طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد علوم رفتاری |
طرح و ضرورت مسئله
عمدتاً و به طور مرسوم در تئوری و تاریخ معماری به بناهای شاخص و باعظمت توجه شده است. در این نوع برخورد تمرکز بیشتر بر روی آثار انسانهای خارق العاده و ساختمانهای نادر صورت گرفته است. اگر چه چنین بناهایی از نظر فضا، کیفیت و تاثیرگذاری دارای اهمیت هستند اما از نظر تعداد بیاهمیت تلقی میشوند. واقعیت این است که محیط مصنوع – که حاصل کار معماری مردمی است – عموماً در تاریخ و تئوری معماری به فراموشی سپرده میشود. (راپوپورت، 1388، 12) از سوی دیگر بناهای صاحب سبک را نیز باید در بستر شبکههای بومی و روابطی که با آن دارند مورد بررسی قرار داد. قطعاً درک این بناها بدون توجه به بستری که بنا در آن ساخته شده کامل نخواهد بود.
هر معمار حتما در مقطعی از فعالیت شغلی یا تحصیلی خود با مقوله مسکن به صورت مستقیم روبرو میشود و به جرات میتوان گفت تقریبا همه حوزههای معماری، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با بحث مسکن در ارتباط هستند.
با وجود مطالعات بسیار گسترده و فراوان در این زمینه و با مشخص شدن مشکلات کالبدی در بسیاری از مجتمعهای مسکونی در اوایل نیمه دوم قرن گذشته، ضرورت حمایت و مطالعات اجتماعی بیشتر و همین طور یک دستور کار طراحی کالبدی در طراحی شهری آشکار شد و به نظر میرسد همواره نکات مبهمی در رابطه با طراحی مسکن و مجتمعهای مسکونی وجود دارد.
اهداف
مشکلات پروژههای مسکونی فراوانی در ایالات متحده، انگلستان و فرانسه، محدودیتهای معماری و شکل کالبدی را با توجه به عنوان تعیین کنندهی رفتار اجتماعی- چه خوب و چه بد- نشان دادند و به این ترتیب چنین ضرورتی در دههی 1930 شناخته شد، ولی به دلایلی تا دههی 1950 یا به فراموشی سپرده شد و یا اینکه مورد بیتوجهی قرار گرفت. با نگاهی به آنچه گذشت مشخص میشود که لازم است به فضای بین ساختمانها و عرصهی عمومی و طرحهای بزرگ معماری و همچنین تسهیلات عمومی توجه بیشتری مبذول شود. ( لنگ، 1386، 239) با توجه به موارد مذکور، در این طراحی، مسکن بهینه با در نظر گرفتن یافتههای علوم رفتاری و با توجه به مسائل اجتماعی انسان در راس کار قرار گرفت.
مشارکت خانواده در اجتماعی بزرگتر، بوجود آوردن حس امنیت، تعامل با انسانهای دیگر و گاهی جلوگیری از نفوذ برخی افراد یا گروههای خاص، طراحی مسیرها مسکونی با اصالت دادن انسان به جای ماشین، ایجاد امکان شناسایی افراد خودی از غیر، عدم تجاوز سرزده غریبهها به فضاهایی که ساکنین آن را نیمه خصوصی و یا فضای جمعی ساکنین به حساب میآورند، تشخیص درست و توجه به سلسله مراتب فضاها از عمومی تا خصوصی، تعیین مرتبه هر یک از فضاها (از خصوصی تا عمومی ) از طریق مشخص نمودن واضح آن که توسط ساکنین و غریبهها قابل تشخیص باشد، توجه به فضای باز مورد نیاز اطفال نوپا، طراحی محیطهای دسترسی به گونهای که تحت اشراف پنجرههای واحدهای مسکونی باشد و در انتها افزایش احساس مالکیت و مسئولیت ساکنان نسبت به محیطشان اهداف اصلی این طرح میباشد.
سوالات تحقیق
شاید بتوان گفت طراحی پاسخ عملی به مجموعهای از سوالات و نیازهاست. در واقع طراح پس از بررسی عنوان صورت مسئله و قبل از شروع به طراحی میبایست سوالات عمدهای را که با آنها روبروست پیدا کند و به شکل مناسبی به آنها پاسخ دهد. بنظر میرسد در طراحی مجتمع مسکونی با توجه به علوم رفتاری سوالات کلیدی موارد زیر باشند:
عوامل محیطی موثر و متاثر از طراحی خانه چه چیزهایی هستند؟
چگونه میتوان تاثیر عوامل محیطی- اجتماعی مثبت را با توجه به رویکرد خانه مطلوب تقویت کرد و از اثرات نامطلوب پرهیز کرد؟
تاثیرات مثبت اجتماعی یک خانه بر محیط اطرافش چیست و چگونه میتوان فضای عمومی امن و مطلوبی در اطراف یک خانه بوجود آورد؟
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 08:56:00 ق.ظ ]
|