از سوی دیگر منشأ و سرچشمه مزیت رقابتی، امروزه از درون شرکت‌ها به زنجیره تأمین آن‌ها منتقل‌شده است؛ و اگر شرکت‌ها می‌خواهند در مصاف با رقبای خود به برتری برسند، باید با اعضای زنجیره تأمین خود برای کاهش هزینه‌های اضافی و به حداقل رساندن «هزینه کل زنجیره تأمین» همکاری کنند (شاهرودی و صانعی، ۱۳۹۰).

 

 

بر این اساس فعالیت‌هایی مانند تهیه مواد، برنامه‌ریزی برای تولید محصول، انبارداری، كنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری كه قبلاً در سطح شركت انجام می‌شد، به سطح زنجیره تأمین انتقال‌یافته است. مسئله اساسی در یك زنجیره تأمین، مدیریت، كنترل و هماهنگی فعالیت‌هاست. مدیریت زنجیره تأمین این كار را به طریقی انجام می‌دهد كه مشتریان بتوانند محصولات را باکیفیت و خدمات قابل‌اطمینان، در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت كنند. سرعت ‌بالای تغییرات و عدم قطعیت در بازارها سبب شده است تا شناخت سازمان‌ها از زنجیره‌های تأمینی كه در آن‌ها عضویت دارند و نقشی كه در آن‌ها بازی می‌کنند از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار شود (دلوی اصفهانی و همکاران 1393). به نظر می‌رسد یکی از استراتژی‌های نوین در کسب مزیت رقابتی مقوله مدیریت زنجیره تأمین می‌باشد (Tummala et, 2004).

 

 

در دهه پیش، نقش سیستم‌های بین سازمانی (IOS) در زنجیره تأمین در میان محققان به‌منزله راهی برای سودآوری عملکردی، مالی و رابطه‌ای پیشنهادشده است. بااین‌حال، چنین پیشنهادشده است که فناوری اطلاعات خاص به‌تنهایی نمی‌تواند منبع مزیت رقابتی پایدار برای شرکت باشد. ادبیات سیستم اطلاعاتی فعلی مبین آن است که شرکت‌ها به توسعه توانمندی‌های بین سازمانی نیاز دارند که شرکت را با شرکای زنجیره تأمین خودشان ادغام می‌کنند تا برای شرکت ارزش بیافریند. این قابلیت‌ها شامل رابطه‌ای دوسویه بین خریدار و فروشنده سطح بالای دانش بین سازمانی و توانمندی رابطه‌ای (مثل اعتماد و اختیار) یک شرکت مرکزی در شبکه‌بندی با شرکای زنجیره تأمینش می‌باشد. از این منظر قابلیت‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین به‌منزله منبعی که قابلیت‌های اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار می‌کند که درنتیجه تأثیر برای مزیت رقابتی شرکت پیشنهادشده‌اند. بااین‌حال، هنوز چیزهای زیادی در خصوص این امر ناشناخته مانده است که قابلیت‌های اطلاعاتی شرکت چطور به نحوی با شرکای زنجیره تأمین تعامل برقرار می‌کند که درنتیجه تأثیربخشی کلی شرکت و زنجیره تأمینش ارتقا پیدا کند (Hee Youn et al, 2014).

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

تکمیل قابلیت در حالی وجود دارد که اگر یک منبع در حضور منبعی دیگر پیامدهای برتری خلق کند، ارزش آن بالاتر برود. در حیطه سیستم‌های اطلاعات باید گفت که سیستم‌های اطلاعاتی به‌منزله منابع مکملی قلمداد می‌شوند که ارزش سایر منابع و قابلیت‌های سازمانی را ارتقاء می‌بخشند. با پذیرش این امر، چنین استدلال می‌کنیم که ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی (IOISC) می‌بایست باصلاحیت رابطه‌ای بین سازمانی (IORC) تکمیل گردد. ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی پیش‌نیاز تسهیل تسهیم اطلاعات بین شرکای زنجیره تأمین است. زمانی که این ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی تحقق یابد، به صورتی مثبت به ارتقای صلاحیت رابطه‌ای بین سازمانی انجامد. از طریق تلفیق ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی و صلاحیت رابطه‌ای بین سازمانی، شرکت‌ها به توسعه قابلیت‌های اطلاعاتی می‌پردازند. قابلیت‌هایی که برای شرکت مزیت رقابتی به ارمغان خواهند آورد (Hee Youn etal, 2014).

 

 

دو مورد از صلاحیت‌های رابطه‌ای بین سازمانی مهم که این پژوهش بر روی آن‌ها برای تمرکز می‌کند، کیفیت اطلاعات و اعتماد متقابل می‌باشد.

 

 

کیفیت اطلاعات زمانی حاصل می‌شود که یک شرکت مرکزی و شرکای زنجیره تأمین آن، اطلاعات استراتژیک و عملی را در روابطی مطمئن به اشتراک بگذارند (Hee Youn et al, 2014)؛ و اعتماد متقابل یک سرمایه رهبری مهم است که به‌واسطه آن شرکت‌های شریک با میل و رغبت در عملیات کسب و تسهیم اطلاعات دخیل می‌گردند (Hee Youn et al, 2014). درواقع اعتماد متقابل به‌عنوان یک کیفیت رابطه موردنیاز است که توسط آن کیفیت اطلاعات (یعنی نتیجه تعامل) حاصل می‌گردد (Hee Youn et al, 2014).

 

 

این پژوهش برای اولین بار بر روی شرکت‌های کوچک متوسط شهر صنعتی رشت اجرا می‌شود؛ و بر روی این موضوع تمرکز می‌کند که چگونه ظرفیت سیستم بین سازمانی در تعامل با صلاحیت رابطه‌ای بین سازمانی که شامل اعتماد متقابل و کیفیت اطلاعات است منجر به این

پایان نامه های دانشگاهی

 می‌شوند که قابلیت‌های سیستم‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین تبدیل به یک مزیت رقابتی برای سازمان شوند. تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا قابلیت‌های سیستم‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی شرکت‌ها تأثیرگذار است یا خیر.

 

 

 

 

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

شرکت‌ها همواره درصدد بوده‌اند که مزیت رقابتی‌شان را برای افزایش سودآوری و سهم بازار ارتقاء دهند (zhang, 2011). هر سازمانی، اعم از شرکت‌های بزرگ، شرکت‌های دولتی، یا کسب ‌و کارهای كوچك می‌خواهند خواسته‌های مشتریان و سهامداران گوناگون را برآورده سازند. بنابراین نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تأمین‌کنندگانی از سازمان‌های دیگر هستند و عمل كرد یك سازمان به‌وسیله فعالیت‌های سایر سازمان‌هایی كه تشكیل زنجیره تأمین می‌دهند، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. كارایی و اثربخشی هر سازمانی، حاصل عملكرد مدیریت و ساختار زنجیره تأمین آن سازمان است. رمز بقای سازمان‌های امروزی در درك و شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته است (رحمان سرشت و افسر، 1387).

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

ازآنجایی‌که عملاً به‌وسیله مدیریت زنجیره تأمین مناسب می‌توان قابلیت سودآوری حال و آینده یك مؤسسه را افزایش داد، مدیریت زنجیره تأمین برای یك شرکت مهم است (گیوریان و دیندار فركوش، 1390).

 

 

سه عامل موجب شده تا مدیریت زنجیره تأمین به‌صورت جدی دنبال شود: (گیوریان و دیندار فركوش، 1390)

 

 

1- انقلاب اطلاعات

 

 

2- تقاضای مشتریان در جهت خرید كالای باکیفیت و هزینه كمتر كه به‌موقع تحویل شود و خدمات بعد از فروش بهتری داشته باشد.

 

 

3- ضرورت ارتباطات وسیع‌تر بین سازمان‌های درگیر در فعالیت رقابتی.

 

 

با توجه به مطالبه فوق و وجود نیروی انسانی جوان و با سطح تحصیلات بالا و نرخ بالای بیکاری در استان گیلان و محدودیت در جذب نیروی انسانی در بخش کشاورزی و همچنین عدم وجود زیرساخت‌های مناسب در بخش خدمات اهمیت بخش صنعت در این استان دوچندان می‌شود. با توجه به این نکات و مدنظر قرار داشتن این نکته که اکثر واحدهای تولیدی استان از نوع واحدهای کوچک و متوسط و با ویژگی‌های خاصه این نوع بنگاه‌ها هستند ضروری است تا تحقیقی جهت شناسایی مزیت‌های رقابتی پایدار از طریق سیستم‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین به عمل آید تا بتواند با ارائه پیشنهادهای کاربردی در جهت بهبود وضع، رشد و ارتفاع صنایع تولیدی کوچک و متوسط استان گیلان کارساز باشد.

 

 

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

 

هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت سیستم‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی می‌باشد. لذا قصد داریم تأثیر قابلیت سیستم‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین را بر مزیت رقابتی بسنجیم. ابعاد قابلیت‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین در این تحقیق عبارت‌اند از: ظرفیت سیستم اطلاعات بین سازمانی (IOISC) و صلاحیت رابطه‌ای بین سازمانی (IORC). چارچوب تحقیقاتی و نتایج تجربی این تحقیق، می‌تواند نقش قابلیت‌های اطلاعاتی زنجیره تأمین را پررنگ‌تر از قبل ‌کند. مشخصاً موارد زیر در این تحقیق بررسی می‌شوند:

 

 

1- سنجش تأثیر قابلیت سیستم اطلاعات بین سازمانی بر اعتماد متقابل بین شرکت‌ها

 

 

2- سنجش تأثیر قابلیت سیستم اطلاعات بین سازمانی بر کیفیت اطلاعات بین شرکت‌ها

 

 

3- سنجش تأثیر اعتماد متقابل بر کیفیت اطلاعات بین شرکت‌ها

 

 

4- سنجش تأثیر اعتماد متقابل بر مزیت رقابتی شرکت‌ها

 

 

5- سنجش تأثیر کیفیت اطلاعات بر مزیت رقابتی شرکت‌ها

 

 

inter-organizational systems

 

 

Inter-organizational information system capacity

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...