تعیین رابطهی بین سبک های دلبستگی و مکانیسمهای دفاعی |
بالبی)1969) اظهارمی داردکه پیوند کودک به مادر حاصل فعالیت تعدادی ازنظام های رفتاری است که درآن نزدیکی و مجاورت به مادر یک نتیجه قابل پیش بینی است. بالبی در تاکید بر اهمیت ارتباط مادر – کودک معتقد است آن چه که برای سلامت روانی کودک ضروری است، تجربه یک ارتباط گرم ، صمیمی و مداوم با مادر یا جانشین دائم اوست. به عقیده او بسیاری از اشکال آزردگی ها و اختلالات شخصیت حاصل محرومیت کودک از مراقبت مادرانه و یا عدم ثبات دلبستگی کودک باچهره دلبستگی است (خانجانی،1379).
نظریه دلبستگی (بالبی،1980) مبتنی بر این امر است که پیوندهای عاطفی نخستینی که بین کودک و مادر(مراقب) در قالب مدل های ذهنی درونسازی میشوند،به گستره وسیع روابط بین شخصی کودک درآینده تعمیم می یابند و الگوی این روابط ، یعنی سبک های دلبستگی، در طول زندگی نسبتا پایدار می مانند)برترتون،1991،کسیدی،1985).
مکانیسم های دفاعی شیوههای غیر ارادی و ناخودآگاهانه هستند که من بهکارمیگیرد تا از طریق تحریف یا انکار واقعیت ، موفق به کاهش اضطراب و مدارا با هیجانات منفی شده و موقتا تعادل و یکپارچگی شخصیت را تا یافتن راه حل واقعی حفظ نماید)احمدوند،1382(.
شواهد تجربی نشان داده اند که مکانیسم ها و سبک های دفاعی را میتوان بر حسب سلسله مراتبی از سازش یافتگی تنظیم کرد (ویلانت، 1994؛ویلانت، 1998).مکانیسم ها وسبک های دفاعی سازش یافته با پیامدها ی سلامت جسمانی و روانی در ارتباط قرار می گیرند )ویلانت، 1998؛ویلانت، 2000) و مکانیسم ها و سبکهای دفاعی سازش نا یافته با بسیاری از شاخص های منفی سلامت روانی مانند اختلال های شخصیت و افسردگی مرتبط اند )پری، 1992؛ویلانتودارکی، 1985).
مکانیسم های دفاعی که مسئولیت محافظت از من را در مواجهه با شکل های مختلف اضطراب بر عهده دارند ، بر حسب نوع کنشوری ممکن است بهنجار یا نابهنجار و کارآمد یا ناکارآمد باشند(فروید،1923). اندروز و همکاران براساس طبقه بندی سلسله مراتبی ویلند در مورد مکانیسم های دفاعی20 مکانسیم را به سه سبک دفاعی )رشدیافته،نوروتیک و رشدنایافته)تقسیم کردند)اندروز، 1993؛ویلانت، 1976 ).مکانیسم های دفاعی رشدیافته به منزله ی شیوه های مواجهه ی انطباق ، بهنجار و کارآمد محسوب می شوند در حالی که مکانیسم های دفاعی نوروتیک و رشدنایافته ، شیوه های مواجهه ی غیرانطباقی وناکارآمد هستند .
یکی از مهمترین وجوه شخصیتی انسان ، سبک های دلبستگی او در روابط انسانی می باشد که بنابر نظریه های تحولی متعدد ، در خلال سال های اولیهی زندگی تشکیل می یابد و تا سراسر زندگی انسان کماکان بلاتغییرباقی می ماند و اثرات خود را در تمام وجوه زندگی فرد نشان می دهد ، یکی از این وجوه نیز شیوه های دفاعی پایگاه من شخصیت افراد است. اساسا از مشخصه های مهم شخصیتی افراد ، نوع و تعدد مکانیسم های دفاعی ای می باشد که در موقعیت های مختلف بدانها متوسل میشوند. چنان که سبک های دلبستگی تأثیرات عمیق شخصیتی در طول روند تحولی داشته باشند، اصولا می باید مکانیسم های دفاعی مورد استفاده فرد نیز تحت تأثیر این سبک ها قرار گرفته باشند پژوهش های محدودی در این زمینه انجام شده از جمله(بشارت وهمکاران،1380)به این نتیجه رسیدند که بین سبک دلبستگی و سبکهای دفاعی رابطه وجود دارد ،همچنین بشارت(1391) در پژوهشی دیگر تحت عنوان نقش واسطهای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی وناگویی هیجانی به این نتیجه رسید:که تأثیرواسطهای مکانیسمهای دفاعی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است.با توجه به اهمیت موضوع و محدودیتهای پژوهشی که در غرب کشور در این زمینه وجود دارد وپژوهشهای ضد و نقیضی که هست، در پژوهش حاضر صحت و سقم و همچنین چگونگی و نیز میزان این تأثیر را مورد بررسی قرار دادهایم ، در کل در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب، من بر حسب سبک دلبستگی از کدام مکانیسمهای دفاعی استفاده میکند؟
دراین پژوهش رابطه سه نوع سبک دلبستگی را با سه نوع سبک دفاعی ذکر شده مورد بررسی قرار دادهایم.
[1] – Mental modles
[2] – Attachment Style
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 11:25:00 ق.ظ ]
|