پیشرفت تحصیلی از این جهت اهمیت دارد که پیشرفت آموزشگاهی در یادگیری اثر داشته و یادگیری آموزشگاهی پیشرفت تحصیلی را تحت تاثیر قرار می دهد و معلم برای افزایش سطح انگیزش دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوع های مختلف درسی باید سعی کند تا شرایط یادگیری را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزش را افزایش دهد تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در یادگیری اعتماد به نفس کسب کنند(بلوم،1982به نقل از سیف،1379).

 

طی دو دهه اخیر متخصصان تعلیم و تربیت به مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی به ویژه ((شناخت )) و ((انگیزش)) بیش از بیش توجه کرده اند. یکی از نظریه هایی که این پژوهشگران در قالب آن مطالعه می کردند نظریه خودتنظیمی است. چهارچوب اصلی این نظریه براین اساس استوار است که دانش آموزان چگونه از نظر باورهای فراشناختی ، انگیزشی و رفتاری یادگیری خود را سازماندهی می کنند(لنینبرک و پنتریچ:2002).

 

خود تنظیمی عبارت است از « مجموعه ای از افکار، احساسات و اعمال خود تولیدی ، که به وسیلۀ فرد طراحی شده و به طور مداوم و به منظور رسیدن به اهداف مورد نظر تعدیل می شود»(زیمرمن و شانک، 1994)؛ به نقل از مک ماهان و الیور[18]،2001، ص 1300). ویپ و چارلی [19](2004)در مطالعه موردی خود تنظیمی در محیط یادگیری الکترونیکی به شناسایی تغییر و سازگاری هایی اقدام کردند که دانش آموزان در راهبردهای خودتنظیمی در این محیط ها به کار می گرفتند. دو پژوهشگر در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که دانش آموزان از راهبردهای خودتنظیمی متناسب با محیط بهره می گیرند در راهبردهای خود تنظیمی مورد استفاده در محیط سنتی مانند خود- بازبینی یا خود مشاهده گری، تغییراتی می دهند. به عنوان مثال، فرد به جای یادداشت برداری، تعیین سر فصل ها یا خط کشیدن زیر نکات مهم( به منظور سازماندهی و انتقال مواد درسی)از چاپ مواد درسی و خلاصه بحثها، نگارش آفلاین و تنظیم سر فصل ها استفاده می کند یا به منظور دریافت کمک، به جای ارتباط های چهره به چهره، از پست الکترونیکی یا کمک گرهای مبتنی بر وب یاری می طلبد. یانگ[20] (1993) گزارش می دهد که سطح مهارت های خودتنظیمی در یادگیری الکترونیکی، عامل تأثبر گذار مهمی در میزان تعامل فرد با محیط یادگیری است. همچنین یادگیری و سپردن آموخته به ذهن از جمله مسائلی است که پیوسته برای دانش پژوهان و دانش آموزان مطرح بوده و تا کنون روشها و راههای مختلفی برای بهتر یادگرفتن و خوب آموختن از سوی صاحبنظران بیان شده است تجربه نشان داده است که بسیاری از دانش آموزان ساعتها مطالعه می کنند اما نتیجه ای که می گیرند رضایت بخش نیست و درصد آموخته های پایین است این افراد بعلت بی خبری از روشهای درست یادگیری و مطالعه کوشش زیادی را برای یادگیری انجام می دهند ووقت و انرژی زیادی را تلف می کنند ولی به نتیجه مطلوب دست نمی یابند در صورتی که آنان می توانستند با استفاده از راهبردهای صحیح یادگیری و مطالعه مطالب را بهتر و راحت تر یادبگیرند و در امتحانات موفق باشند (کرمی،1381).

 

اگر چه استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم ویژگی است که می تواند در کلیه موقعیت یادگیری به یادگیرنده کمک کند تا بهتر و بیشتر بیاموزد؛ ولی به نظر می رسد که آموزش الکترونیکی این ویژگی را بیشتر می طلبد. این موضوع مبتنی بر این حقیقت است که یادگیری الکترونیکی بیش از آموزش سنتی مبتنی بر کلاس درس، نیازمند کنترل یادگیرنده بر فرایند یادگیری و خود جهت دهی او در این فرایند است.

 

وینستاین و مه یر [21] (1986) معتقدند که راهبردهای یادگیری مناسب برای یک نوع موقعیت یادگیری ممکن است مناسب موقعیت دیگر نباشد. بنابراین، توسعه تحقیقات در مورد یادگیری خود تنظیم به حوزه یادگیری الکترونیکی، از آنجا که در این محیط قدرت انتخاب بیشتری به یادگیرنده داده می شود، بسیار مناسب است(شانک و زیمرمن، 1994).

 

لذا با توجه به ابعاد گسترده آموزش الکترونیکی و تأثیرات فراوان آن بر فرایند یادگیری و اهمیت و گسترش هر جه بیشتر آن در مدارس این مسأله روشن است که در کشور عزیزمان استفاده از این نوع آموزش و توأم کردن آن با راهبردهای خودتنظیمی به ندرت صورت می گیرد و برای گسترش آن باید اقدامات و پژوهشهای بیشتری صورت گیرد با توجه به مطالب گفته شده ما در این  پژوهش  به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که آیا راهبردهای یادگیری خودتنظیم آموزش الکترونیکی بر پیشرفت درسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد؟

 

 

 

1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق:

 

پروژه دانشگاهی

 

 

با پیشرفت روزافزون دانش و فناوری و جریان گسترده اطلاعات، امروزه جامعه نیازمند آموزش مهارت‌هایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسان‌هایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آن‌ها بپردازند. به گونه‏ای که انسان‌ها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند (بابایی اربوسرا و همکاران، 1390، ص 27).

 

روبرو شدن با دنیایی که هر راه حلی، کوتاه مدت است خردمندترین  پاسخی را که در ما ایجاد می کند این است که بر فرایندی مسلط شویم که به ما اجازه دهد به طور مداوم راه حل های حدیدی را خلق کنیم، راه حل هایی بر اساس آینده و نه بر اساس گذشته، راه حل های ما قدرتمند نخواهد بود که ما را محافظت کنند، بلکه امنیت و کامیابی ما توانایی تسلط اثر بخش بر یک فرایند مداوم خلق راه حل های جدید را افزایش می دهد. به همین دلیل امروزه هدف اصلی بسیاری از مراکز آموزشی در سراسر جهان ایحاد انگیزه و توانایی یادگیری فعال و خودجوش در دانش آموزان است دانش آموزانی که توانایی کنترل یادگیری خود را دارند و همچنین راه های بهتر یاد گرفتن را می شناسد و در زمینه ی یادگیری دارای انگیزه هستند، در هر محیط و شرایطی برای یادگیری خود برنامه ریزی می کنند و از منابع موجود به نحو احسن استفاده می کنند. یکی از ویژگی های عمده که پایه و اساس یادگیری خود ساخته به حساب می آید برخورداری از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی است.

 

طی دهه های اخیر شواهد تحقیقاتی حاکی از آن بوده است که فراگیران خود نظم یافته علاوه بر آگاهی از راهبردهای یادگیری و بکارگیری اثر بخش آنها از توانایی حفظ ارتقاء سطح انگیزش خود برای انجام رساندین و ظایف تحصیلی حتّی در شرایطی که با تکلیف پیچیده و دشوار و یکنواخت و کسل کننده

 

 

 

مواجه می گردند برخوردار است. شایان ذکر است که انگیرش در طول انجام تکلیف می تواند دستخوش تغییر گردد. رقابت و فعالیت های جالب و جذاب تر ناکامی در به انجام رساندن نکالیف دشوار و احساس خستگی و دلزدگی از انجام تکالیف بسیار ساده و یکنواخت هریک می تواند به نوعی فراگیر را از ادامه فعالیت برای اتمام رسانیدن تکالیف تحصیلی باز دارد و یا منجر به کاهش انگیزش او گردد. فراگیرانی که بهتر قادرند انگیزش خود را به ادامه کار و به خاتمه رسانیدن وظایف خود در چنین شرایطی حفظ نمایند در امر تحصیل از موفقیت بیشتری برخوردار خواهند شد(ولترز،1999).

 

لموس(1999) می گوید خود تنظیمی شامل توانایی فرد در سازماندهی و خود مدیریتی رفتارهایش برای رسیدن به اهداف گوناگون یادگیری است دانش آموزان خودنظم ده، فراشناختی هستند و از روش های مطالعه و یادگیری خود، آگاهی دارند.

 

دانش آموزی که بر فرایند یادگیری و عوامل مؤثر و موانع یادگیری خود نظارت می کند، در واقع، از فراشناخت استفاده کرده است. از آن جا که دانش آموزان از لحاظ نظارت شخص در یک سطح نیستند، معلمان برای فراشناختی تر شدن دانش آموزان لازم است این باور را در دانش آموزان ایجاد کنند، زیرا یادگیری، عملی هشیارانه، هدفمند و مستلزم تلاش و کوشش فراوان است(ولترز،1999).

 

آموزش الکترونیکی واژه چند وجهی است که چنین تعریف می شود: آموزش و یادگیری به کمک رایانه، معمولاً با اتصال به شبکه حهانی، فراهم آوردن فرصت یادگیری بدون محدودیت زمانی و مکانی(فراگستر). به عبارتی آموزش و یادگیری الکترونیک شباهتی به سایر روش های آموزشی ندارد اما همگان معتقدند که این روش آموزش دارای همان ارزش و کیفیت حتی بیش از تجربه های کلاس درسی است. آموزش و یادگیری الکترونیکی به دلیل ویژگی های برجسته، تجربه ای است که به دریافت و کسب مهارت ها و دانش های جدید بر خلاف شیوه های جاری منجر می شود. در کلاس های ارتباط مستقیم (آنلاین) یادگیری به صورت غیر فعالانه با خواندن متون، گوش کردن به قطعات شنیداری، دیدن بخش های ترسیمی را خواهیم داشت، حال آن که یادگیری فعالانه یعنی «تعامل کلامی» در این روش جای خود را به نوشتن ، فرستادن ای میل و گفتگو کردن داده است. اغلب فراگیران در این روش آموزشی، ارتباط مستقیم، در امر یادگیری مستقل و خودگردان هستند و معمولاً در زمینه های خود خواسته و برای برآوردن نیازهایی از قبیل اطلاعات و دانش در زمینه کاری که به آن ها محول شده است، حتی سرگرمی یا تأمین نیازهای درون خانواده به این روش روآورند(اکبری،1389).

 

با این توضیحات اهمیت و ضرورت انجام پژوهش حاضر به روشنی مشخص می گردد. از یک سو خودتنظیمی در یادگیری مطرح است که در واقع شیوه ی چگونه یاد گرفتن را در فرد نشان می دهد و فرد با استفاده از آن می تواند زمینه یادگیری بهینه ای برای خود فراهم سازد. و از طرف دیگر آموزش الکترونیکی در یادگیری مطرح است که در واقع مجموعه ای از تکنولوژی های چند رسانه ای، فرارسانه ای و ارتباطات از راه دور است که

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...