رویکرد انگیزشی اهمال کاری:/پایان نامه درباره اضطراب امتحان |
رویکرد انگیزشی ( تعلل به عنوان یک مشکل انگیزشی )
در این دیدگاه تعلل به عنوان تنبلی نیست، بلکه از آن جهت انجام میگیرد که افراد تعللی علاقمند به انجام فعالیت دیگری هستند. این فعالیت ها معمولا” مواردی چون اوقات فراغت ، لذت از ارتباط اجتماعی ، تماشاکردن تلویزیون و کار با اینترنت را در بر می گیرد .
روان شناسان و مشاورینی که این دیدگاه را پذیرفته اند ، معمولا” به ادراک زمینه مورد نظر گرایش دارند . آن ها به این زمینه به عنوان موقعیت انتخاب هر نوع فکر یا فشار انگیزشی معینی توجه می نمایند . تعلل به عنوان موقعیت انتخاب هر نوع فکر یا فشار انگیزشی معینی توجه می نمایند . تعلل در یک موقعیت تحصیلی به این معنی است که فشار انگیزشی مطالعه کم تر از فشار انگیزشی مطالعه در سایر موقعیت ها می باشد .
نتیجه این فرایند رفتار تأخیری در زمینه مطالعه می باشد . از نظر پژوهشگران این دیدگاه دلایل عمده تعلل تحصیلی عبارتند از :
1- ارزش نسبتا"پایین تکالیف دراز مدت
2- انتظار نسبتا” پایین افراد تعللی برای انجام این تکالیف به صورت موفقیت آمیز
3-تأخیر نسبتا” طولانی در ارائه ی جایزه برای تکالیف دراز مدت
4- حساسیت نسبتا"بالای افراد تعللی نسبت به تأخیر در جایزه
مداخله مبتنی بر دیدگاه انگیزشی در کاهش تعلل می تواند برعوامل زیر تمرکز یابد :
1- افزایش خودگردانی ( از طریق تعیین هدف ها ، اداره پیشرفت و مدیریت زمان )
2-افزایش خودکارآمدی (از طریق تشویق تجربه های موفقیت آمیز و اصلاح باورهای غیر منطقی )
3- جلوگیری از حواس پرتی
اهمال کاری به عنوان یک عادت
در این دیدگاه تعلل به عنوان یک عادت مطرح است . عادت ها در تعلل ، کنترل بر رفتار را کاهش داده که در نهایت منجر به کاهش انتظار خود کار آمدی فرد می شود . با در نظر گرفتن تعلل به عنوان عادت ، دشواری هایی در درمان کامل تعلل ایجاد می گردد . بنابراین ، هدف رویکردهای درمانی مبتنی بر این دیدگاه ، درمان نیست بلکه القاء سطح معینی از کنترل یا نگه داری رفتارهای تأخیری در یک نسبت طبیعی می باشد . در این روش ، از مداخله هایی چون مدیریت تکلیف که بر تجدید ساختار محیط ، آموزش رفتارهای سازگارانه ، افزایش مسئولیت پذیری فردی و استفاده از نفوذ اجتماعی تأکید دارد ، استفاده می شود ( الیس و نال ، 1977 ؛ به نقل از فرجاد ، 1382 )
اهمال کاری به عنوان یک اختلال شخصیتی
در این دیدگاه اهمالکاری به عنوان ضعف وجدان با ویژگیهایی چون نداشتن پشتکار، تنبلی، عدم توجه و ضعف قدرتطلبی شناخته شده است . افراد تعللی احتمالا ویژگی های افراد تکانشی را دارند ( مک کان ، جانسون و شار ، 1993 ) . اگر چه تعلل به عنوان وجه تمایزی در کتابچه آمار و تشخیص اختلالات روانی تجدید نظر شده ( DSM IV- R ) ، انجمن روان پزشکان آمریکا در نظر گرفته شده است ، اما تعلل مزمن به عنوان سطح پایین و جدانی بودن می توان در این طبقه جای گیرد .
در درمان رویکرد تعلل به عنوان اختلال شخصیتی ، انواع متفاوت روان درمانی ها برای هر بیمار بر مبنای سطح افراط ، عملکرد بد و کمبود در نظر گرفته می شود . درمان های جدیدبر جنبه های خاص اختلال توجه داشت ، و فنون خاصی را با توجه به نوع مسئله و سطح واکنش بیمار انتخاب می نمایند. همچنین سایر روش های درمانی با توجه به هدف های درمانی ( درمان ساده رفتاری در مقابل درمان پیچیده عادتی ) ، عمق تجربه ی درمان بیمار ( بررسی خودآگاه بیمار در مقابل ناخودآگاه بیمار ) و درجه ی راهنمایی درمانگر ( درمان مستقیم و غیر مستقیم ) مورد استفاده قرار می گیرد . ( ساندرسن و کلارک ،1994 ، به نقل از حسینی و خیرآبادی 1386 )
- Sonderson
- Cekark
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 08:09:00 ب.ظ ]
|