نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری؛مطالعه موردی تعاونیهای گردشگری استان مازندران |
یافتهها نشان می دهد تمامی شركتها به تعاونی كارآفرین نیاز ندارند. بعضی از شركتها كسبوكار خود را به نحو احسن و مؤثر و برنامهریزی شده به پیش میبرند، اما بعضی دیگر به یك شوك و القای خلاقیت نیاز دارند. خصوصاً اگر در محیطهای ناآرام و محیطهایی كه دچار تغییرات سریع و آنی شدهاند كار كنند، زیرا چنین محیطهایی غیرقابل پیشینی هستند و برنامهریزی برای آنها مبهم است (شین،2000). خودباوری، ریسکپذیری، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و … از ویژگیهای کارآفرینی در بخش تعاونی است، ولی گروهی از کارشناسان حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولت را عامل مهمی در موفقیت کارآفرینان در بخش تعاونی کشورهای درحال توسعه میدانند (لاک و همکاران، 2003). برخی معتقدند که برای ارتقاء توانمندی، دولت باید كمبود نقدینگی و سرمایه کارآفرینی در بخش تعاونی را مورد توجه قرار دهد و به نحو مقتضی این مشكل را حل كند. بسیاری از کارشناسان بر لزوم اجرای برنامههای آموزشی و مشاورهای دولت برای قابلیت آفرینی در میان کارآفرینان بخش تعاونی و هدایت آنان در مسیر کارآفرینی تأکید بهعمل آوردهاند. ولی گروهی از کارشناسان معتقدند که حمایتهای مستقیم دولت به صورت کمکهای مالی بهصورت وامهای کمبهره و بلندمدت، برای توسعه کارآفرینی در کارآفرینی بخش تعاونی ضروری است (هیسریج و همکاران، 2002). برخی نیز معتقدند که نقش دولت برای توسعه کارآفرینی به حمایتهای مالی محدود نمیشود و اجرای همزمان سیاستهای مناسب آموزشی و فرهنگی، اصلاح و تسهیل قوانین مرتبط با کسب و کار، برای پرورش و حضور نیروهای کارآفرین ضروری است (شین، 2000). مطالعات تجربی نشان میدهد، که وامهای دولتی با نرخهای بهره ارزان یا سبب شکلگیری شرکتهای صوری میگردد که در عمل وجود خارجی ندارند، و یا به تأسیس شرکتهای ضعیفی منجر می شوند که عموما قادر به ادامه کار نیستند، بهعلاوه پرداخت وامهای كم بهره و با اقساط بلندمدت، و تأمین تسهیلات بیمه سرمایهگذاری و… از سوی دولت، بدون تلاش در جهت ارتقاء آگاهی عمومی نسبت به استعداد و توانمندی کارآفرینان در عرصههای مختلف اجتماعی – اقتصادی، در بسیاری موارد به هدر دادن منابع است (پیرس، 2003). بررسی سیاست كارآفرینی در کشورهای گوناگون نیز نشان میدهد که استراتژیهای توسعه کارآفرینی در این کشورها بیشتر بر خدمات مشاورهای، تكنولوژی، حمایتهای اطلاعاتی، پیوندهای درونبخشی، ظرفیتسازی علمی، وام و اعتبارات و آموزش قرار دارد(ملیتو،1380). از نظر كورنوال و پرمن(1990)، ویژگیهایی كه قادر بوده مانع از تدوین یك استراتژی كارآفرین در تعاونی گردد به سه دسته عوامل محیطی، عوامل داخلی تعاونی و عواملی كه هم در نتیجه محیط خارجی و هم ساختاری و فرایندهای سازمانی هستند میباشد. برخی از صاحب نظران این عوامل را در كمبود رقابت، وجود مراجعین مختلف، مسئولیتپذیری عمومی و اهداف تعاونی میدانند. از سوی دیگر تعاونیها نسبت به سازمانهای انتفاعی امكان كمتری برای حضور در بازار دارند. این امر و عدم رقابت در بازار باعث عدم تمایل آنها به كاهش هزینهها، فعالیت اثربخش و اجرای مؤثر طرحها میگردد. بدون نیروهای رقابتی و بدون توجه به مناسب بودن ایدههای جدید، دلیل اندكی برای نگران بودن درباره از دست دادن اهداف وجود خواهد داشت و علاوه برآن برای كارآفرینی نیز دلیل چندانی وجود نخواهد داشت.
بسیاری از تعاونیها باید رضایت چندین گروه از جمله مشتریان، مالیاتدهندگان، سیاستگذاران، مراجع مختلف دولتی، گروههای ذیربط و دیگران را برآورده سازند. بدلیل بحث و مناظره عمومی كه همواره وجود دارد، برای مدیریت تعاونی دشوار است كه به تصمیمی دست یابد كه ناشی از ارزیابی جامع از استراتژی جایگزین باشد و صلاحیتهای یك استراتژی كارآفرینی رابه هنگام انتخابهای استراتژیك، ارزیابی كند. همچنین در بیشتر کشورها اهداف توسط بخش دولت تدوین میگردد. این اهداف باید توسط قانونگذاران خارج از سازمان تدوین شوند كه حد و مرز مدیریت سازمان را تعیین میكنند. بهعلاوه از آنجایی كه ممكن است چندین گروه خارج از تعاونی، در تعیین مقاصد و اهداف دخیل باشند، لذا اغلب تعابیر مختلفی از این پرسش صورت میگیرد كه منافع عمومی در چیست؟ تعاونی باید در چه جهتی عمل كند؟ انتخاب یك استراتژی كارآفرینی توسط مدیریت یك سازمان غیرانتفاعی دشوار است، زیرا تعابیر چندگانهای از اهداف و مقاصد سازمانی وجود دارد(مقیمی، 1381).
باتوجه به تحقیقات انجام شده در خصوص تشکیل تعاونیها در کشورهای مختلف، اشتغالزایی در سطوح محلی، افزایش درآمد، توسعه کاربریهای صنعتی و تجاری و توزیع جغرافیایی بازارها (کورتنی ، 2002)، جلوگیری از افزایش قیمت محصولات (هیسریج و همکاران، 2002)، کاهش هزینهها و توسعه بخش روستایی، توزیع بهینه کالاها و خدمات، پل ارتباطی بین شهر و روستا، صنعت و کشاورزی، تولیدکننده و مصرفکننده و رونق کشاورزی و بسیج و تخصیص عادلانه منابع، ایجاد تنوع در اقتصاد روستایی، بسترسازی لازم به منظور افزایش ثروت روستائیان و تسهیل توزیع کالاهای تولیدی صنعتی از پیامدهای توسعه و گسترش کارآفرینی در تعاونیها است(کبیری،1383).
براساس آمار وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی تعداد كل تعاونیهای گردشگری فعال در كشور 177 تعاونی فعال و 112 تعاونی غیرفعال است. استانهای مازندران، گیلان، اردبیل، خوزستان، قم و هرمزگان استانهایی هستند كه هم از نظر تعداد تعاونی فعال و هم غیرفعال در سطح كشور در ردههای اول قرار دارند. بیشترین تعداد و سهم از تعاونیهای كل كشور در استانهای توسعهیافته و كمترین آنها در استانهای كمتر توسعه یافته است. از مجموع 177 تعاونی فعال 70 تعاونی در استانهای توسعهیافته، 68 تعاونی در استانهای درحال توسعه و 39 تعاونی در استانهای كمتر توسعه یافته واقع شدهاند ( فرزین، 1384).
راهبردهای توسعه تعاونیهای گردشگری را میتوان در بازاریابی داخلی و خارجی،تعاونیهای بازاریابی یك جاذبه خاص، تعاونیهای اماكن تفریحی عمومی، تعاونیهای بازاریابی توسط آژانسها، هتلها، مراكز تفریحی و نهادهای محلی جهت حضور در بازارهای خارجی، تشكیل تعاونیهای ارائه خدمــات اقامتی و تورگردانی، تقویت ائتلاف بین بخشهای حملونقل و گردشگری، ایجاد تعاونیهای گردشگری بهمنظور حفظ محیطزیست و توسعه منابع اكوتوریسم، ایجاد تعاونیهای گردشگری روستایی در حوزههای صنایع دستی، ایجاد تعاونیهای گردشگری كشاورزی، تشكیل تعاونیهای گردشگری ورزشی، تشكیل تعاونی برای ایجاد مناطق نمونه گردشگری، تشكیل تعاونیهای مقصد توسط شوراهای شهر و روستا جهت تقویت تلاشهای بازاریابی برای مقصد و تشكیل تعاونی برای اداره موزه ها و سایت موزهها دانست.
براین اساس، مسئله اصلی تحقیق حاضر نقش عوامل مرتبط با توسعه كارآفرینی در تعاونیهای گردشگری و رتبهبندی آنها باتوجه به بسترهای فعلی فعالیت تعاونیها و نقاط قوت و ضعف، همچنین چالشهای موجود بصورت راهكارهای سیاستی، هدایتی، نظارتی و حمایتی
خواهد بود. از آنجا که جامعه آماری این تحقیق استان مازنداران میباشد نتایج این تحقیق برای استان مازنداران که دارای جاذبههای توریستی متعدد و ظرفیتهای گردشگری بالقوه میباشد بسیار مفید واقع میگردد و در واقع با گسترش تعاونی های گردشگری در این استان امید است که ابزاری توانمند برای افزایش درآمد این استان ایجاد گردد و نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی استان مازندران و توسعه منابع انسانی و تنوع بخشی و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی در آن استان را ایفا نماید.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
به خاطر تغییرهای بنیادی صورت پذیرفته در اقتصاد جهانی از سال 1970 به بعد با محوریت تشدید رقابت جهانی، افزایش میزان عدم اطمینان و رشد در بخش بندی بازار و پیشرفت تكنولوژیكی، یعنی اتوماسیون منعطف و منجر به انتقال فعالیتهای اقتصادی از سازمانهای بزرگ به كوچك، توسعه کارآفرینی الزامی است (خانکا، 2003). با تزلزل بازارهای تولید انبوه در دهه هفتاد، مرگ تولید انبوه اتفاق افتاده و بهبود و انعطافپذیری در روند تولید میسر شده است، وقوع چنین تغییراتی در مسیر توسعه تكنولوژیكی منجر به این امر گردیده كه مقیاس بزرگ، قابلیتهای اقتصادی خود را از دست بدهد (کورتکو و همکاران، 2001). از طرف دیگر، عوامل مؤثر بر حركت به سمت شركت های كوچك در قالب ادله دوگانه فوق خلاصه نگردیده و عوامل دیگری نیز در این بین مؤثر بودهاند (لاک و همکاران، 2003):
- افزایش عرضه ی نیروی كار باعث نزول سطح دستمزدها و سبب افزایش سطح آموزش شده است،
- ایجاد تغییرات در سلیقههای مصرفكنندگان،
- انعطافپذیری در مقررات ورود(سازمانها به بازار كار).
براین اساس پذیرش این حقیقت كه جهان در یك دوره تخریب سازنده یا خلاق بسر میبرد امكانپذیر خواهد بود. از طرف دیگر باتوجه به ماهیت اقتصادی- اجتماعی فعالیت تعاونیها و نیازمندی به حركت تعاونیها بشكل همزمان در حوزههای كارآفرینی شركتی و اجتماعی و همچنین عدم جاذبه كارآفرینی اجتماعی جهت بخش خصوصی(در غالب موارد)، میبایست به نوعی، تقویت این بخش صورت پذیرد. باید توجه داشت كه فعالیت غیرهدفمدار و غیرهدایت شده در روند تأسیس تعاونیها(تاكنون) نیز سبب شده تعاونیها از قابلیت و قدرت كافی جهت فعالیت رقابتی در مقابل بخش خصوصی برخوردار نبوده و توسعه كارآفرینی در این حوزه، فواید عدیده درون سازمانی مرتبط با تعاونیها و تقویت منابع ملی را به دنبال خواهد داشت. بطور خلاصه در بعد نظری یا تئوریك، با تأكید و محوریتدهی به اصول بهرهوری، میتوان اقدام به تبیین ضرورت و اهمیت پرداختن به طرح حاضر جهت بخش تعاون در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریتی، در سطوح خرد و كلان، در قالب برنامههای كوتاه، میان و بلندمدت(حتی استراتژیك بخش تعاون) و هماهنگسازی فعالیتهای درون، بین و فرابخشی نمود.
علاوه بر موارد فوق، با توجه به تأكیدات بهعمل آمده در برنامه چهارم توسعه كشور بر بهرهوری، توسعه و تقویت كارآفرینی در بخش تعاون، بستر را جهت تحققپذیری این مهم فراهم ساخته و همچنین زمینه را جهت انطباق خروجی بخش تعاون (تأثیر 25 درصدی بر اقتصاد ملی تا افق 1404) فراهم خواهد ساخت. از بعد قانونی نیز نگاهی هرچند اجمالی به سند برنامه چهارم توسعه، افق 1404 سند توسعه بخشی وزارت تعاون، قانون تعاون و مواردی همانند گویای اهمیت پرداختن به مباحث كارآفرینی در بخش تعاون است.
علاوه بر ضرورتهای نظری و قانونی در اهمیت و ضرورت توسعه کارآفرینی شرایط موجود در این استان ضرورت توجه به بحث کارآفرینی را جدی تر نموده است. باتوجه به اهمیت بخش گردشگری در استان مازندران و اینکه رشد این بخش به عنوان بستری برای كسب اهداف توسعه میباشد و همچنین وجود معضل بیکاری در این استان و در بخش گردشگری و با اشاره به این موضوع که تعاونیها میتوانند بهعنوان جایگاهی برای ایجاد اشتغال باشند و باتوجه به ماهیت کارآفرینی که میتواند به عنوان راهکاری برای ایجاد فرصتهای شغلی باشد، لذا ضرورت و انجام این تحقیق که سعی در نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی و همچنین رتبه بندی آن را دارد گامی در جهت بهبود مشکلات بوده و ضرورت مییابد. علاوه بر موارد ذکر شده می توان اهمیت و ضرورت این تحقیق را از ابعاد زیر مورد بررسی قرار داد:
- تاكنون مسأله كارآفرینی در تعاونی گردشگری مورد پژوهش نبوده و ادبیات موضوع نیز مربوط به حیطههای دیگر است. انجام این تحقیق ادبیات موضوع را گسترش داده و زمینهساز مطالعات دیگر میباشد؛
- از بعد ضرورت قانونی توجه ویژه به گسترش فرصتهای شغلی شده است. انجام این تحقیق زمینه مناسب را برای اتخاذ یك راهبرد ملی در زمینه كارآفرینی در تعاونی به طور عام و تعاونیهای گردشگری بهطور خاص را هموار مینماید.
لازم به ذکر است که از نتایج این تحقیق تعاونیهای گردشگری، استانداری مازندران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان توسعه گردشگری و نهادهای مرتبط با گسترش گردشگری و تعاونیها و همچنین دانشجویان کارآفرینی می توانند بهره ببرند.
1-4- اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق عبارت است از نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری استان مازندران .اهداف فرعی این تحقیق عبارت است از:
- شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
- شناسایی عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
- اولویتبندی(رتبه بندی)عوامل اصلی شناسایی شده مؤثر بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
Shinn
Luc
Hisrich
Pearce
Cornwall & Periman
Courtney
Khanka
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 01:06:00 ق.ظ ]
|