اگر به زندگی روزمره خویش نگاه کنیم، متوجه نفوذ سازمانها در حیطههای مختلف آن خواهیم شد. زیرا با سازمانهای بسیاری در تماس هستیم و اکثر اوقات ما یا به عنوان عضو سازمان یا ارباب رجوع در سازمانها میگذرد و شاید به همین دلیل میتوان عصر امروز را عصر سازمان نامید، چرا که سازمانها اهدافی را برای انسان برآورده میسازند که از توان وی به شکل فردی خارج است (علاقه بند، 1371).
انسان در همه سازمانها اعم از صنعتی یا بازرگـانی از عوامـل مهم در پیشبرد اهـداف سـازمان تلقی میشود. در جهت نیل به افزایش کارایی و بهرهوری هر چه بیشتر این عامل باید عوامل انگیزاننده را در او شناخت و سپس برای ارضای این نیازها در جهت افزایش کارایی همت گماشت ضمن این که کلیه صاحبنظران مدیریت انگیزش را فرآیندی پیچیده و بنابراین دارای ماهیت چند بعدی دانستهاند از این رو فهم و کاربرد آن نیازمند وقوف بر دانش مربوط و هنر به کارگیری آن میباشد.
البته برای هر مدیری در سازمان آگاهی از مسئله انگیزش کارکنان؛ که در واقع پی جویی علت و سبب حرکت و رفتارهای اعضا و افراد سازمان است. ضرورت تام دارد. كند و كاو در مسئله انگیزش؛ پاسخ چراهای رفتار آدمی است؛ چرا انسان در سازمان کار میکند؟ چرا بعضی افراد فعال و برخی کم کارند؟ علت علاقه به شغل و بی علاقگی به کار چیست؟
این سئوالات و بسیاری دیگر همه با موضوع انگیزش در ارتباط هستند و پاسخ به آنها در انگیزش و انگیزههای کارکنان خلاصه میشود. از این رو مدیران با احاطه به نحوه انگیزش کارکنان و انگیزههای آنان میتوانند در تحقق اهداف سازمان به کمک به سهولت گام برداشته و در انجام سایر وظایف خود نیز موفق باشند. (مهداد، 1381).
از عوامل سازمانی دخیل در رفتار کارکنان را میتوان جو سازمان دانست که به تعبیر هوی و میسکل، جو همانا ادراک اعضاء از محیط کار است. به عبارت دیگر جو «کیفیت نسبتاً پایدار محیط مدرسه رفتار جمعی در مدرسه میباشد» (هوی و میسکل، 1373).
امروزه در سازمانها جهت ایجاد جوی مثبت توجه فزاینده ای به سلامت روحی و روانی کارکنان معطوف میگردد و تعداد قابل توجهی از مدیران اثر بخشی سازمان خویش را وابسته به فداکاری و تعهد کارکنان میدانند. از طرف دیگر در تصور کارکنان مدیران مسئول مسائل فکری و احساسی آنان هستند (دعائی، 1374). مسائل مذکور در محیطهای سازمانی نیز بالطبع قابل توجه است، زیرا هر محیط سازمانی همراه با جوی است که ممکن است آن را غیر قابل اعتماد و سرد و یا گرم و صمیمی و قابل اعتماد سازد. هرچه جو مثبت تر باشد، برقرای روابط انسانی آسان تر است و بالعکس جو بسته افراد را از هم دور خواهد ساخت و منجر به استرس میگردد نیز علاوه بر آسیب های جسمانی و روانی تلاشهای سازمان را عقیم میسازد (الوانی، 1368).
رضایت شغلی عبارت است از حدی از احساسات و نگرشهای مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند. وقتی یک شخص میگوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعاً شغلش را دوست دارد، احساسات خوبی دربارة کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. (مقیمی، 1385)
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی
زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی
رضایت شغلی عبارت است از احساسات مثبت یا لذتبخشی که هر فرد از طریق ارزیابی شغل خود یا تجربیات شغل خود بدان دست مییابد. (همان مآخذ ص 1)
رضایت شغلی ازجمله عوامل مهم در موفقیت شغلی است که موجب افزایش کارآیی ونیز احساس رضایت فرد می شود، رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی و لذت بردن از کار و فعالیت خویش که موجب دلگرمی و وابستگی فرد به آن میشود و در نتیجه تعهد را به دنبال دارد.
از آنجا كه رسیدن به بهداشت روانی امری تصادفی نیست با بررسی علمی و صرف وقت و تحقیق در مورد آن میتوان به آن دست یافت. مطالعه و پژوهش رفتارانسانی در محیط كار از آن جهت اهمیت دارد كه نقش بسیار مهمی را در زندگی هر فرد دارد و روابط سالم انسانی در محیط كار از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیران مسئولیت سنگینی نسبت به برقراری روابط سالم انسانی و جو سازمانی مثبت دارند. واقعیتهای موجود نشان میدهد كه نارضایتی كاركنان را میتوان در شیوههای رفتاری و شخصیت مدیران جستجو كرد.
توانایی فكری و ویژگیهای شخصیتی مدیران در جهت بهبود كیفیت، رضایت شغلی و سلامت سازمانی از مهمترین ویژگیهای آنان محسوب میشود (میرزایی، 1386).
با توجه به مطالب مذکور در زمینه جوسازمانی، بهداشت روانی و رضایت شغلی به نظر میرسد بررسی نوع ارتباط این سه متغیر نکات مفیدی را در زمینه مسائل سازمانها روشن سازد و پژوهش حاضر نیز با عنوان «بررسی رابطه جو سازمانی، رضایت شغلی و بهداشت روانی کارکنان پتروشیمی شیراز» همین هدف را دنبال نموده است.
محقق با انجام این پژوهش سعی دارد تا گامی کوچک در جهت شناخت مسائل و مشکلات سازمانها برداشته و کمکی هر چند ناچیز به برنامه ریزان و مجریان، در سازمانها برای انجام اقدامات مطلوب و اساسی بنماید.
1-3 اهمیت و ضرورت
مطالعه و تحقیق پیرامون جو سازمانی می تواند بسیار با ارزش باشد چرا که متغیرهای جو سازمانی را می توان آسان تر از متغیرهای خود سازمان تغییر داد. جو سازمانی مناسب می تواند در انگیزش کارکنان، بهبود روحیه کارکنان، مشارکت افراد در تصمیم گیریها و فعالیت های سازمان و ازدیاد خلاقیت و نوآوری مؤثر باشد. بارزترین رمز موفقیت مدیران سازمانها شناخت و ایجاد انگیزه های درونی افراد در سازمان است. بررسی پیرامون رضایت شغلی کارکنان در سازمان می تواند مدیریت را به شناخت انگیزه ای درونی کارکنان خود برساند. از طرف دیگر، با وجود جو سازمانی مطلوب فرد در سازمان احساس می کند که سازمان نسبت به وی وفادار است و سعی می کند این وفاداری را به هر طریق ممکن جبران کند که منجر به افزایش کیفیت و کمیت در عملکرد شغلی خود و سازمانش گردد. رفتار مدنی سازمانی یکی از مهمترین نوع عملکرد های شغلی غیر رسمی در سازمانها است که می تواند نقش به سزایی در افزایش بهرهوری سازمان داشته باشد بنابراین محققان و مدیران سازمانها به دنبال رویکردها و روشهایی هستند که باعث ارتقاء میزان رفتار مدنی سازمانی کارکنان می شود.
مدیریت سازمانها امری حساس، پرثمر و در عین حال دشوار است. پیشرفت سازمان تا حدود زیادی به نوع روابط موجود بین رکن مهم آن یعنی مدیر و کارکنان بستگی دارد. با عنایت به این امر که کشور ما به کارکنان اثربخش و با انگیزه، به عنوان یکی از ارکان اصلی کارکنان نیاز دارد تا بتواند جوانان را برای احراز مشاغل آماده کرد،سازمانی پویا داشته باشیم، لذا جو سازمانی، نوع روابط کارکنان با یکدیگر، سبک مدیر و … در کارکنان احساسات مختلف بر میانگیزد. این احساسات در تأمین رضایت و عدم رضایت آنان نقشی عمده بر عهده دارد. (عباس زاده، 1376)
[شنبه 1399-12-02] [ 12:43:00 ب.ظ ]
|