: بازده غیر عادی سهام شرکت؛ : عرض از مبدأ؛ : متغیر مجازی برای شرکت های دارای اقلام تعهدی جاری اختیاری کمتر؛ : متغیر مجازی برای شرکت های دارای اقلام تعهدی جاری اختیاری بیشتر؛ : خطای پیش بینی سود
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۷- خلاصه فصل
پژوهش حاضر در پی پاسخی به این سؤال است که آیا مدیریت سود بر خطای پیش بینی سود شرکت تأثیر دارد یا خیر؟ همچنین آیا خطای پیش بینی سود بر بازده غیر عادی سهام شرکت تاثیر دارد یا خیر؟ در این راستا دو فرضیه تدوین گردید که با بهره گرفتن از مدلها و روش های آماری تشریح شده در فصل سوم آزمون شدند. در این فصل ابتدا به آمار توصیفی متغیرهای پژوهش پرداخته شد و سپس مانایی آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور تعیین روش تخمین داده ها، از آزمون F لیمر و هاسمن استفاده گردید. به کمک تخمین مدل های پژوهش، فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفتند که در پی آن فرضیه اول مبنی بر وجود رابطه معنادار بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود مورد تأیید قرار گرفت، نتایج حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود شرکت است. در نهایت یافته های حاصل از فرضیه دوم نشان می دهد که خطای پیش بینی سود فقط در شرکت های با اقلام تعهدی جاری اختیاری بیشتر تاثیر مثبت و معناداری بر بازده غیر عادی سهام شرکت دارد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
در فصل چهارم، اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و آزمونهای انجام شده درباره چگونگی روابط خطای پیش بینی سود و دفعات تجدید نظر در پیش بینی سود با هزینه سهام عادی در چارچوب فرضیههای این پژوهش بیان گردید. حال در فصل پایانی این تحقیق، ابتدا موضوع و روش تحقیق به اختصار بیان میشود و به دنبال آن، خلاصه نتایج پژوهش ارائه میگردد. سپس به تفسیر نتایج حاصله و ذکر محدودیتهای احتمالی در کاربرد نتایج پرداخته خواهد شد. در بخش آخر، پیشنهادهای متکی بر نتایج تحقیق و نیز توصیههائی برای تحقیقات آتی ارائه میگردد.
۵-۲- خلاصه موضوع و روش تحقیق
بازار سرمایه عرصه تعامل سرمایهگذاران و متقاضیان سرمایه است. در یک طرف، سرمایهگذاران در قبال واگذاری سرمایه خود بازده مورد انتظار را مطالبه میکنند و در طرف مقابل، متقاضیان سرمایه باید در قبال دراختیار گرفتن سرمایه و استفاده از آن، هزینهای را به صاحبان سرمایه بپردازند که اصطلاحاً به آن هزینه سرمایه گفته میشود. تعادل بازده مورد انتظار و هزینه سرمایه شرط اصلی انتقال سرمایه از سرمایهگذاران به متقاضیان سرمایه است. بنابراین میتوان گفت که بازده مورد انتظار و هزینه سرمایه دو روی یک سکه است (بولو، ۱۳۸۶).
ایجاد تعادل میان ریسک و بازده یکی از مهمترین کارکردهای بازار سرمایه است. ریسک و بازده از جمله مفاهیم اساسی در ادبیات مالی به شمار میرود که در نهایت در قالب هزینه سرمایه تجلی مییابد. منظور از هزینه سرمایه، نرخ بازده مورد انتظار است که بازار در ازای تخصیص سرمایه به سرمایهگذاری معین مطالبه میکند. هر چه شرکت ریسک بیشتری را به سرمایهگذاران خود تحمیل کند، به منظور رسیدن به آستانه خلق ارزش لازم است نرخ بازده بیشتری توسط شرکت کسب شود که در نتیجه هزینه سرمایه آن افزایش خواهد یافت. سرمایهگذاران از طریق سرمایهگذاری وجوه خود بطور ضمنی ریسکهایی را میپذیرند. آنها برای ارزیابی اوراق بهادار و تعیین ریسک و بازده این اوراق نیازمند اطلاعات هستند. اطلاعات حسابداری و در رأس آنها سود از جمله مهمترین اطلاعاتی است که در ارزیابیهای سرمایهگذاران اهمیت بسزائی دارد.
محتوای اطلاعاتی سود مربوط ترین مسأله حرفه حسابداری است زیرا نتایج آن مستقیما مطلوبیت فعالیت حسابداری را منعکس می نماید. تئوریهای اقتصادی نقش اصلی سود شرکت را کمک به تخصیص منابع در بازار سرمایه می دانند. اکثر مدلهای ارزیابی سهام، سود مورد انتظار را به عنوان یک متغیر توضیحی در نظر می گیرند. مربوط بودن اصلی آن به خاطر رابطه محسوس با توانایی پرداخت سودآتی می باشد (بیور،۱۹۷۰).
از آنجا که هزینه سرمایه مبتنی بر نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران است، با میزان ریسک پذیرفته شده توسط آنها مرتبط است. از سویی دیگر عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران و سرمایه گذاران، مهمترین مسئله ای است که سرمایه گذاران در مورد شرکتها با آن مواجه اند. پیش بینی سود و درجه صحت آن یکی از راه های کاهش ناقرینگی اطلاعاتی میان مدیران، سهامداران عمده و سرمایه گذاران بالقوه است. یکی از منابع اطلاعات سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و بازار بورس اوراق بهادار، ارائه پیش بینی های سود توسط شرکت ها است. سود پیش بینی شده می تواند مبنای مناسبی در تصمیم گیری های سرمایه گذاری به شمار آید.
جگ و مک کنومی (۲۰۰۳) با شواهد تجربی نشان دادند که سرمایه گذاران به اطلاعاتی نظیر پیش بینی سود هر سهم اتکا کرده اند و در قیمت گذاری سهام از آن استفاده می کنند. این پیش بینی بیان کننده انتظارات مدیریت در مورد رویدادهای آتی است که ممکن است به وقوع بپیوندد. پیش بینی سود باید اطلاعاتی را فراهم کند که منطقی و به موقع باشد تا بتواند نیازهای استفاده کنندگان را به نحو مناسبی برطرف نماید. لذا دقت این پیش بینی برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است؛ زیرا تصمیم گیری سرمایه گذاران بر مبنای این اطلاعات است. بنابراین خطای پیش بینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است (آشتاب، ۱۳۸۷).
ازآنجاییکه سنجش میزان کارآیی و موفقیت واحدهای انتفاعی تا حد زیادی بر مبنای رقم سود تعیین می شود، لذا مدیران سعی میکنند رشد سود را حفظ کنند. خبر عدم موفقیت شرکتی در رسیدن به سود مورد انتظار به سرعت باعث کاهش قیمت سهام می شود. شرکت هایی که به انتظارات سود خود دست می یابند از طرف سرمایهگذاران مورد استقبال قرار میگیرند. توجه بیش از حد به رقم سود خالص باعث شده استفاده کنندگان از این نکته غافل باشند که رقم نهایی سود، حاصل یک فرایند طولانی حسابداری است که در هر مرحله از آن امکان اعمال نظر توسط مدیران وجود دارد. از طرف دیگر استانداردهای حسابداری نیز در برخی موارد راه گریزی را در زمان بندی و اندازه گیری درآمدها و هزینه ها فراهم کرده است. توجه بیش از حد سرمایه گذاران به سود خالص به مدیریت این انگیزه را داده است تا به منظور حفظ رشد پایدار سود، در بکارگیری استانداردهای حسابداری به صورت سلطه جویانه ای عمل کند.
چان و همکاران[۱۷۹] (۲۰۰۱)؛گول و تاکور[۱۸۰] (۲۰۰۳) به این نتیجه رسیدند که اکثریت سرمایه گذاران، در سررسیدهای آتی نیاز به نقدینگی دارند و مجبور هستند سهام خود را به فروش برسانند. آنها دریافتند زمانی که تغییرپذیری جریانات نقدی و به تبع آن ناپایداری سودهای گزارش شده بالاست؛ زیان مورد انتظار برای سهامدارانی که برای دسترسی به نقدینگی سهام خود را میفروشند، بیشتر خواهد بود. در نتیجه محتوای اطلاعاتی اخبار سود شرکتها بر واکنش سرمایهگذاران و به دنبال آن به حجم مبادلات سهام در بازار مؤثر خواهد بود. تحقیق حاضر، بطور مشخص به بررسی رفتار سرمایهگذاران ریسک پذیر در مواجه با سودهای غیرمنتظره و بازده غیرعادی و در نتیجه تغییر در حجم مبادلات سهام در بازار سرمایه متمرکز شده است.
حسابداری تعهدی و تهیه صورتهای مالی مبتنی بر اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری سبب تسهیل و افزایش دقت تحلیل عملکرد مالی شده و شرکتها در راستای ارائه اطلاعات در بازارهای کارا دارای انگیزه شده و با یکدیگر در رقابت هستند. با توجه به چنین نگرشی واضح است که تصور کنیم مدیریت سودی که بیش از حد مورد انتظار باشد، سبب ناتوانی سرمایه گذاران در ارزیابی منطقی عملکرد شرکتها بر اساس یک چارچوب مشخص میشود. اگر صورتهای مالی ارائه شده درست باشند، سود مبتنی بر سیستم حسابداری تعهدی میبایست بتواند اطلاعات با ارزشی را در خصوص وضعیت کنونی و چشم انداز آتی شرکت به بازار منعکس کند. از طرفی مدیران شرکتها دارای انگیزههای بالقوهای هستند تا بتوانند حقایق شرکت را به واسطه اصول حسابداری که در طول زمان ثابت بوده و همچنین از دقت بالایی نیز برخوردار نیستند، کتمان نمایند. در این حالت سود ممکن است منعکس کننده منافع شخصی مدیران بوده و سبب خطای پیش بینی تحلیلگران شده و موجب بروز ارزشگذاری نادرست سود از سوی بازار شود.
۵-۳- خلاصه یافتههای تحقیق
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه اول، در سطح معنی داری ۰۵/۰α= و براساس نتایج آزمون t، p- مقدار ضریب متغیر مستقل (قدر مطلق اقلام تعهدی جاری اختیاری) برابر با ۰۱۵۹/۰ می باشد که کمتر از ۰۵/۰ می باشد. بنابراین، فرضیه صفر (H0) رد می شود. از این رو، میان خطای پیش بینی سود شرکتها و مدیریت سود آنها ارتباط معناداری برقرار است. همچنین با توجه به ضریب خط رگرسیون می توان به این تحلیل رسید که با توجه به ضریب یا شیب خط ، با افزایش در مدیریت سود توسط مدیریت از طریق اقلام تعهدی اختیاری ، احتمال خطای پیش بینی سود افزایش می یابد.
همچنین در آزمون فرضیه دوم، در سطح معنی داری ۰۵/۰ α= و براساس نتایج آزمون t، p- مقدار ضریب متغیر مستقل (خطای پیش بینی سود) برابر با ۰۰۰۵/۰می باشد که کمتر از ۰۵/۰ می باشد. بنابراین، فرضیه صفر (H0) رد می شود. از این رو، میان بازده غیرعادی شرکتها و خطای پیش بینی سود آنها ارتباط معناداری برقرار است. همچنین با توجه به ضریب خط در خصوص متغیر مستقل می توان چنین تحلیل نمود که هرچقدر خطای پیش بینی سود بیشتر گردد، بازده غیر عادی شرکت نیز افزایش خواهد یافت (رابطه مستقیم).
جدول ۵-۱- خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیات
فرضیات
متغیر ها
نوع رابطه
میان خطای پیش بینی سود شرکتها و مدیریت سود آنها ارتباط معناداری برقرار است.
متغیر وابسته: خطای پیش بینی
رابطه مستقیم
متغیر مستقل: مدیریت سود
میان بازده غیرعادی شرکتها و خطای پیش بینی سود آنها ارتباط معناداری برقرار است.
متغیر وابسته: بازده غیر عادی سهام
رابطه مستقیم
متغیر مستقل: خطای پیش بینی
۵-۴- نتیجهگیری و پیشنهادات
نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول نشان میدهد که در سطح اطمینان ۹۹% رابطه مستقیم معنیداری بین خطای پیش بینی سود و مدیریت سود وجود دارد. تأیید این فرضیه به معنای آن است که با دستکاری سود از طریق اقلام تعهدی، اختلاف معنی داری بین سود هر سهم واقعی با سود هر سهم پیش بینی شده به وجود می آید. این امر به دلیل اصول حسابداری قابلیت توجیه دارد. به گونه ایی که می توان از منظر تئوری های موجود و علی الخصوص تئوری نمایندگی، چنین بیان نمود که مدیریت در جهت منافع خود، و هموار سازی سود یا کیفیت بخشیدن برای امور گزارشگری خود اقدام به دستکاری سود می نماید. این در حالی می باشد که سود هر سهم برای سال آتی توسط گزارشات سود و زیانی سال قبل تنظیم و پیش بینی شده است. بنابراین با دست بردن به این گزارشات ، سود پیش بینی شده نیز از سود واقعی مدیریت شده متفاوت خواهد بود. و شدت این رابطه بطور عکس قابل ملاحظه خواهد بود به عبارت ساده مدیریت بر خلاف جهت سهامدارن و همسو با منافع خود از سود هر سهم پیش بینی شده (شاخص منافع سهامداران و مالکین) فاصله گرفته و به حساب آرایی و بهبود ظاهری گزارشات مالی اقدام می نماید.
[جمعه 1400-09-05] [ 05:54:00 ب.ظ ]
|