کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



به طور كلی زمینه‌ای كه رشد فرد در دوره‌های مختلف زندگی در آن اتفاق می‌افتد تا حدود زیادی می‌تواند سلامت روانی را تعیین كند. یكی از مدل‌های مطرح شده در این زمینه متعلّق به  برافن برنر ( جاودان   1385،23-20) است. طرز تفّكرها و شیوه زندگی در خانواده پایه‌ریزی می‌شود و سپس توسط مربیان مهدكودك، آموزگاران، دبیران مدارس و دیگر افراد مهّم شكل می‌گیرد. در صورتی كه پایه این روابط و تعاملات به نحو شایسته و مبتنی بر احترام و حقوق متقابل صورت گیرد، می‌توان انتظار داشت افرادی سالم و دارای رفتارهای سنجیده پرورش یابند.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

والدین و مربیان نا آگاه به مسائل روانی و تربیتی در بسیاری از موارد با طرد كردن كودكان و نوجوانان اعمال فشار و بی‌توجهی باعث بروز رفتارهای نابهنجار، احساس خصومت، كینه و خشم می‌گردند.

 

 

شواهد نشان می‌دهد كه رابطه مادر و كودك نقش برجسته‌ای در سلامت روانی و یا بروز اختلال در رشد روانی و ذهنی كودك دارد زیرا، واكنش‌های مادر نسبت به كودك و نحوه ارتباط مادر با فرزندان تا حدودی زیاد می‌تواند بر تصور كودك از خودش تأثیر بگذارد( ولمن  1988، 190) عقیده دارد كه بسیاری از علائم روان تنی و اختلال‌های روانی – رفتاری بیانگر واكنش‌های كودك به نگرش مادر است. به عنوان مثال، توجه به حقوق دیگران، حفظ شخصیت و احترام دیگران، میزان شكیبایی در برابر مصائب رفتن به وادی بزهكاری و . . . تا حدود زیادی بر تجارب خانوادگی بستگی دارد.

 

 

ارتباط مؤثر، سنگ زیربنای خانواده سالم است. به عبارت دیگر، وقتی خانواده‌ای از الگوهای ارتباط مؤثر استفاده می‌كند، انتقال و درك روشنی از محتوا و قصد هر پیامی را دارد و مسئولیت اجتماعی كردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روانی اعضای خانواده را به خوبی انجام می‌دهد (ابراهیمی 1385،128). بررسی‌های انجام شده دربارة خانواده عمدتاً بر این فرض استوار بودند كه بیماری هر عضو یك خانواده علامت بیماری خانواده (پدر و مادر) است، و در مورد اختلال‌های روانی شدید می‌توان آنها را به بیماری روانی و اختلالات غیر قابل انكار والدین نسبت داد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

اكثر محققان كه تأثیر تعارضات خانوادگی در بروز مشكلات فرزندان را مورد بررسی قرار داده‌اند، بر دگرگونی نحوه ارتباط – والد فرزند توجه داشته، و در تبیین نقش تعارضات پدر و مادر در بروز مشكلات رفتاری، كنش‌های متقابل اعضای خانواده را دارای اهمیت بسیار یافته‌اند. یافته‌های مرتبط با تأثیر خانواده بر سلامت فرزندان مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی است (سعادت‌مند  1384،45)

 

 

مطالعات مربوط به فرزندان با والدین دارای آسیب‌های روانی و فرزندان والدین دارای آسیب‌های روانی كمتر و مقایسه آن‌ها باهم تفاوت معنا‌داری را نشان می‌دهد. اگر روابط اعضای خانواده و كانون خانواده دچار عدم تعادل گردد و به عبارت دیگر خود تبدیل به یك دنیای بیمارگونه شود، می‌تواند زمینه‌ساز اختلال‌ها و نابسامانی‌های روانی فراوان در فرزندان گردد (اسماعیلی 1383،70-65). علاوه بر این سیزر  نشان می‌دهد كه پذیرش بیش از حد مجاز در خانه با رفتار پرخاشگرانه و ضد اجتماعی فرزندان همبستگی دارد .

 

 

سینگر  و وینر  به تأثیر فضای حاكم بر خانواده و سلامت روان فرزندان معتقدند. این پژوهشگران از تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند كه معمولاً رابطه بین دو فرزند سالم از نظر روانی، تا اندازه‌ای هدفدار و باثبات است. امّا والدینی كه دارای اختلالات عاطفی – روانی هستند، به علّت عدم توانایی در تمركز و داشتن افكار منقطع و تضاد عاطفی دارای ارتباط نامشخص، بی‌سازمان و غیر متمركز با فرزندانشان

پروژه دانشگاهی

 هستند، به گونه‌ای كه این فرزندان از داشتن ارتباطی معین، روشن، هدفدار و با دوام محروم هستند (سعادت‌مند  1384،56)

 

 

تمامی این تحقیقات نشان می‌دهد یكی از منابع مهّم و مؤثر بر سلامت روان فرزندان محیط خانواده است. اگر منابع خانواده برای سازگاری با فشارهای روانی ناكافی باشد، خانواده مجبور به تحمل بار سنگین می‌شود. تغییرات و فشارها در زندگی خانواده به ظرفیت واحد خانوار فشار می‌آورد. بنابراین، می‌توان بعضی از نتایج منفی مثل بیماری را در اعضای خانواده پیش‌بینی كرد.

 

 

امكان ابتلا به اختلال‌های روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست، این پدیده خطری است كه مرتباً نسل فعلی و آینده را تهدید می‌كند و زیان‌های فردی و اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و اقتصادی زیادی در بر خواهد گرفت.

عکس مرتبط با اقتصاد

کودکان و نوجوانانی که قوانین اجتماعی را زیر پا می گذارندو با رفتارهای آزار گرانه وگرایش های پرخاشگرانه مانند سرقت، خرابکاری، آتش سوزی عمدی، دروغگویی، ولگردی و فرار که مستلزم شکستن سنت ها، ارزش ها و قوانین اجتماعی است و همچنین  رفتارهایی که کنش های روانی و اجتماعی فرد را در منزل، مدرسه و گروه های اجتماعی دچار مشکل می سازد، دچار اختلال سلوک هستند‌(مفیت  و دیگران  2001). کودکان دارای رفتارهای بزهکارانه در یک سیستم مجرمانه قضاوتی و حقوقی به کودکانی گفته می شود که قوانین را زیر پا می گذارند و آنها را نادیده می گیرند(لوبر  2005،121). این رفتارها دامنه ای از رفتن به سینما بدون بلیط تا دگر کشی را شامل می شود(هین شا  2008 ؛ 28).

 

 

نتایج تحقیقات نشان داده است که گونه های خاصی از اختلالهای رفتاری مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای  در بین دیگر اختلالات روانی دوران مدرسه از فراوانی بالایی برخوردار است. اینگونه رفتارهای اغتشاش گر در موقعیت های مدرسه به صورت درگیریهای مکرر و تعارض آمیز با همسالان، معلمان و دیگران خود را نشان می دهد(لطفی کاشانی و وزیری  1389،78).

 

 

این تحقیق ضمن تاکید بر  چند عاملی بودن این اختلال از زاویه خانواده، ویژگیهای والدین،‌ سبکهای مقابله ای  و استرس والدین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است مطالعه رشد و تحول کودکان بدون در نظر گرفتن الگوهای تربیتی و شرایط حاکم بر محیط خانواده،  امری نارسا و ناقص است.

 

 

خانواده، اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری کودکان است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک زندکی فرد دارد. تاثیر خانواده به عنوان نخستین و مؤثرترین واحد اجتماعی بر فرزندان، امری بدیهی و مشخص است در جریان رشد کودک، محیط و شرایط خانواده یک عامل مثبت و مهیاکننده زمینه های رشد و یا یک عامل مخل و بازدارنده است.

 

 

وبستر-استراسون و داهل (1995) نشان می دهند که والدین کودکان با اختلال رفتار، اغلب مهارتهای تربیتی مهم را ندارند. این والدین در استفاده از مقررات، خشن و خرده گیر، ناسازگار، دمدمی و مسامحه کار اند، احتمال کمی وجود دارد که فرزندان خود را هدایت کنند و اغلب رفتارهای اجتماعی کودکشان را تنبیه و رفتارهای منفی را تقویت می کنند.

 

 

مطالعات نشان می دهد که اکثر خانواده هایی که از یک منبع مقابله مناسب استفاده می کردند، عملکرد بهتری داشتند (کیم و دیگران  2003،203). هنگامی که افراد در یک موقعیت استرس زا قرار می گیرند سعی می کنند از فشارهای روانی ناشی از آن موقعیت با استفاده از شیوه های مقابله مناسب اجتناب کنند. فشارهای روانی از عوامل موثر در شکل گیری اختلالات است. تمام اختلالات موجود از جهاتی با استرس در ارتباطند (شاملو 1378،126).

 

 

استرس زمانی رخ می دهد که مطالبات، فراتر از منابع سازشی فرد باشند. مقابله، توسط نظریه پردازان به عنوان کوشش هایی برای بالابردن سازش بین شخصیت و محیط و یا به عنوان تلاش هایی برای اداره رویدادهایی که استرس زا درک می شوند، تعریف می شوند (لازاروس و فولکمن  1984،98).

 

 

در ارتباط با شخصیت و راهبردهای مقابله ای فرض بر این است که شخصیت تعیین کننده راهبردهای مقابله ای است. الگوی دیگر بیان می دارد که شخصیت و مقابله به طور مستقل و جداگانه در شکل گیری ناسازگاری سهیم هستند (جزایری، جعفری زاده و پورشهباز 1382،105). با توجه به اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد نسبتا ثابت است و والدین در شیوه های تربیتی خود تحت تاثیر شخصیت، سبکهای مقابلهای و استرس خود قرار دارند، بنابراین این تحقیق سعی دارد به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا بین ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابله ای و استرس والدینی که دارای نوجوان مبتلا به اختلال سلوک هستند با والدین دارای نوجوان عادی تفاوت وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-02] [ 12:51:00 ب.ظ ]




بنابراین می­بایست سازوکارها و تمهیداتی اندیشید که با اعمال آنها بر سرزمین، هم موجودیت طبیعی آن و هم کیفیت زیست تمامی زیستمندانش، به ویژه انسان، به صورتی پایدار تضمین شود. به کلامی روشن­تر، مسأله اساسی یا پندارینه بنیادین مجموعه مطالعات حاضر این است که چگونه می­توان به چارچوب یا ریختاره­ای علمی، عملی و پایدار رسید که به موجب آن تأمین نیازهای مشروع انسانی با موجودیت طبیعت و دیگر زیستمندان آن کم ترین تنش و تضاد را به همراه داشته باشد. دریافتی که به نوبه خویش هم اهمیت و هم دشواری و پیچیدگی ناهمتای طرح هایی نظیر طرح پیش رو را آشکارا نشان ­داده و ثابت می­کند که تحقق آنها تا چه اندازه به دانشی به روز و میان­رشته­ای و مهم تر از آن حمایت ها و هماهنگی­هایی فرا بخشی، ملّی و منطقه­ای مبتنی بر اراده­ای خردمند و معطوف به عالی­ترین سطوح قدرت و تصمیم­گیری نیازمند است[2].

 

 

 

 

 

1-1       تعاریف کلی، مفهومی و اصطلاحات علمی

 

 

 

 

 

 

  • سرزمین

 

واژه سرزمین[3] بیان گر یک تعداد از پارامترهای سطحی و یا نزدیک به سطح کره زمین شامل اقلیم، خاک، زمین سیما[4]، هیدرولوژی سطحی، لایه های رسوبی، آب زیر زمینی و دخایر ژئوهیدرولوژیکی وابسته به آن، جمعیت جانوری و گیاهی و …  است که برای انسان اهمیت دارد. این پارامترها به طور انفرادی و همچنین در رابطه با یکدیگر با هم متفاوتند (مخدوم،1378؛ فائویونپ،1997). وجود چنین تفاوت هایی است که ویژگی های سرزمین های مختلف را سبب می شود. مجموعه این پارامترها را منابع طبیعی یا منابع اکولوژیکی می نامند (استوارت[5]،1968).

 

 

 

 

  • کاربری اراضی

 

کاربری اراضی [6]بیانگر فعالیت های اقتصادی صورت گرفته و در حال انجام توسط انسان، و به منظور تولید، تغییر و یا نگهداری از یک نوع پوشش اراضی[7] می باشد (گرگوریو و جانسن[8]، 1998) که یک ارتباط مستقیم بین پوشش زمین و فعالیت های انسان در سرزمین ایجاد می کند. کاربری اراضی به دو دسته کاربری انسان ساخت (کشاورزی، شهر و …) و کاربری منابع طبیعی (جنگل، مرتع و …) طبقه بندی می شود. پوشش اراضی نیز بعنوان پوشش فیزیکی- زیستی در سطح کره زمین تعریف میشود (گرگوریو و جانسن، 1998). تنوعی که در مطالعات آمایش و ارزیابی تناسب اراضی وجود دارد بخاطر اینست که واژه ” کاربری اراضی” مفاهیم متفاوتی دارد و  این مسئله خیلی اهمیت

پروژه دانشگاهی

 دارد که یک تمایز بین دو مفهوم کاربری و پوشش اراضی ایجاد نماییم. اما بهر حال در این تحقیق مفهوم “استفاده[9]” آن مورد نظر است (بریاسولیس، 2003 ؛ چاپین و کایسر،1979). علاوه بر این کاربری اراضی بسته مقیاس مکانی معانی متفاوتی دارد. مثلا در مقیاس های بزرگ، معمولا مفهوم استفاده از منبع و در مقیاس شهری مفهوم استفاده بالقوه از سطح زمین برای مکان یابی فعالیت های متفاوت، را تداعی می کند (چاپین و کایسر،1979).

عکس مرتبط با اقتصاد

[1] Multi-Disciplinary

 

[2] اراده­ای که با هوشمندی رابطه ظریف آموزه موصوف را با ملاحظات مبتنی بر امنیت ملّی درک کرده است.

 

[3] Land

 

[4] Landscape

 

[5] Stewart

 

[6] Land Use

 

[7] Land Cover

 

[8] Gregorio and Jansen

 

[9] Use

 

[10] Briassoulis

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]




اهمیت تماس فیزیکی در نوع بشر، قابل اغماض نیست[1] لمس، بوسیله آرام کردن نوزاد به کاهش استرس کمک می­کند و میزان خواب را افزایش می­دهد[3-5] و نقش مهمی در رشد جسمی و عاطفی نوزاد دارد و ماساژ، بهترین شیوه لمس است. ماساژ نه تنها به ایجاد علاقه و دلبستگی بین مادر و نوزاد کمک می­کند و پیوند عاطفی بین مادر و نوزاد را بهبود بخشیده و اطمینان بیشتری از نظر مهارتهای والدینی بوجود می­آورد[1, 5] بلکه برای تسکین کولیک، تقویت دستگاه گوارش و رشد عضلات بسیار سودمند می­باشد[2, 5-7]. نوع، زمان و مقدار لمس باید با متغیرهای تکاملی نظیر سن وشرایط فعلی شیرخوار، قابلیت­ها، آستانه تنش­ها و توانایی­های نوزاد هماهنگ باشد[1]. نوع ماساژ و مقدار فشاری که در فرایند انجام ماساژ استفاده می­شود در میزان وزن­گیری، خواب، عصبانیت، گریه و اضطراب نوزاد تأ ثیر دارد[8].

 

 

تمایل فرد به برقراری نوعی رابطه­ی نزدیک با افراد معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد، دلبستگی نامیده می­شود و به نظر می­­رسد الگوی دلبستگی اولیه، با نحوه­ی کنار آمدن کودک با تجربه های چند سال بعد نیز ارتباط دارد[9]. دلبستگی رابطه عاطفی بین والدین و نوزادشان است که از زمان قبل از تولد شروع می­شود و با احساس حرکات جنین زیاد می­شود و بعد از تولد افزایش می­یابد و تماس پوستی مادر با نوزاد[10] و مراقبت کانگروئی بلافاصله بعد از تولد میزان دلبستگی مادر با نوزاد را افزایش می­دهد[11]. لازم به ذکر است که فرایند دلبستگی بین مادر و نوزاد فرایندی متقابل است چرا که رابطه بین دلبستگی والدین-نوزاد با رفتارهای بعدی والدی به خوبی ثابت شده­است[12].

 

 

ارتباط والدین قبل از بارداری و تولد، سنگ بنای سازگاریهای عمده هیجانی و فیزیکی همراه با تولد طفل را بنا می­نهد[13]. دلبستگی پدر با جنین یک احساس ذهنی عشق و علاقه نسبت به کودکی است که هنوز متولد نشده است نه راه و روش یا نظری در مورد کودک[14]. شواهد زیادی هست که نشان می­دهد جداشدن عاطفی توأم با جدائی فیزیکی از والد، می­تواند فرایند طبیعی پیوند عاطفی والد و نوزاد را مختل کند. وقتی که شیرخواری بیمار است به نظر می­رسد که جدائی فیزیکی توأم با جدائی عاطفی از والدین، سبب نوعی احساس بی کفایتی در والدین می­شود و لازم است والدین تشویق شوند که شیرخوار را هرچه زودتر ملاقات کنند و او را لمس کنند چرا که لمس کردن اولین روش ارتباطی بین والدین و شیرخوار است[1]. بسیاری از افرادی که به تازگی پدر یا مادر شده­اند، تمایل به لمس و دست زدن به نوزادشان از خود نشان می­دهند[15].

 

 

بخشی از تکامل یک نوزاد طبیعی وابسته به مبادله یکسری واکنش­های عاطفی بین والد و اوست که آنها را از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی نزدیک می­کند. این ارتباط با حمایت عاطفی خانواده تقویت می­شود[16]. ارتباط نوزاد-والد پیش از بدنیا آمدن نوزاد با برنامه­ریزی و قطعیت حاملگی شروع می­شود[16]. پدران در مراحل اولیه بعد از زایمان -که ممکنست استرس زیادی هم داشته باشند- از میزان امکانات موجود جهت تسریع تعامل نزدیک با نوزادشان رضایت ندارند[17] در حالیکه مطالعات نشان می­دهند که برگزاری کلاس آموزشی نحوه ماساژ و حمام نوزاد به مدت 4 هفته سبب می­شود که نوزادان با پدر خود رابطه خوبی برقرار کنند وتماس چشمی، لبخند و ارتباط کلامی بیشتری با پدر نشان دهند و رفتارهای اجتنابی کمتری در مقایسه با گروه کنترل از خود نشان دهند[18].

 

 

مطالعات جدید نشان می­دهد که تعامل اولیه پدر– نوزاد، پدران را نیز همانند مادران شیفته کودک می­سازد. ارتباط نزدیک کودک با پدر می­­تواند عواقب ناشی از عدم ارتباط امن با مادر را جبران کند و پدرانی که از کودکان خود مراقبت می­کنند ممکنست با نقش والدینی خود احساس راحتی و موفقیت بیشتری نمایند[1]. هنگامی که والدین آرامش کسب می­کنند، اعتماد به نفس آنها افزوده می­شود و فواید آن برای والدین و نوزاد خیلی زیاد است[5] و این در حالیست که پدرانی که در برنامه های آموزشی مربوط به ماساژ نوزاد شرکت کردند، از میزان استرس­شان به میزان قابل ملاحظه­ای کاسته شد[17] و نیز آنهایی که در برنامه­های  بهداشت نوزاد از جمله اهمیت شیر مادر شرکت کردند، نسبت به سایر گروه­ها اضطراب کمتری از خود نشان دادند[19].

 

 

معمولا فرایند وابستگی در پدران، باعث بروز رفتارهایی مانند تماس بینائی با نوزاد، بخصوص با تمرکز بر زیبائی کودک، تماس لمسی که غالباً به صورت تمایل به گرفتن و بغل کردن نوزاد ظاهر می­شود، توجه به خصوصیات مشخص و مستقل کودک با تأکید بر تشابهات او به پدر،  درک نوزاد به صورت کمال مطلوب، تکامل حس قوی گرایش به کودک که منجر به توجه بیشتر به او می­شود و ایجاد حس عمیق اعتماد به نفس و رضایت مندی می­گردد[1]. بهر حال، هم پدر و هم مادر وقتی که منتظر تولد کودک هستند با جنین رابطه عاطفی برقرار می­کنند[20]. زمان ایجاد دلبستگی به نوزاد در مادران نسبت به پدران متفاوت است. اگر چه مادران یک افزایش سریع در میزان دلبستگی را در ماه پنجم حاملگی نشان می­دهند و در طول حاملگی احساسی بخصوص دارند اما این احساس در پدران به آرامی و بیشتر بعد از تولد و هنگام مراقبت از نوزاد اتفاق می­افتد[12] توجه به دلبستگی پدر و مادر با نوزاد از نظر رشد و تکامل روانی– اجتماعی کودک و توافق بین زوجین بسیار پر اهمیت است[20] و مطالعات در مورد روابط عاطفی پدر- کودک نشان داده است که مراحل این پیوند عاطفی تا حدودی شبیه مادر است[1, 21].

پایان نامه های دانشگاهی

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

تعامل پدر و مادر با جنین در حال رشد متفاوت است. اما مدارک و شواهد موجود این تفاوتها را متناقض نشان می­دهد. برخی میزان دلبستگی مادر را بالاتر، برخی میزان دلبستگی پدر را بالاتر و برخی از آنها دلبستگی پدر و مادر را مشابه هم نشان داده­اند. تشخیص عوامل مؤثر بر دلبستگی پدر و مادر با نوزاد بسیار مهم است چرا که در سلامتی و رشد و تکامل نوزاد دخیل هستند[20].

 

 

یکی از اهداف کارکنانی که با والدین در ارتباط هستند، تشویق بهبود دلبستگی یا ارتباط مؤثر بین والدین و نوزاد است[12]. پرستاران ممکنست عوامل دخیل در میزان دلبستگی والد– نوزاد را در طول مراقبتهای قبل از زایمان بررسی کنند[20] و پرستاران می­توانند بر فرایند وابستگی تأثیر مثبت بگذارند[1]. پرستار نوزادان باید بطور روز افزون دنبال مداخلاتی از جمله ماساژ باشد که این نیاز والدین را تأمین نماید[15] و برای تکامل روابط عمیق­تر والدین با کودکان، آنها را آموزش داده و مشکلات احتمالی را شناسایی کنند[1] و اگر خانم حامله و همسر او برای داشتن احساس عمیق نسبت به نوزاد آمادگی ندارند، پرستار باید آنها را به یک مشاور معرفی کند[20]. زیرا پدرانی که در فرایند ماساژ نوزادان خویش مشارکت می­نمایند احساس لذت بیشتری نموده و در تعامل با نوزاد صمیمیت بیشتری نشان می­دهند[22] و در این فرایند شناخت اهمیت تماس زودرس بین پدر و نوزاد، ضروری است. پدران باید تشویق شوند که احساسات مثبت خود را بروز دهند[1]. پدران در 48 ساعت اول بعد از زایمان عواطف مربوط به دلبستگی را کمتر از خود نشان می­دهند[21] بخصوص اگر به دلایلی پدر بر این باور باشد که این احساسات باید پنهان بماند، در صورتی که این نکته برای آنها روشن نشود پدر ممکنست در تناقض بین باورهای قبلی خود با احساسات عمیقی که تمایل به آشکار کردن آنها دارد گمراه شود و بهترین فرصت­ها برای تعامل با فرزند خویش را از دست دهد[1] و برخی فاکتورهای دخیل در دلبستگی پدر با نوزاد مانند ارتباط پدر و مادر، سن پدر شدن، تجربیات قبلی دوران پدر بودن، حاملگی پر خطر، تعداد فرزندان، سطح تحصیلات که این عوامل را نمی­توان تغییر داد[20].

 

 

در مطالعه scholz به اثرات مثبت مداخله پدر در فرایند حمام دادن و ماساژ نوزاد اشاره شده است [18] اما اشکال مطالعه این است که هم پدر و هم مادر را در مراقبت درگیر کرده و هر دو مراقبت(حمام دادن و ماساژ نوزاد) را توأماً انجام داده­اند و عملاً اثرات مثبت هر یک از تکنیک ها به تنهایی مشخص نشده است.

 

 

با توجه به اهمیت موضوع و به دلیل اینکه دلبستگی پدر– نوزاد در صورت بروز مشکلات و آزردگی­های جسمی مادر پس از زایمان رابطه بین مادر– نوزاد را تحت تأثیر قرارمی­دهد و در این برهه زمانی مشارکت دادن پدر در فرایند مراقبت می­تواند این کاستی را پوشش داده و نوزاد را از صدمات روانی– اجتماعی احتمالی حفاظت کند[20] و با عنایت به اینکه تنها مطالعات معدودی در جهان در خصوص موضوع مداخله پدران بر فرایند دلبستگی نوزاد و پدر انجام شده[23] و مطالعات انجام شده در دهه­های اخیر بیشتر بر روی تأثیر ماساژ بر میزان وزن ­گیری نوزاد و علائم افسردگی و اضطراب مادران و نیز مقایسه تأثیر انواع روشهای ماساژ بر وزن نوزاد صورت گرفته­است[24] و در کشور نیز مطالعه­ای در این خصوص یافت نشد لذا پژوهشگر با قصد یافتن تاثیر ماساژ نوزاد بر دلبستگی بین پدر و نوزاد ،تصمیم به انجام این مطالعه گرفت.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

اهداف پژوهش

 

 

هدف كلی :

 

 

 

    • تعیین تأثیر ماساژ نوزاد بر میزان دلبستگی پدر با نوزاد- یک مطالعه کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی

 

 

اهداف اختصاصی :

 

 

 

    • تعیین و مقایسه میزان دلبستگی پدر با نوزاد در گروه کنترل در شروع و پایان مطالعه

 

 

    • تعیین و مقایسه میزان دلبستگی پدر با نوزاد در گروه مداخله در شروع و پایان مطالعه

 

 

  • مقایسه میزان دلبستگی پدران با نوزادان در گروه مداخله و کنترل در شروع و پایان مطالعه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]




دوره نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی، درك ارزش وجودی خویشتن، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشد. بنابراین، کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای زندگی مؤثر و سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسد. همچنین این دوره، به سبب بروز مسائلی خاص، می تواند با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس[18] ، خود کم بینی و خود پنداره منفی همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه باشد که سبب  کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود (اژه ای، 2004).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

عزت نفس از مهمترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت، سلامت فکر و بهداشت روان ارتباط مستقیمی با عزت نفس دارند. عزت نفس حالتی است که فرد خود را به عنوان فردی شایسته در نظر گرفته و به گونه ای موفقیت آمیز با چالش های اولیه زندگی روبرو می شود و ارزش شاد بودن را دارد. عزت نفس از دیدگاه کوپر اسمیت[19]عبارت از ارزشیابی فرد درباره ی خود و یا قضاوت های درباره ی ارزش خود است. بین عزت نفس و تصور فرد از توانایی خود ارتباط متقابل وجود دارد، به گونه ای که اگر میزان عزت نفس کاهش یابد احساس ضعف و ناتوانی در فرد بوجود آمده، با افزایش میزان عزت نفس، احساس توانمندی و ارزشمندی در فرد احیاء می شود(براندن[20]، 1998).

 

 

یکی از دلایل مهم توجه پژوهشگران به مفهوم عزت نفس، تأثیر بالقوه آن بر سلامت است. به طوری که فرنچ و وارگو [21] از عزت نفس به عنوان یک سپر فرهنگی در مقابل اضطراب نام  می برند (بیابانگرد، 2005).

 

 

هم چنین عزت نفس سازه ی شخصیتی است که نقش مثبت و سازنده ای در دوره ی نوجوانی دارد. عزت نفس عموما یک مولفه ی ارزیابی کننده از خودپنداره[22] و معرف گستره ای از خود است که شامل جنبه های شناختی، رفتاری و عاطفی است. در حالی که این سازه اغلب برای اشاره به مفهوم کلی ارزش شخصی استفاده می شود، مفاهیم دیگری مانند اعتماد به نفس تلویحا به عنوان یک مفهوم عزت نفس در بیشتر حیطه های خاص مورد استفاده قرار می گیرد. هم چنین ، به طور وسیع فرض می شود که عزت نفس به عنوان یک صفت عمل می کند. یعنی در طول زمان در افراد ثابت است. با این وجود، این اصطلاح یک سازه ی رایج است که در حیطه های مختلف روانشناسی از جمله شخصیت، رفتاری، شناختی، و مفاهیم بالینی به کار می رود(رجبی و بهلول، 1386).

 

 

در این زمینه، نظریه ی خودپنداره بیان می كند كه عزت نفس كلی و اختصاصی  یكسان نیستند و نمی توان یكی را از دیگری استنباط نمود. برای نمونه، عزت نفس كلی یك مؤلفة عاطفی است كه با بهزیستی روان شناختی در ارتباط است، ولی عزت نفس اختصاصی یك مؤلفة شناختی است و با پیامد رفتاری رابطه دارد ( پالمن و آلایك[23]،2000) . لذا به مفهوم دقیق كلمه، عزت نفس عبارت از میزان ارزشی است كه افراد برای خویشتن قائل هستند. همچنین سطح بالای عزت نفس بیانگر ارزیابی مثبت از خود است و برعكس. به عبارت دیگر، عزت نفس یك ادراك است و نه یك واقعیت (رجبی و بهلول، 1386).

 

 

در ارتباط با تأثیر درمان های روانشناختی بر عزت نفس، پژوهش ها نتایج گوناگونی را نشان داده اند؛ به طور مثال، ماریانی[24](1979)، نشان داد که درمان عقلانی- عاطفی در طی ده جلسه که بر روی دانش آموزان دبیرستانی انجام گرفت باعث افزایش عزت نفس آن ها شد. اما از سوی دیگر، بعضی پژوهش ها تاثیر این روش را نشان نداده اند، به طور مثال تری دیانا[25](1995) و یوت آرمند[26](1996)، نشان دادند آموزش مشاوره گروهی تاثیری بر بهبودی اعتماد به نفس ندارد .

 

 

در داخل کشور نیز نتایج مطالعه خدایی روی 40 نفر از دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام نشان داد که مشاوره گروهی باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر گروه آزمایش شده است (جان بزرگی و نوری، 2006).  مظاهری و  باغبان و فاتحی زاده(2006)، در بررسی خود که بر روی 30  نفر از دانشجویان خوابگاه در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) به مدت8 جلسه انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که آموزش شناختی – رفتاری نسبت به آموزش رفتاری به طور معنی داری بر افزایش عزت نفس مؤثرتر بوده است.

 

 

از نظر برنارد[27] و دیگران(1989)، درمان عقلانی – عاطفی (RET) به وجود آمده توسط آلبرت الیس )1989)، یکی از جامع ترین و یکپارچه ترین مکاتب روان درمانی جهت شناسایی و کاهش باورهای غیر منطقی و باورهای الزام آور در زمینه انتخاب همسر است. رفتاردرمانی عقلانی- عاطفی از این نظر که بر تفکر، قضاوت، تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل و عمل کردن تأکید می کند، با درمان هایی که به سمت شناخت و رفتار گرایش دارند، مشترکات زیادی دارد. فرض اساسی رفتار درمانی عقلانی – عاطفی این است که افراد با نحوه ای که رویدادها و موقعیت ها را تعبیر می کنند، در مشکلات روان شناختی خود و نشانه های خاص دخالت زیادی دارند(قربانی، 1389). این درمان بر این فرض استوار است که شناخت ها، هیجان ها و رفتارها به نحو چشم گیری بر یکدیگر تأثیر داشته و رابطه ی علت و معلولی متقابل دارند. رفتار درمانی عقلانی – عاطفی همواره بر این سه وجه و تعامل های آن ها تأکید دارد. بنابراین ، می توان آن را رویکردی تعاملی دانست(کوری، 2002، ترجمه سید محمدی، 1385).

 

 

براساس درمان عقلانی – عاطفی، علل واقعی اختلالات بشری در دو ویژگی منحصر به فرد انسان نهفته است :

 

 

الف) رغبت عمومی به کج فکر کردن، احساسات نادرست از خود نشان دادن و بد عمل کردن.

 

 

ب) گرایش های خاص فرد به رفتارهایی که موجب شکست او می شوند.

 

 

الیس بر این باور است كه اضطراب و اختلالات عاطفی نتیجه طرز تفكر غیرمنطقی و غیرعقلانی است. به نظر او، افكار و عواطف، كنش های متفاوت و جداگانه ای نیستند. از این رو تا زمانی كه تفكر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهد بود. به نظر الیس، افرادی كه خود را اسیر و گرفتار افكار غیر عقلانی خویش می كنند، احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع،

پایان نامه های دانشگاهی

 گناه، اضطراب، بی ثمری، سستی و رخوت مفرط، عدم كنترل، و غمگینی قرار می دهند. انسان به وسیله ی اشیای خارجی مضطرب و برآشفته نمی شود، بلكه دیدگاه و تصوری كه او از اشیاء دارد، موجب نگرانی و اضطرابش می شوند. تمام مشكلات عاطفی افراد از تفكرات جادویی و موهوم آن ها سرچشمه می گیرد كه از نظر تجربه معتبر نیستند(گردی، 1382)

 

 

متغیر دیگری که تحت تاثیر عزت نفس پایین در دانش آموزان است پیشرفت تحصیلی می باشد. از آن جایی که پیش بینی پیشرفت تحصیلی از نقطه نظر علمی و کاربردی دارای اهمیت فراوان است. پیشرفت تحصیلی یکی از عوامل مقبولیت در کلاس درس است. همچنین به دست آوردن یک شغل و درجات آن دارای اهمیت است. اهمیت پیشرفت تحصیلی از بعد دیگری نیز قابل تأمل است. از آن جا که هر نظام تربیتی به جهت حصول بهترین شرایط و نتایج و رفع  کمبودها و موانع در سراسر فرایندهای آموزشی و پرورشی و استفاده بهینه از دروندادها، همواره مورد ارزیابی متخصصان قرار می گیرد(مهرافروز و شهرآرای،1381). بنابراین،  با توجه به این که دانش آموزان با عزت نفس پایین دارای پیشرفت تحصیلی پایینی هستند بنابراین، می توان اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری را بر میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد سنجش قرار داد.

 

 

با توجه به اهمیت دوران نوجوانی و تأثیر آن در زندگی افراد، هر گونه آموزش در خصوص نحوة تعامل صحیح با محیط اطراف، به نوجوان كمك می كند تا از این دورة پر تلاطم، به سلامت بگذرد و خود را برای ورود به مرحلة دیگر زندگی آماده نماید دختران به لحاظ عاطفی نسبت به پسران حساس تر هستند و در برابر شرایط دشوار زندگی ممكن است شكننده تر باشند. از این رو جلسات مشاورة گروهی براساس تقویت عزت نفس و ارائة راهبردهایی در خصوص ارتقاء سلامت عمومی می تواند به ویژه در سازگاری و برخورد مناسب آن ها با شرایط بحرانی آموزشگاهی و خانوادگی مؤثر باشد(مهرافروز و شهرآرای،1381).

 

 

جلسات مشاورة گروهی با تأكید بر روش درمان عقلانی- عاطفی – رفتاری الیس باعث می شود: نوجوانان دختر با تفكرات، نگرش ها و باورهای غیرمنطقی خویش آشنا شوند، انتظارات خود را در گروه مطرح نمایند، افزایش تعاملات مثبت در گروه را تجربه كنند و مهارت های بین فردی را یاد بگیرند و در مدارس نیز پیشرفت تحصیلی لازم را داشته باشند. ارائه و آموزش این مهارت ها موجب خواهد شد كه در نهایت آن ها بتوانند بر مشكلات خویش غلبه نمایند. با توجه به اهمیت عزت نفس و پیشرفت تحصیلی به خصوص با توجه به مهاجر پذیر بودن شهر بندرعباس ممکن است دانش آموزان از قومیت های مختلف با یکدیگر در تماس قرار بگیرند و عزت نفس آن ها و متعاقب آن پیشرفت تحصیلی آن ها متزلزل شود.  بنابراین، محقق در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا مشاوره گروهی به شیوه ی عقلانی – عاطفی بر تقویت و افزایش عزت نفس و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی موثر است؟

 

 

[1] – Deary

 

 

[2] – Strand

 

 

[3] – Smith

 

 

[4]-  Fernandes

 

 

[5] – Dweck

 

 

[6] – Master

 

 

[7] – Akin-Little

 

 

[8] – Delligatti

 

 

[9] – Huebner

 

 

[10] – Suldo

 

 

[11] – McKnight

 

 

[12] – Seligman

 

 

[13]-  Csikszentmihalyi

 

 

[14] – Cohen

 

 

[15] . Juth, Smyth and Santuzzi

 

 

[16] – Rational- Emotive- Behavior Therapy

 

 

[17] -Thorpe D. L. and Olson, S.L.

 

 

[18] -Self esteem

 

 

[19]- CopperSmith

 

 

[20] – Branden

 

 

[21]  French & Vagou

 

 

[22] Self-Concept

 

 

[23] – Pullmann & Allik

 

 

[24] – Marianne

 

 

[25] – Teri Diania

 

 

[26] – Yvette Armand

 

 

[27] – Bernard et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ب.ظ ]




یكی از موضوعات مهم سازمانی، وجود تعهد در بین كاركنان است. مدیران لایق همیشه تلاش دارند تا تعهد كاركنان خود را افزایش دهند زیرا آن را لازمة توسعه و پیشرفت سازمان می دانند . ( حسینی ، 1387) .

 

 

تعهد سازمانی یکی ازمسائل مهم انگیزشی است. بر اساس آن، فرد به شدت هویت خود را از سازمان میگیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد و از عضویت در آن لذت میبرد . از نظر می یر و آلن (1991) تعهد، حالتی روانی است که نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت اشتغال در یك سازمان فراهم میآورد . ( فردوسی و همكاران ، 1391)

 

 

به نظر پورتر و همكارانش (1974) نیز تعهد سازمانی، یعنی درجه ی همانند سازی روانشناختی و یا چسبندگی به سازمانی كه ما برای آن كار میكنیم. تعهد سازمانی دارای اجزای زیر است:

 

 

قبول ارزش ها و اهداف سازمان، تمایل به اعمال تلاش برای سازمان و دارا بودن میل قوی برای پیوسته ماندن به سازمان . ( حاتمی و همكاران ، 1390 ) بر این اساس ، مفهوم سه جزیی تعهد سازمانی ارائه شده است كه عبارتند از  : 1- تعهد عاطفی 2- تعهد تداوم 3- تعهد هنجاری .

 

 

تعهد عاطفی : در شرایطی ایجاد می شود كه به دلیل وجود دلبستگی هیجانی ، فرد مایل است به كار خود در سازمان ، ادامه دهد .

 

 

تعهد تداوم : وقتی شخص به آن دلیل به كار خود در سازمان ادامه می دهد كه به حقوق و مزایای دریافتی از آن سازمان نیازمند است ، یا نمی تواند جای دیگری را برای كار كردن پیدا كند ، می گوییم تعهد تداوم یا استمرار را تجربه می كند .

 

 

تعهد هنجاری : این تعهد از ارزشهای فرد شاغل در یك سازمان ، سرچشمه می گیرد ، یعنی فرد معتقد می شود كه به سازمان محل كارش مدیون است و احساس می كند درست آن است كه به كار خود در همان سازمان ، ادامه دهد( ساعتچی ، 1389).

 

 

پورتر و همكارانش (1974) تعهدسازمانی را پذیرش ارزش‌های سازمان و درگیرشدن در سازمان تعریف می كنند و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه ، تمایل برای ادامه كار و پذیرش ارزش‌های سازمان می دانند.چاتمن و اورایلی (1968) تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی بااهداف و ارزش‌های یك سازمان ، به خاطر خود سازمان و دور از ارزش‌های ابزاری آن (وسیله ای برای دست‌یابی به

پروژه دانشگاهی

 اهداف دیگر) تعریف می كنند. شلدون  تعهد سازمانی را چنین تعریف می كند: نگرش یا جهت گیری كه هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته می كند.كانتر نیز تعهدسازمانی را تمایل عاملان اجتماعی به اعطای نیرو و وفاداری خویش به سیستم های اجتماعی می داند . عقیده سالانسیك تعهد حالتی است در انسان كه در آن فرد با اعمال خود و از طریق این اعمال اعتقاد می یابد كه به فعالیت‌ها تداوم بخشد و مشاركت مؤثرخویش را در انجام آن‌ها حفظ كند(بهروان ، سعیدی ، 1388).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

جهت ایجاد تعهد سازمانی، سه مرحله به شرح ذیل مطرح می شود :

 

 

1- پذیرش: در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای به دست آوردن چیزی مانند حقوق می پذیرد.

 

 

2- تعیین هویت كردن یا همانندسازی: در این مرحله شخص نفوذ را به منظور ادامه روابط ارضا كننده و خود مطرحی می پذیرد. افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور می كنند.

 

 

3- درونی شدن: در این مرحله فرد متوجه می شود كه ارزش های سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزشهای شخصی فرد منطبق می باشند ( ساكی ، 1389).

 

 

كاركنان متعهد و وظیفه شناس را می توان در سازمانی سالم یافت . سازمانی سالم است كه از سلامت سازمانی كامل برخورد ار باشد بنابر این سلامت سازمانی ممكن است تعهد سازمانی كاركنان را تحت تاثیر قرار دهد .

 

 

اصطلاح سلامت سازمانی  نخستین بار در سال (1969) توسط مایلز به کار برده شد. از نظر مایلز سلامت سازمانی به وضعی فراتر از اثربخشی کوتاه مدت سازمانی دلالت دارد که به مجموعه ای از خصایص نسبتاً پردوام اشاره میکند و عبارت است از دوام و بقای سازمان در محیط خود، سازگاری با آن و ارتقا و گسترش توانایی سازمان برای سازگاری بیشتر . در تعریفی دیگر، سازمانی را سالم میدانند که آفریننده باشد و برای اخذ این ویژگی، باید از ویژگیهایی برخوردار باشد که عبارتند از: پذیرش دگرگونی و تحول، گرامیداشت اندیشه های تازه، پذیرش شکست به عنوان جزیی از کامیابی و بالأخره قدردانی از افراد( جعفری و همكاران ، 1390).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:49:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم