بررسی اثر اندازه، صرف ارزش و استراتژی مومنتوم بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران |
تئوری مالی مدرن که بر پایه فرضیه بازار کارا و رفتار عقلایی عوامل اقتصادی شکل گرفته بیش از نیم قرن بر تمام محافل علمی مالی حاکم بوده است. فرضیه بازار کارا بیان میکند که تمامی اطلاعات در ارتباط با یک سهم در قیمت آن سهم منعکس شده است و بدون تحمل ریسک بیشتر نمیتوان بازده بیشتری به دست آورد. لیکن مشاهده برخی شواهد تجربی که با مدلهای ارائه شده در این نظریه قابل تبیین نبودند، صلابت نظریات مالی مدرن را زیر سوال بردند و زمینه را برای ظهور مالی رفتاری فراهم کردند. این شواهد تجربی که از آنها با عنوان استثناها[1] در بازار یاد میشود، باعث تقویت این دیدگاه شده است که قیمتها در بازار بیشتر تحتتأثیر عوامل روانی تعیین میشوند. از مهمترین این استثناها میتوان به عکسالعمل بیش از اندازه[2]، عکسالعمل کمتر از اندازه[3]، و تداوم بازده (مومنتوم[4]) اشاره کرد که وجود آنها در بسیاری از بازارهای توسعه یافته و برخی بازارهای نوظهور به اثبات رسیده است.
موضوع تداوم بازده یا مومنتوم یکی از بحثبرانگیزترین این استثنائات است که در بسیاری از پژوهشها بدان پرداخته شده است. در سالهای اخیر این استراتژی با مدل سه عاملی قیمتگذاری تلفیق شد تا شاید مدل درستتر و بهینهتری را به عنوان یک مدل قیمتگذاری ارائه کند.
این پژوهش نیز بر آن است که کاربرد مدل 4 عاملی قیمتگذاری[5]FFPM (مدل سه عاملی فاما و فرنچ با اضافه شدن عامل مومنتوم) را در انتخاب پرتفوی بهینه سهام مورد آزمون قرار داده و به مقایسهی این مدل با مدل3 عاملی (شامل ریسک سیستماتیک، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) و مدل [6]CAPM پرداخته شود تا سرمایهگذاران با توجه به تأثیر این عوامل بر بازده سهام بتوانند به
انتخاب سهامی مبادرت ورزند که بیشترین عایدی را نصیب آنها نماید.
[1]. Anomalies
[2]. Overreaction
[3]. Underreaction
[4]. Momentum
[5]. Four Factor Pricing Model
[6]. Capital Asset Pricing Model
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-12-02] [ 11:26:00 ق.ظ ]
|