جستجوی کیفیتها و الگوهای فضایی در سکونتگاههای غیررسمی نمونه موردی- محله افغان آباد شهرستان … |
- مسکن سازی شتابزده توسط استفادهکنندگان که عمدتا به دلیل نبود پروانه ساختمان و پیروی نکردن از برنامهریزی رسمی شهرسازی، مجموعهای نابسامان به وجود میآورند.
- پیوستگی عملکردی با شهر اصلی و گسست کالبدی از آن با تجمعی از اقشار کمدرآمد.
- محیطی با کیفیت پایین زندگی و کمبود شدید خدمات و زیربناهای شهری و تراکم بالای جمعیتی.
رئیس برنامه اسکان بشر اعلام نموده است که سال 2007 نخستین سال در تاریخ بشر است که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها به سر بردهاند و در همین سال، شاهد عبور تعداد جمعیت ساکن نواحی فرودست شهری از مرز یک میلیارد نفر بودهایم؛ یعنی یک نفر از هر سه نفر شهرنشین. از اینرو میتوان گفت شهری شدن فقر از بزرگترین چالشهای توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، در طی سه دهه آتی شامل 2 میلیارد نفر ساکن نواحی فرودست شهری خواهد شد (صرافی، 1387، 6). با توجه به افزایش جمعیت شهرها، چنین برآورد میشود که امروزه نزدیک به 850 میلیون نفر یا 42.7 درصد جمعیت شهری جهان در حال توسعه در زاغهها و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند (مشکینی، 1388، 42).
به کیفیتهای فضایی در سکونتگاههای غیررسمی میتوان از دو دیدگاه نگریست. از سویی این سکونتگاهها به دلایلی همانند عجله درساخت و ساز، مصالح نامناسب، بیبرنامگی، توانایی مالی و فنی پایینو بیتوجهی به مسئله کیفیت فضای زندگی در هنگام ساخت به دلیل نیاز فوری سرپناه،از کیفیت پایین فضاهای همگانی رنج میبرند و نگاه کمی برای پیوند دادن این سکونتگاهها با شهر مادر بسنده نیست. بنابراین در بهسازی این سکونتگاهها نباید از کیفیت چشم پوشید. و این می تواند زمینه ورود دانش طراحی شهری به مسئله اسکان غیررسمی باشد.
از سویی دیگر سکونتگاههای غیررسمی را میتوان به عنوان نمونههای کوچکی از نحوه پیدایش سکونتگاههای بشری به دیده آورد. سکونتگاههایی که از پویایی ذاتی برخوردار بوده و به خاطر نبود قوانین و مقررات رسمی در آنها، به مرور زمان خود را با شرایط محیطی هماهنگ میسازند. بدینروی روند پیدایش و رشد آنها میتواند نشاندهنده تأثیر ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و از این دست بر فرم کالبدی سکونتگاههای انسانی باشد.
افزون بر همه اینها با نگاهی به بافتهای برخی سکونتگاههای غیررسمی که به شیوه تصرف خزنده شکل گرفتهاند، میتوان شباهتهایی را میان آنها و بافتهای انداموار روستایی و یا تاریخی یافت. کیفیت هایی همچون گذرهایی پیچ در پیچ، فضاهای باز خرد مقیاس، تباین و دیدهای متوالی متنوع، شاید در پس به هم ریختگی و آلودگی این سکونتگاهها رنگ باخته باشد. اما مطالعه آنها میتواند بسترساز پدید آمدن الگویی جایگزین برای توسعههای “بساز و بفروشی” باشد، توسعههایی که نخست طراحی و آمادهسازی میشوند و پس از آن مشتریهای جورواجور با قدرت خرید مشابه برای آنها جستجو میشوند.
1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش
بنا بر اعلام مرکز اسکان بشر در سال 1996 یک پنجم جمعیت جهان فاقد خانهای در شأن زندگی انسان بودند که دامنه گستردهای از بیسرپناهها و خیابانخوابها تا آلونکنشینان را در بر میگرفت. این نسبت برای کشورهای « جنوب » در حال افزایش بوده به طوریکه در منطقهبا رونق اقتصادی آسیا – اقیانوسیه، حدود 60 درصد جمعیت شهری در سال 2000 بدینگونه مسکن گزیدهاند.کمیسیون جهانی آینده شهرها در قرن بیست و یکم میلادی نیز هشدار داده است که به موازات رشد ابرشهرها[1]، فقر شهری در کشورهای جنوب افزایش خواهد یافت. همچنین بخش عمدهای از رشد شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی و همراه با گسترش سکونتگاههای غیررسمی صورت خواهد گرفت و این گرایش را “غیررسمی شدن شهرنشینی”[2]نامیده است (صرافی، 1381 الف، 5).
[1]. Mega cities
[2]. Informalized urbanization
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 12:14:00 ب.ظ ]
|