1-2- ‌تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق:‌

 

در عصر جهانی شده امروز که تعاملات و فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به شدت درهم تنیده­اند، توسعه طرح­ها و برنامه­های اقتصاد فرهنگی در شهرهای بزرگ جهان به یکی از ارکان توسعه پایدار شهری تبدیل شده است. شهر به عنوان یک پدیده ماهیتاً فرهنگی و اجتماعی در عین برخورداری از یک کالبد فیزیکی از کالبد محتوایی و فرهنگی نیز برخوردار است. گاهی اوقات شهروندان می­توانند شاهد رشد سریع یك شهر و حركت به سوی پراكندگی شهری باشند كه بسیاری از ویژگی­های اصلی خود را در بین حومه­های جدید از دست می­دهند به گونه­ای كه هزینه­های زندگی افزایش پیدا می­كند. در این زمان مدیران شهری اقداماتی نظیر اجرای برنامه­های مؤثر كاربری زمین، منطقه­بندی و استفاده مجدد از زمین­های رها شده در مركز شهر، جهت رسیدگی به این مشكلات انجام می­دهند.(25 ,Florida, 2004). اما این برنامه­ها به طور گسترده منجر به درهم آمیختگی و افزایش تراكم و گسترش عمودی شهرها به ویژه در مراكز شهری می­شود و مراكز شهری حس مكانی خود را از دست می­دهند( 188,2007 ,McCann). هر چند این روند منجر به گسترش مراكز علمی، فناوری، نوآوری و نهایتاً گسترش سرمایه­های انسانی خلّاق می­گردد، اما تا زمانی كه این چنین توسعه­ای بر مبانی نظری سنتی شكل بگیرد، پیامدهایی چون افزایش بیكاری، افزایش نابرابری فضایی در داخل شهر و بدتر شدن شكاف اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارند(موسوی، 1393، 20).

عکس مرتبط با اقتصاد

اولبن­بار «دبور» در سال 1967 مبحثی با عنوان «شهر تماشایی یا شهر نمایش» مطرح کرد. نظر او ظهور پیش از موعد ایده­های تلفیق فضای اقتصادی و فرهنگی در مقیاس انسانی به­ویژه در موضوعاتی نظیر فضاهای مولد جدید، مجموعه­های فرهنگی و به نمایش در آوردن محیط­های بصری که در مادر شهرهای اصلی سراسر جهان بسیارند(2006 ,J. SCOTT). ریچارد فلوریدا اولین کسی است که بحث شهرهای خلاق را مطرح نمود او اولین کتاب خود را تحت عنوان کریتیو کلس(Creative Class) در سال 2002 میلادی منتشر و پس از آن در سال 2005 میلادی کتاب دیگری را برای تقویت موضوع خود منتشر نمود(رفیعیان، 1389، 121).

 

شهر خلّاق مکانی برای رشد و نمو خلّاقیت­ها است. شهر خلّاق منزلی برای خلاقیت­های هنری، نوآوری­های علمی و تكنولوژیكی و صدای­رسای فرهنگ­های رو به رشد است. شهری كه همه پتانسیل­های خلّاق خود را جامه عمل می­پوشاند و پرچم­دار فعالیت­های فرهنگی و توسعه­ای است. یك شهر خلاق یك شهر پویا از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیت­های علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد(ابراهیمی، 1387، 65). عناصر كلیدى كه براى به وجود آمدن مناطق و شهرهاى خلاق مطرح­اند شامل: شبكه­اى از تولید كنندگان منطقه­اى، بازار نیروى كار محلى یعنى تكنسین­ها و كارگران خلّاقى كه در یك منطقه استقرار دارند و می­توانند در شكل­گیرى توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه اثرگذار باشند و رقابت و همكارى بین مجموع­هاى از شهرها كه بتوانند عنصر خلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق كنند. مباحث مطرح درا ین زمینه بیشتر مربوط به مناطق كلانشهرى و شهرهاى بزرگ است و هرچه قدر كه از شهرهاى بزرگ­تر دور می­شویم، بحث مربوط به خلّاقیت، بیشتر به عناصر سنتى تا عناصر جدید ارتباط پیدا می­كند.اما امروزه عناصر سنتى مانند جواهرآلات با وجود سنتى بودن، می­توانند به عنوان یك صنعت خلّاقیت آفرین تاثیر خود را بر شكل­گیرى شهر خلاق بگذارند(MUSTURD, 2001). همچنین از جمله ویژگی­هاى عمومى هر شهر خلاق این است كه مكانى جذاب براى كار كردن و زندگى شهروندان خود (به خصوص براى نسل جوان)، مكانى جذاب براى گردشگران (صنعت توریسم)، توانمند در شكوفایی بخش­هاى مختلف اقتصادى (از راه به كارگیرى فناورى و مدیریت صحیح آن) و همچنین مركز جذب بنگاههاى مختلف اقتصادى نوظهور (خوشه­ها و مراكز تحقیقاتى به ویژه در زمینه فناوری­هاى برتر High-Tech) باشد(ابراهیمی، 1387).

 

نظریه سرمایه خلاق فلوریدا بیان می­دارد افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیه­ای می­شوند و این افراد مکان­هایی را برای زندگی ترجیح می­دهند که دارای ویژگی­های نظیر خلاقیت و نوآوری، متنوع و تسامح باشد.(34 ,Florida, 2005). بنابراین شهرها برای موفقیت در جهان امروز باید افراد بسیار خلاق را جذب و حفظ کنند. شهر خلاق از مباحث جدید در حوزه­ی مطالعات شهری توسط جغرافی­دانان، اقتصاددانان و جامعه­شناسان در رسیدن به جامعه­ی دانا و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته شده است. در این راستا شهر به عناوین محل شکل­گیری خلاقیت دانایی، صنایع خلاق­ و نوآور و اقتصاد دانایی در یک ترکیبی در نظر گرفته شده است. حال ما برای داشتن شهر خلاق نیازمند بستری مستقیم هستیم تا از طریق آن شهروندان بتوانند شهر خلاق را شکل دهند. فلسفه شهر خلاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور می­کنیم وجود دارد. اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند براساس تخیلات بلند پروازانه فکر، برنامه­ریزی و عمل کنند و فرصت­های توسعه به طور مداوم تکامل یابد می­توانیم یه تحقق شهر خلاق نزدیک­تر شویم(محمدی، 1389، 21-16).

 

حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحران­ها می­باشد. در این گونه شهرها با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامه­ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه، شهرها تبدیل به مكان جذاب برای مطالعه، محل كار و حفظ نخبگان شهر می­گردد و با بهبود كیفیت دانشگاها و مراكز علمی، كیفیت كار، كیفیت زندگی، سطح تحمل و شیوه زندگی می­توان در این مسیر حركت كرد.(­95 ,Healey, 2004). همچنین با به كارگیری این معیارها، ارتباط مستقیم بین امكانات و معیارهای شهری در جذب سرمایه­های انسانی خلّاق و سرمایه­های اجتماعی در زمینه اقتصاد شهری به وجود می­آید به گونه­ای كه با استفاده از این سرمایه­های انسانی و اجتماعی خلّاق، می توانیم رشد و توسعه شهری را پیش­بینی كنیم(­119 ,­Higgins and Morgan, 2000).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

سرمایه اجتماعی معلول و گسترش دهنده سه مؤلفه­ی مهم اعتماد اجتماعی، ارتباطات شبكه­ای (انسجام اجتماعی) و هنجارها (مشاركت اجتماعی) است كه وابستگی و ارتباط متقابل و محكمی با سرمایه فیزیكی، اقتصادی و انسانی دارند و به تسریع توسعه اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری می­رساند و موجب ایجاد حس همكاری، همیاری و مشاركت میان اعضای جامعه می­شود(موسوی و باقری كشكولی، 1391، 112). امروزه استعدادها، انگیزه­­ها، تمایلات، رؤیاها و خلّاقیت» شهروندان به­تدریج جای مزیت­های سنتی شهرها مانند موقعیت مكانی، منابع طبیعی و نزدیكی به بازارها را می­گیرد. خلّاقیت افرادی كه در شهرها زندگی می­كنند یا مدیریت شهری را بر عهده دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است»(شهابیان و رهگذر، 1391، 67). همچنین شهرهای خلاق باعث رونق و شکوفایی شهری می‌گردد که ‌این خود سطح مناسبات یک شهر را در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش می‌دهد. ایده شهر خلّاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطالعات شهری و به ویژه مدیریت شهری بوده است که بر بهتر شدن محیط زندگی و ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد.

 

با توجه به مطالب بالا، شهر بناب یکی از شهرهای استان آذربایجان­شرقی و مرکز شهرستان بناب است. این شهر از دیرباز یک موقعیت ممتاز جغرافیائی برخوردار بوده و نیز با قرار گرفتن در نقطۀ تلاقی محورهای اصلی آذربایجان­های شرقی، غربی، کردستان، کرمانشاه، عتبات عالیات و دسترسی به راههای هوائی و ریلی،  ضمن این که موقعیت خود را حفظ کرده بلکه بر موقعیتش نیز افزوده شده و همیشه به عنوان یک شهر مطرح در شمال­غربی کشور مورد توجه قرار گرفته است(اکبری، 1392، 6).  مساحت شهر بناب 1192.1 هکتار می­باشد. این شهر براساس آخرین سرشماری نفوس مسکن سال 1390 دارای 79894 جمعیت و دارای 13 محله می­باشد. بر همین اساس  محله 1 (فرهنگیان 1، کوی پاسگاه، فرهنگیان 3، کوی لاله) با 7234 هزار نفر جمعیت و محله  7 (اولاد ذکور) با 3627 هزار نفر جمعیت به ترتیب پرجمعیت­ترین و کم­جمعیت ترین محلات سطح شهر بناب می­باشند. در این راستا تحقیق حاضر می­کوشد تا با ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفه­های سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیست­پذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق می­کند. با توجه به مسایل فوق­الذکر سوالات اصلی تحقیق به شرح زیر مطرح می­گردد:

 

1). آیا شهر بناب پتانسیل تبدیل شدن به شهر خلّاق را دارد؟

 

2). میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات شهر بناب چگونه است؟

 

3). راهکارهای علمی برای تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات شهر بناب کدام است؟

 

1-3- سابقه و ضرورت انجام تحقیق:

 

شهر خلّاق از جمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری است که در رسیدن به جامعه و توسعه دانایی محور همواره مورد تاکید قرار گرفته است. بیشتر ادبیاتی که در زمینه­های شهرهای خلاق و نوآور به نگارش در آمده­اند، علاوه بر نقش خلّاقیت در رشد و شکل­دهی شهر، به این نکته نیز تاکید دارند که با حذف محدودیت­ها و موانع(فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و ..) از شهرها، خلّاقیت تبدیل به نیروی محرکه رشد و توسعه اقتصادی شهرها، مناطق و ملت­ها خواهد شد. شهر با استفاده از اصطلاحاتی چون «شهر خلاق»(­34 ,­Landry, 2008). و  «طبقه خلاق» (7 ,Florida, 2002)، که بیانگر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری است، به طور فزاینده­ای مفهوم­سازی می­شود. از میانه­ی دهه­ی 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه­ریزی سیاست­های شهری تبدیل شده است(4 ,Reckwitz, 2009). چالرز لندری نظریه­پرداز شهری، و ریچارد فلوریدا اقتصاددان، نمایندگان اصلی آنچه می­تواند به عنوان مفهوم شهر خلاق تعریف شود، بوده­اند. این به شکلی غالب توسط مقامات شهری، برنامه­ریزان شهری، تاجران، و هر شخص درگیر در توسعه شهری، با هدف باز تعریف شهر؛ به عنوان یک مرکز خلاق، به کار گرفته شده است. اولین كسی كه به مطالعه و ارائه مطالبی درباره شهرهای خلّاق پرادخت ریچارد فلوریدا بود(خسروی، 1389، 111).

 

او معتقد بود خلّاقیت و نوآوری با هم به عنوان عناصر كلی حركت شهرها به سمت موفقیت هستند(موسوی، 1393، 22). به گونه­ای كه این نوآوری­های فن شناختی منجر به دگرگونی شهرها و افزایش سرمایه­گذاری در آن­ها می­شوند(موسوی، سعیدآبادی و قهر، 1389، 43). این خلّاقیت و نوآوری­ها از سرمایه­های انسانی خلّاق منتج می­گردند و منجر می­شود افراد خلّاق زمینه­های قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیه­ای را فراهم سازند. در نتیجه اقتصاد شهر خلّاق براساس نوآوری­ها و ایده­های شهروندان خلّاق به بالاترین سطح بازدهی دست می­یابد و با پویایی كه در همه ابعادش وجود دارد به پایداری خواهد رسید. این افراد مكان­هایی را برای زندگی ترجیح می­دهند كه دارای ویژگی­هایی نظیر خلّاقیت، نوآوری، تنوع و تسامح باشند (قورچی، 1391، 66). همچنین این طبقه خلّاق با شكل دادن روابط بین فرآیندهای اجتماعی و فعالی تهای اقتصادی، شبكه­های خلّاق را ایجاد می­كنند، به طوری كه با برقراری ارتباط بین مردم، مكان­ها و شبكه­ها، می­توان به سمت تحقق شهر خلّاق حركت كرد(138 ,­Evans, 2009). در این حركت به سمت تحقق شهر خلّاق، مدیریت شهری نقش كلیدی را برعهده دارد. مدیریت شهری با اهدافی چون شهر برای مردم، برخورداری اقتصادی، شهر دانش، شهر اكولوژیك، شهر متصل، شهر پیش رو و استفاده بهینه از منابع منجر به ارتقای كیفیت زندگی و زیست پذیری شهر كمك خواهد كرد (خان سفید، 1391، 94-92). ارتقای کیفیت زندگی با توسعه فضاهای عمومی و جمعی بعنوان بستر شهر خلّاق حاصل می­شود زیرا فضاهای عمومی با درگیركردن مفاهیمی چون مشاركت، تنوع، سرزندگی، جذابیت، ارزش اقتصادی و هویت بخشی به عنوان موتور محركه شهر خلّاق عمل می­كند بنابراین توجه به فضای عمومی نیازمند مدیریت شهری خلّاق است تا از تخریب فضاهای عمومی شهر جلوگیری كند و باعث افزایش: خلّاقیت در ساكنین گردد (كلانتری و همكاران، 1391، 78-74). ­

 

در جستجوی سابقه شهرهای کشورمان، اسنادی مربوط به نامه­ی کمیسیون ملی یونسکو با استانداری فارس را می­توان مشاهده کرد که در آن درخواست شده، مقدمات معرفی شهر شیراز با سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) فراهم شود. در صورت عملی شدن این موضوع شیراز نخستین شهر ایران در مجموعه شهرهای خلاق یونسکو می­شود. برای ثبت نهایی شیراز در بخش ادبیات شهرهای خلاق یونسکو، لازم است ضوابط ویژه­ای مانند امکان برگزاری برنامه­های هنری و جشنواره­های ادبی، انتشارات فعال، واحدهای ادبیات در دانشگاه، کتابخانه و فروشگاه­های مهم کتاب برپا شود(رفیعیان، 1389، 16). در کشورمان نیز در سال­های اخیر در مورد شهر خلّاق تحقیقاتی انجام شده است که در این پژوهش به چند مورد از آن­ها در ذیل اشاره می­شود.

 

– احمد موذنی در پایان­نامه دکتری جامعه­شناسی(1390)؛ به بررسی جایگاه تنّوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاق­آور مورد مطالعه: شهر اصفهان پرداخته است. و نتیجه­گیری می­کند که استان اصفهان از لحاظ درصد مهاجر­پذیری در بین استان­های ایران در رتبه­ی دهم قرار داشته و رتبه­ی سوم را پس از استان­های تهران و خراسان رضوی، در میزان حضور افراد غیر بومیبه خود اختصاص داده است. در میان شهرستان­های استان اصفهان، بالاترین درصد مهاجرپذیری را داشته، اما از لحاظ درصد افراد غیربومی در میان شهرستان­های استان، از رتبه سوم برخوردار است. همچنین شهر اصفهان از تنوع زبانی برخوردار نیست. به­طور کلی شهر اصفهان، بر طبق آمارها و به لحاظ کمّی از شهرهای مهاجرپذیر ایران به حساب آمده و پتانسیل حرکت به سمت شهر خلاق و نوآور زا داراست.

 

– پویان شهابیان و عرفانه رهگذر(1391)؛ در مقاله­ای تحت عنوان پیوند محیط خلاق با شهر» به بررسی مفاهیم مرتبط با رویکرد شهر خلّاق، با بررسی چند تجربه موفق جهانی در زمینه استفاده از فضاهای باز و عرصه محیط­های دانشگاهی در پرورش خلّاقیت، لزوم توجه جدی به این موضوع را در راستای افزایش بهره­گیری از فضاهای دارای پتانسیل ارتقای خلّاقیت و توسعه شهرهای کشور مورد تاکید و بررسی قرار می­دهد. و با توجه به بررسی تجارب جهانی نتیجه­گیری می­کنند که می­توان با برنامه­ریزی صحیح جهت استفاده بهینه از این­گونه فضاها (محیط­های دانشگاهی) تا چه اندازه می­توان در ایجاد فضاهای عمومی موفق و ارتقای خلّاقیت گام برداشت.

 

– بهرنگ کلانتری، وحید یاری­قلی و اکبر رحمتی (1391)؛ در مقاله­ای تحت عنوان « فضاهای جمعی و شهر خلاق» به بررسی مزایای فضاهای عمومی همچون سرزندگی، تنوع، هویت، جذابیت، ارزش اقتصادی، مشارکت و نقش آن­ها در شکل­گیری شهر خلّاق می­پردازند. و نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد توجه به نقش و ارتقای وضعیت فضاهای عمومی از بدو پیدایش شهرها و به ویژه در طول بیش از یک سده گذشته همواره مورد توجه بوده است. به طوری که امروزه فضاهای شهری، مکان­هایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته، منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا پیدا می­کنند. این فضاها به نوبه خود می­تواند بستری برای بروز خلّاقیت­های افراد باشند. بنابراین با توجه به اینکه افراد خلّاق نیاز به فضایی برای زندگی، کار، الهام­بخشی و نمایش کارهای خود دارند، فضاهای عمومی می­توانند به کانونی برای بروز خلّاقیت در بین شهروندان تبدیل شوند.

 

– هانیه توکلی و حسین حسن­پور(1392)؛ در مقاله­ای تحت عنوان «بررسی معیارهای شهر خلاق با تاکید بر توسعه پایدار شهری(نمونه موردی پیرانشهر)» پرداخته­اند. و نتیجه­ حاصله از این مقاله نشان می­دهد با اصلاح برخی شاخص­ها و تعمیم آن در محیط شهری می­توان شهر پیرانشهر را در زمره شهرهای خلاق به شمار آورد. نتایج نشان می­دهند شاخص آموزش فرهنگی و الکترونیکی با امتیاز نرمال 0.148323 و شاخص توسعه و نگهداری فضای سبز با امتیاز نرمال 0.113980 دارای رتبه و امتیاز بالاتری نسبت به دیگر شاخص­ها می­باشند.

 

– میرنجف موسوی(1393)؛ در مقاله­ای تحت عنوان «رتبه­بندی محلات شهر سردشت از نظر حركت به سوی خلّاقیت با تأكید بر تحقق شهر خلّاق » پرداخته است و نتایج حاصله از این پژوهش نشان می­دهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراكز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در این میان شاخص­های تعداد مراكز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 33% و 31% بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل تاپسیس، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص­های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن كرد كه 14.8 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به كارگیری مؤلفه­های شهر خلّاق است به گونه­ای كه به ازای یك واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 0.652 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد می­گردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یك از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژی­هایی چون تشكیل انجمن نخبگان و اتاق­های فكر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امكانات علمی و فناوری، اختصاص مكان­هایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امكانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و … بسیار تأثیرگذار می­باشند.

 

– مرکز مطالعات و برنامه­ریزی شهر تهران(1392)؛ در پژوهشی تحت عنوان «شهر خلّاق (مبانی نظری و شاخص­ها)» به بررسی شهر خلّاق از دیدگاه مبانی نظری، مفاهیم و شاخص­ها می­پردازد. در این گزارش مفاهیم و شاخص­های شهر خلّاق با نمونه عملی آن­ها در سطح جهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سپس كلانشهر تهران را با این نمونه ها مورد مقایسه قرار داده و در نهایت نتیجه­گیری می­کنند كه تهران با وجود سابقه تاریخی، هنری، فرهنگی، ظرفیت­های مذهبی، جاذبه­های فرهنگی شامل موزه­های هنری و نمایش­نامه­ها، راه­اندازی كریدور علم و فناوری و صنایع خلّاق می­تواند در جهت تحقق شهر خلّاق حركت كند.

 

در كشورمان مشکل همیشه این است كه همیشه به دنبال مداخلات وسیع كالبدى و عوض كردن فرم فضاهاى شهرى هستیم. آنچه در  شهرهاى سرزنده و خلاق دنیا اتفاق مى­افتد، غالباً این طور است كه مستقیم به كالبد پرداخته نمى­شود، بلكه سعى مى­شود حیات شهرى را آرام آرام بیاورند و اجازه دهند این حیات در كالبد رشد كند. در عین حال اجازه نمى­دهند كالبد از كنترل­شان خارج شود. بنابراین آنچه كه به وجود مى­آید، یك ماسك یا یك پوسته نیست كه همیشه این سوال را ایجاد كند كه چرا این را كه ما ساخته­ایم، رونق ندارد. بلكه حیات پررونقى در بافت شكل گرفته كه كم كم ایجاد شده و به تدریج موجب تغییرات مثبتى در كالبد هم مى­شود.در حالت کلی جهت حركت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شكل­گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی (اقتصاد دانایی)، جایگاه و اهمیت شهر به عنوان یكی از الزامات اساسی تشكیل خوشه­های علم و فناوری و نقش و جایگاه شهرها در جذب، انجام تحقیقاتی در این زمینه بسیار ضروری و مهم است.

 

1-4- هدف‌ها:

 

تحقیق حاضر در زمرۀ تحقیقات کاربردی است و هدف آن ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و همچنین ارائه راهکارهای در جهت جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب است. با توجه به این مسائل اهداف تحقیق حاضر عبارتند از :

 

 

    1. بررسی مؤلفه­های شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

    1. شناسایی میزان تأثیرگذاری هر یك از مؤلفه­ها در تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

    1. رتبه­بندی محلات شهر بناب از نظر میزان خلّاقیت.

 

  1. ارائه راهكارهایی جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

1-5- فرضیه ها:

 

1). به نظر می­رسد محلات شهر بناب از نظر مولفه­های شهر خلّاق پتانسیل شهر خلّاق را دارند.

 

2). به نظر می­رسد میزان تأثیرگذاری هر یك از مؤلفه­های شهر خلّاق در تحقق شهر خلّاق در سطح محلات شهر بناب متفاوت است.

 

1-6- كاربردهای متصور از تحقیق:

 

هدف از این تحقیق ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفه­های سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیست­پذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق می­باشد. حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحران­ها می­باشد. با ایجاد محلات شهری خلّاق در شهر بناب با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامه­ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه کاربردهای مفیدی دارد که عبارتند از: گسترش امكانات و توزیع عادلانه آن­ها در محلات شهر ، ساماندهی مطلوب بافت­های تاریخی و بافت­­های فرسوده محلات سطح شهر بناب و ارائه امكانات و خدمات ارتباطی به آن­ها و ایجاد مراكز علمی در سطح محلات بافت فرسوده شهر، بهبود وضعیت اقتصادی ساكنین محلات شهر و غیره می­باشد.

 

1-7- مراجع استفاده كننده از نتیجه پایاننامه:

 

مطمئناً نتایج حاصل از این پژوهش و راه­حل­های پیشنهادی در آن می­تواند راهگشای بسیاری از محققان، پژوهشگران و دست­اندرکاران حوزۀ مطالعات شهری و ارگان­های دولتی در حیطه شهرهای خلّاق باشد، بنابراین برای برخی از سازمان­ها و نهادهایی که با مسائل برنامه­ریزی شهری در ارتباط دارند از جمله:

 

1). شهرداری بناب 2). شورای اسلامی شهر بناب 3). فرمانداری شهر بناب 3). پارک­های تحقیقات علم و فناوری 4). معاونت توسعه و برنامه ریزی استان 5). استانداری 6). دانشجویان، دانش­پژوهان 7). و سایر متخصصان علاقمند به مسائل شهری می­تواند مُثمر ثمر باشد.

 

 

 

 

دانلود مقالات

 

 

1-8- روش انجام تحقیق:

 

دست­یابی به هدف­های علم با شناخت علمی میسر نخواهد بود. مگر زمانی که با روش­شناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار می­یابد نه موضوع تحقیق(خاکی، 1384: 155). تحقیق حاضر با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه­های مورد بررسی، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کاربردی، و از لحاظ روش تحقیق از نوع روش­های توصیفی- تحلیلی است.

 

1-8-1- روش و ابزار گردآوری اطلاعات:

 

هر پژوهشی به لحاظ بنیان­های اندیشه­ای و چارچوب نظری – مفهومی خود، روش و اسلوب خاصی را طلب می­کند. معمولا آن دسته از مقولات کلی با پایه­های وسیع نظری، روش تحقیق کلی و یکپارچه­نگری را ایجاب می­کند. در این پژوهش نیز با توجه به وجود زمینه­های کنکاش نظری و مقوله­های نسبتاً کلی، دو روش مختلف اسنادی و میدانی در فرآیند تحقیق، انتخاب و اتخاذ گردیده است.

 

1- مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی: در این بخش به جمع­آوری اطلاعات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی و … در مورد شهر بناب از کتاب­ها، مقالات، پایان­نامه­ها و منابع موجود در شهرداری و دیگر ادارات مربوط استفاده گردید ابزار گردآوری اطلاعات برای بررسی معیارهای شهر خلّاق شامل 20 شاخص شهر خلّاق می­باشد. (جدول 1) كه از سرشماری عمومی نفوس مسكن، سالنامه­های آماری، شهرداری­ها، مراكز آموزش عالی، پارك­های علم و فناوری، مراكز رشد و سازمان­ها و نهادهای ذی­ربط جمع­آوری شده است.

 

2- مطالعات میدانی: که در واقع مکمل مطالعات کتابخانه­ای است. در این بخش با پخش پرسش­نامه­ها در سطح محلات شهری اقدام به جمع­آوری داده­های شاخص­های شهر خلاق(سرمایه انسانی، نوآوری، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی) شهر بناب گردید.

 

 

 

 

 

جدول1-1: شاخص­های شهر خلّاق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 تصویر درباره گردشگری

 

سرمایه انسانی خلاق تعداد فرهنگیان و هنرمندان، تعداد دانشجویان، تعداد شاغلان دارای تحصیلات عالی، مهاجرین وارد شده برای تحصیلات عالی، میزان تراکم جمعیت
نوآوری تعداد واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد محققان واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد اختراعات، تعداد پارک­ها و مراکز رشد علم و فناوری، تعداد خوشه­های صنعتی، فعالیت­های تحقیق و توسعه
سرمایه اجتماعی مشارکت اجتماعی، علاقه فراوان به جامعه، اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری، شرکت در شبکه روابط اجتماعی
کیفیت زندگی فرهنگ و گردشگری، اوقات فراغت، وضعیت زیست محیطی، وضعیت اقتصادی، وضعیت کالبدی

 

منبع(موسوی، 1393، 21).

 

1-8-2- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها:

 

داده­های که به روش­های مختلف تهیه می­شود، پس از تلفیق و ترکیب یافته­ها با توجه به نیاز تحقیق طبقه­بندی می­شود. سپس از طریق روش توصیف و استنباط داده­ها به کمک نرم­افزارهایی همچون Spss، Excel و … پردازش شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­اند. همچنین برای ترسیم نقشه­های رتبه­بندی و سطح­بندی محلات شهر بناب از نظر مولفه­های شهر خلّاق از نرم افزارهای AutoCad و 10.2 Arc GIS استفاده گردیده است. در نهایت پس از جمع­آوری اطلاعات با تشکیل بانک اطلاعاتی مورد نیاز در پایگاه Spss اقدام گردید در تجزیه و تحلیل داده­ها جهت ارزیابی میزان خلّاقیت و در نهایت میزان برخورداری، از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین برای ارتباط بین متغیرها، آزمون­های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره به كار برده خواهد شد.

 

1-8-3-  قلمرو تحقیق (زمانی، مكانی، موضوعی):

 

– زمان: محدوده زمانی تحقیق محلات شهر بناب در سال 1392 می­باشد.

 

– مکان: قلمرو مکانی تحقیق، شهر بناب می­باشد این شهر در جنوب غربی استان آذربایجان­شرقی قرار دارد.

 

– موضوعی: ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات سطح شهر بناب می­باشد.

 

Richard Florida.

 

1.. Creative Class.

 

. Creative Class.

 

. Charles Landry

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...