-17 سال انجام داده شد شیوع انواع اختلالات اضطرابی را بین 10تا 20 درصد گزارش کردند.

 

 

یافته‌های تحقیق احمدی و همکارانش (1392) با عنوان بررسی شیوع اضطراب در دانش‌آموزان دبیرستانی شیراز نشان داد که درصد بالایی از دانش‌آموزان (54%) دچار اضطراب هستند که شیوع به طور معنی‌داری در دختران بیشتر بود ( ).

 

 

در همین راستا در پژوهشی دیگر که توسط مشکانی (1377) بر روی دانش‌آموزان دبیرستان قاسم آباد اسلامشهر انجام گرفت 15 درصد جمعیت مورد مطالعه دارای اضطراب آشکار و 20 درصد دارای اضطراب پنهان بودند.

 

 

همچنین بین اضطراب با میزان جنس، محل تحصیل، پایه تحصیلی و رشته تحصیلی ارتباط معنی‌داری یافت نشد. و میزان اضطراب دختران بالاتر از پسران بود.

 

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

از آنجا که یکی از اهداف اساسی روانشناسی ایجاد بهداشت روانی در سطح جامعه و پیشگیری از بیماریهای روانی است. اگر بتوان بیماریها را در مراحل نخستین و اولیه تشخیص داد و به درمان مؤثر و فوری آن پرداخت. به طور قطعی بسیار مؤثرتر از آن است که بخواهیم بیماری روانی که تمام علائم را داراست درمان نمود این مسأله در مورد قشر دانش‌آموز که پشتوانه و سرمایه کشور محسوب می‌شوند اهمیت بیشتری پیدا می‌کند از اینرو این پژوهش قصد دارد تا به بررسی میزان شیوع اضطراب در دانش‌آموزان مقطع دبیرستان در شهر پاوه پرداخته و این موضوع را از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار دهد.

 

 

1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

دانش‌آموزان بزرگ‌ترین سرمایه‌های انسانی هر جامعه محسوب می‌شوند زیرا می‌توانند با درهم آمیختن نیروی جوانی، علم و مهارتهای آموخته شده، باعث پیشرفت جامعه شوند و در تمام کشورها سالیانه سهم زیادی از درآمد ملی صرف آموزش و پرورش می‌شود.

 

 

رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان هدف اساسی خود به آنها توجه دارند مستلزم تأمین بهداشت روانی دانش‌آموزان است و تحقیقات نشان داده که سلامت روانی دانش‌آموزان با پیشرفت تحصیلی آنها ارتباط دارد و دانش‌آموزانی که به نحوی از مشکلات روانی رنج می‌برند اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند بنابراین ضروری به نظر می‌رسد جهت نیل به اهداف آموزشی، تربیتی و تضمین سلامت دانش‌آموزان و نوجوانان عوامل بازدارنده آن مورد بررسی قرار گیرد.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

در مجموع مرور پژوهش‌های انجام شده در داخل کشور نشان می‌دهد مطالعات همه‌گیرشناسی اضطراب بیشتر در دیگر جهت‌ها انجام شده و معدود مطالعاتی بر روی دانش‌آموزان در همین خصوص انجام گرفته است و از نظر میزان فراوانی اضطراب در دانش‌آموزان آمار قابل توجهی در دست نیست از اینرو نتایج این تحقیق ضمن آشکار نمودن میزان اضطراب در دانش‌آموزان مقطع دبیرستان، اطلاعات لازم را در اختیار برنامه‌ریزان قرار خواهد داد که متناسب با نتایج حاصله اقدامات موردنیاز را به عمل بیاورند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...