مفهوم سبك زندگی اولین بار در سال 1929 توسط آلفرد آدلر روان‌شناس اجتماعی، مطرح شد و پس از یك دوره‌ی افول، مجدداً از سال 1961 مورد اقبال اندیشمندان؛ به‌خصوص جامعه‌شناسان قرار گرفت. با طرح مباحث مربوط به مدرنیته، هویت، مصرف و انگیزه‌های مصرف‌كنندگان از سوی جامعه‌شناسان بستر مناسبی جهت رشد مطالعات و تحقیقات تجربی در این زمینه فراهم شد. این گسترش با محوریت نظریات و آرای جامعه‌شناسانی همچون ماكس وبر، گیدنز، وبلن، بوردیو، پیترسون و… انجام گرفت.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در ادبیات جامعه­شناسی، از مفهوم سبک زندگی، دو برداشت و دوگونه مفهوم­سازی متفاوت ارائه شده است. در برداشت نخست که سابقه آن به دهه 1920 بازمی­گردد، سبک زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد است و اغلب به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار می­رود، اما در برداشت دوم سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی، بلکه مفهومی است که فقط در متن تغییرات فرهنگی عصرمدرنیته و رشد فرهنگ مصرف­گرایی معنا پیدا می­کند. در این معنا تعریف سبک زندگی راهی برای تعریف ارزش­ها، نگرش­ها و رفتارهای افراد است که با مفهوم هویت ارتباط پیدا می­کند.

 

 

 سبك زندگی جنبه‌های عینی، مشهود و ملموس فرهنگ و نظام ارزشی در یك جامعه است و گویای بخش قابل رؤیت هویت جمعی و هویت فرهنگی در یك جامعه می‌باشد. سبك زندگی را می‌توان در اوقات فراغت، تفریح، رفتارهای جنسیتی، علایق حرفه‌ای و شغلی، پوشش، علایق هنری و ادبی و ورزشی، زبان و… مورد بررسی قرار داد. سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی کاربردی ندارد چون با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان‌های موجود ارتباط دارد. سبک‌های زندگی به صورت عملکردهای روزمره در می‌آیند. عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار، محیط‌های کار برای ملاقات با دیگران،… تجلی می‌یابند. هر چه محیطی که فرد در آن زندگی می‌کند بیشتر به دنیای مدرن و غیر سنتی تعلق داشته باشد سبک زندگی او بیشتر با هویت شخصی‌ او سر و کار دارد(گیدنز، 1383: 120).

 

 

در بین عوامل گوناگون در جامعه، به جهت اهمیت و اثرگذاری سرمایه‌ی فرهنگی بر دیگر واقعیت‌های اجتماعی، بر آن شدیم تا به بررسی تأثیر این عامل بر سبك زندگی بپردازیم، چرا كه اولاً کسب مشروعیت از طریق سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و نمادین منوط به تبدیل‌شدن آن ها به سرمایه‌ی فرهنگی است، یعنی کسی که بواسطه‌ی سرمایه‌ی فرهنگی منزلت دارد می‌تواند روایت و برداشت خود را از دنیای اجتماعی بر دیگران تحمیل کند. ثانیاً داشتن سرمایه‌ی فرهنگی بدان معنا است که فرد می‌تواند خود را از الزامات زندگی روزمره جدا کند و نوعی گزینش دلخواه در عرصه‌ی فرهنگ انجام دهد.

عکس مرتبط با اقتصاد

مسأله رابطه بین سبک زندگی و سرمایه فرهنگی محور اصلی مباحثی است که امروزه در جامعه­شناسی به طور عام و در جامعه­شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی به­طور خاص مطرح است. تلاش­های نظری-تجربی محققانی مانند بوردیو، گیدنز، هال، چینی، سوبل و پانتام در زمره­ی بارزترین نمونه­های بسط تأمل جامعه­شناسانه در وضعیت نوین مدرنیته­ی پسین هستند. در بدنه معرفت و پیشینه کلاسیک جامعه­شناسی برای تحلیل سبک زندگی و ارزش­ها و نگرش­های فرد یا گروه به نقش متغیر طبقه و یا منزلت اجتماعی- اقتصادی(SES) توجه می شد، اما از دهه­ی 1970 به این سو، همزمان با رشد و گسترش فراینده­ی کالاهای مصرفی و تبلیغات تجاری و وسایل ارتباط جمعی، مطالعه مصرف و رابطه آن با سبک زندگی و معنا بخشی و ارزش­ها و نگرش­های حاکم بر زندگی روزمره­ی افراد در کانون اصلی تلاش­های جامعه­شناسان و پژوهشگران مطالعات فرهنگی قرار گرفته است. کالایی شدن فرهنگ و پیوند خوردن آن با سلطه و مکانیسم­های بازتولید نظام سرمایه­داری موضوع محوری پژوهش­هایی بوده است که درصدد تبیین کیفیت زندگی و نحوه­ی معناسازی و هویت یابی انسان­ها در متن زندگی روزمره­ی مدرن برآمده­اند. مسأله اصلی این پژوهش تبیین مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبک زندگی در میان زنان شهر ایلام است. به بیان دیگر، قصد این جستار علمی تبیین وضعیت کنونی زنان ایلام با تکیه بر مفاهیم سرمایه فرهنگی و سبک زندگی است. این مفاهیم یا متغیرها نه فقط در عالَم واقع بلکه حتی در سطح تحلیلی نیز به شیوه­ای دیالکتیکی درهم تنیده­اند، لذا لازمه­ی به­کارگیری آن­ها برای مطالعه تجربی یک وضعیت اجتماعی، تشریح و تدقیق آن­ها در قالب رویکردهای نظری منسجم و روشن است. پیش­فرض ما این است که سبک­های زندگی جزء لاینفک زندگی اجتماعی روزمره در جهان مدرن هستند و نقشی اساسی در تعاملات بین افراد دارند. سبک­زندگی، برخلاف فرهنگ، به معنای ” شیوه کلی زندگی” یک گروه یا قوم یا ملت نیست، بلکه عبارت است از ” مجموعه کردارها و نگرش­هایی که در یک زمینه­ اجتماعی خاص معنا دارند”(چنی، 2002: 4-6). سبک­های زندگی همان الگوهای کنش­اند که افراد بر اساس آن­ها از هم متمایز می­شوند، الگوهایی که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل شده­اند و در لباس پوشیدن، غذا خوردن، شیوه­های صحبت کردن و محیط دلخواه برای ملاقات دیگران، جلوه می­کنند. این رفتارها بازتابگر هویت­های شخصی، گروهی و اجتماعی­اند(فاضلی، 1382: 61-84)

 

 

براین اساس، پرسش این مطالعه، در یک سو، این است که عناصر برسازنده­ی یک سبک زندگی چه چیزهایی هستند؟ اما در سوی دیگر، مسأله اساسی آن مناسبات سبک زندگی با اشکال سرمایه فرهنگی است. مفهوم سرمایه فرهنگی به مجموعه­ای از نمادها، عادت­ها، منش­ها، شیوه­های زبانی، مدارک آموزشی و تحصیلی، ذوق و سلیقه­ها گفته می­شود. سرمایه فرهنگی واجد ابعاد عینی، درونی و نهادی یا ضابطه­ای است(بوردیو، 1986: 47). سرمایه فرهنگی دربرگیرنده­ی تمایلات پایدار فرد است، یعنی شامل گرایش­ها و عاداتی است که در طی فرآیند جامعه­پذیری حاصل می­شوند و شامل کالاهای فرهنگی، مهارت­ها و انواع دانش مشروعه است(همان: 47). به­ طور کلی، سبک زندگی و سرمایه فرهنگی واجد تعاملاتی دو سویه­اند: سرمایه فرهنگی فرد یا خانواده می­تواند سبب ایجاد برخی سبک­های زندگی شود و سبک زندگی نیز می­تواند در جهت افزایش سرمایه فرهنگی عمل کند.

 

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

1-3 ضرورت تحقیق

 

 

مطالعات سبك زندگی در دو یا سه دهه‌ی گذشته دائماً در علوم اجتماعی قوت یافته است. گروه مهمی از این مطالعات محصول تحولی است كه در فاصله‌ی دهه‌های 1950 تا 1990 میلادی رخ داد. در طول این دوران زنان به منزله‌ی اصلی‌ترین مصرف‌كنندگان عطر، جواهرات، لباس، محصولات مربوط به كودكان، اسباب و اثاثیه‌ی منزل و… شناخته می‌شدند. بررسی سبك زندگی‌هایی كه مبتنی بر مصرف این گونه محصولات بود، دل مشغولی بزرگ خیلی از پژوهش‌های سبك زندگی و به تبع آن توجه به نقش جنسیت بوده است.

 

 

جامعه‌ی­ در حال گذاری مثل ایران نیز در دهه‌های اخیر، تحولات زیادی را در زمینه‌ی پدیده­ی مصرف تجربه کرده است. طبق آمارهای رسمی منتشر شده در سال 1388، متوسط انرژی مصرفی در ایران بیش از 2 برابر متوسط جهانی است. این در حالی است که نسبت انرژی مصرف شده به کالاهای تولید شده، 8 برابر کشورهای پیشرفته است. ایران از نظر تعداد جراحی زیبایی بینی در دنیا مقام اول است. 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان به انجام عمل زیبایی تمایل دارند. رئیس انجمن جراحان پلاسیتک و زیبایی بیان می‌کند که 60 تا70 درصد از تقاضاهای جراحی زیبایی به‌ویژه جراحی بینی غیرضروری است. در کشور زنانی را داریم که بیش از 9 بار بینی خود را به تیغ جراحی سپرده­اند و در واقع از بینی­شان چیزی باقی نمانده است. طبق این آمار حدود 90 درصد از کسانی که بینی خود را جراحی می­کنند، دچار مشکلات تنفسی می­شوند. ایرانی­ها از نظر رشد مصرف لوازم آرایش، رتبه‌ی­ سوم را در دنیا دارند. در کشور ما تنها 10 درصد از لوازم آرایش موجود در بازار از مجاری قانونی وارد کشور شده­اند. سن مصرف لوازم آرایش به 15 سال رسیده است در حالی‌که در کشورهای توسعه‌یافته، تمایل به آرایش بیشتر در زنان مسن دیده می­شود که طراوت و شادابی پوست خود را از دست داده‌اند(ترکاشوند، 1388).

 

 

با گسترش مطالعات سبک زندگی، اطلاعات دقیق­تری را می­توان راجع به گروه­های اجتماعی به دست آورد. زنان از جمله گروه­های اجتماعی مهم محسوب می­گردند که با توجه به نقش مادری در خانواده و سایر نقش­های جنسیتی، یکی از اصلی­ترین عناصر فرآیند هویتی­یابی و جامعه­پذیری فرزندان و نسل آینده جامعه هستند و بر هویت نسل­های آتی جامعه تأثیرگذارند. ضرورت رصد تحولات در سبک زندگی از این منظر نیز قابل توضیح است که چه بسا به دلیل تأثیرپذیری زنان از ارزش­ها و نگرش­ها و الگوهای رفتاری بیگانه و ناسازگار با هویت دینی و ملی جامعه ایرانی، روندی را شاهد باشیم که پیوند منطقی نسل­ها و انسجام هویتی جامعه را تهدید و مخدوش سازد و به جهت همین اهمیت است كه در تمامی چالش‌ها و معضلات اجتماعی وقتی در پس ریشه‌یابی مسائل اجتماعی به مباحث تربیتی بر‌می‌خوریم، زنان (بالاخص در جامعه‌ی‌ایران) اولین كسانی هستند كه بیشترین مطالبات از آن­ها صورت می­گیرد و باید پاسخگوی چگونگی سبك زندگی(ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای) نسل جدید باشند.

 

 

همچنین از آنجا که اثرگذاری فرهنگی بر جامعه­ی زنان صرفاً از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزش­ها در سطح نهادهای رسمی نیست و برنامه­ریزی فرهنگی نیز نیازمند شناخت محیط عمل انسان است. انسان­ها به سبب برخورداری از توان ذهنی، ارزش­ها و نگرش­های خود، اقدام به تفسیر برنامه­ها می­کنند و واکنش نشان می­دهند، بنابراین پیش­شرط هرگونه برنامه­ریزی فرهنگی، شناخت جامعه­ی مورد نظر، جهت پیش­بینی تفاسیر و واکنش­های احتمالی است. به تعبیر دیوید چنی، هرگونه سیاست اجتماعی که به تغییر و مدیریت اجتماعی توجه دارد باید متوجه منظومه خاص و سلسله مراتب معنادار چشم­اندازهای سبک زندگی باشد(چنی، 1378: 61). منطق این گفته چنی را می­توان در ارتباط تنگاتنگ سبک زندگی با ساختار اجتماعی و چالش­ها و فرصت­های مهیا شده از سوی ساختار برای افراد، پیامد شیوه زندگی برای آن­ها و خصوصاً توان بالقوه شیوه زندگی برای ایجاد تغییرات در نظام اجتماعی و پیامدهای اجتماعی رفتارهایی که سازنده شیوه زندگی هستند جست و جو کرد(فاضلی، 1382: 156).

 

 

از سوی دیگر روندهای تحولات فرهنگی کشور جدا از آنکه این تحولات تا چه حد گسترده یا محدود و یا مثبت و منفی شمرده می­شود، نشان از تحولات در حوزه زنان و خانواده دارد که نباید از اهمیت تحولات فرهنگی در سبک زندگی غافل شد. این واقعیت را باید در نظر داشت که زن ایرانی از تجربه­ها و اهداف و خواسته­های متفاوتی با زنان دیگر برخوردار است طبیعی است که پایبندی به ارزش­های ریشه­دار درهویت ایرانی مانند دین و خانواده، خود به خود چهارچوبی را برای سبک­های زندگی فراهم می­سازد به گونه­ای که همزمان با تحول و تنوع و پویایی، ثبات را نیز در سبک زندگی زنان تضمین نماید.

 

 

 بررسی سرمایه‌ی فرهنگی بر سبك زندگی از آنجایی برایمان اهمیت یافت كه در مطالعه هرچه بیشتر موضوعات مرتبط با سبك زندگی، مؤلفه های تشكیل دهنده‌ی سرمایه‌ی فرهنگی خود را بیشتر از دیگر موارد مؤثر به رخ می‌كشید.

 

 

 از این رو در این تحقیق بر آن شدیم تا در این برهه‌ی حساس از زمان كه زنان محور اصلی بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی هستند، موضوع« نقش سرمایه‌ی فرهنگی بر سبك زندگی زنان» مطالعه‌ی موردی زنان شهر ایلام را مورد توجه قرار دهیم.

 

 

1-4 اهداف تحقیق

 

 

اهداف تحقیق شامل موارد زیر است:

 

 

1-4-1هدف کلی

 

 

کسب بصیرت نظری و عملی از چگونگی و چرایی سبک زندگی زنان شهر ایلام

 

 

1-4-2 اهداف جزئی

 

 

 ارایه پیشنهادات تحقیقی و اجرایی به محققان و برنامه ریزان جهت ارتقای سطح مطالعاتی و عملیاتی سبک زندگی زنان

 

 

1-5 سؤالات تحقیق

 

 

1-5-1 سؤال اصلی

 

 

 

    • چه رابطه­ای میان سبک زندگی و سرمایه فرهنگی افراد در بین زنان شهر ایلام وجود دارد؟

 

 

 

1-5-2 سؤالات فرعی

 

 

 

    1. چه رابطه ای بین سرمایه فرهنگی نهادی و مؤلفه­های سبک زندگی زنان شهر ایلام وجود دارد؟

 

 

    1. چه رابطه ای بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و مؤلفه­های سبک زندگی زنان شهر ایلام وجود دارد؟

 

 

    1. چه رابطه ای بین سرمایه فرهنگی تجسم­یافته و مؤلفه­های سبک زندگی زنان شهر ایلام وجود دارد؟

 

 

    1. چه رابطه ای بین مقیاس کلی سرمایه فرهنگی و مؤلفه­های سبک زندگی زنان شهر ایلام وجود دارد؟

 

 

  1. میزان سرمایه فرهنگی زنان شهر ایلام چقدر است؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...