زیرساخت: IT در حد بسیار اندک، فقط برنامه پشتیبانی منابع.
پذیرش: فقط قبول کنندگان اولیه
یکپارچگی: عدم یکپارچگی، یا یکپارچگی بسیار کم یا احتمالاً تاکید فقط بر فعالیتها.
(منبع: تاج الدین و معالی تفتی، ۱۳۸۷: ۶۷).
۲-۱-۷-۴) هفت نکته برای مدیریت استعداد اثربخش
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱) توسعه و یکپارچه سازی استراتژیهای مدیریت استعداد
۲) برقراری توازن بین منابع لازم جهت جذب و حفظ استعدادها با سایر مسئولیتهای مدیریت.
۳) شناخت محیط و برنامه های تجاری شرکت در شرایط رقابتی( شناخت برنامه های رشد، ادغام کردن، تحریم ها، محصولات جدید یا تکنولوژیها و پروژه هایی که نیازهای فوری و بلند مدت به نیروهای با استعداد را تحت تاثیر قرار می دهد.)
۴) شناسایی عواملی که موجب سختی جذب و حفظ کارکنان می شود.
۵) متوازن نگه داشتن عوامل حفظ مختلف(بویژه ترکیب مشوقهای مالی و غیر مالی)
۶) بررسی جابجاییها (دانستن هزینه این مساله و اینکه در کدام قسمت بیشتر اتفاق می افتد و ابلاغ به مدیریت جهت حمایت از برنامه های حفظ کارکنان).
۷) تجاری کردن شرکت و برند آن بطوریکه برنامه های استخدامی بتواند بشدت نیروهای بااستعداد خارجی را جذب نماید (لاک وود[۵۰]، ۲۰۰۶: ۴).
بخش دوم: سرمایه اجتماعی
۲-۲-۱) مقدمه
سرمایه اجتماعی اگرچه مفهومی نوین و نوپا در عرصه مطالعات اجتماعی است، اما این مفهوم ریشه در روابط اجتماعی نوع بشر دارد. امروزه این امر مسلم است که رسیدن به توسعه، جامعه مدنی، معیارهای جهان شمول و بستر مناسب برای زیست اجتماعی با وجود سرمایه اجتماعی شکل می گیرد. کشورهای جهان سوم، جامعه هایی در حال گذار، با چالش هایی جدید هستند که این چالش ها تغییرات و دگرگونی هایی را در جامعه ایجاد می کنند و تأثیرات مستقیمی بر سرمایه اجتماعی دارند (امینی و همکاران، ۱۳۸۹: ۲۰۴).
سرمایه اجتماعی، بخشی از محیط اجتماعی است که ترکیبی از عناصر مختلف مانند شبکه های اجتماعی، هنجارها و ارزشهای اجتماعی، اعتماد و منابع مشترک می باشد. می توان گفت سرمایه اجتماعی یک ویژگی متراکمی است که می تواند به توصیف صفات سیستم اجتماعی کمک کند (میگنون و همکاران[۵۱]، ۲۰۱۱: ۲).
بوردیو[۵۲] (۱۹۸۵) سرمایه اجتماعی را به عنوان تجمعی از منابع بالقوه و بالفعل تعریف می کند که مربوط به شبکه بادوامی از روابط کم و بیش نهادی شده ای از آشنایی و شناخت متقابل می باشد. این شبکه ها محصول راهبردهای سرمایه گذاری فردی و جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه به قصد بازتولید روابط اجتماعی است. کلمن[۵۳] (۱۹۹۸) معتقد است که سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می دهد تا با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد (معمارزاده و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۰).
۲-۲-۲) سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از دارایی ها یا منابع که در روابط بین افراد، جوامع، شبکه ها، یا انجمن ها وجود دارد (جدی[۵۴]، ۲۰۱۴: ۵۳۸).
سرمایه اجتماعی اشاره دارد به مجموعه ای از منابع بالقوه و واقعی که در شبکه ای از روابط موجود بین افراد یا واحد اجتماعی موجود است. محققان اینگونه استدلال کرده اند که سرمایه اجتماعی به جذب و تخصیص افراد کمک کرده و منابع را جهت توسعه شایستگی افراد بکار می گیرد (گیو و همکاران[۵۵]، ۲۰۱۴: ۱۵).
سرمایه اجتماعی واژه ای است که برای ویژگیهای خاص روابط اجتماعی در یک گروه یا جامعه بکار گرفته می شود و شامل میزان اعتماد بین افراد، داشتن درک مشترک از اینکه آنها چگونه باید با یکدیگر رفتار کرده و به هم توجه کنند، میزان مشارکت آنها در انجمن های مدنی مثل باشگاهها و انجمن مدرسه و … می باشد. سرمایه اجتماعی به تنهایی برای نشان دادن مشکلاتی که بسیاری از جوامع با آن روبرو هستند کافی نمی باشد، با این وجود منبع مهمی برای حمایت از جوامعی می باشد که با مباحث نگران کننده روبرو هستند. از طرفی می تواند در رشد اقتصادی و اجتماعی نیز سهیم باشد (ویک هلث[۵۶]، ۲۰۰۵: ۱).
بانک جهانی در سال ۱۹۹۸ سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است: سرمایه اجتماعی در جامعه ای مفروض در برگیرنده نهادها، رابطه ها و ارزش هایی است که بر کنش ها و واکنش های مردم حاکم اند و در توسعه اقتصادی و اجتماعی سهمی دارند. اما سرمایه اجتماعی جمع ساده نهادهایی نیست که جامعه را دربر می گیرند، بلکه مانند ملاطی شمرده می شود که نهادهای یاد شده را به هم پیوند می زند. سرمایه اجتماعی در عین حال دربرگیرنده ارزش ها و هنجارهای مشترک لازم برای رفتار اجتماعی است که در روابط شخصی افراد، در اعتماد آنان به یکدیگر و در حس مشترک مسئولیت های مدنی منعکس شده است. امری که جامعه را چیزی بیشتر و فراتر از جمع افراد می سازد (آقا نصیری، ۱۳۸۹: ۱۱۶).
۲-۲-۳) تاریخچه سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم برجسته در علوم اجتماعی می باشد که منشأ آن به نیمه دوم قرن بیستم بر می گردد. اصطلاح سرمایه اجتماعی قبل از
سال ۱۹۱۶ و برای نخستین بار در مقاله ای توسط هانی فان[۵۷] از دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد. اصطلاح سرمایه اجتماعی به طور جدی در اثر کلاسیک جین جاکوب[۵۸] مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در سال ۱۹۶۰ به کار برده شده است، که بر اهمیت شبکه های مردم در شهرها تاکید می کند و در آن توضیح داده بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های حومه قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند که در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. اما مفهوم سرمایه اجتماعی تنها در دهه ۱۹۸۰ بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت و توانست با گسترش نظری و تجربی جایگاه تعریف شده ای در میان نظریه های جامعه شناسی به خود اختصاص دهد (معمارزاده و همکاران، ۱۳۸۸: ۹).
۲-۲-۴) ابعاد سرمایه اجتماعی
از آنجاییکه سرمایه اجتماعی مفهومی پیچیده و چند بعدی بوده و هریک از محققین با توجه به سطح تحلیل خود به بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی پرداخته اند، در ادبیات اجتماعی می توان به انواع مختلفی از ابعاد سرمایه اجتماعی که هریک از محققین ارائه نموده اند، اشاره نمود.
۲-۲-۴-۱) دیدگاه لینا و بورن
الف) وابستگی: اولین جزء سرمایه اجتماعی سازمانی، وابستگی است که به منزله توانایی افراد در سازمان، برای اینکه اهداف فردی را تابع هدفها و کنش های جمعی نمایند، تعریف می شود. تمایل افراد برای شرکت در کنش های جمعی بستگی به اعتقاد آنها دارد. یعنی اعتقاد به اینکه، کوشش های فردی که به طور مستقیم به کل سود می رساند، باعث بهره مندی افراد به طور غیر مستقیم می گردد.
ب) اعتماد: دومین بعد سرمایه اجتماعی سازمانی، اعتماد است. که از نظر محققین سازمانی هم به عنوان مقدمه ای برای کنش جمعی موفقیت آمیز است و هم می تواند به منزله نتیجه کنش های جمعی موفق قلمداد شود. این بعد برای اینکه افراد بتوانند در کنار یکدیگر، برروی پروژه های مشترک کار کنند، لازم است. که خود به دو صورت زیر در محیط های سازمانی متجلی می گردد:
۱) اعتماد شکننده و سست در مقابل اعتماد بهبود پذیر: منظور از اعتماد شکننده، اعتمادی است که بر مبنای ادراکات فرد از احتمال پاداش های فوری شکل می گیرد. این نوع از اعتماد را اعتماد ابزاری می نامند. مبادلاتی که توسط ابزارهای قراردادی رسمی، تحت کنترل قرار گرفته و هنجارها و ارزش های افراد جامعه را در کنار یکدیگر قرار می دهد.
۲) اعتماد دوجانبه در مقابل اعتماد تعمیم یافته: اعتماد دوجانبه میان بخش هایی شکل می گیرد که شناخت مستقیم از یکدیگر دارند. در حالیکه اعتماد تعمیم یافته کمتر بر شناخت مستقیم متکی بوده و بیشتر بر پایه اعتبار و پیوستگی افراد شکل می گیرد(اکبری، ۱۳۸۸: ۳۵).
۲-۲-۴-۲) دیدگاه ناهاپیت و گوشال
ناهاپیت و گوشال سه بعد زیر را برای سرمایه اجتماعی در نظر گرفته اند:
الف) بعد ساختاری: که در بردارنده الگوهای ارتباطی میان اعضای یک گروه یا واحد اجتماعی است که خود شامل سه بعد پیوند شبکه، ترتیبات شبکه، و ثبات شبکه می باشد. پیوند شبکه در بر دارنده شیوه های خاصی است که اعضای واحد اجتماعی با یکدیگر مرتبط شده اند و با یکدیگر همکاری می کنند. ترتیبات شبکه تعیین کننده الگوهای پیوند میان اعضای واحدهای اجتماعی است و ثبات شبکه نیز در بر دارنده میزان نزدیکی و شباهت افراد در یک واحد اجتماعی است.
ب) بعد شناختی: شامل ادراک، باورها و تصورات فرهنگی و اجتماعی مشترک است که بوسیله مفاهیم و خاطرات مشترک و یا زبان مشترک مورد پذیرش افراد قرار گرفته است و میان آنها باقی می ماند. این بعد شامل دو بعد هدفهای مشترک، و فرهنگ مشترک است. هدفهای مشترک، میزان درک و دیدگاه مشترک اعضای واحد اجتماعی نسبت به اهداف و نتایج فعالیتهای گروه است. و فرهنگ مشترک نیز در بر دارنده میزان هنجارهای رفتاری مشترک در میان اعضا می باشد. به عنوان مثال تا چه میزان تمایل در میان اعضاء وجود دارد تا در فعالیتهای گروهی سازمان شرکت کنند، نشان دهنده میزان فرهنگ مشترک میان اعضاء می باشد.
ج) بعد ارتباطی: که در بردارنده میزان اعتماد متقابل اعضاء یک واحد اجتماعی است. اعتماد عامل بسیار مهم و حیاتی در فراهم آوردن ارتباطات متقابل اثربخش میان اعضاء می باشد. مواردی مانند میزان اعتماد اعضاء به یکدیگر، تمایل به همکاری با افراد دارای نظرات مخالف در یک واحد و میزانی که اعضاء روی گفته های همکاران خود حساب می کنند، نشان دهنده میزان اعتماد متقابل در میان اعضاء یک واحد اجتماعی است (برگرن[۵۹]، ۲۰۰۹: ۱۲۷).
جدول۲-۴) شاخص های سرمایه اجتماعی
بعد ساختاری
بعد شناختی
بعد ارتباطی
نقش ها و قواعد
[جمعه 1400-09-05] [ 06:05:00 ب.ظ ]
|