کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



زمانی که افراد پا به عرصه ی زندگی زناشویی می گذارد با انتظارات و توقعات خاصی ،که از پیش در ذهن خود داشته وارد این رابطه می شوند اما زمانی که متوجه می شوند واقعیت چیزی دیگر است به تدریج دچار نوعی احساس سرخوردگی و دلخوری و در نهایت فرسودگی زناشویی می شوند(اسدی و همکاران ،1392).  فرسودگی مجموعه علایم خستگی عاطفی ،زوال شخصیتی و کاهش بهره وری می باشد . خستگی عاطفی به تهی شدن یا خالی شدن منابع عاطفی که به وسیله تقاضاهای بین فردی ایجاد می شود ،بر می گردد.زوال شخصیت به رشد منفی و گرایشات بی رحمانه و عیب جویانه و بدگمانانه به گیرنده خدمات فردی داشتن تاکید دارد که بعضی آشفتگی ها و پریشانی ها را شامل می شود که کاملا با جنبه روانپزشکی این نشانه ها متفاوت است (نیازپور،1388). اندرسون و پاینز(1998)، فرسودگی زناشویی را به عنوان یک خستگی جسمانی ، عاطفی و روانی که در شرایط درگیری طولانی مدت همراه با مطالبات عاطفی ایجاد می شود ،می دانند .دراین تعریف خستگی جسمانی با کاهش انرژی، خستگی مزمن ، ضعیف و تنوع وسیعی از شکایت های جسمی و روان تنی مشخص می شود . درحالیکه خستگی عاطفی شامل احساسات درماندگی ، ناامیدی و فریب می شود،خستگی روانی به رشد نگرش منفی نسبت به خود و کار و زندگی بر می گردد (داورنیا،1392). به اعتقاد کایزر(1996) ،سرخوردگی و فرسودگی زناشویی ،کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی،بی علاقگی و بی تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است .دریک ازدواج سرخورده یک یا هر دو زوج ضمن تجربه احساس گسستگی از همسر و کاهش علایق و ارتباط متقابل ، نگرانی های قابل توجهی در خصوص تخریب فزایند رابطه و پیشروی به سمت جدایی و طلاق دارند .کایزر معتقد است با وجود اینکه تمامی ازدواج ها به نوعی سرخوردگی را تجربه می کنند ،اما بسیاری از این ازدواج ها با کیفیت پایین ادامه یافته و زندگی متاهلی بی ثباتی را تشکیل می دهند که متمایز به فروپاشی است و اگر چه ممکن است لزوما به طلاق منجر نشود ولی مسلما با فراوانی افکار و تصورات درباره جدایی همراه خواهد بود .کینزل و ناسون (2000)فرسودگی را یک تجربه روان شناختی شخصی و درونی می دانند که احساسات ،انگیزش،انتظارات و نگرش های فرد را تحت تاثیر قرار می دهد (فیض آبادی 1392).

Efficiency بهره وری

حال سوال و مسئله ای که پیش می آید این است که چه چیز باعث می شود عشق اولیه که می تواند تضمین کننده ی استحکام بنیه ازدواج باشد به تدریج رنگ می بازد؟ چه چیز پیش می آید که زوجین بعداز گذشت زمان تنها جسما درکنار هم زندگی می کنند و به یکدیگر حس اولیه را ندارند و اغلب جبر اجتماعی است که آنها را کنار هم در یک خانه نگه  داشته ؟این ها مواردی هستند که در تحلیل فرسودگی زناشویی باید بررسی شوند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

در این بین عوامل متعددی روابط زناشویی بین زوجین را در گذرزمان تهدید می کنند و سبب فرسایش عشق و صمیمیت در بین همسران و در نتیجه فرسودگی زناشویی در آنها می شود(پیرفلک و همکاران ،1393).

 

 

از میان عواملی که در ایجاد فرسودگی زناشویی نقش دارند می توان به سه عامل الگوهای ارتباطی زناشویی ،سرمایه روانشناختی زوجین

دانلود مقالات

 و تنظیم شناختی هیجان زوجین توجه کرد.

 

 

 ارتباط سراسر زندگی انسان را در برگرفته است .انسان به کمک ارتباط زنده می ماند،رشد می کند و تکامل می یابد و سعادت و خوشبختی و تا حدزیادی به چگونگی رابطه ی او بادیگران بستگی دارد .در این بین ارتباط زناشویی به عنوان طولانی ترین و عمیق ترین نوع ارتباط همواره مورد توجه بوده است (زمانی،1392). مشکلات ارتباطی شایع ترین و مخرب ترین مشکلات در ازدواج های شکست خورده هستند چرا که الگوهای ارتباطی ناکارآمد موجب می شود مسایل مهم زندگی مشترک ،حل نشده باقی بمانند و منبع تعارض تکراری در بین زوج ها شوند درک مشترک الگوهای ارتباطی بین زوج ها درواقع ،روشن سازی تعاملات زناشویی مثبت است که زوج ها را در دریافت و رشد مهارت های ارتباطی یاری می کند (زارعی ،احمدی سرخونی،1391). یکی از راههای نگریستن به ساختار خانواده توجه به الگوی ارتباطی زوجین ،یعنی کانال های ارتباطی است که از طریق آنها زن و شوهر به ارتباط و تعامل با هم می پردازند به آن دسته از کانال های ارتباطی که به وفور در یک خانواده اتفاق می افتد ،الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوهای ارتباطی گفته می شود و مجموعه این الگوها شبکه ارتباطی خانواده را شکل می دهد (فاتحی زاده و احمدی،1384) الگوهای ارتباطی شخصیت ،یادگیری، اعتماد به نفس ، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده به خصوص زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد (جاویدی و همکاران،1392). بنابراین الگو های ارتباطی زوجین متغیری قوی و تاثیرگذار در ایجاد فرسودگی زناشویی می تواند باشد.

 

 

 

 

 

علاوه بر این سرمایه روانشناختی یکی از شاخص های روانشناسی مثبت گرا می باشد که بصورت باور فرد به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت ،داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف ،ایجاد اسناد های مثبت درباره ی خود و تحمل کردن مشکلات تعریف می شود(بهادری خسروشاهی و همکاران ،1391) از نظر لوتانز سرمایه ی روانشناختی سازه ای ترکیبی و به هم پیوسته است که چهار مولفه ی ادراکی – شناختی یعنی امید ،خوش بینی،خودکارآمدی و تاب آوری را دربردارد.این مولفه ها دریک فرایند تعاملی و ارزشیابانه به زندگی فرد معنا بخشیده ،تلاش فرد برای تغییر موقعیت های فشارزا را تداوم داده ، اورا برای ورود به صحنه ی عمل آماده نموده و مقاومت و سرسختی وی را در تحقق اهداف تضمین می کند (پناهی و فاتحی زاده ،1393).  امیدواری یکی از ویژگی های انسان است که به او کمک می نماید تا نامیدی ها را پشت سرگذاشته ، اهداف خود خود را تعقیب کرده احساس غیر قابل تحمل بودن آینده را کاهش دهد بندورا خودکار آمدی را دریافت و داوری فرد درباره ی مهارت ها و توانمندی های خود برای انجام کارهایی که در موقعیت های ویژه به آنها نیاز است ،تعریف میکند . خوش بینی به جهت گزینی اشاره دارد که در آن معمولا پیامد های مثبت مورد انتظار هستند و این پیامد ها به عنوان عوامل ثابت ،کلی و درونی در نظر گرفته می شوند . تاب آوری سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است ،تاب آوری صرف مقاومت منفعل در برابر آسیب ها یا شرایط تهدید کننده نیست ،بلکه فرد تاب آور مشارکت کننده فعال و سازنده محیط پیرامونی خود است (دیانت نسب و همکاران ،1393). سرمایه روانشناختی درواقع به مفهوم (چه کسی هستی یا خود واقعی )و ( چه کسی می خواهید بشوید یا خود ممکن) بریک مبنای توسعه ای و رشدیابنده باز می گردد (فروهر،1390). بنابراین تفاوت ها در سرمایه ی روانشناختی زوجین به عنوان یک ویژگی روانی می تواند تاثیر بسزایی در شکل گیری فرسودگی زناشویی داشته باشد.

 

 

در مورد همبسته ی دیگر فرسودگی زناشویی یعنی تنظیم شناختی هیجان می توان گفت ، وقتی درباره هیجان صحبت می شود ،نباید گفت انسان موجودی است که فقط هیجان ها را تجربه می کند،بلکه آنها را بازبینی ،تنظیم و در برخی موارد با آنها مبارزه می کند و این آن چیزی است که مبانی نظری تنظیم هیجانی را تشکیل می دهد (واحدی و همکاران ،1392). تنظیم هیجان در مدیریت هیجان ها نقش اساسی ایفا می کند(مرادی،1391). در حقیقت تنظیم هیجان فرآیندی واحد و همگون نیست ،بلکه از طریق سازو کارهای مختلفی تحقق می یابد (شهبازی،1392). ایزارد و همکاران با تاکید بر تعامل هیجان و شناخت ،معتقدند که دانش هیجانی نقشی تسهیل کننده در رشد تنظیم هیجانی دارد شناخت ها یا فرآیند های شناختی به افراد کمک می کنند تا هیجان ها و احساسات خود را تنظیم کرده و مغلوب شدت هیجان ها نشوند(واحدی و همکاران،1390). مفهوم کلی تنظیم شناختی هیجان دلالت بر شیوه شناختی دستکاری ورود اطلاعات فراخوانده هیجان دارد . به عبارت دیگر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجربه منفی یا واقعه  آسیب زا برای آنها اطلاق می گردد . از مهمترین عوامل ایجاد کننده و پیشرفت دهنده ی فرسودگی زناشویی استرس وارد شده و اعمال شده به رابطه و زندگی زوجین است . از آنجا که انسان همواره در معرض تجربه استرس می باشد و قادر به از بین بردن عوامل استرس زا نمی باشد ، دانشمندان راهکارهایی چون تنظیم شناختی هیجان ،شیوه های مقابله با استرس، حتی سازگاری با عامل استرس را پیشنهاد کرده اند. در این راستا از تنظیم شناختی هیجان که کاربرد آن باعث می شود شخص از تنیدگی های روزمره خود بکاهد استفاده شده است (میمندپور،1390).

 

 

در این پژوهش مهم ترین سوالی که پیش می آید و محقق درصدد بررسی آن می باشد این است که : آیا الگوهای ارتباطی، سرمایه روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان زوجین می توانند در پیش بینی فرسودگی زناشویی نقش داشته باشند ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-02] [ 03:29:00 ق.ظ ]




آموزش مستلزم فعالیت متقابل دو نفر(یاددهنده و یادگیرنده) است. مدرسه و کلاس درس محیط و زمینه‌ای است که این تعامل در آنجا شکل می‌گیرد. در این میان محیط فیزیکی و اجتماعی و روانی کلاس در این تعامل مؤثرند. از طرف دیگر ویژگیهای فردی، محتوای دروس و عوامل مربوط به معلم همه و همه به نوعی بر آموزش و یادگیری کلاس اثر می‌گذارد(نادی و همکاران، 1388). دانش‌آموزان برای رفتارهای مربوط به تحصیل و رسیدن به پیشرفت تحصیلی، اهدافی را برای خود در نظر می‌گیرندکه سبک ویژه‌ی آنها در برخورد با مسائل تحصیلی را نشان می دهد. این تفاوت در اهداف پیشرفت دانش‌آموزان تابع عوامل گوناگونی است، اما چگونه می توان علل و عوامل این تفاوت را تبیین نمود؟ به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، تفاوت در اهداف پیشرفت تنها تحت تأثیر [امور] آموزشی و تربیتی نیست؛ بلکه مبتنی بر ویژگی‌های روانی، شخصیتی و تفاوت‌هایی است که در باور دانش‌آموزان نسبت به خود وجود دارد. مطابق با دیدگاه‌های شناختی- اجتماعی و با توجه به بعد انگیزشی در تبیین رویکردهای متفاوت دانش‌آموزان به امور تحصیلی، دو متغیر مرتبط با اهداف پیشرفت دانش‌آموزان، خودکارآمدی تحصیلی و ویژگی شخصیتی کمال‌گرایی در آنان می‌باشد(داوری و  همکاران، 1391).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در سالهای اخیر پژوهش‌هایی هر چند اندک در مورد ارتباط رضایت تحصیلی با متغیر هایی چون پیشرفت یا افت‌تحصیلی، انتخاب رشته، تنیدگی تحصیلی، سبک‌های مقابله، هوش هیجانی و … انجام شده که در آنها به وجود ارتباط بین این متغیر با ویژگیهای شخصیتی، تفاوتهای فردی و عوامل محیطی و روانی و … اشاراتی شده است لیکن در کمتر تحقیقی موضوع میزان اثر اهداف‌پیشرفت، کمال‌گرایی و شخصیت به عنوان متغیرهای پیش‌بین در مورد رضایت‌تحصیلی مورد بررسی قرار گرفته است. لذا سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین متغیرهای اهداف پیشرفت، شخصیت و کمال‌گرایی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

یکی از واقعیت‌های مهم جهان هستی وجود تنوع در میان پدیده‌های عالم است. نه تنها گونه‌های مختلف جانداران و گیاهان با هم فرق

پایان نامه های دانشگاهی

 دارند، بلکه اعضای هر گونه نیز با یکدیگر متفاوت‌اند. انسان‌ها نیز مشمول همین قاعده‌اند. دانش‌آموزان از لحاظ توانایی‌های ذهنی، روش‌های آموختن، سبک و سرعت یادگیری، آمادگی، هوش و استعداد، شخصیت، علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت‌های تحصیلی با هم تفاوت دارند. بنابراین در نظر گرفتن تفاوت‌های دانش‌آموزان در آموزش و برخورد متناسب با ویژگی‌های خاص آنها از وظایف مهم معلم است. نتایج پژوهش‌های انجام شده بر این حقیقت تأکید کرده‌اند که توجه به تفاوت‌های فردی یادگیرندگان‌ از سوی معلمان در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تأثیر گذار است(سیف، 1392).

نتیجه تصویری برای موضوع هوش

بدیهی است که میزان رضایت انسان از فعالیت‌هایش، به لحاظ تأثیر در انگیزش و تلاش او در رسیدن به اهداف پیش‌رو از اهمیت زیادی برخوردار است. حال اگر این فعالیت مربوط به آموزش و تحصیل باشد، به جهت اهمیتی که در تربیت انسانهای فرهیخته و متخصص و رسیدن جامعه به تعالی دارد، حساسیت دو چندانی خواهد یافت. لذا ضروری خواهد بود تا در زمینه متغیرهای پیش‌بین رضایت تحصیلی پژوهش‌های متعددی انجام شود که امید است تحقیق حاضر گامی در این راستا باشد.

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

 

1-4-1- هدف اصلی

 

 

تعیین نقش اهداف پیشرفت، کمال گرایی و شخصیت در پیش بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان سال سوم و چهارم (پیش دانشگاهی) مقطع متوسطه.

 

 

1-4-2- اهداف جزئی

 

 

 

    • تعیین رابطه ویژگی‌های شخصیتی و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین رابطه ابعاد کمال‌گرایی و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین رابطه  اهداف پیشرفت و رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین سهم ویژگی‌های شخصیتی در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین سهم ابعاد کمال‌گرایی در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین سهم اهداف پیشرفت در پیش‌بینی رضایت تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

    • تعیین سهم ویژگی‌های شخصیتی، اهداف پیشرفت و ابعاد کمال‌گرایی در پیش‌بینی رضایت‌تحصیلی دانش‌آموزان.

 

 

 

1-5- سوالات یا فرضیه‌های تحقیق

 

 

فرضیه اول: بین ویژگی‌های شخصیتی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

 

فرضیه دوم: بین ابعاد كمال‌گرایی با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

 

فرضیه سوم: بین اهداف پیشرفت با رضایت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.

 

 

فرضیه چهارم: ویژگی‌های شخصیتی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش بینی می‌كنند.

 

 

فرضیه پنجم: ابعاد كمال‌گرایی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌كند.

 

 

فرضیه ششم: اهداف‌پیشرفت، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌كند.

 

 

فرضیه هفتم: ویژگیهای شخصیتی، اهداف پیشرفت و ابعاد كمال‌گرایی، رضایت تحصیلی دانش‌آموزان را  پیش‌بینی می‌كنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ق.ظ ]




یكی از قشرهایی كه در معرض رفتارهای پر خطر می باشند، دانشجویان هستند. دانشجویان معمولاً در محدوده سنی 18ـ26 سال قرار می‌گیرند. بسیاری از آنها بلافاصله پس از پایان دوره دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی را آغاز كرده‌اند، همچنان كه بسیاری نیز برای اولین بار از خانه و والدین دور شده اند. این سبك زندگی سبب می‌شود كه دانشجویان برحسب میزان سلامت‌ شان با انواعی از تجربه های جدید روبه‌رو شوند و این در حالی است كه از الگوی مناسبی بهره‌مند نیستند (ردیکان[1]، 2004) و آن ها را در معرض انواع آسیب های روحی و جسمی و رفتارهای پرخطر قرار می دهد. رفتارهای پرخطر شامل رفتارهایی هستند كه زندگی دیگران را مختل كرده و ممكن است به اشخاص و یا اموال آنان آسیب برسانند و شامل رفتارهایی است که معمولا تحت عنوان بزهكاری دسته بندی می شوند (ماستن[2]،1991) ارائه اصطلاح سندروم رفتار مشکل ساز برای افراد در معرض رفتار پر خطر، مقوله های رفتارهای پر خطر را شامل سیگار کشیدن، مصرف مواد، الکل، رانندگی خطرناک و فعالیت جنسی زود هنگام می داند. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است (ساترلند[3]،1998). بسیاری از رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مواد و روابط جنسی نامطمئن در سنین قبل از 18سالگی اتفاق می افتند (بونانو[4]، 2010). با توجه به اینکه تاب آوری بر تمایل افراد به رفتارهای پرخطر نقش به سزایی دارد و با یکدیگر مرتبط می باشند و هرچه تاب آوری بیشتر باشد کمتر فرد به سمت رفتارهای پرخطر می رود و نیز تسلط بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی باعث کاهش رفتارهای پرخطر می شود، بنابراین در این تحقیق به بررسی نقش تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی رفتارهای پرخطر می پردازیم.

عکس مرتبط با سیگار

 

    • بیان مسئله

 

 

در زمان های گذشته دغدغه اصلی متولیان سلامتی مردم، بیماری های عفونی بود و آنها با تنها راهكار مؤثری كه به ذهنشان خطور می‌كرد یعنی تقویت مقاومت مردم از طریق واكسیناسیون سعی در حل مشكلات بهداشتی و سلامتی مردم را داشتند. لیكن در دوره‌های بعدی مشكلات و دغدغه دیگری مطرح گردید كه ناشی از شرایطی بود كه مردم بر اثر ورود به دوره صنعتی با آنها مواجه ‌شدند. تحولات فرهنگی، جمعیت شناختی، سیاسی و ریشه شناسی بیماریها و مشكلاتی نظیر بیماریهای روانی،‌ انواع سرطانها، حوادث و سوانح، بیماریهای قلبی- عروقی و استعمال دخانیات دیگر مربوط به ویروسها و باكتریها نبوده و با تقویت مقاومت افراد و تجویز دارو قابل پیشگیری و درمان نبوده و نیاز به راهكارهای جدید احساس می‌شد. درواقع جنبش نوین ارتقای سلامت در پاسخ به این نیاز مطرح شده است. براساس رویكرد ارتقای سلامت، مردم می‌بایست به نوعی توانمند شوند كه بتوانند مسوولیت سلامتی خود را بپذیرند و شیوه زندگی سالمی را اتخاذ نمایند. به عبارت دیگر، توانمند سازی افراد و گروهها جهت اتخاذ شیوه زندگی سالم راه رسیدن به سلامت و ارتقای آن است. برخی از رفتارها که تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم عمیقی بر سلامت فرد و جامعه می گذارند و عواقب منفی در بردارند “رفتارهای پر خطر” می نامند. رفتارهای پر خطر سنین نوجوانی و جوانی عمدتا شامل استعمال دخانیات، اعتیاد و سوء مصرف مواد، رفتارهای مرتبط با صدمات و جراحات ( مثل خشونت )، رفتارهای جنسی ناسالم ، الگوهای ناسالم تغذیه و الگوی تحرک کم بدنی می باشند. شناخت این الگوهای رفتاری غلط و اجتناب از بروز این رفتارها و یا تداوم این رفتارها در نوجوانان و جوانان منجر به فراهم شدن زندگی سالم و کسب سلامتی و توانمندی این گروه خواهد شد (کودجو[5]،2004). در تصمیم‌گیری پرخطر، شخص با گزینه‌هایی روبه رو است كه انتخاب آنها عاری از سود و زیان، در زمان حال و آینده را به دنبال دارد. هر چند این سود و زیان با درجاتی از احتمال و عدم قطعیت همراه است. در تعریفی دیگر، تصمیم‌گیری پرخطر، نوعی از تصمیم‌گیری با پیامدهای كوتاه مدت مثبت ولی بلندمدت منفی، به شمار می‌آید و مشخصه آن به عنوان یك اختلال، این است كه یك لذت آنی فدای یك هدف بلند مدت می‌گردد. این همان چیزی است كه به عنوان عامل كلیدی بسیاری از اختلال‌های روانی از جمله سوء مصرف مواد، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلالات خلقی دوقطبی، گرایش به خودكشی، اختلالات رفتاری نابهنجار و رفتارهای پرخطر جنسی به شمار می‌رود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت كه پیش‌بینی میزان خطرپذیری تصمیم‌گیری ‌های فرد در شرایط مختلف، از اهمیت بسزایی برخوردار است و لازمه آن شناخت شرایطی است كه در آن احتمال بیشتری برای خطر پذیری افراد وجود دارد. در این تحقیق منظور از رفتارهای پرخطر مجموع رفتارهایی با ماهیت آسیب زننده به فرد و اجتماع در دانشجویان مانند اعتیاد به سیگار، الکل و مواد مخدر، رفتار جنسی نا متعارف، انجام کارها بدون ایمنی، گرایش به خودکشی و … است (کودجو، 2004). از آنجایی که متغیر اصلی ما در این پژوهش رفتارهای رفتارهای پرخطر می باشد در اینجا به بررسی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی می پردازیم.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سازه ی نظم جویی هیجان در گستره ی پژوهشی و نظری، در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده است. برخی از نظریه پردازان این سازه را تنها به عنوان یک حالت درونی (شامل برانگیختگی فیزیولوژیکی و فرآیندهای توجه) در نظر گرفته اند(تامپسون[6]، 1994)، اما اکثر پژوهشگران آن را به عنوان یک سازه که دربرگیرنده‌ی چندین مولفه می‌باشد مورد توجه قرار داده اند. این مولفه ها عبارتند از: 1- ابعاد درونی درک و شناسایی هیجان‌های خود و تعدیل یا مقابله‌ی مناسب با آن ها، 2- مولفه ی اجتماعی درک و شناسایی حالت هیجانی همسالان و اعضای خانواده و 3-مولفه‌ی رفتاری که دربرگیرنده‌ی پاسخ‌دهی مناسب در موقعیت‌های بین فردی است (گروس[7]، 1998ایزنبرگ[8]، 2005). تامپسون بر این باور است که نظم جویی هیجان شامل فرآیندهای درونی و برونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و تغییر واکنش‌های هیجانی، به خصوص ویژگی‌های شدت و زمان در رسیدن به اهداف است. نظم جویی هیجان یک مفهوم بسیار پیچیده و گسترده می‌باشد که دامنه‌ی وسیعی از پاسخ‌های شناختی، هیجانی، رفتاری و فیزیولوژیکی را دربرمی‌گیرد و می‌تواند به صورت هشیار یا ناهشیار خودکار یا تلاش مند انجام شود (بارق[9]، 2007). این سازه شامل مهارت ها و راهبردهایی برای نظارت، ارزشیابی و تغییر واکنش‌های هیجانی است. راهبردهای نظم جویی هیجان نه تنها شدت و فراوانی حالت های هیجانی را کاهش می‌دهد، بلکه باعث ایجاد و حفظ هیجان‌ها نیز می گردد (کل[10]،1994). بنابراین فرآیندهای نظم جویی هیجان نه تنها بر هیجان‌های منفی بلکه بر هیجان‌های مثبت نیز متمرکز است. یکی از متداول ترین راهبردهای نظم جویی هیجان، استفاده از فرآیندهای شناختی (یا نظم جویی شناختی هیجان است. نظم جویی هیجان از طریق شناخت ها در زندگی روزمره ی افراد به چشم می خورد. شناخت ها یا فرآیندهای شناختی به افراد کمک می کنند که هیجان ها و احساس های خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان ها مغلوب نشوند. فرآیندهای شناختی را می‌توان به فرآیندهای ناهشیار (مانند فرافکنی و انکار و هشیار نظیر ملامت خویش، فاجعه سازی و نشخوارگری تقسیم نمود (کاشدان[11]، 2008و بیدلوسکی[12]،2005). و در آخر به توضیح تاب آوری که بر رفتارهای پرخطر تاثیر می گذارد می پردازیم.

 

 

تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پرخطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد (به نقل از هووارد[13]، 2009) چنین به نظر می رسد دانشجویان در شروع تحصیل در انطباق با موقعیت جدید به ویژه از نظر اجتماعی و روابط بین فردی مشکلات بیشتری داشته اند که این موضوع لزوم اقدامات مرکز مشاوره را از نظر سازگاری با شرایط جدید در دانشگاه و محیط خوابگاه و همچنین ضرورت آموزش مهارتهای زندگی مخصوصاً برقراری ارتباط موثر و مهارتهای روابط بین فردی، آموزشهای

پروژه دانشگاهی

 جرأت ورزی و مدیریت استرس و به خصوص تاب آوری را مطرح می سازد. مطالعات نشان داده اند که موقعیتهای استرس زای دانشجویان دانشگاه آنها را با مشکلات تحصیلی، ارتباطی یا کاری روبرو می کند (چامبلیس[14]،و همکاران،2003، به نقل از لی[15]، 2008). استرس می تواند باعث روی آوردن به ناسازگاری هایی مانند الکلیسم و فعالیتهای تحصیلی ضعیف شود  تاب آوری مزایای بی شماری را برای افراد به دنبال دارد، افراد تاب آور از افسردگی، اضطراب، شکایات بدنی، مشکلات تفکر و سوء مصرف مواد کمتری برخوردارند (بونانو[16]، 2010). با توجه به توضیحات بالا و تاثیر عوامل متفاوت در سلامت روان و ایجاد سازگاری در مردم به خصوص جوانان و عواملی که در بروز رفتارهای پرخطر اثر گذار است، ضروورت و سوالی که در این تحقیق پیش می آید این است که آیا می توان از روی تاب آوری و نظم جویی شناختی هیجانی، رفتارهای پرخطر دانشجویان را پیش بینی کرد؟

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

    • ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

طبق نتایج تحقیقات، 25 % تا 50 % از تمامی کودکان و نوجوانان در آمریکا در سنین 17ـ 10 سالگی در معرض خطر محدودیت‌های آموزشی، عاطفی، اقتصادی و فرصت‌های اجتماعی می‌باشند که در نتیجه می‌تواند سبب سوق داده شدن آنان به سمت رفتارهای پرخطر و فعالیت‌‌هایی نظیر اعمال خشونت، خرابکاری، فعالیت‌های جنسی حفاظت ‌نشده، سوء مصرف الکل و مواد، فرار از مدرسه و ترک تحصیل گردد (کروکزک، الکساندر، هاریس،  2005به نقل از ویلسون،2009) رفتارهای پرخطر نظیر اعمال خشونت و درگیری فیزیکی با دیگران، استعمال دخانیات، مصرف الکل و مواد مخدر و داروهای نشاط ‌آور، رفتارهای پرخطر جنسی، همه از رفتارهایی هستند که می‌توانند سبب افزایش اضطراب در نوجوانان شده و زمینه را برای ابتلاء آنان به انواع بیماری‌ها و حتی مرگ زودرس فراهم آورند، به علاوه عوارض ناشی از انجام رفتارهای پرخطر شامل افزایش افسردگی و ایجاد افکار و یا اقدام به خودکشی ، مسمومیت ناشی از الکل و یا مستی‌های غیر قابل پیش‌بینی و تحریک‌پذیری، انجام رفتارهای پرخطر جنسی (آمیزش حفاظت نشده و زودهنگام، افزایش تعداد شرکاء جنسی و حاملگی‌های ناخواسته، ایجاد بیماری‌های مقاربتی و عفونیHIV) افزایش اعمال خشونت و درگیری‌های فیزیکی با دیگران، افزایش احتمال صدمه دیدن و یا مرگ و میر ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر گزارش گردیده است (هالفورز، 2004).

عکس مرتبط با اقتصاد

 

با توجه به اثر عوامل مختلف در بروز رفتارهای پرخطر در دانشجویان و نقش و آسیب های فراوانی که به دلایل رفتار پر خطر به وجود می آید، بررسی متغیرهای مرتبط با آن و عواملی که در کنترل رفتارهای پرخطر و در بروز و یا کاهش آن موثر است نیازمند توجه و بررسی است به همین دلیل در این تحقیق سه متغیر تاب آوری،  نظم جویی شناختی هیجانی بر رفتارهای پرخطر دانشجویان مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع هر یک از این سه متغیر با توجه به ماهیت خویش نقش بنیادی و اساسی در بروز رفتارهای پرخطر بر عهده دارند. تاب آوری با ظرفیت تقابل با شرایط سخت و مقاومت در برابر وسوسه ها و شرایط اجتماعی ، نظم جویی شناختی هیجانی و هوش هیجانی نیز به عنوان متغیرهایی فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی نقش بسیار مهم در پردازش شرایط و تصمیم برای انجام کار و انتخاب موقعیت برعهده دارد.

 

 

 

    • اهداف پژوهش

 

 

هدف کلی

 

 

نقش تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی رفتارهای پر خطر دانشجویان

 

 

اهداف اختصاصی

 

 

پیش بینی رفتارهای پرخطر و (مولفه های آن) بر اساس تاب آوری دانشجویان

 

 

پیش بینی رفتارهای پرخطر و(مولفه های آن)  بر اساس راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی دانشجویان

 

 

 

    • فرضیه های پژوهش

 

 

فرضیه های تحقیق

 

 

بین تاب آوری با رفتارهای پر خطر(مولفه های آن) دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

 

بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی و (مولفه های آن) با رفتارهای پرخطر دانشجویان رابطه وجود دارد.

 

 

رفتارهای پرخطر دانشجویان را می توان بر اساس تاب آوری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی پیش بینی کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]




عوامل فردی مختلفی بر میزان سلامت روان تأثیر می گذارد. متخصصان سلامت معتقدند که استرس عامل تأثیر گذار مهمی در زندگی مردم است که ارتباط نزدیکی با سلامت روان و با مشکلات جسمانی دارد. یکی از این مشکلات می تواند سردرد باشد. توام شدن سردردهای مذکور با اضطراب و استرس خود می تواند سبب تشدید سردرد شده و عدم توجه به آن اقدامات درمانی را دچار اشکال می سازد( مهدوی، 1388). متخصصان سلامت معتقدند که استرس عامل تأثیر گذار مهمی در زندگی مردم است که ارتباط نزدیکی با سلامت روان و با مشکلات جسمانی دارد( مهدوی، 1388). متخصصین سلامت روان استرس را به عنوان واکنش کلی فرد به تقاضاها و فشارهای محیطی می بینند که با محدودیت منابع هیجانی افراد برای مقابله مؤثر با این تقاضا ها همراه است( ورگارا، 2010). شکست در مقابله مؤثر با استرس می تواند به تغییر نامطلوبی در فرایند های رفتاری – روانی منجر شود و سلامت فرد را به خطر اندازد( بهرامی زاده، 1389).. تنظیم شناختی هیجان از مهم ترین متغیرهای مؤثر بر سطح سلامت روان می باشد. منظور از تنظیم شناختی هیجان نحوه ی پردازش شناختی فرد در هنگام مواجهه با وقایع ناگوار و استرسزا می باشد (گارنفسکی و کرایچ، 2006) به عقیده ی این محققان افراد در مواجهه با شرایط استرسزا از استراتژی های متنوعی استفاده میکنند. از جمله ی این استراتژی ها، نشخوار فکری، سرزنش خود، سرزنش دیگران، تلقی فاجعه آمیز و تمرکز مجدد مثبت، توسعه ی چشم انداز، ارزیابی مثبت، پذیرش و برنامه ریزی کردن است )گارنفسکی و همکاران، 2009). سامانی و صادقی در مطالعه ی خود این استراتژی ها را به دو دسته استراتژی مثبت( تمرکز مجدد مثبت، برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و توسعه ی دیدگاه) و استراتژی های منفی (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، تلقی فاجعه آمیز و پذیرش) تقسیم نموده اند. این محققان در همین مطالعه نشان دادند که استراتژی های منفی دارای همبستگی مثبت معنادار با افسردگی، اضطراب و استرس و استراتژیهای مثبت دارای همبستگی منفی معنادار با این شاخص های سلامت روان می باشند(  سامانی و صادقی، 1390). در همین راستا( ریان و داهلن، 2005) و( گرانفسکی، ریف، جلیسما، تروت و کرایچ، 2007)نیز در مطالعات خود نشان دادند که عموم افرادی که از افسردگی رنج می برند از استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان همانند نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز در رویارویی با شرایط ناگوار استفاده می کنند (گارنفسکی و همکاران، 2007).  به طور خلاصه می توان چنین نتیجه گیری کرد که نوع استراتژی شناختی هیجان عامل مؤثر بر سطح سلامت روانی می باشد( گارنفسکی و گرایچ، 2007). در این زمینه معتقدند هرگونه نقص در تنظیم هیجانات می تواند فرد را در قبال مشکلات روانشناختی از جمله افسردگی و اضطراب آسیب پذیر سازد. سلامت روانی افراد ناشی از تعاملی دو طرفه میان استفاده از انواع خاصی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات و ارزیابی درست از موقعیت تنش زا است( گارنفسکی و همکاران، 2009). بنابراین هدف از پژوهش حاضر این است که آیا نظم جویی شناختی هیجان در رابطه با اضطراب و استرس و سلامت روان نقش واسطه ای دارد؟

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

3-1 ضرورت و اهمیت پژوهش

 

 

سلامت روان در افراد جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است. به همین دلیل روانشناسان علاقه مند به راه حل هایی عملی در جهت مشکلات روزمره افراد می باشند تا سبب بهینه سازی روند سلامت در آنان گردد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در بر می گیرد. سیاست گذاری در زمینه سلامت روان ، ارزش های انسانی و اقتصادی بسیار زیادی دارد، زیرا منجر به پیشگیری از ایجاد معلولیت در افراد و صرف هزینه های گزاف در این زمینه می باشند. بررسی متون و و مطالعات روان شناختی نشان می دهد كه تنطیم هیجان، عامل مهمی در تعیین سلامتی و داشتن عملكرد موفق در تعاملات اجتماعی است )تامپسون، 1999) و نقص در آن با اختلالات درون ریز ( افسردگی، اضطراب، انزوای اجتماعی)  و اختلالات برون ریز )بزهكاری و رفتار پرخاشگرانه ( ارتباط دارد. آموزش تنظیم– هیجان ( گراتس و گاندرسون، 2006) به معنای كاهش و كنترل هیجانات منفی و نحوه استفاده مثبت از هیجانات  است. نظم جویی هیجان یكی از مهمترین قابلیت هاست كه باید آموخته شود. نظم جویی هیجانی بعنوان فرآیند آغاز، حفظ، تعدیل و یا تغییر در بروز، شدت یا استمرار احساس درونی و هیجان مرتبط با فرایند ها، اجتماعی روانی درواقع تنظیم هیجانی، فیزیكی در

پایان نامه های دانشگاهی

 به انجام رساندن اهداف فرد تعریف می شود( ویمز و پینا، 2010). تنظیم هیجان به توانایی فهم هیجانات و تعد یل تجربه و ابراز هیجانات اشاره دارد( فلدمن- بارت ، 2001). تنظیم هیجانی سازگارانه با سازگاری و تعاملات اجتماعی مثبت مرتبط است و افزایش در فراوانی تجربه ی هیجانی مثبت باعث مراقبه ی مؤثر با موقعیتهای استرس زا می شود( گروس، 2002) و حتی فعالیتهای لازم در پاسخ به موقعیتهای اجتماعی را بالا می برد )توگاد و فردریكسون ، 2002). سطوح بالای استرس در تمرکز افراد برای مقابله با این فشارهای روانی تأثیر مخرب دارد. یانگ، 2010 معتقد است که سلامت روان توانایی دفع وضعیت های ناخوشایند است و سازگار شدن با تغییرات محیطی و مقابله با استرس واضطراب و ناراحتی است. لذا باتوجه به چارچوب نظری مذكور،هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بااسترس واضطراب و سلامت روان زنان می باشد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

4-1فرضیه های پژوهش

 

 

فرضیه اول: نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین استرس و سلامت روان نقش واسطه ای دارد.

 

 

فرضیه دوم: نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین اضطراب و سلامت روان نقش واسطه ای دارد.                                              

 

 

5-1 متغیر های پژوهش

 

 

1-5-1 متغیر پیش بین: اضطراب و استرس

 

 

2-5-1 متغیر ملاک: سلامت روان

 

 

3-5-1 متغیر واسطه ای: تنظیم هیجان

 

 

4-5-1 متغیر کنترل: جنسیت

 

 

6-1 هدف پژوهش

 

 

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بااسترس واضطراب و سلامت روان زنان می باشد.

 

 

7- 1 سؤالات پژوهش

 

 

1-7-1 آیا نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین استرس و سلامت روان نقش واسطه ای دارد؟

 

 

2-7-1 آیا نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین اضطراب و سلامت روان نقش واسطه ای دارد؟

 

 

8-1 تعاریف مفهومی متغیرها

 

 

1-8-1 الف) نظم جویی شناختی هیجان:

 

 

 نظم جویی شناختی هیجانی به عنوان فرآیند آغاز، حفظ، تعدیل و یا تغییر در بروز، شدت یا استمرار احساس درونی و هیجان مرتبط با فرایند ها، اجتماعی روانی درواقع تنظیم هیجانی، فیزیكی در به انجام رساندن اهداف فرد تعریف می شود( ویمز و پینا، 2010).

 

 

2-8-1-ب) سلامت روان:

 

 

 سلامت روان توانایی دفع وضعیت های ناخوشایند است و سازگار شدن با تغییرات محیطی و مقابله با استرس واضطراب و ناراحتی است( یانگ، 2010).

 

 

3-8-1 ج) اضطراب و استرس:

 

 

 اضطراب و استرس در پاسخ به تهدیدی است که ناشناخته ، مبهم یا متعارض است و حالتی است که پیامدهای زیادی را به همراه دارد. باعث اعوجاج دریافت های حسی بیمار می شود. همچنین با تأثیر بر شناخت، موجب تحریف های ادراکی می شود( کاپلان و سادوک، 2010).

 

 

9-1 تعاریف عملیاتی متغیرها

 

 

1-9-1 الف) نظم جویی شناختی هیجان: نمره ای است که آزمودنی از آزمون نظم جویی شناختی هیجان به دست می آورد.

 

 

2-9-1 ب)سلامت روان: نمره ای است که ازمودنی از آزمون سلامت عمومی  GHQ-28 به دست می آورد.  

 

 

3-9-1 ج) اضطراب و استرس: نمره ای است که آزمودنی از آزمون  افسردگی، اضطراب ، استرس DASS- 21  به دست می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:27:00 ق.ظ ]




امروزه، علیرغم پیشرفت های پزشکی، توسعه درمان های سرطان و افزایش تعداد نجات یافتگان از سرطان،این بیماری از لحاظ احساس درماندگی و ترس عمیقی که در فرد ایجاد می کند،  به همتاست.  با پیشرفت در روشهای درمان طبی، میزان بقاء افراد مبتلا به سرطان افزایش یافته است،اما مشکلات سازگاری با این بیماری مزمن در بسیاری ازافراد مبتلا، اختلالات روانی همچون؛ اضطراب،  افسردگی وخشم را به دنبال دارد (لی و همکاران، 2012).  این روند باعث می شود بیماران سرطانی با مشکلات عدیده ای در زمینه کنترل عواطف خود مواجه شوند.   منظور از کنترل عواطف این است که فرد عواطف خود را در موقعیت های گوناگون تشخیص دهد و آن را ابراز و کنترل نماید(گروس، 1998) و به جای آنکه از بروز هیجان ها جلوگیری کند،  آثار واکنشی آنها را کاهش داده تا فرصت کافی برای تصمیم های بهتر داشته باشد( شریفی و آقایار، 1386).  

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

فرد درکنترل وتنظیم عواطف،  با به دست آوردن توانایی بازنگری و بازسازی شدت وجهت یك عاطفه در خود و دیگران به تعدیل و مهار عواطف ( خشم،  افسردگی، اضطراب و عواطف مثبت)، به صورت درونی و تغییر جهت آنها به سمت سازش یافتگی می پردازد (پلیتری، 2002). کنترل عواطف بر جنبه های مختلف زندگی فرد، تعاملات بین فردی، بهداشت روانی و سلامت فیزیکی و جسمی تاثیر دارد (دونهام، 2008).

 

 

پژوهشها در زمینه عوارض روانشناختی سرطان همچون بسیاری از جنبه های دیگر روانشناسی بر آسیب شناسی روانی بیماریها متمرکز بوده اند(یعنی چرا افراد دچار مشکلات روانشناختی می شوند).  اما نگاه متفاوت و مثبت نگر به روانشناسی توجهش را معطوف به ویژگیهایی از افراد نموده است که باعث می شوند هنگام قرار گرفتن فرد در معرض استرس و شرایط ناگوار همچون سرطان نه تنها بهبود می یابند بلکه در مواردی به لحاظ روانشناختی ارتقا می یابند(شارما و همکاران، 2012؛گیلسپی، 2007).  یکی از این ویژگی ها وفرایند های پویای انسانی تحت عنوان تاب آوری مطرح شده است.

 

 

تاب آوری به مفهوم انعطاف پذیری،  بهبود و بازگشت به حالت اولیه پس از رویارویی با شرایط ناگوار است.  مقاومت موفقیت آمیز افراد تاب آور در برابر موقعیت های چالش برانگیز،  باعث می شود افراد علیرغم مواجهه با استرس های مزمن و تنیدگی ها از آثار نامطلوب آن کاسته و سلامت روانی خود را حفظ  كنند (ویلسون و دودک،  2004).  یکیازعوامل موثر بر سلامتروان وکنترل عواطف همچون اضطراب، افسردگی وخشم درافراد، تابآوریاست( شیخ و همکاران، 2013؛احمدیو همکاران، 2014؛احمدی، شیخ، سرابندی، 1390)

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

مفهوم تاب آوری بر اساس اصول اولیه نظریه دلبستگی قرار دارد و برخی از محققان و صاحب نظران بر این باورند که تاب آوری ریشه در نظریه دلبستگی دارد (کلر، 2003).

 

 

دلبستگی،  سیستم  عاطفی،  رفتاری وشناختی سازماندهی شده ای است که با انتخاب طبیعی طراحی شده است تا نزدیکی بین نوزاد ناتوان و اولین مراقبین او را حفظ کند(کیرک پاتریک، 1997). بر این اساس در دوران نوزادی دلبستگی عاطفی نسبت به یک یا چند نفر از مراقبین اولیه برای تامین حمایت، حفاظت و امنیت شکل می گیرد.  در شرایطی که موضوع دلبستگی(مراقب) به اندازه کافی پاسخگو و حمایت کننده باشد(دلبستگی ایمن)، آنچه نظریه دلبستگی از آن تحت عنوان مدل های درون کاری مثبت از خود و دیگران نام می برد در فرد شکل می گیرد و وقتی موضوع دلبستگی(مراقب) به اندازه کافی پاسخگو و حمایت کننده نباشد(دلبستگی ناایمن)،  مدل درون کاری منفی از خود و دیگران در نوزاد شکل می گیرد(هرتل و دوناهو، 1995).  این الگوهای فعال درونی اولیه از خود و دیگران،   بافتی را فراهم می نمایدکه این بافت به عنوان فیلتر شناختی برای تعبیر و تفسیر داده ها و درون سازی پیوند های عاطفی بعدی عمل کرده و تجربیات بین فردی را معنا می بخشد(برترتون و مانهلند، 1999).  بنابراین،  دلبستگی ساختار سازمان یافته ای است که مجموعه پیچیده هیجانها،  رفتارها و شناختهایی را که با تلاش کودک در دسترسی به احساس ایمنی، آرامشو کاوش در محیط شکل گرفته و در طول عمر تحول می یابد را توصیف می کند(سروف، 1997).

 

 

بالبی و اینثورث معتقدند،  تاب آوری نتیجه ایمن بودن دلبستگی است.  زیرا کودک با استفاده از تکیه گاه امن دلبستگی (والدین)،  به عنوان منبع آرامش،  به مقابله با سختیها و شرایط ناگوار پرداخته و به کاوش محیط می پردازد(تراویس و کومبوس- ارمه، 2007).  دلبستگی ایمن باعث رشد صفات روانشناختی مثبت همچون تاب آوری،  عواطف مثبت و امید در افراد می شود که این صفات نیز مهارتهای مقابله، احساس ارزش وظرفیت تحمل و سازش با تنیدگی را افزایشمی دهند(میکولنسر و شاور، 2007).  افرادی که پاسخ های پذیرا در زمینه نیازهای فیزیکی وعاطفی دریافت می کنند در شرایط ناگوار مقاومت و تاب آوری بیشتری دارند.  محبت و عواطف مثبت،  عنصری است که به افراد کمک می کند تا شهامت و جرات تردید ناپذیری برای مقابله با شرایط سخت کسب کنند (فانیوف، 2008).  بنابراین،  سبک دلبستگی را می توان به عنوان یکی از منابع تاب آوری در نظر گرفت که منعکس کننده توانایی تنظیم، تعدیل یا کاهش موثر پاسخ های هیجانی به رویداد های ناگوار مانند بیماری سرطان است(بارتلی،  هد و استنفلد، 2007).

 

 

امروزه با گسترش نظریه دلبستگی، علاوه بر دلبستگی به والدین در بعد معنوی نیزحضور خداوند و ارتباط افراد با خداوند نوعی دلبستگی قلمداد می شود (کرک پاتریک و شاور، 1992).

 

 

دلبستگی به خدا تحت عنوان ارتباط وگرایش عاطفی فرد به خداوند تعریف می شود.  در این تعلق خاطر،  خداوند به عنوان پایگاه امنی شناخته می شود که در همه شرایط می توان او را جستجو کرد( گرانکوئیست،  میکولنسر و شاور، 2010).  ارتباط با خدا به لحاظ نظری، در چارچوب نظریه دلبستگی بالبی و مبتنی بر دیدگاه دلبستگی به والدین(مراقب- کودک) می باشد(کیرک پاتریک، 2005؛ سروف،  فلیسون و فلیسون، 2006؛ گرانکوئیست و کیرک پاتریک، 2011) در همین راستا، کیرک پاتریک (1994)، معتقد است،  چهار ویژگی که اینثورث (1985)،  برای دلبستگی انسانی (دلبستگی مراقب- کودک) برشمرده است در ارتباط با خداوند به عنوان چهره دلبستگی  قابل ردیابی است.  بر این اساس او پنج معیار برای دلبستگی به خدا برشمرده است.

 

 

1) جستجو و حفظ مجاورت با خداوند: در دلبستگی به خدا اگر چه فرد  نمی تواند به طور فیزیکی به خدا نزدیک شود اما بسیاری از رفتارهای مذهبی همانند نماز خواندن،   دعا کردن و زیارت اماکن متبرکه، در ادیان و مذاهب مختلف شبیه به وارسی های متناوب کودک برای اطمینان از این که چهره دلبستگی در دسترس و پاسخگو است می باشد و نوعی رفتار مجاورت جویانه با خداست.

 

 

2) خداوند به عنوان پناهگاه امن: همانطور که کودک در شرایط استرس زا و بحرانی به سمت چهره اصلی دلبستگی(مراقب) بر می گردد،  فرد مومن نیز در شرایط استرس،  درماندگی و بحران به خداوند به عنوان پناهگاه مطمئن پناه می برد.

 

 

3) خداوند به عنوان پایگاه ایمن: همانطور که کودک،  مادر را پایه و اساس ایمنی می داند و در محیط کاوش می کند.  فرد مومن نیز با اعتقاد به این که خدا پایه و اساس ایمنی است، احساس قدرت کرده و این امر باعث افزایش اعتماد به نفس و امنیت وی در لحظات اضطراب و ترس می شود.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

4) جدایی و فقدان: خداوند فراگیر است و همه جا حضور دارد،  بنابراین فرد نمی تواند همانطور که از یک چهره دلبستگی انسانی جدا می شود یا او را از دست می دهد از خدا نیز جدا شود.  افرادی که از آیین ها ی دینی و مذهبی دور می شوند،  نوعی اضطراب جدایی را تجربه می کنند و برای رسیدن به آرامش و احساس امنیت،  در صدد جوارجویی با خداوند بر می آیند.

 

 

 5) خداوند به عنوان قادر و دانای کل: رابطه انسان و خدا بهتر از رابطه مراقب- کودک این ویژگی را آشکار می کند و این ویژگی در ارتباط فرد با خدا نسبت به رابطه دو فرد عاشق بزرگسال نیز دائمی تر بوده و بیشتر حفظ می شود. شاید از مهمترین تفاوت های موضوع دلبستگی به والدین و دلبستگی بزرگسالی با دلبستگی به خدا همین ویژگی باشد.

 

 

شکل گیری الگوی درون کاری اولیه از خود و دیگران در دوران کودکی و در ارتباط با والدین(بالبی، 1969)،  بافتی را فراهم می نمایدکه این بافت به عنوان فیلتر شناختی برای تعبیر و تفسیر داده های درونی و بیرونی عمل می کند.  این الگوهای درون کاری مثبت یا منفی نسبت به خود و دیگرانعلاوه برکودکی، در دلبستگی به خدا (میکولنسر و همکاران، 2008)، نیز مطرح          می باشد. از ویژگیهای افراد با الگوی  دلبستگی ایمن به خدا،  داشتن الگوی درون کاری  و برون کاری مثبت از خود و دیگران(خدا) است.  آنان در سایه اعتماد و توکل به خداوند به عنوان منبع حمایتی و پایگاه امن با اعتماد به نفس بالایی با شرایط سخت مقابله می کنند.  این افراد با اعتماد به خود و خداوند،  موقعیت ها و شرایط را در کنترل خود دارند(رینر و همکاران، 2010؛ هال، ادوارد و هال، 2006)

 

 

تحقیق در زمینه دلبستگی به خدا نشان داده است، افرادی که دلبستگی ایمن به خدا دارند،  در احساس تنهایی،  افسردگی،  اضطراب،  بیماریهای جسمانی  و سایر اختلالات روانی،  در  سطح  پایین تری قرار دارند( احمدی،  شیخ،  سرابندی،1391؛ کیرک پاتریک، 1998).  روی آوردن به خدا به مثابه دلبستگی ایمن  باعث افزایش عواطف مثبت وكاهش اضطراب ، پرخاشگری و افسردگی در افراد می شود(احمدی و همکاران، 2014؛ گرانکویست و کیرک پاتریک، 2011).

 

 

بنابرآنچه گفته شد،  بیماران سرطانی به طور معمول با آگاهی از بیماری خود عواطف منفی همچون اضطراب،  افسردگی وخشم  را تجربه می کنند.  در این میان برخی از بیماران سرطانی قادرند با بیماری خود سازگار شوند و بر عواطف خود کنترل بیشتری داشته باشند.  به نظر می رسد تاب آوری مبتنی بر دلبستگی ایمن به خدا  نقش اساسی در کنترل عواطف این بیماران داشته باشد.  بر این اساس هدف از پژوهش حاضر،  شناخت نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری وکنترل عواطف بیماران سرطانی بود.

 

 

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

1- توجه علمی به توانمندیهای مثبت بیماران همچون؛ تاب آوری،   معنویت(دلبستگی به خدا) و کنترل عواطف کمتر مورد توجه قرار گرفته است و در سایه آسیب شناسی روانی کمرنگ جلوه کرده است.

 

 

2-  امروزه توجه به معنویت، حتی به عنوان روشهای روان درمانی(مبتنی بر رویکرد دلبستگی به خدا) مورد توجه قرار گرفته است و آگاهسازی  و ایجاد تصویر مثبت نسبت به خدا به عنوان روشهای مداخله ای موثر بر سلامت روان گزارشمی شود. اما در ایران با توجه به تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی و همچنین به دلیل فقر پیشینه نظری و تجربی لازم، امکان ورود به مداخله روانشناختی،  امری غیرعلمی و غیر منطقی به نظر می رسد.  لذا این پژوهش می تواند در تولید علم و ورود به مداخله های روانشناختی در این زمینه موثر واقع شود.

 

 

1-3- اهداف تحقیق

 

 

1- شناخت نقش دلبستگی به خدا در کنترل عواطف بیماران سرطانی

 

 

2- شناخت نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری بیماران سرطانی

 

 

3- شناختنقش دلبستگی به خدا و تاب آوری در کنترل عواطف بیماران سرطانی

 

 

1-4- فرضیات تحقیق

 

 

1- بین مولفه های دلبستگی به خدا وکنترل عواطف بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.

 

 

2- بین مولفه های دلبستگی به خدا و تاب آوری بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.

 

 

3- بین مولفه های دلبستگی به خدا و تاب آوری با کنترل عواطف بیماران سرطانی رابطه وجود دارد.

 

 

1-5-تعریف متغیر های پژوهش

 

 

1- دلبستگی به خدا

 

 

تعریف علمی: دلبستگی به خدا به صورت دلبستگی عاطفی فرد به خداوند تعریف می شود.  در این تعلق خاطر،  خدا به عنوان پایگاه امنی شناخته می شود که در زمان های پریشانی پناهگاه بشر است و با آزادی کامل می توان در زمان آسایش خاطر به دنبال او گشت(کیرک پاتریک،  2005).

 

 

تعریف عملیاتی: حاصل نمره آزمودنی در پاسخگویی به سئوالات پرسشنامه 37 سئوالی دلبستگی به خدا،  غباری و حدادی کوهسار(1390)،  که دلبستگی به خدا را در سه بعد، ایمن، اجتنابی و اضطرابی مورد سنجش قرار می دهد.  

 

 

2- تاب آوری

 

 

تعریف علمی: تاب آوری به مفهوم انعطاف پذیری،  بهبود و بازگشت به حالت اولیه پس از رویارویی با شرایط ناگوار است

 

 

تعریف عملیاتی:  حاصل نمره آزمودنی در پاسخگویی به سوالات مقیاس 25 گزینه ای تاب آوری كانر و دیویدسون خواهد بود که در مقیاس پنج درجه ای از هرگز نمره 1 تا همیشه گزینه5 محاسبه و تعیین خواهد شد.

 

 

3- کنترل عواطف

 

 

تعریف علمی: منظور از كنترل عواطف این است كه فرد عواطف مثبت و منفی خود(اضطراب، خشم، افسردگی، عواطف مثبت) را در موقعیتهای گوناگون تشخیص دهد و آنها را ابراز  و كنترل نماید(گروس، 1998).

 

 

تعریف عملیاتی : حاصل نمره آزمودنی در پاسخگویی به سئوالات مقیاس 42 سئوالی كنترل عواطف ویلیامز خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:27:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم