فرایند اکتساب دانش )برداشت): فرایند برداشت یا اکتساب دانش برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و قابل پیش بینی آینده و تحقق اثر بخش هدف ها ضروری است. دانش را می توان از طریق مکانیزم های مختلفی کسب کرد.  به منظور شناسایی مکانیزم اکتساب دانش می توان آن را در دو طبقه قرار داد: منبع درون سازمان و منبع بیرون از سازمان.

منبع درونی اکتساب دانش، ذهن کارکنان )دانش تلویحی و مستتر(یا پایگاه داده های سازمان که به شکل اطلاعات کدگذاری شده است.

منبع بیرونی اکتساب دانش، که دانش جدید را وارد سازمان می کند که به دو طریق صورت می گیرد:

الف: الگوبرداری: در این روش سازمان عملیات عالی را از دیدگاه رقبا شناسایی می کند و موفقیت آن ها را به عنوان الگوی خود قرار می دهد. بدین منظور وضعیت فعلی خود را با معیارهای آن ها مقایسه و ارزیابی

می کند. شکاف ها شناسایی و را ه حلها طراحی می شود. دانش جدید به عنوان معیارهای موفقیت سازمان مرجع وارد سازمان می شود.

ب: همکاری بین سازمانی: در این روش دانش جدید از طریق سهیم سازی و اشاعه تکنولوژی، جابه جایی کارکنان در بین سازمان ها، ارتباط با شرکاء و … وارد سازمان می شود.

 فرایند پالایش: در مقابل فرایند برداشت که اجازه ورود هر دانشی را به سازمان می دهد فرایند پالایش قراردارد. سازمان باید با بهره گرفتن از مکانیزم های منطقی از ورود دانش غیر ضروری جلوگیری کند و فقط دانش مفید و قابل کاربرد اجازه ورود به سازمان را داشته باشد. برای تحقق این هدف تیم مدیریت سازمان می تواند با بهره گرفتن از بصیرت ها، ماموریت ها و هدف های سازمان چارچوبی برای ارزیابی دانش فراهم کند.

 

 فرایند سازماندهی )پیکربندی یا تلفیق): در این فرایند، سازمان مجموعه عظیم دانش را بعد از ورود آن به پایگاه دانش، برای کاربرد باید ذخیره و سازماندهی کند.  فرایند سازماندهی در هر کجای سازمان ممکن است صورت گیرد که علوی(1999) این مکان ها را چنین لیست کرده است(دهقان نجم، 1388):

- حافظه سازمانی

- افراد

- فرهنگ سازمانی

- روش های یادگیری، درک، تفکر، احساس، سهیم سازی و انتقال بین اعضای سازمان

- فرایند و رویه ها

- اکولوژی: محل های فیزیکی

- بایگانی ها )دیجیتالی وکاغذی(

هدف نهایی این مرحله،کمک به اعضای سازمان جهت دسترسی به دانش لازم در فرایند های اخذ تصمیم است.

 

فرایند توزیع دانش: این فرایند عبارت است از توزیع دانش تا نقاط فعالیت و حتی فراتر از آن، به بیرون سازمان است. عوامل متعددی از جمله تسهیلات ارتباطی و فرهنگ سازمانی می توانند به این فرایند کمک کنند. در مورد تسهیلات ارتباطی باکمن(1998) بیان می کند که یکی از مقاصد اصلی مدیریت دانش تسهیل ارتباطات در تمام قلمرو های

سازمان است تا اعضای سازمان با همکاری هم، چالش ها و فرصت های پنهان را شناسایی کنند. در خصوص اهمیت فرهنگ در دانش سازمانی و اشاعه آن می توان گفت فرهنگ منجر به خلق محیط های هماهنگ ساز

سینرژیک می شود.  اگر در سازمانی ارزش ها و فرهنگ به تشویق یادگیری ودانش سازی بپردازد، تمام کارکردهای سازمان تغییر می کند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...