بررسی دلایل عدم گرایش عمومی به شبکه های اجتماعی بومی |
شبکههای فیس بوک، توییتر، وایبر، لاین، تانگو از جمله شبکههای پر مخاطب در جهان و در کشور ما میباشند.در کشور ما هماین شبکهها با گرایش بینظیری از طرف مخاطبان شبکههای اجتماعی مواجه شدهاندواین در حالی است که شبکههای بومیوایرانی مانند قاصدک وکلوپ درایران وجود دارند که با توجه به همگونی بیشتر به فرهنگایرانی، اما مورد گرایش قرار نگرفتهاند.
اما بواقع چه عاملی باعث عدم گرایش از شبکههای اجتماعی بومی شده است. شبکههایی که از نظر امکانات تفاوت چشمگیری با نوع مشابه خارجی خود ندارند اما در میزان مخاطبانشان تفاوت چشمگیری را دارند.دراین تحقیق سعی شده است که عوامل موثر بر عدم گرایش عمومیبه شبکههای اجتماعی بومیر بین کاربراناینترنتی شبکههای اجتماعی منطقه 2 تهران بررسی شود.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
قدرت شبکههای اجتماعی و گستردگیاین شبکهها در حالی که هزینههای نسبتا کمی در مقابل رسانههای دیگری مانند تلویزیون دارند، توجه بسیاری از صاحبان رسانهها و نظریه پردازان علوم ارتباطات را به خود جلب کرده است.این رسانهها که روز بروز در حال پیشرفت و رشد هستند و به امکاناتشان افزوده میشود، توانستهاند مخاطبان انبوهی را به خود جلب کنند. بعنوان مثال در ارتباطات روزمره همه ما با واژههایی مانند صفحه شخصی یا عضویت در فیس بوک، وایبر، لاین و … از طرف دیگران روبرو شدیم و یا شاید خود دراین شبکهها عضو هستیم.
نکته مهم و قابل تاملاینجاست که دراین بین جایگاه شبکههای اجتماعی بومی کجا قرار دارد؟ چند در صد از کاربرانایرانی شبکههای اجتماعی از شبکههای داخلی استفاده میکنند؟ و چرا صاحبان رسانهها و سیاستمداران و تصمیم گیرندگان عرصه ارتباطات از قدرت شبکههای داخلی و احیاء آنها غافل هستند؟
در کنار موارد فوق بحث فیلترینگ تعدادی از شبکههای اجتماعی خارجی مطرح است که با وجود آن همچنان بر مخاطبانشان درایران افزوده میشود و نکته دیگر نگرانی بسیاری از والدینایرانی از عضویت فرزندانشان دراین شبکههامیباشد که نوعی تهدید برای آنها محسوب میشود.
دراینجا اهمیت شبکههای اجتماعی بومی بیشتر از پیش مشخص میشود، اگراین شبکهها رونق گرفته و توجه مخاطبانایرانی را به خود جلب کنند میتوان محیطی امن و اخلاقی را همراه با امکانات مشابهایجاد نمود و میتوان از فرهنگ بومیو ارزشهای اخلاقی هم به نوعی حراست کرد. اما تا کنون شبکههای اجتماعی بومی بطور گسترده نتوانستهاندتوجه مخاطبانایرانی خود راجلب کنند و عرصه را برای شبکههای اجتماعی خارجی خالی کردهاند.
دغدغه والدین، نگرانی برنامهریزان و سیاستمداران، نشر اطلاعات شخصی در خارج از کشور و لزومایجاد فضای کسب و کار برای تولیدکنندگان محتوا و برنامههای کاربردی بومیو بسیاری از مسائل امنیتی و حقوقیایجاد میکند، که محققان در زمینهاین موضوع که چرا کاربرانایرانی به سمت شبکههای ارتباطی بومینمیروند، تحقیقی جامع انجام دهند. ما نیز بنا داریم در یک جامعه کوچک آماری علل عدم گرایش به شبکههای بومیواینکه چه سازوکارهائی میتواند زمینه ورود بهاین شبکهها را برای کاربرانایرانی جذابتر نماید را بررسی کنیم.
1–4 مرور ادبیات و سوابق مربوطه:
الف:تحقیقات داخلی:
با توجه بهاینکه موضوع تحقیق جدید میباشد، تحقیقات کمی دراین زمینه انجام شده است . در ذیل به اهم آنهامیپردازیم:
- تحقیقی با عنوان دلایل گرایش کاربرانایرانی از فیس بوک و وی چت و وایبر توسط مصطفی اقلیمارئیس انجمن علمیمددکاران اجتماعیایران و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و همچنین دکتر مصطفی فروتن روانشناس و محقق علوم رفتاری انجام شده است، دراین تحقیق که روی جامعه آماری 320 نفره از دانشجوها و محصلان انجام گرفته است(حدود 83 درصد از آنها بین سنین 13 تا 35 ساله بودند) درباره دلایل گرایش آنها به فضاهای مجازیاین اطلاعات به دست آمده که یکی از بزرگترین دلایل آنها برای عضویت دراین شبکهها فقدان فضای واقعی گفت وگو بود. یعنیاین که آنها هیچ فضایی نداشتند که به صورت واقعی بتوانند با دیگران به تبادل نظر بپردازند. یکی دیگر ازاین دلایل گرانی تفریحاتی بود که وجود داشت، امروزه بااین بلیتهای سینما و تئاتر و فضاهای ورزشی، بسیاری از افراد نمیتوانند ازاین امکانات استفاده کنند و بنابراین، اوقات فراغتشان را در شبکههای مجازی سپری میکنند. یکی دیگر از مهمترین دلایل به آموزشهای اشتباهی که والدین به فرزندانشان میهند برمیگردد. معمولا باید و نبایدهایی که به فرزندان میشودمیگویند با دوستانت بیرون نرو و در خانه بمان، که همین کار فرزندان را منزوی کرده و به سمتاین شبکهها سوق میهد. بیکاری، کنجکاوی، تاثیر گروه همسالان و داشتن هزینه مناسب به نسبت سایر وسایل ارتباطی هم در گرایش افراد به استفاده ازاین فناوریها بسیار تاثیر دارد.
- تحقیقی با عنوان تحلیل کتابخانهای در حوزه شبکههای اجتماعی دز سال 1390 توسط محمد آزادنیا و مریم رعیت علی آبادی انجام شده است كه در آن ادبیات شبكههای اجتماعی شامل تعاریف، طبقهبندی و غیره مورد بررسی قرار میگیرد. سپس شبكههای اجتماعی مهم در سطح داخلی و جهانی شناسایی و بررسی شده و بر اساس انواع شبكههای اجتماعی، دسته بندی می شوند. در ادامه كار تحلیل فنی شبكههای اجتماعی از دو منظر ویژگیهای شبكه و نیازمندیهای فنی مورد بررسی قرار میگیرد كه در بعد اول، ویژگیهای ساختاری شبكه و زمینههای پژوهشی مهم در این حوزه مطرح میشود و در بعد دوم به بررسی و كاوش پیرامون دلایل رشد و موفقیت یك شبكه اجتماعی میپردازد تا بوسیله آن بتوان توجه تعداد قابل قبولی از كاربران را به وب سایت شبكه اجتماعی جلب نموده و انگیزه لازم را برای تداوم كاربری آنان ایجاد نماید. بدین منظور 20 شبكه اجتماعی ایرانی و 80 شبكه اجتماعی خارجی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته و شبكههای داخلی و خارجی متناظر در یك تحلیل مقدماتی تعیین شدهاند . هدف از ایجاد این تناظر، شناخت شكافهای موجود بین شبكههای داخلی و خارجی با هدف ارتقاء و ابقاء شبكههای داخلی میباشد. سپس، عوامل موفقیت شبكههای اجتماعی در یك چارچوب تحلیل نظری و از دو منظر مختلف مورد بررسی قرار گرفته و شناسایی میشوند. چارچوب نظری به دو بخش تقسیم شده است. منظر كسب و كار و منظر كاربر. در منظر كاربر، عواملی كه به جذب كاربران منجر شدهاند بررسی میشوند. در این بخش چندین مدل مختلف پذیرش و انطباق فناوری برای شناسایی شاخصهای تاثیر گذار در موفقیت از دیدگاه كاربران استفاده شده و روش Tiger pleasure برای شناسایی شاخصهای محرك و ریشهای در استفاده كاربران از شبكه و ابقاء آنان مورد بررسی قرارگرفته است. منظر كسب و كار، عوامل موفقیت شبكه اجتماعی را بعنوان یك سازمان تجاری مورد بررسی قرار میدهد. تئوری تكامل سازمان و مدل كسب و كار STOF بعنوان چارچوب تئوری برای منظر كسب و كار بكارگرفته شده است. سپس دیدگاه متخصصین برای شناسایی شاخصهای تاثیرگذار در موفقیت شبكه اجتماعی در فازهای مختلف چرخه عمر آن استفاده می شوند. در نهایت به منظور استفاده بهینه از شاخصهای موفقیت استخراج شده، كلیه آنها از 4 منظر مختلف طبقه بندی و ارائه خواهند گردید.
- تحقیقی با عنوان نقش شبکههای اجتماعی بر هویت (مطالعه موردی روی فیس بوک و کاربران کرد) در سال 1390توسط خانم رویا حکیمیانجام شده است که از نظریه جهانی ـ محلی شدن رابرتسون استفاده شده است که با گسترش فضای مجازی و شکلگیری شبکههای اجتماعی بیش از پیش رواج پیدا کرده است. هدف از قراردادن هویت کردی در پیوند با جهانی شدناین بوده است که نشان داده شود هویت کردی در عصر جهانی شدن، هویتی جهانی ـ محلی است و بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. به عبارتی، برای قوم کرد، جهانی شدن و گسترش شبکههای مجازی، همراه با محلی شدن هویت بوده است.روش تحقیق، روش کیفی مصاحبه آنلاین و الکترونیکی است که به دلیل در دسترس نبودن افراد مورد مطالعه انتخاب شده است. انتخاب فیسبوک نیز به دلیل بالا رفتن محبوبیت وتعداد کاربران آن و از جمله کاربران کرد بوده است. نتایج بدست آمده نشان میهد که جهانی شدن برای قومیتها تعریف جهانی ـ محلی شدن دارد و برای کردها باعث شکل گیری یک کشور مجازی میشود که در آن میتوانند حاکمیت سیاسی و فرهنگی داشته باشند به طوری که فیس بوک توانسته است نقش عمدهای در بازنمایی هویت کردها در جهان داشته باشد و ازاین راه به یافتن دوستان و همفکران کرد و غیر کرد کمک شایانی کرده است.
- تحقیقی با عنوان فضای سایبرینگ و هویت اجتماعی که در سطح خانواده، گروه همالان و جامعه در رساله میثم دوران انجام شده است.بخش عملیاین پژوهش در قالب طرحی مقطعی به روش شبه آزمایشی مورد بررسی قرار گرفته است.بررسی نتایج تحقیق رابطه معناداری را میان تجربه، فضای سایبرینگ و هیچ یک از سه سطح هویت اجتماعی پاسخگویان آشکار نساخت(تربیت مدرس 1381).
ب-تحقیقات خارجی:
تحقیقی توسط سایتاینترنتی نشنال جیوگرافیک در پاییز 1998 انجام شد که نشان داد که استفاده ازایمیل جایگزین روابط واقعی اجتماعی نشده است، بلکه به عنوان شکل جدیدی از رابطه به روابط رودررو، تلفن نامه اضافه شده است.
1–5 چارچوب نظری تحقیق
با توجه به ماهیت و فرضیههای پژوهش از نظریات ذیل دراین پژوهش استفاده شده است.
1-5-1 نظریه استفاده و خوشنودی(الیهو کاتز)
شاید بتوان گفت که استفاده از شبکههای اجتماعی نوعی نیاز را که در مخاطب وجود دارد وارضا نشده است را ارضا میکند.نیازهایی در هر یک از ما وجود دارد که بصورت نهفته میباشدواین رسانههاآنها را آشکار کرده و در نهایت به آنها پاسخ میهند.دراین زمینه میتوان از نظریه استفاده و خوشنودی الیهو کاتز استفاده کردکه تاکید آن بر ارضا نیازهای سرکوب شده مخاطبان میباشد.
باور بهاینکه استفاده از رسانه به خرسندیها، نیازها، آرزو یا انگیزهای تک تک مخاطبان بستگی دارد، دارای قدمتی طولانی است. انواع اصلی نیازهای افراد عبارتند از نیاز به اطلاعات، آرامش، همراهی، تفریحیا فرار. هم چنین مخاطبان رسانههایا محتواهایرسانهای را میتوان براساساین گونه وسیع انگیزشی تقسیم بندی نمود. دلبستگی نسبی مخاطبان به رسانههای متعدد هم به تفاوتهای موجود بین خواستهها وخرسندیهای مورد انتظار آنها مرتبط دانسته شده است (مک کوایل، 1382).
رویکرد استفاده و خشنودی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگران به مقاصد دریافت کننده است.این رویکرد میکوشد، معلوم کند ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند. “کاتز” (Katz) و “گورویچ” (Gurevitch) معتقدندکه نیازهای مرتبط با رسانهها را در کل رسانهها خلق نکردهاند. بیشتراین نیازها قبل از ظهوررسانهها وجود داشتند و درست آن است که آنها را دردامنه فراخ تر نیازهای انسانی دید”(سورین وتانکارد، 1381، ص427).
سوال اساسی رویکرد فوقکه مورد نظر ما دراین پژوهش نیز میباشدچنین است: چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند و آن را برای چه منظوری به کار میبرند؟ جامعه شناسی کارکردگرایانه، که سعی دارد به کارکردهاییک جزء در جهت اهداف کل جامعه یایک نهاد بپردازد، نگاهی دیگر به رسانهها دارد. دراین رویکرد، تمامینهادهای موجود در جامعه که یکی از آنها رسانههای ارتباط جمعی است، کارکردی برای کل جامعه دارند و هر چهاین کارکرد در جهت تامین اهداف جامعه و افراد در آن باشد، نشانگر عملکرد مثبتاین نهادهاست. “این رویکرد رسانهها را برآورنده نیازهای گوناگون جامعه میانست. نیازهایی نظیر همبستگی، استمرار فرهنگی، کنترل اجتماعی، نیاز به گردش وسیع همه انواع اطلاعات عمومی. فرضیه مذکور، خود مبتنی براین پیش فرض است، که افراد هم رسانهها را برای مقاصدی متناظر به کار میبرند. از جمله برای کسب راهنمایی، آرامش، سازگاری، اطلاعات و شکل گیری هویت شخص” (مک کوایل، 1382، ص104).
این رویکرد در طی زمان رشد بسیاری داشت تا جایی که در دهههای شصت و هفتاد مجدداً کشف و تفصیل شد. کاتز، “بلامر”(Blumer) و “گورویچ” یک مدل از فرایند گزینشرسانهای را ارایه دادند که مربوط میشد به سرچشمههای اجتماعی و روانشناختی نیازهایی کهانتظارات خاص از رسانههای جمعییا سایر منابع را به وجود میآورند و منجر به قرار گرفتن مخاطبان در معرض رسانهها (یا اقدام به سایرفعالیتها) میشوند واین سرانجام به بر آورده شدن نیازها ودیگر تبعات میانجامد” (مک کوایل، 1382، ص105).
دراین رویکرد و با توجه به تحقیقات انجام شده دسته بندیهای گوناگونی از نیازهایی که منجر به قرارگرفتن مخاطبان در برابر رسانههامیشود، بررسی و مطرح شده است.
در واقع برای بسطاین رویکرد، میتوان گفت با رشد روزافزون فنآوریهای نوین رسانهای، مخاطب انتخابگرمیتواند در پی ارضای هر نیاز خود دست به گزینش رسانهای بزند. حالا اوست که برای برطرف کردن نیازهایش به سمت رسانه مورد علاقه ی خود میرود واینترنتاین فضای انتخابی رابرای مخاطب خود گشودهتر ساخته است.
1-5–2نظریه کاشت:
در میان نظریاتی كه به آثار درازمدت رسانهها پرداختهاند، حق تقدم با نظریه كاشت میباشد. برنامه تحقیقی در مورد نظریه کاشت توسط جورج گربنر در اواخر 1960 شروع شد و نتایج اولیه آن بوسیله گربنر و لاری گراس در مقالهای تحت عنوان زندگی با تلویزیون: نمایه خشونت مطرح شد. مسئله اصلی تحقیقاین بود که قرار گرفتن در معرض رسانهها، تا چه حد میتواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی، شكل دهد؟ وفرض اصلی نظریهاین بود که تماشاگران پرمصرف (heavy viewers) حس شدیدتری از خطر و ناامنی را از تلویزیون دریافت میکنند و تلویزیون ممکن است تماشاگران پر مصرف را به دنیایی پست و خشونتآمیزوترسناک هدایت کند. گربنر مدعی بود كه میان تماشای تلویزیون و اظهار نظر در مورد واقعیتهای دنیا، رابطه وجود دارد و تماشاگران پرمصرف تلویزیون نسبت به واقعیات زندگی با بینندگان كممصرف(light viewers) اختلاف نظر دارند . همچنین گربنر در واكنش به انتقادات عناصری را بدان افزودکه دو مفهوم متداولسازی(mainstreaming)و تشدید(resonance)بودند.متداولسازیوقتی روی میدهد که تماشای بیش از حد تلویزیون منجر به تقارن دیدگاهی در گروه شود. و تشدید وقتی روی میهد که اثرات کاشت در گروه خاصی از مردم بیشتر از بقیه باشد .بااین حال با ظهور رسانههای نوین هماین نظریه میتواند مورد توجه محققین باقی بماند.
1-6 اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و كاربردی):
1-6–1 هدف کلی:
1-6-2 اهداف جزیی:
- شناخت تاثیر بین عدم عدم احساس امنیت در شبکههای مجازی با استفاده ازاین شبکهها
- شناخت تاثیر بین تبلیغات با استفاده از شبکههای اجتماعی
- شناخت تاثیر بین انگیزه کاربران شبکههای اجتماعی با گرایش کاربران از آنها
- شناخت تاثیر بین محتوای شبکه های اجتماعی با میزان گرایش بهاین شبکهها
- شناخت تاثیر بین عدم ازادی عمل کاربران شبکه های اجتماعی با میزان گرایش به این شبکه ها
- شناخت تاثیر بین امکانات شبکه های اجتماعی با میزان گرایش به این شبکه ها
1–7 سؤالات تحقیق:
سوالات:
- آیا بین عدم احساس امنیت در شبکههای مجازی بومیبا استفاده ازاین شبکههای اجتماعی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین تبلیغات با استفاده از شبکههای اجتماعی بومیرابطه وجود دارد؟
- آیا بین نوع انگیزه کاربران از شبکههای اجتماعی با انتخاباین شبکهها رابطه وجود دارد؟
- آیا بین محتوای شبکههای اجتماعی با میزان گرایش ازاین شبکهها رابطه وجود دارد؟
- آیا بین عدم ازادی عمل کاربران شبکههای اجتماعی بومیباگرایش ازاین شبکههارابطه وجود دارد؟
- آیابین امکانات بیشتر شبکههای اجتماعی خارجی با گرایش ازاین شبکهها رابطه وجود دارد ؟
1-8 فرضیه های تحقیق:
- بنظر میرسد عدم احساس امنیت در شبکههای مجازی داخلی برگرایش ازاین شبکههای اجتماعی تاثیر دارد.
- بنظر میرسد عدم تبلیغات میدانی وسیع بر استفاده از شبکههای اجتماعی بومیتاثیر دارد.
- بنظر میرسد انگیزه کاربران از شبکههای اجتماعی برانتخاباین شبکههاتاثیر دارد
- بنظر میرسد محتوای شبکههای اجتماعی بومیبرگرایش ازاین شبکههاتاثیر دارد.
- بنظر میرسد عدم ازادی عمل کاربران شبکههای اجتماعی بومیبر گرایش ازاین شبکهها تاثیر دارد.
- بهنظر میرسد امکانات بیشتر شبکههای اجتماعی خارجی بر گرایش ازاین شبکهها تاثیر دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 01:22:00 ق.ظ ]
|