مذاکرات قراردادی//پایان نامه قراردادهای نفت و گاز |
مذاکرات قراردادی
مبحث اول –کلیات مذاکرات قراردادی
تجارت در اقتصاد یکپارچه دنیا طرفین مذاکرهکننده را از فرهنگهای متفاوت و سنتهای تجاری مختلف با منافع متفاوت و گستره وسیعی از سبکها و تجربههای مذاکراتی کنار هم مینشاند. هر چند این تنوع غنی بنیانی از اجتماع تجاری پر جنب و جوش امروز است، ولی درصد احتمال سوء تفاهمات درخور توجه را که مانع از حرکت روان تجارت می شود را افزایش میدهد. مذاکره یکی از عادیترین امور حرفهای در برقراری ارتباط است. باوجود این یکی از هنرهای بشری است که کمتر درک می شود. تجارت پدیدهای است درباره فرض نمودن و مدیریت ریسک که شامل ریسک حقوقی نیز میباشد و این واقعیت در روند مذاکرات تبلور مییابد. قراردادها میتوانند به عنوان آخرین نتیجه از یک روند انعطاف پذیر که در پی آن است تا تمامی ابهامات تجارت فراملی را مدنظر قرار دهد،انگاشته شوند.البته، روند مذاکرات قابلیت اجرای مقررههای قراردادی در قالب حقوق حاکم مربوط را مد نظر قرار میدهد.
مذاکره را میتوان فرایندی دانست که طی آن دو طرف یا بیشتر سعی مینمایند با تبادل استدلالات برای امری واحد که در آن منافع و اهداف متفاوتی را دنبال می کنند به نتیجهای یکسان دست یابند. طبیعی است که مذاکره بر سر امری واحد میباشد چون در غیر این صورت بیمعناست. البته هر یک از تیمهای مذاکره ممکن است اهداف متفاوتی را در نظر داشته باشند، اما نتیجهای که در پایان مذاکره توسط طرفین پذیرفته می شود ناگزیر یکسان است.
اصطلاح مذاکره را زمانی به کار میبریم که به وضعیتهای برد-برد اشاره میکنیم،مانند وضعیتهایی که هنگام تلاش طرفین برای پیدا کردن راهحل قابل قبول مشترک درباره یک ناسازگاری پیچیده به وجود میآید. دوم اینکه بسیاری از مردم فرض می کنند اصل مذاکره یک فرایند بده و بستان خیلی مهم است، اما مذاکره فرایند اجتماعی بسیار پیچیدهای است. بسیاری از عوامل خیلی مهمی که نتایج یک مذاکره را به وجود میآورند در حین مذاکره اتفاق نمیافتند؛ آنها پیش از این که دو طرف مذاکره را آغاز کرده و یا بافت اطراف آن را تشکیل دهند به وجود میآیند.
روند مذاکرات تجاری معمولا از وضعیت مجادله وارد مرحله نتیجه گیری میگردد. مجادله بدین معناست که هر طرف با توجه به انتظارش از مذاکره بحث را به گونهای متفاوت آغاز می کند. و نتیجه گیری به توافق نهایی میان طرفین در مورد چگونگی تعهداتشان جهت دستیابی به هدف مشترک مربوط می شود. مذاکره به این معنی نیست که یک طرف، طرف دیگر را از میدان به در کند. هدف مذاکره رسیدن به نقطهای است که هر دو طرف با وجود منافع متضاد،در چارچوب قیود و امکانات خود،به نتیجه بهینه دست یابند،این قاعده مذاکره است.
- International Chamber of Commerce, 2013, ICC PRINCIPLES TO FACILITATE COMMERCIAL NEGOTIATION, Paris, p.1.
- جان پتریک دولن، 1391، مذاکره هوشمندانه، ترجمه محمد ابراهیم گوهریان و اردوان پور جاماسب، تهران، چاپ دوم، انتشارات نسل نواندیش،ص25.
- Giuditta, Cordero-Moss, 2011, Boilerplate clauses, International commercial contracts and the applicable law, first edition, NEW YORK, Cambridge University press.
- وحیدی آل آقا،علی اکبر،1388،سرفصلهایی از مهارت های مذاکره(جزوه درسی) ضمیمه درس حقوق نفت و گاز دکتر بهمئی در دانشگاه شهید بهشتی،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،ص8.
- روی جی لویکی،بروسی باری،دیوید ام ساندرس،1388،اصول مذاکره،ترجمه محمد ابراهیم گوهریان و اردوان پور جاماسب،چاپ اول ،تهران،انتشارات نسل نواندیش،ص17.
- کلود سلیش، 1377، آشنایی با فنون مذاکرات بازرگانی، مجله تعاون،ش 84،ص94.
- طیبان،محمد،1384،مذاکره کننده،ابزار مذاکره و موضوع مذاکره،روند اقتصادی،12،ص19.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:23:00 ب.ظ ]
|