خستگی یکی از علایم فرسودگی نیز هست و از همین جا بین خستگی و فرسودگی پیوندی مستحکم برقرار می­شود. فرسودگی حالتی از خستگی جسمی، روانی و هیجانی است، و تأثیر منفی روی سرزندگی، هدفمندی، خودانگاره، و نگرش­ نسبت به زندگی دارد (شافلی، ماسلاچ و ماراک، 1993).

 

 

فرسودگی در ورزش که از آن تحت عنوان فرسودگی ورزشی یاد می­کنند، نیز پدیده­ بسیار مهمی است. ریدیک (1997) تعریف مبتنی بر نشانه­ ماسلاچ از فرسودگی ورزشی را پذیرفت و پیشنهاد کرد که فرسودگی ورزشی باید به عنوان سندرمی چندبعدی در نظر گرفته­شود که با ویژگی­های (الف) خستگی جسمی و هیجانی، (ب) افت توان ورزشی، و (ج) کاهش احساس کفایت، مشخص می­شود (هاج، لاندسدیل و ایونجی، 2008). فرسودگی ورزشی با بسیاری از متغیرهای روان­شناختی مانند بیش­تمرینی؛ سازگاری با مشکلات؛ روابط بین فردی؛ هویت ورزشکار؛ لذت کمتر؛ کمبود کنترل ادراک شده؛ اضطراب خصیصه‌ای بالا؛ خوش­بینی مثبت؛ تمرین ورزشی سنگین (گولد و آویتلی، 2009)؛ ترس از شکست؛ ناکامی؛ انتظارات بالا؛ فشار در عملکرد؛ استرس (نگرانی­های عملکردی، تعارضات بین­فردی و فشار زمانی)؛ بی­علاقگی؛ ادراک همدلی مربیان و استفاده از تحسین (لایی و اس­ویگینز، 2003)؛ و فراتمرینی (گولد و آویتلی، 2009) رابطه دارد.

 

 

پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی بیش­تر متغیرهایی که به خستگی و فرسودگی ورزشی منجر می­شوند، و نیز تولید یافته­های جدید در زمینه­ آسیب­شناسی روانی ورزش است. یکی از متغیرهای مهم روان­شناختی که ممکن است بر خستگی و فرسودگی ورزشی تأثیر داشته باشد، کمال­گرایی است. کمال­گرایی عبارت است از: ویژگی­ای شخصیتی که با تلاش برای بی عیب­ بودن و وضع­ معیارهای بی­نهایت عالی برای عملکرد که بوسیله­ گرایش به سوی ارزیابی­های کاملاً انتقادی از رفتار فرد همراه است، مشخص می­شود. کمال­گرایی دو بعد دارد. اولین بعد آن به عنوان کمال­گرایی سازگارانه، سالم، بهنجار و مثبت، توصیف شده است. دومین بعد آن به عنوان کمال­گرایی ناسازگارانه، ناسالم، روان­رنجورانه و منفی توصیف شده  است. کمال­گرایی مثبت وقتی وجود دارد که فرد از تلاش برای عالی­بودن خشنود است و محدودیت­های فردی خود را درک و قبول می‌کند؛ و کمال­گرایی منفی وقتی وجود دارد که فرد انتظارات غیر واقع­بینانه­ای دارد و هرگز از عملکرد خود راضی نمی­شود (فلت و هویت، 2002).

 

 

کمال­گرایی در حوزه روان­شناسی ورزش اهمیت ویژه­ای دارد و بسیاری از روان­شناسان کمال­گرایی مثبت را شاخصه ورزشکاران برجسته دانسته­اند (بشارت، 1383الف). چنانچه در یافته­های پژوهشی مشاهده می­شود (هاج و همکاران، 2008)، همانطور که ذکر شد، کمال­گرایی با آسیب­های ورزشی از جمله خستگی و فرسودگی ورزشی رابطه دارد. یکی از مسائل این پژوهش، بررسی رابطه­ کمال­گرایی مثبت و منفی با خستگی و فرسودگی ورزشی در نمونه­ای از ورزشکاران حرفه­ای است. متغیر دیگری که رابطه آن با خستگی و فرسودگی ورزشی بررسی خواهدشد، بیش­تمرینی است. بیش­تمرینی عبارت است از: تراکم فشار تمرینی و/یا غیرتمرینی که منجر به افت طولانی مدت ظرفیت عملکردی همراه با یا بدون علامت­ها و نشانه­های روان­شناختی و فیزیولوژیکی ناسازگاری که در آن بازگشت ظرفیت عملکرد ممکن است هفته­ها یا ماه­ها به طول انجامد (کریدر، فری و اتول، 1998). سندرم بیش­تمرینی در بین ورزشکاران متعدد، مانند بازیکنان بسکتبال، بوکسورها، اسکیت­بازان سرعتی و شناگران مشاهده شده­است. نشانه­های مهم آن بی­علاقگی عمومی، خواب مختل شده، بی­اشتهایی، تحریک­پذیری و افزایش آسیب­پذیری نسبت به جراحت ها هستند (برنالدودیکوایروس و جی­­لابرادور ، 2008؛ به نقل از بشارت و حسینی، 1388).

 

 

بیش­تمرینی ارتباط واضحی با خستگی و فرسودگی ورزشی دارد. خستگی پیرامونییا خستگی مرکزی، ممکن است در نتیجه­ بیش­تمرینی به وجود آیند (لمن، فوستر و که‌اول، 1993).

 

 

یکی از عوامل شخصیتی که در به­وجودآمدن بیش­تمرینی مؤثر است، کمال­گرایی است (لمن و همکاران، 1997). بررسی این رابطه در این پژوهش از اهمیت ویژه­ای برخوردار است، زیرا این فرصت را فراهم می­سازد تا علاوه بر رابطه­ این دو متغیر با هم، به طور همزمان رابطه­ آنها را با خستگی و فرسودگی ورزشی مطالعه کنیم. بررسی این چهار متغیر به طور همزمان، می­تواند نقش­های مستقل و تعاملی کمال­گرایی و بیش­تمرینی بر خستگی و فرسودگی ورزشی را که در پژوهش حاضر جنبه­ اکتشافی دارد، مشخص کند. با توجه به همه مطالب مذکور، مسأله مورد پژوهش این است که آیا بین کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای رابطه وجود دارد؟ نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی چگونه است؟

 

 

1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

1-2-1- اهمیت و ضرورت نظری پژوهش

 

 

ورزش در جامعه امروز ما از لحاظ حرفه­ای، تجاری، سیاسی، و فرهنگی در سطوح ملی و بین­المللی از اهمیت فوق­العاده­ای برخوردار است. به تناسب، آسیب­های ورزشی هم از اهمیت پژوهشی زیادی برخورداند. در اهمیت بررسی علمی خستگی همین بس که در یک سوم از موارد، هیچ علتی برای آن شناسایی نشده­است و لذا نیازمند تحقیقات وسیعی در این زمینه هستیم (روزنتال و همکاران، 2008). در مورد فرسودگی نیز برخی از پژوهش­ها که انجام شده­است، در کشورهای مختلف به نتایج متفاوتی نائل آمده­اند و این ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار می­کند (کوستلیوس، 2001). با وجود اهمیت بیش­تمرینی، متغیرهایی که فرایندهای زیربنایی که آن را توضیح می­دهند، به­خوبی شناخته نشده­اند و هنوز سازه­ای به­ خوبی شناخته­شده نیست، و در نتیجه نیاز به بررسی بیش­تری دارد. در مورد کمال­گرایی نیز با مروری بر ادبیات تحقیق ملاحظه می­شود که پژوهش­های بسیار کمی در مورد کمال­گرایی در حوزه­ روان­شناسی ورزشی انجام شده­است. محدودیت­های یافته­های موجود نیز، ضرورت انجام پژوهش­های مربوط به کمال­گرایی در ورزش را بیشتر نمایان می­سازد (بشارت، 1383الف).

دانلود مقالات

 در ضمن موضوع این پژوهش، مسئله­ای کاملاً جدید است که تاکنون عین این موضوع مورد مطالعه قرار نگرفته­است و تنها برخی پژوهشگران خارجی تحقیقاتی مرتبط با متغیرهای این تحقیق انجام داده­اند، و در داخل کشور این متغیرها از مبانی علمی و نظری و پژوهش­های بسیار اندکی برخوردار هستند. بنابراین انجام تحقیق حاضر به شناخت بیش­تر متغیرهای مذکور کمک می­کند.

 

 

1-2-2- اهمیت و ضرورت کاربردی پژوهش

 

 

آثار منفی روانی و فیزیولوژیکی تمرین­های بسیار شدید، موضوع مهمی است که از دیرباز مورد توجه بوده­است. انجام پژوهش­هایی که بتوانند به آسیب­شناسی خستگی ورزشی و فرسودگی ورزشی کمک کنند، به ما در آموزش، پیشگیری و برنامه های مداخله­ای جهت جلوگیری از این آسیب­ها یاری می­رسانند. همچنین با توجه به هزینه­ گزافی که صرف یک ورزشکار حرفه­ای می­شود، تحقیقاتی که در زمینه­آسیب­شناسی ورزشی، ارزیابی آن و شیوه­های جلوگیری از آن انجام گیرد، دارای اهمیت هستند (روزنتال و همکاران، 2008). از دیگر آسیب­های جدی که تأثیر منفی زیادی روی عملکرد ورزشی می­گذارند، خستگی و فرسودگی ورزشی هستند. با توجه به سطح بالای تخریبگری خستگی و همچنین بهبود هزینه­بر آن، شناختن متغیرهای مرتبط با آن جهت شناخت بیشتر و مداخله­ها و برنامه­های پیشگیرانه ضرورت قطعی دارد. ضمن اینکه تخمین زده شده است که 3 درصد ورزشکاران فرسودگی را تجربه می­کنند (گولد و آویتلی، 2009). از طرفی کمال­گرایی به عنوان یکی از سازه­های مهم شخصیتی که ارزش و اهمیت نظری و عملی آن در سایر حوزه­ها نیز مشخص  شده­است، می­تواند در حوزه­ روان­شناسی ورزشی بررسی شود و ارزش مضاعفی به پژوهش حاضر بخشد، زیرا به صورت مستقیم عملکرد و موفقیت ورزشی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد.

 

 

1-3- اهداف پژوهش

 

 

هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل­کننده بیش­تمرینی در رابطه کمال­گرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای است.

 

 

همچنین اهداف فرعی این پژوهش عبارتند از:

 

 

1-3-1- شناسایی رابطه­ کمال­گرایی و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای

 

 

1-3-2- شناسایی رابطه­ کمال­گرایی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای

 

 

1-3-3- شناسایی رابطه­بیش­تمرینی ادراک شده و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای

 

 

1-3-4- شناسایی رابطه­ بیش­تمرینی ادراک شده و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای

 

 

1-4- فرضیه­ها و سؤال­های پژوهش

 

 

فرضیه اول- بین کمال­گرایی مثبت و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه­ منفی وجود دارد.

 

 

فرضیه دوم- بین کمال­گرایی منفی و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه­ مثبت وجود دارد.

 

 

فرضیه سوم- بین کمال­گرایی مثبت و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه­ منفی وجود دارد.

 

 

فرضیه چهارم- بین کمال­گرایی منفی و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه مثبت وجود دارد.

 

 

فرضیه پنجم- بین بیش­تمرینی ادراک­شده و خستگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه­ مثبت وجود دارد.

 

 

فرضیه ششم- بین بیش­تمرینی ادارک­شده و فرسودگی ورزشی، در ورزشکاران حرفه­ای، رابطه­ مثبت وجود دارد.

 

 

پرسش اول- آیا بیش­تمرینی ادراک­شده در رابطه بین کمال­گرایی و خستگی ورزشی ورزشکاران حرفه­ای، نقش تعدیل­کننده دارد؟

 

 

پرسش دوم- آیا بیش­تمرینی ادراک­شده در رابطه بین کمال­گرایی و فرسودگی ورزشی ورزشکاران حرفه­ای، نقش تعدیل کننده دارد؟

 

 

در این پژوهش به این دلیل هم سؤال مطرح شده است و هم فرضیه که در مورد مطالبی که قبلاً هم پژوهش انجام شده بود، فرضیه مطرح شد، و در مورد مطالبی که قبلاً هیچ پژوهشی انجام نشده بود، به دلیل عدم آگاهی لازم در مورد بیش تمرینی، سؤال مطرح شده است.

 

 

1-5- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

 

1-5-1- کمال­گرایی

 

 

تعریف نظری: کمال گرایی ویژگی­ای شخصیتی است که با تلاش برای بی­عیب­بودن و وضع­ معیارهای بی­نهایت عالی برای عملکرد که با گرایش به سوی ارزیابی­های کاملاً انتقادی از رفتار فرد همراه است، مشخص می­شود. کمال­گرایی یک ویژگی شخصیتی چند­بعدی ­است. دو بعد مهم کمال­گرایی باید از هم متمایز شوند. اولین بعد آن به عنوان کمال­گرایی سازش­یافته، سالم، بهنجار و مثبت، توصیف شده­است. دومین بعد آن به عنوان کمال­گرایی ساز­ش­نایافته، ناسالم، روان­رنجورانه و منفی توصیف
شده­است. کمال­گرایی مثبت/بهنجار وقتی وجود دارد که فرد از تلاش برای عالی­بودن خشنود است و محدودیت­های فردی خود را درک و قبول می­کند. کمال­گرایی منفی/ روان­رنجورانه وقتی وجود دارد که فرد انتظارات غیرواقع­بینانه­ای دارد و هرگز از عملکرد خود راضی نمی­شود (فلت و هویت، 2002).

 

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش، کمال­گرایی ورزشکاران بر حسب نمره آن­ها در مقیاس کمال­گرایی رقابتی (بشارت، 1388ج) اندازه­گیری شده­است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...