در روان شناسی انسان گرایی، کلیه رفتارهای آدمی متأثر از خود است. در این دیدگاه آنچه که می تواند کل فرآیند زندگی فرد را دچار تغییر و تحول نماید، عوامل فردی می باشد. از این رو، تا مادامی که فرد از نظر درونی و فردی تغییر نکند، تغییری در کل ابعاد زندگی اش ایجاد نخواهد شد. راهبردهای خودتنظیمی از جمله این عوامل فردی هستند (عسگری و همکاران،1390).

 

 

از سوی دیگر، مواجه با انواع موقعیت ها و استرس ها  از مواردی است که دانش آموزان با آن مواجه می شوند. در چنین شرایطی از هر دانش آموزی انتظار می رود تا با استفاده بهینه از زمان یا مدیریت زمان  عکس العمل مناسبی نشان دهد (شادمان فر و همکاران،1392).

 

 

 این واکنش طبعاً نشان دهنده توانایی فرد در ویژگی مهم مدیریت زمان و مدیریت استرس نیز محسوب می شود. مدیریت زمان از جمله مهمترین مهارت­های فردی دانش آموزان محسوب می­شود و نقش بسزایی در پیشرفت تحصیلی ایفا می نماید. این مفهوم اشاره به کنترل زمان و کار توسط فرد دارد و هدف از آن تعیین اولویت های کاری می­باشد که برای فرد اهمیت و فوریت بیشتری دارند. بایستی در نظر داشت که مدیریت صحیح و کارآمد زمان خود نیازمند تشخیص امور مهم است. در مجموع، اهمیت زمان ناشی از محدودیت و کمیابی آن بوده، و از این جهت است که مدیریت زمان اهمیت و ارزش بسیار زیادی در امور تحصیلی دارد (عسگری،1390).

 

 

در بروز آسیب های روانی و اجتماعی، استرس عاملی مهم به حساب می آید که برای رفع آن بایستی به مدیریت استرس [3]متوسل شد. در حقیقت استرس به هر نوع محرک با تغییر در محیط داخلی و خارجی اطلاق می شود که موجب اختلال در تعادل حیاتی فرد شده و حتی در شرایط خاص می تواند بیماری زا باشد. اهمیت این موضوع به ویژه در دوران نوجوانی که از یک سو مصادف با بلوغ افراد بوده و از سوی دیگر شخصیت فرد در حال شکل گیری است، بیش از هر دوره ای از زندگی انسان جلوه گر می شود. این موارد لزوم برنامه ریزی و آموزش راه های صحیح مقابله با استرس و نیز شناخت راه های مقابله با استرس در دوران نوجوانی را گوشزد می کنند (نامدارپور و همکاران،1387).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پایان نامه های دانشگاهی

 

نتایج تحقیقات بالینی مؤید این مطلب بوده است که فشارهای ناشی از رویدادهای روزمره زندگی به تدریج بر فعالیت سیستم های مختلف بدن اثر گذاشته و عملکرد آنها را تضعیف و مختل می کند. تداوم این روند باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و استعداد ابتلا به بیماری های روانی و جسمانی را افزایش می دهد. در مقابل، نتایج تحقیقات نشان می دهد که مدیریت زمان می تواند از بروز چنین مسائلی جلوگیری کند (احدی،1382).

 

 

در خصوص مدیریت زمان، صاحب نظران از دو جنبه فردی و سازمانی به این موضوع می نگرند. در سطح فردی، مدیریت زمان مهارتی است منعکس کننده الگوهای رفتاری افراد در زندگی شخصی و خانوادگی می باشد. در این مورد، منشأ اصلی تلاف وقت در خود فرد نهفته است که وی بتواند این مسأله را برطرف نماید، اطرافیان و عوامل محیطی قادر نخواهند بود که بر اتلاف زمان فرد اثر بگذارند. التزام به این مهم، فرد را در مسیر خودنظمی قرار می دهد (ساکتی و طاهری،1389).

 

 

مضاف بر آنچه گفته شد در دهه های اخیر خودتظیمی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در موفقیت و پیشرفت تحصیلی مورد تأکید و توجه قرار گرفته به گونه ای که تحقیقات زیادی در این حوزه انجام پذیرفته است. مبنای تئوریکی این موضوع، بر نظریه یادگیری خودتنظیمی استوار می باشد. این نظریه بیان می دارد که چگونه دانش آموزان از نظر روان شناختی انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سامان می بخشند (کریمی و فرحبخش،1390).

 

 

هر چند نتایج پژوهش ها حاکی از آن بوده است که خودتنظیمی  نقش بسزایی در مهارت های تحصیلی (نامدارپور،1387)، بهبود خودپنداره (عسگری و همکاران،1390)، بهبود عملکرد حل مسأله (کدیور و همکاران،1390) و مواردی از این دست داشته است، لیکن تاکنون کمتر پژوهشی به بررسی اثر آموزش خودتنظیمی بر مهارت های مدیریت زمان و مدیریت استرس در میان دانش آموزان مقطع متوسطه پرداخته است. از این رو، در این تحقیق تلاش خواهد شد تا مسأله مذکور در میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تویسرکان مورد بررسی قرار گیرد و سوال اصلی تحقیق بشرح ذیل می باشد:آیا آموزش خودتنظیمی مدیریت زمان و مدیریت استرس دانش آموزان مقطع متوسطه را بهبود می بخشد ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...