قصه گویی در کشور ما سابقه ای بس دیرینه و قدیمی دارد اما نفوذ وسایل ارتباط جمعی و علاوه بر آن زندگی مدرنیته، موجب شده تا نقش قصه گویی در طول دوران و به ویژه در نظام های آموزشی کمرنگ شود. به قصه گویی هنوز به عنوان یک فن نگاه نمی شود و در نظام آموزش و پرورش جایگاه شایسته ای برای قصه گویی به چشم نمی خورد. قصه‌گویی نوعی ادبیات شفاهی است. آشنایی با نوع شفاهی ادبیات درک تازه‌ای از زبان را به کودک می‌بخشد. افسانه‌ها، متل‌ها و حکایات که در قالب قصه برای کودکان بیان می‌شود دانش زبانی آنها را غنی می‌سازد. منظور از هوش کلامی، قدرت استفاده از زبان و درک کلام است بدون آنکه شخص، اعمالی را انجام دهد. مثل حافظه، استدلال کلامی و تجسم فضایی(ناظمی،1385،ص 64). قصه در قالب کلام جان می‌گیرد و اولین برخورد کودک با قصه با شنیدن واژه‌ها،

دانلود مقالات

 جملات کوتاه و مرکب، لحن کلام است. حتی اگر آن زبان را به‌کار نگیرند و از واژگان آن استفاده نکنند زبان قصه را تجربه کرده و با دنیای زبانی تازه‌ای مواجه می‌شوند به این طریق کودک زبان را به‌طور غیرمستقیم آموزش می‌بیند

 

 

و فراگیران رایاری می دهند بسیاری از کلمات، واژه‌ها و مفاهیم ادبی را از طریق احساس خود درک کرده و

 

 

 

 

 

کاربرد صحیح آن را می‌آموزند. از دید برخی از روانشناسان، زبان کمک بسیار بزرگی به رشد ذهنی کودکان می کند و با توجه به این مطالب در می یابیم که قصه گویی چه نقش مهمی در درک و فهم کودکان دارد و همچنین کودکان می توانند با استفاده ازقصه گویی گنجینه لغات بیشتری در محاورات روزمره کسب کنند و معنی بسیاری از لغات را درک کنند. مسئله ای که دراین تحقیق پیش آمده است یک سوال علمی است که آیا آموزش به شیوه قصه گویی می تواند بر میزان هوش کلامی و گنجینه لغات تاثیری مثبتی بر جا گذارد و یا برعکس آموزش به شیوه قصه گویی می تواند بر میزان هوش کلامی و گنجینه لغات تاثیر متفاوتی بر جا گذارد.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...