علایم اهمال کاری:/پایان نامه درباره اضطراب امتحان |
اهمال کاری دارای علایمی می باشد که عبارتند از :
رفتار وقت کشی ، اتلاف وقت، احساس غرق شدن در مسیولیت ها، ناتوانی در اهداف مهم زندگی، انجام کارها با سرعت زیاد، در آخرین دقایق، خیالبافی و آرزو به جای انجام کارها، نداشتن برنامه ریزی مداوم برای زندگی، دادن شعارهایی که هیچ گاه انجام نمی شوند . رفتارهای اهمال کاری تأثیرات منفی بر افراد دارند مانند :بی قراری شبانه و خواب نامناسب ، سطوح بالای استرس و هراس ، عقب افتادن به دلیل کمبود زمان یا تکمیل نامناسب تکالیف . افراد اهمال کار بعد از آخرین تعلل ورزی . به خود قول می دهند که دفعات بعد وظیفه خود را به لحظه آخر موکول نمی کنند ، اما دوباره این اتفاق می افتد ( کاگان ، کاکر ،لیهان و کاندمیر ، 2010 )
رویکردهای اهمال کاری
رویکردهای گوناگونی در زمینه ی اهمال کاری ارائه شده است که در ادامه به آن ها می پردازیم .
رویکردهای رفتاری
این نظریات اهمال کاری را بر حسب تقویت تبیین می کنند یعنی به تعویق انداختن کار برای فرد اثر تقویتی بیشتری از انجام آن دارد . در این دیدگاه هدف درمان کاهش نسبت یا درصد زمان تعلل و افزایش نسبت یا درصد مطالعه یا فعالیت می باشد . برای کاهش تعلل از روش هایی چون الگو سازی ، مدیریت زمان و فنون برنامه ریزی استفاده می شود.
روش شرطی سازی ابزاری به صورت ارائه جایزه در بین فاصله های مطالعه و از شرطی سازی کلاسیک برای روش تداعی با ساعت های کار یا مطالعه استفاده می گردد . با وجود این باید توجه داشت که شرطی سازی در این شیوه مستلزم تمرین های مکرر میباشد و درمان های کوتاه مدت ممکن است شیوه ای ناموفق باشد . یک مورد از مداخله در تعلل به این شیوه توسط تاکمن و اسکونبرگ ارائه شده است . هدف این مداخله درمان نمی باشد . بلکه کاهش فراوانی رفتارهای ناخواسته است . ( اسکونبرگ و همکاران 1995 )
رویکردهای رفتار منطقی – هیجانی
این نظریات بر نقش باورهای غیر منطقی و چشم داشت های غیر واقع بینانه در اهمال کاری تأکید می کنند. ( بالیکس و دیوریو ، 2007 ، به نقل از حسینی و خیر،1388 ) ویژگی رایج در چنین باورهایی ، غیر منطقی بودن آن ها و درمان متداول در این دیدگاه ، رفتار منطقی – هیجانی می باشد. این نظریه توسط الیس در سال 1995ابداع گردید . ایده ی اصلی این نظریه آن است که افراد معمولا” همانطور که فکر می کنند. احساس و عمل می نمایند . مفهوم این ایده آن است که نظام باورهای افراد ، افکار ، اسناد و ارزش ها ، احساس ها و آن ها را بر می انگیزاند . ( الیس وکنوس، 1997 )
نظام باورهای از دو قسمت باورهای منطقی و باورهای غیر منطقی تشکیل شده است . باورهای منطقی ، باورهایی هستند که در کنار یکدیگر به طور منطقی قرار گرفته و واکنش های رفتاری و هیجانی ، هدف های اساسی را ایجاد می نماید . باورهای غیر منطقی ناخواستنی هستند ، که واکنش های منفی مثل اضطراب و افسردگی ایجاد می کنند . نظریه رفتار منطقی – هیجانی روشی برای تعیین تمایز باورهای منطقی از باورهای غیر منطقی ارائه نموده است . باورهای منطقی باواقعیت همخوانی بیشتری داشته ، سالم تر بوده و با فلسفه کلی توان بخشی افراد به ایجاد رفتار و احساس مناسب تر ، هماهنگی دارد. ازاین دیدگاه اهمال کاری نیزریشه در عقاید غیر منطقی دارد .
الیس ونال ( به نقل از فرجاد ،1382 ) در توضیح عوامل اهمال کاری به 3 تفکر غیر منطقی اهمال کاری اشاره می کنند .
- من باید کارم را خوب انجام دهم در غیر این صورت از کارم راضی نخواهم بود .
- همه شرایط باید به نفع من تغییر یابد و هر چه می خواهم برایم فراهم شود .
- همه باید با من خوب رفتار کنند و احترام مرا نگه دارند .
در مورد اول ، انتظار و توقع زیاد درباره هر چه بهتر انجام شدن کار ، موجب نگرانی و تشویش و ترس او از شکست می شود . در مورد دوم ، نتیجه ای که نصیب شخص می شود ، رنجش و خصومت است . در مورد سوم نتیجه کار ، اضطراب و نا امیدی همراه با پایین بودن سطح تحمل و عدم توانایی در برابر مشکلات است . در نتیجه این باورهای غیر منطقی افراد ترجیح می دهند که انجام کار را به تعویق بیندازند . هم چنین از دیدگاه الیس ، عقب انداختن کارها علاوه بر باورهای غیر منطقی از عوامل زیر منشاء می گیرد .
- Kagan
-Cakir
- Lihan
- Kandmir
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 08:10:00 ب.ظ ]
|