ویژگی انسان متفکر
- آمادگی برای استدلال
کودکان نیاز دارند تا با بهره گرفتن از تجربههای زندگی خود به کشف یا خلق نظم و معنا اقدام کنند. آن ها میخواهند قدرت خوب استدلال کردن یا دستکم صحیح استدلال کردن دربارهی امور مهم زندگی خود را داشته باشند. آن ها میخواهند افکار صحیح داشته باشند و تجربهدرستی، افکار آن ها را تأیید کند. خودمحوری طبیعی کودک یک احساس فزایندهی خودپرستی در او ایجاد میکند و او را به شکلی عمیق به سمت نگرش متفاوتی دربارهی استدلال تشویق میکند.
برای تشویق کودک به استدلال کردن باید به او نشان داد، استدلال صحیح امری مهم است که درنهایت به موفقیت منجر شده و استدلالهای غلط به راه حل های نادرست و شکست منتهی میشود. چنانچه کودک از بزرگسالی که الگوی اوست کنجکاوی هوشمندانه و ثبات قدم را دیده باشد، رغبت بیشتری به منصفانه استدلال کردن پیدا خواهد کرد.
- اشتیاق به چالش کشاندن
نشانهی یک متفکر منتقد آمادگی برای به چالش کشاندن ایدههای دیگران است. منظور این است که اگر ما بخواهیم کودکانمان متفکران منتقدی باشند، باید تلاش کنیم تا مشوق درگیر شدن آن ها با ایدهها و روشهای فکری خودمان باشیم. اصل تبعی مسئله این است که کودک هم باید به اینکه باعقل و استدلال، ایدههای بزرگسالان را به چالش بکشد و موردبررسی موشکافانه قرار دهد علاقه داشته باشد. لیکن رسیدن به این هدف امری دشوار است. از دیدگاه همهی ما ایدهها جزئی از وجودمان هستند. اینطور به نظر میرسد که چنانچه ایدههای خود را موردشک و تردید قرار دهیم، درواقع نسبت به خودمان تردید داریم. آن گروه از کودکان که هویتشان هنوز در یک حالت آسیبپذیر و در حال تحول است بهسختی به این امر تمایل دارند.
- تمایل به یافتن حقیقت
همهی ما مایلیم که حق با ما باشد. اکثر انسانها تمایل دارند که همیشه حقّ با آن ها باشد یکی از مشکلترین درسهایی که کودکان باید یاد بگیرند این است که همهی آنچه آنان فکر میکنند درست است، ممکن است درست نباشد. همهی ذهنهای متفکر مجموعهای از خطاهای ناظر به اعتقادها و واقعیتهای خارجی را در خوددارند. آنچه به کودکان کمک میکند تا برای یافتن حقیقت فعالیت کنند، داشتن نگرشی است که بر اساس آن چنین بگویند: ((من مطمئن نیستم، اجازه بده حقیقت را کشف کنیم)). هرچند تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما برانگیختن و متمایل ساختن کودک به یافتن حقیقت کاری است که ارزش دارد فرد برای آنوقت و تلاش زیادی را صرف کند. (فیشر، 1385: 119 تا 121)
2-2-12-عوامل بسترساز تفکر انتقادی
- دانش: اگر ندانیم که دربارهی چه فکر میکنیم، قادر به فکر کردن نخواهیم بود. اندیشهها به دانش وابسته است. همچنین اگر ادراک یا دانشی ازآنچه دربارهی آن میاندیشیم نداشته باشیم، قادر به تفکر انتقادی نخواهیم بود. حتی اگر تفکر انتقادی نیازمند مجموعهای از مهارتهای آموخته شده نیز نباشد، بازهم شایستگی و صلاحیت آنچه در حال اندیشیدن به آن هستیم ضرورت دارد. لذا مهارت در یک دانش و تسلط بر آن از عناصر اصلی موفقیت تفکر انتقادی در آن زمینه است.
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:17:00 ب.ظ ]
|