دانش صریح و ضمنی،پایان نامه درباره چابکی سازمانی |
انواع دانش: صریح و ضمنی
ادلسن میگوید: “مردم همواره دانش داشتهاند و از آن استفاده کردهاند.”
اما دقیقاً دانش چیست؟ دانش، دانستنی است که در تجربیات، مهارتها، قابلیتها، تواناییها، استعدادها، افکار، عقاید، طرز کارها، الهامات و تصورات افراد موجود است و به شکل مصنوعات ملموس، فرایندهای کاری و امور روزمره یک شرکت خود را آشکار میسازد(بهات،2010).
در یک طبقهبندی کلی، دانش شامل دانش فردی و دانش سازمانی است. دانش فردی، دانشی است که در ذهن افراد جای دارد. دانش سازمانی، دانشی است که به واسطه تعاملات میان فناوری، فنون، و افراد در سازمان شکل میگیرد دانش سازمانی خود شامل دانش ضمنی و دانش صریح است(دوفی،2009،ص64).
دانش صریح سازمانی دانشی است سازمان یافته، و با محتوایی ثابت که میتواند از طریق بکارگیری فنآوری اطلاعات، کدگذاری، تدوین و نشر داده شود. این دانش اصطلاحاً در قسمت فوقانی و قابل رویت کوه یخ منابع دانش سازمان جای دارد. نمونه این دانش را میتوان پایگاههای داده و کتابچههای راهنمای موجود در سازمانها دانست. دانش ضمنی در نقطه مقابل دانش صریح قرار دارد. این دانش، شخصی، شناختی، و وابسته به متن است و جایگاه آن در ذهن، رفتار، و ادراک افراد میباشد. این دانش سطح زیرین کوه یخ منابع دانش سازمانی را شکل میدهد. ارزشها، عقائد، بینش، و شهود افراد مثالهایی از این نوع دانش در سازمانها است دانش صریح به طور معمول هم به خوبی قابل ثبت و هم قابل دسترسی است(دوفی،2009).
نخستین بار مایکل پولانی با تصریح به این که « ما بیش از آن چه می توانیم بگوییم میدانیم» مفهوم دانش ضمنی را مطرح کرد. به اعتقاد وی دانش ضمنی در حوزه شخصی جا دارد و متضمن تلاقی میان فرد و فرهنگی است که بدان تعلق دارد. از دیدگاه پولانی دانش ضمنی را فقط به صورت ضمنی میتوان آموخت. این امر ریشه در تلقی وی از دانش ضمنی به مثابه نیروی ضمنی ذهن و قدرت تلفیق و درک ارتباط آن دارد. دانش ضمنی به عنوان محرکی مهم در فرایند خلاقیت و نوآوری نقش مهمی را به عنوان یک منبع سازمانی و عامل موفقیت در سازمان ایفا میکند. امروزه دیگر همه گروههای کار ی و علمی اذعان دارند که برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای تجارت و رقابت، حضور مستمر و پایدار داشته باشند، باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند. دانش مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است(زمردیان،1389،ص50).
دانش به مجموعه اطلاعات سازمان دهی شده، راه کار عملی مرتبط با آن، نتایج به کارگیری آن در تصمیمات مختلف و آموزش مرتبط با آن، گفته میشود. دانش زیربنای مهارت، تجربه و تخصص هر فرد است(دراکر،1999). دانش ضمنی ماهیت پیچیده و نامشهودی دارد، لذا انتقال آن به آسانی و یکباره انجام نمیشود. روابط نزدیک از خلال تعامل و ارتباط مستمر به طرفین کمک میکند تا به مبادله رسمی و غیر رسمی اطلاعات بپردازند. روابط نزدیک، ترویج ارتباطهای عمیق و تسهیل مبادله اطلاعات جزئی میان طرفین را به همراه دارد. علاوه بر آن به افراد فرصت بیشتری میدهد تا از طریق تماسهای رودررو و فیزیکی در احساسات، انگیزهها، تجارب جمعی و الگوهای ذهنی یکدیگر سهیم شوند. به عبارت دیگر، دانش از طریق گفت و شنودهای مکرر میان اعضای دو شرکت به مفاهیم و اصطلاحات مشترک برای آنها تبدیل میشود. بنابراین، گیرنده دانش امکان بیشتری برای کسب دانش ضمنی مییابد. یعنی روابط نزدیک، به گیرنده فرصت دستیابی به عمق فرایند عملیات عرضه کننده را میدهد، لذا آنها میتوانند از برنامهها، نمادها یا فرهنگ سازمانی عرضه کننده پیروی کنند(نوناکا،2012).
همان طور که گفته شد، پیچیدگی و نامشهود بودن دانش ضمنی مانع از انتقال کامل و یکباره آن میشود، لذا تکمیل انتقال آن به همکاری شرکت مبدأ در مرتبههای بعدی نیاز دارد. این امر ضرورت تعامل مستمر و طولانی را در انتقال دانش باز مینمایاند. تعامل مداوم، امکان بازبینی را برای بهبود انتقال دانش ضمنی فراهم میآورد. شرکت مبدأ با دریافت بازخورد از شرکت گیرنده میتواند دستورالعملهای جزئی بیشتری درباره ماهیت دانش و تسهیل درک آن در اختیار گیرنده بگذارد. روابط نزدیک، به کیفیت اطلاعات مورد مبادله و مطلوبیت حفظ رابطه و ارزشی که طرفین برای یکدیگر قائلند بستگی دارد. زمانی که دانش به اشتراک گذاشته شده به هنگام، دقیق و مفید باشد، طرفین تمایل بیشتری به حفظ رابطه نشان میدهند(نوناکا،2012).
bhatt
duffy
drucker
nonaka
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:08:00 ب.ظ ]
|