ریسکهای مربوط به یک پروژه مانند توسعه داخلییا تدارکات خارجییک قطعه حیاتی، شاید به سه محدوده سنتی مدیریت پروژه تقسیم شود که اغلب با عنوان قیود سه گانهپروژه از آنها یاد میشود[2]
ریسکهای مربوط به امور فنی، کیفی، یا عملکرد:
یعنی احتمال اینکه اقلامی که تولیدیا تدارک میشود در یک سطح مورد نیاز پروژه کار نکند،
بدون شک ریسکهای فنی مهمترین آنها برای موفقیت هر پروژه هستند.
اگر یک قطعه حیاتی کار نکند تأثیر زیان آوری بر موفقیت هر پروژهای خواهد داشت، ریسکهای فنی اغلب نقش متوقف کننده اجرا را دارند و باید تصحیح شوند. [2]
ریسکهای مرتبط با عملکرد فرآیند زمانبندی:
یعنی احتمال اینکه اقلام حیاتی مورد نیاز پروژه در چارچوب زمانی مورد نیاز در دسترس نباشد ویا اینکه ریسکهای فنی سبب وارد آمدن تأثیر زیان آوری بر زمانبندی پروژهشوند بسته به شرایط، ریسکهای زمانبندی ممکن است دارای شدت و ضعف باشند. ریسکهای زمانبندی از نظر بحرانی بودن در درجه دوم ودرست بعد از عملکرد فنی هستند. [3]
ریسکهای مرتبط با عملکرد هزینه:
یعنی احتمال اینکه اقلام حیاتی از میزانی که تخمین زده شدهیا حتی در دسترس پروژه فراتر باشد وریسکهای فنییا مرتبط با زمانبندی تأثیر زیان آور بر هزینههای زیر پروژهها بگذارند. از این سه دسته ریسکها، ریسکهای مرتبط با هزینه کم اهمیتترین ریسکها هستند. [4]
هر سه دسته ریسکها چنان با یکدیگر مرتبط هستند که نتایج نامطلوب در هر یک از این سه محدوده ریسک احتمالاً تأثیر زیان آوری بر هر یک از دو محدوده دیگر خواهند گذاشت. مطمئناً از نظر اهمیت، عملکرد فنی بر دو ریسک مرتبط با زمانبندی وهزینه اولویت دارد. به هر حال محدودیت در بودجه، یا کوتاه بودن بیش از حد زمانبندی میتواند تأثیر زیان باری بر عوامل عملکرد فنی ویا کیفی داشته باشد. [4]
یکی ازنقشهای عمده ی انجام شده توسط یک مدیرپروژه مدیریت ریسک یک پروژه است این وظیفه ناکارآمد خواهد بود اگرمدیریت ریسک پروژه ازآغاز پروژه انجام نشده باشد که این روشی جهت مدیریت ریسک موثر وکارآمد به عنوان یک روش مناسب و منظم که مهمتر ازهمه به دانش و تجربه نیازدارد. این رساله به مشکلات مدیریت ریسک درپروژه های ساختاری با استفاده ازروش مبتنی بردانش می پردازد.
در این پژوهش ابتدا عوامل تاثیر گذار برتداركات پروژه شناسایی میشوند ودر قالب شش دسته زیر طبقه بندی میشود :
1) ریسكهای تامین كننده
2)ریسكهای حمل ونقل
3) ریسكهای محیط خارجی
4) ریسكهای كارفرما
5)ریسكهای پیمانكاران
6)ریسکهای مشاور
وسپس میزان اثر گذاری و احتمال وقوع ریسكهای شناسایی شده بر اهداف پروژه از طریق تاثیر بر هزینه،زمان وعملكرد كیفی پروژه مورد ارزیابی قرار میدهیم. ریسكها شناسایی شده تجزیه و تحلیل ، اولویت بندی شده و جهت مدیریت نمودن در اختیار مدیران پروژه قرار داده میشود تا از نتایج آن در راستای اهداف پروژه استفاده شود .
برای تجزیه و تحلیل داده ها از تصمیم گیری چند معیاره و همچنین برای کمی نمودن و میزان تاثیر ریسک و احتمال وقوع استاندارد مدیریت پروژه (PMBOK) استفاده کنیم.
روش TOPSIS که یکی از روشهای جبرانی در تصمیم گیری چند شاخصه است به منظور رتبه بندی گزینه ها انتخاب شده و مورد استفاده قرار می گیرد. برای این منظور تجزیهو تحلیل مدل در دو حالت قطعی و غیر قطعی مورد توجه قرار می گیرد. به این ترتیب که ابتدا با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP وزن شاخص هارا بدست آورد و سپس با استفاده از روش TOPSIS و داده های قطعی رتبه بندی گزینه ها با استفاده از این روش کاملا علمی و قابل استفاده است اما جنبه های احتمالی و غیر منطقی موجود در پدیده ها را لحاظ نماید برای این منظور از روش AHP فازی وزن شاخص ها را محاسبه و گزینه ها با روش TOPSISفازی و با استفاده از تئوری فازی رتبه بندی می شوند. در این روش بدلیل استفاده از اعداد مثلثی فازی، جنبه غیر قطعی داده های جمع آوری شده در ارزیابی و رتبه بندی گزینه هاموثر بوده و جواب های بدست آمده از دقت بیشتری برخوردار خواهند بود.
1-3 اهمیت وضرورت پژوهش
1-4 اهداف پژوهش
در این پژوهش با شناسایی منشأهای ریسک تدارکات پروژه به بررسی نقش مدیریت ریسک در تدارکات پروژههای احداث میپردازیمو اینکه (مطالعه موردی: تولیدكارخانه سیمان خرامه استان فارس) می باشد.
هدف اصلیدر این پژوهشمدیریت نمودن ریسکهای موجود در مدیریت تدارکات پروژههای احداث به عنوان هدف اصلی در این تحقیق خواهد بود و همچنین اهداف فرعی پژوهش را میتوان به شرح زیر بیان نمود:
1- شناسایی ریسکهای تدارکات پروژههای احداث
2- تشریح نمودن ریسک تدارکات پروژه
3-ارائه یک روش مناسب جهت تحلیل وارزیابی و اولویت بندی ریسکهای تدارکات پروژه
4- بررسی نقش مدیریت ریسک در تدارکات پروژه های احداث
1-5 سوالات پژوهش
1-5-1 پرسش اصلی پژوهش