شناسایی و رتبه بندی عناصر تفکر استراتژیک در دانشگاه جهت جذب دانشجویان خارجی |
تفکر استراتژیک به عنوان یکی از دو قابلیت اصلی رهبران دارای عملکرد برجسته برشمرده شده است (کالینز، 2000). از دیدگاه مینتزبرگ، تقویت تفکر استراتژیک، به تدوین استراتژیهای بهتر منجر می شود. وی معتقد است مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر استراتژیک هستند قادرند، سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت سازمان ترغیب کنند (مینتزبرگ، 1994). این دست از مدیران، سازمان را آن گونه که باید باشد میبینند نه آن گونه که هست (ناصحیفر، 1387). به این ترتیب میتوان تفکر استراتژیک را پیش درآمدی بر طراحی آینده سازمان دانست (پیلگرینو، 2001). این امر مستلزم فراتر رفتن اندیشه مدیران از عملیات روزمره با هدف تمرکز بر قصد و نیت استراتژیک بلند مدت مورد نظر برای کسب و کار است (مرلین، 2008). تفکر استراتژیک فعالیتهایی چون گردآوری اطلاعات، تحلیل و بحث و تبادل نظر در خصوص شرایط حاکم بر سازمان (ارلی، 2006) و در شرکتهای دارای فعالیت متنوع، پاسخگویی به سؤالات اساسی در مورد پورتفوی سازمان را شامل میشود (نادلر، 2004). بر اساس نتایج تحقیقی که با هدف شناسایی مهارتهای مدیریتی مورد نیاز برای مدیران کشورهای آسیایی انجام شده است، تفکر استراتژیک از سوی تمامی پاسخ دهندگان به عنوان اولین و یا دومین مهارت مورد نیاز برای بهبود عملکرد مدیران شناسایی شده است (واکابایشی، 2001).
بنابراین میتوان گفت، شرایطی که امروزه در بسیاری از سازمانهای دنیا و ایران حاکم است، تفاوت شگرفی با گذشته پیدا کرده است. مدیران روز به روز بیشتر متوجه این حقیقت شدهاند که کوششهای پراکندهی جزئی برای حل مسائل پیچیدهی سازمانی کافی نیست و امروزه تفكر جامعتری لازم است تا بتوان راهبردهای هماهنگ شدهای را برای بهبود سازمان تدوین نمود که با شرایط و الزامات قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی سالهای آینده منطبق و سازگار باشند. ازآنجا که مدیریت، مهمترین عامل در بهبود و توسعهی سازمانها محسوب میشود (بهرامی، 1389)، مدیران و مسئولین در چنین شرایطی برای حفظ موقعیت خود در درون محیط رقابت و اداره فعالیتهای چند بعدی و پیچیده به ابزارها و تكنیكهای جدیدی نیازمندند. ابزارهایی که امكان عكس العمل مناسب را برای آنان در برخورد با رویدادهای غیرقابل انتظار و ناگهانی فراهم سازد (قاسمپور، 1378). و تفكراستراتژیك از جمله مفاهیم و ابزارهایی است که برای این منظور در کشورهای مختلف مورد عنایت جدی مدیران ارشد و عالی و صاحبنظران قرار گرفته است. و از آنجا که نهادهای آموزشی، خصوصاً مراکز آموزش عالی و دانشگاهها از جمله سازمانهای بزرگ و پیچیدهای هستند که بیشتر از سایر سازمانها با نیروی انسانی در ارتباطند و عهده دار تربیت و تأمین نیروی انسانی متخصص و کارآمد در جامعه هستند، بنابراین از حساسیت ویژهای برخوردار میباشند، لذا مدیریت مؤثر در آنها مهم، و نیازمند روش مناسبی است. بدین منظور با توجه به اهمیت و حساسیت نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، ضرورت شناسایی و رتبهبندی استراتژیهای تفکر مشخص میشود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت این موضوع در پی شناسایی و رتبهبندی عناصر تفکر استراتژیک در دانشگاه با استفاده از سیستم معادلات ساختاری میباشد.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اهمیت برنامه ریزی استراتژیک فقط در پیش بینی دقیق آینده نبوده، بلکه در پاسخگویی به آینده نیز میباشد و این موضوع نیز از طریق تفکر استراتژیک مستمر، امکان پذیر است. تفکر استراتژیک به سازمانها کمک می کند تا برنامهریزی استراتژیک خود را به صورت مؤثری تدوین نمایند. ترکیب فرایندهای تفکر استراتژیک، برنامه ریزی استراتژیک و اجرای برنامه، در ایجاد مزیتهای رقابتی پایدار به سازمانها کمک می کند(گلکار و ناصحیفر، 1381).
در یک چارچوب کلی، تفکر استراتژیک، برنامه ریزی استراتژیک و اقدام استراتژیک، مانند مغز، قلب و دستها فرض می شوند. بدین ترتیب، دستها وظیفه اجرای استراتژی(اقدام استراتژیک) را برعهده داشته، قلب به دنبال جمعآوری و تخصیص منابع( برنامهریزی استراتژیک) بوده و مغز(تفکر استراتژیک) وظیفه عملی ساختن برنامهریزی استراتژیک با توجه به متغیرهای داخل و خارج سازمان را بر عهده دارد. در حقیقت تفکر استراتژیک بر برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک تأثیر حیاتی دارد، چرا که شناخت متغیرهای فرصتها و تهدیدات، نقاط قوت و ضعف و استراتژی های منتج از آنها تحت تأثیر قدرت فکر استراتژیستهای یک سازمان بوده و از طرفی اجرای استراتژی نیز بدون تفکر استراتژیک انجام نخواهد شد(گلکار و ناصحیفر، 1381).
بنابراین میتوان گفت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک، استراتژیهای لازم برای رسیدن به هدفهایی که در راستای مأموریت سازمان میباشند را تعیین میکنند ولی در اجرای این استراتژیها وجود تفکر استراتژیک ضروری است. بدون تفکر استراتژیک، تغییر ساختار، تغییر فرهنگ، حذف مقاومت کارکنان، تخصیص بهینهی منابع، حل تعارضات و انگیزش کارکنان، بدرستی انجام نخواهد شد. در حقیقت لازمه تفکر استراتژیک، برخورداری از توانایی لازم برای تحلیل کلی سازمان و صنعت است و یکی از روشهای توسعه تفکر استراتژیک، بکارگیری مدیران توانمندی است که بر روی چشم اندازهای مختلف سازمان، فکر میکنند.
بررسی ادبیات موضوع در زمینه شناسایی و رتبه بندی عناصر تفکر استراتژیک، حاکی از آن است که اگرچه تحقیقات پیشین در این
زمینه دارای شباهتهایی هستند اما تا کنون نتایج این مطالعات به صورت یکپارچه مورد بررسی قرار نگرفته و عناصر تفکر استراتژیک در قالب یک مدل منسجم که بیانگر روابط میان اجزاء باشد ارائه نشده است.
1-4 هدف اصلی پژوهش
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با ابعاد فردی آن.
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با ابعاد گروهی آن.
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با ابعاد سازمانی آن.
1-5 اهداف ویژه
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با دیدگاه سیستمی(بعد فردی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با تمرکز بر قصد و نیت استراتژیک(بعد فردی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با خلاقیت(بعد فردی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با استفاده هوشمندانه از فرصتها(بعد فردی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با تفکر فرضیه محور(بعد فردی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با تنوع مرتبط با شغل(بعد گروهی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با تعارض مرتبط با وظیفه(بعد گروهی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با تعارض رابطهای(بعد گروهی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با فرهنگ سازمانی(بعد سازمانی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با مشارکت مدیریت میانی(بعد سازمانی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با ساختار سازمانی(بعد سازمانی).
- بررسی رابطه تفکر استراتژیک با فرآیندها و سیستمها(بعد سازمانی).
Collins
Mintzberg
Pellegrino
MERLIN
Early
Nadler
Abraham
Graetz
Bonn
Vaghefi
Kenichi ohmae
Denis Kilrod & Michael Mckinley
Kilroy & Mckinley
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 01:38:00 ق.ظ ]
|