کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



نجاتیان (1388) در پژوهشی مطرح نمود که ابعاد معنویت فرد، سازه ای است که پرخاشگری و خشم افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و افراد بر حسب بعد معنویت خود در شرایط خشم رفتار متفاوتی دارند. خشم بنابر تعریف بر انگیخته شدن عواطف جریحه دار شده است. اگر چه نقطه آغاز این برانگیختگی عواطف و احساسات ماست اما دامنه تأثیر آن به فکر و بدن ما نیز سرایت می کند . به عبارت دیگر خشم همه ی ابعاد وجود ما را در بر می گیرد. خشم مخرب است و کنترل آن تأثیر بسزایی در میزان سلامتی افراد دارد و یکی از راه های کنترل خشم اعتقادات معنوی است  (بناب ، 1384).

 

 

علاوه بر تأثیر معنویت در خشم، اعتقاد بر این است که کل افراد دارای معنویت رفتار خود تخریب گرانه کمتری مانند خودکشی سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر از خود بروز می دهند، تنیدگی کمتری دارند و رضایت کلی رضایتشان از زندگی بیشتر است (باقری یزدی ، 1389). یزدی (1390) بیان نمود که هر چیزی که در تمامیت زیست شناختی ارگانیسم خللی به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعاً از آن پرهیز کند، استرس شمرده می شود.

عکس مرتبط با سیگار

متغیر مورد بحث دیگر پژوهش حاضر کمال گرایی است که کمال گرایی از ویژگی های روان شناختی است که مورد علاقه ی بسیاری روان شناسان دنیا می باشد و منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیار های کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها است (والان ، 2013) . کمال گرایی به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع بینانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود (فریدمن و بوث ، 2011) . ملکی (1392) در پژوهشی به بررسی رابطه کمال گرایی با سازه دیگری به نام تنیدگی پرداخت و به این مسأله اشاره نمود که کمال گرایی سازه ای دو مقوله ای است ، کمال گرایی منفی و کمال گرایی مثبت ، و افراد دارای کمال گرایی منفی در شرایط مختلف تنیدگی و خشم بیشتری از خود نشان می دهند و چون ارزو های بزرگی دارند، خود را در شرایط بیشتری از فشار و تنیدگی و استرس قرار می دهند. از طرفی افراد دارای کمال گرایی مثبت به دلیل اهداف واقع بینانه و تلاش و امید بیشتر برای دست یافتن به اهداف خود ، در شرایط سخت کنترل بیشتری بر میزان تنیدگی و خشم خود دارند و مقاومت و سرسختی بیشتری برای رسیدن به هدف خود به خرج می دهند. از این رو هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و کاهش تنیدگی در دانشجویان علوم قرآنی کرمانشاه رابطه دارد؟

 

 

1-3اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

ضرورت این پژوهش، به ویژه هنگامی روشن می شود که پی می بریم تاریخ بشر نشان داده است که معنویت همواره از آغاز خلقت انسان زندگی وی را تحت الشعاع قرار داده است. به هر حال، برخی نتایج به ظاهر متناقض که از پژوهش های متعدد به دست آمده اند ، موجب پدید آیی دو جریان موافق و مخالف شده اند ؛ با وجود این ، نتایج فرا تحلیل های پژوهشگران انواع گوناگونی از معنویت و ابعاد مختلفی از معنویت و دین داری را پیشنهاد می کند . انها یاد آور می شوند چه بسا ابعاد مورد اشاره ، توجیه کننده ی مناسبی برای نا همگونی ها باشد

پایان نامه های دانشگاهی

 و بر اساس این تمایز ها ، می توان به برخی تناقض های موجود پایان بخشید . مؤلفان متعددی به این تمایز میان ابعاد دین داری و انواع برخورداری از معنویت در میان افراد ، توجه کرده انمد و این توجه همچنان رو به افزونی است (نجاتیان 1388) . باید گفت این است که یکی از مهم ترین چالش ها در این زمینه ، نا دیده انگاری حیات روحانی بشر و بی توجهی نسبت به بخشی از معارف است که از طریق وحی به دست انسان رسیده است . اگر در علم جدید برای جهان هستی غایت و هدفی منظور نشود و سازمان وجودی کلیه موجودات هستی فقط به صورت مکانیکی و تنها بر اساس عناصر و فعل و انفعالات بیو شیمیایی و فیزیکی تعبیر و تفسیر شود ، حضور اراده های ذی شعور، به هر نحوی نا دیده گرفته می شود (باقری یزدی ، 1389) . از طرفی دیگر همیشه اسین بحش وجود داشته است که آیا کمال گرایی یک اختلال است و اگر چه پژوهش هایس بسیاری بیان نمودند که کمال گرایی یک اختلال نیست ، اما عامل آسیب زایی است که مشکلاتی را برای بزرگ سالان ، نوجوانان و کودکان به وجود می آورد . اغلب مردم ، کمال گرایی را با موفقیت طلبی وظیفه شناسی اشتباه می گیرند . کمال گرایی با این نگرش ها تفاوت دارد . کمال گرایی یک الگوی نا بهنجار از رفتارهاست ، که می تواند منجر به اختلالات زیادی شود . کمال گرایی مستلزم سطوح نا مناسبی از انتظارات و اهداف ملموس و فقدان دائمی خشنودی ، پرخاشگری و خشم است ، از طرف دیگر بعد مثبت کمال گرایی بسیار سازنده است (رایس و دلو ، 2012) . بنابراین شناسایی کمال گرایی و معنویت از نظر تأثیری که در کنترل خشم و تنیدگی دارند بسیار سازنده است چرا که کاملاً آشکار است که تنیدگی و خشم دو مقوله نا خوشایند و اسیب رسان به سلامت افراد محسوب می شوند . از طرفی دانشجویان اینده سازان هر جامعه ای محسوب می شوند و راه های کمک کننده به تنیدگی و خشم در آینده جامعه هم بی شک بی تدثیر نخواهد بود . بنابراین با توجه به مطالب بیان شده ، ضرورت پژوهش حاضر احساس می شود

 

 

1-4اهداف پژوهش

 

 

1-4-1هدف اصلی پژوهش

 

 

هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و کاهش تنیدگی در دانشجویان علوم قرآنی کرمانشاه در سال تحصیلی 1394-1393 است.

 

 

1-4-2اهداف فرعی پژوهش

 

 

 

    1. تعیین رابطه ابعاد معنویت با کنترل خشم در دانشجویان

 

 

    1. تعیین رابطه ابعاد معنویت با کاهش تنیدگی در دانشجویان

 

 

    1. تعیین رابطه کمال گرایی با کنترل خشم در دانشجویان

 

 

    1. تعیین رابطه کمال گرایی با کاهش تنیدگی در دانشجویان

 

 

    1. تعیین میزان توان پیش بینی کنترل خشم و تنیدگی توسط ابعاد معنویت و کمال گرایی

 

 

 

1-5فرضیه های پژوهش

 

 

 

    1. بین معنویت با کنترل خشم در دانشجویان رابطه وجود دارد .

 

 

    1. بین معنویت با کاهش تنیدگی در دانشجویان رابطه وجود دارد .

 

 

    1. بین کمال گرایی با کنترل خشم در دانشجویان رابطه وجود دارد .

 

 

    1. بین کمال گرایی با کاهش تنیدگی در دانشجویان رابطه وجود دارد .

 

 

    1. ابعاد معنویت و کمال گرایی توان پیش بینی کنترل خشم و تنیدگی را دارند.

 

 

 

1-6تعاریف متغیرهای پژوهش

 

 

1-6-1تعاریف مفهومی متغیرها

 

 

 

    • معنویت

 

 

معنویت به حقیقت نهایی یا غیر مادی اشاره دارد . راهی درونی که شخص را قادر به کشف ماهیت هستی یا عمیق ترین ارزش ها و معانی زندگی مردم می سازد ؛ تمرین های معنوی شامل مدیتیشن ، نماز و مراقبه هدفشان زندگی درونی شخص است . چنین تمرین هایی به تجربه یا ارتباط با حقیقت برتر منجر می شوند ؛ یعنی فهم بهتر خود در ارتباط با اشخاص دیگر یا با جامعه انسانی ، با طبیعت یا جهان یا با عرصه روحانی . معنویت غالباً به عنوان انرژی یا جهت یابی در زندگی قلمداد می شود. می توان آن را با توجه به حقایق غیر مادی یا ماندگار یا ذات متعالی جهان دانست (رضایی ، 1389)

 

 

 

  • کمال گر ایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-02] [ 03:42:00 ق.ظ ]




نشانه‌های جسمانی: احتیاج اصلی بدن برقرار كردن تعادل داخلی است. احتیاج موجود را برای نگهداری و ادامه محیط طبیعی و ثابت درونی،‌ تعادل حیاتی می‌نامند. هنگامی كه به دلایلی یكی از دستگاه های فیزیولوژیكی مختل شود، یك احتیاج جسمانی به وجود می‌آید و اگر این احتیاج ارضاء نشود در وظایف و فعالیت موجود اختلال حاصل خواهد شد زیرا به هم خوردن تعادل جسمانی نوعی خطر برای موجود زنده محسوب می‌شود (شاملو، 1382). اضطراب به حالتی اشاره دارد که به موجب آن، فرد بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در اینده نگران، تنیده و ناراحت است (هالجین،1392). سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متكی است كه نیازها و خواسته‌های فرد با منافع و خواسته‌های گروهی كه در آن زندگی می‌كند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امكان از برخورد و اصطكاك مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید (اسلامی نسب،1373). افسردگی از دیدگاه ‌روان پزشكی عبارت است از كاهش نیروها و فعالیت های جسمانی و روانی بر اثر ناراحتی و اندوه‌. از دیدگاه روان‌شناسی حالت غم‌انگیر و اندوهگینی است كه با احساساتی حاكی از تهدید، گناه، خصومت، ناامیدی، اندوه، ناكامی و نیز ركود كنش های فرد همراه است (شفیع آبادی، 1377).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

والدین کودکان مبتلا به سرطان به عنوان مهم ترین افراد در سیستم حمایتی کودک می توانند تنش و اضطراب را به کودک منتقل نمایند. والدین اغلب به دلیل عدم آگاهی از علت و نحوه انجام روش های درمانی و مراقبتی، پیامدهای اقتصادی ناشی از بیماری فرزند، رنج تحمیل شده بر فرزند در طول بیماری، جدایی از کودک، عدم آگاهی از آینده بیماری (سنجری،2004) و مراقبت های طولانی مدت و واکنش های جامعه در مقابل بیماری کودک رنج می برند و این مسائل می تواند منجر به استرس و مشکلات روانی – اجتماعی و در نتیجه کاهش سلامت روان در هر یک از والدین شود (توسلی و الحانی،2011). بسیاری از تحقیقات نشان داده اند تشخیص سرطان، بحرانی در کودک به وجود می آورد که باعث استرس شدیدی در والدین شده و عملکرد آن ها را متاثر می کند (هان،2003). کمبود اطلاعات در مورد بیماری و دانش کم برای سازگاری کودک با موقعیت های اخیر از جمله ی عواملی هستند که باعث استرس روانی در والدین می شوند (اوتمن،2011). این والدین به دلیل مشکل پیش آمده، به راحتی نمی توانند خود را با شرایط گوناگون اجتماع وفق داده و رفتار بهنجار از خود نشان دهند و به دلیل عدم سازگاری با شرایط و محیط پیرامون، دچار افت در کارکرد اجتماعی می گردند (اسلامی نسب،1373).والدین کودکان مبتلا به سرطان بر اثر ناراحتی و اندوه از بیماری فرزند، اغلب دچار افسردگی می شوند که با احساساتی همچون گناه، ناامیدی، ناکامی همراه است (شفیع آبادی،1377). از نشانه های سلامت روان، داشتن تعادل حیاتی است که ممکن است در والدین کودکان مبتلا به سرطان به دلیل بیماری فرزند دچار اختلال شود. بدین صورت که دستگاه های فیزیولوژیکی بدن مختل شوند و فعالیت آن ها به هم ریزد که سبب به هم خوردن تعادل جسمانی در آن ها می شود (شاملو،1382).

عکس مرتبط با اقتصاد

یكی از سازه هایی که با سلامت روان ارتباط دارد، مقابله است. پژوهش های اخیر نشان داده اندکه مقابله نه تنها سلامت روان، بلکه بهزیستی جسمانی فرد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد (ایرلند و همکاران،2005). مقابله فرآیندی است که از طریق آن افراد استرس های ناشی از عوامل استرس زا را کنترل می کنند و هیجانات منفی ایجاد شده به وسیله این عوامل را تحت کنترل در می آورند. به عبارت دیگر مقابله تلاش شناختی، هیجانی و رفتاری شخص برای کنترل درخواست های بیرونی و درونی ویژه ای است که فرد را تهدید می کند، یا به مبارزه می طلبد (کلینکه،1999). در زمینه ارتباط سلامت روان با روش های مقابله ی کارآمد، کولینز(1999) معتقد است که پاسخ مقابله ای می تواند بر سلامت روان فرد با تعدیل فشار روانی تاثیر بگذارد.

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

یکی ازانواع مقابله ها، مقابله مذهبی است. مقابله مذهبی به عنوان روشی تعریف شده است که فرد از منابع مذهبی مانند دعاونیایش، توکل و توسل به خداوند برای مقابله با استرس ها استفاده می کند (پارگامنت،2000). یافته های اخیرنشان داده اند ازآن جا که این نوع مقابله ها، هم به عنوان منبع حمایت عاطفی وهم وسیله ای برای تفسیرمثبت حوادث زندگی هستند و می توانند به کارگیری مقابله های بعدی راتسهیل نمایند، از این رو به کارگیری آن ها برای والدین کودکان مبتلا به سرطان مفید واقع می شود (کارور،2002). تحقیقات متعددی نشان میدهند بیماران مبتلا به سرطان و یا بیماری های تهدید کننده زندگی وهم چنین خانواده های آنان، در مقابله با چنین بیماری هایی به مذهب روی می آورند(هکسم،مولن،کارول،لنکتتوفودتنر،2011؛والوروپالی،لودردال،بالبونی،فیلپز،بلوک،نگ،کاچنیک،واندرویل وبالبونی؛2012؛راگسدال،کوتون،ولدریگ،گریمز،سید،2010).با این حال دراتچاس وآناندراجاح(2014)، گزارش داده اند که باورهای مذهبی و معنوی، هم می تواند سازگاری با بیماری های مزمن مانند بیماری سرطان را بهبود دهد و هم می تواند مانع بهبود بیماری شود. در این زمینه، شاید پژوهش در مورد انواع مقابله های مذهبی موثر و مفید باشد. پارگامنت و همکاران(1998)، مقابله های  مذهبی را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کردند. «مقابله مذهبی مثبت» سبک هایی از مواجهه با رویدادهای منفی زندگی است که در آن فرد با بهره گیری از ارزیابی ها و تفسیرهای مثبت مرتبط با یاری پروردگار به استقبال رویدادها می رود (پارگامنت و همکاران،1998). برای مثال فرد معتقد است که در هنگام مواجهه با یک رویداد دردناک، خدا او را تنها نخواهد گذاشت. این الگوی مقابله ای به طور تجربی با سازگاری روان شناختی سالم مرتبط است (آنو،وسکانسلز،2005). والدین کودکان سرطانی وقتی از باورهای مذهبی برخوردار باشند به راحتی می توانند با بیماری فرزندشان مقابله کنند و از سلامت روان بیشتری برخوردار شوند (شعاع کاظمی،1388). اما در شکل دیگری از مقابله که با نام «مقابله مذهبی منفی» نام گذاری شده است، فرد رابطه اجتنابی و نامطمئن با خدا برقرار می نماید (پارگامنت و همکاران،2005). مقابله مذهبی منفی در واقع کشمکشی است که فرد به هنگام مواجهه با مشکلات و سختی های زندگی درباره عقاید و باورهای مذهبی خود دارد که دربردارنده مسائلی نظیر شک کردن به قدرت خدا، رها کردن خداوند، عصبانی شدن از دست خداوند، شک کردن به وجود خدا، پس دادن تقاص گناهان و تنبیه شدن توسط خدا است (فاگین،2008). توجه جدی به مقابله های مذهبی منفی ضروری است و می تواند از اثرات جدی بر سلامت روان والدین پیشگیری کند (کوتون،2010).

 

 

یکی از عوامل مرتبط با سلامت روان، حل مسئله است. حل مسئله فرآیندی شناختی-رفتاری است که توسط فرد هدایت می شود و بدان وسیله فرد سعی می کند راه حل های موثری برای مشکلات خاصی که در زندگی روزمره خود با آن روبرو می شود، کشف کند یا به دست آورد (دزوریلا،1992، به نقل از دهقانی زاده،1384). کسیدی و لانگ (1996)، شش سبک حل مسئله شامل مهارحل مسئله، حل مسئله خلاق، اعتماد به حل مسئله، سبک روی آوردی، سبک اجتنابی و سبک درماندگی را معرفی کردند. حل مسئله خلاق به برنامه ریزی و درنظرگرفتن راه حل های متنوع در موقعیت های مسئله ساز اشاره دارد. اعتماد به حل مسئله نشان دهنده اعتقاد فرد به توانایی شخصی خویشتن در حل مشکلات است. سبک روی آوردی به بازخورد مثبت نسبت به مشکلات وتمایل به مقابله رو در رو با آن ها مربوط می شود . سبک مهار حل مسئله گویای تاثیر مهار کننده های بیرونی و درونی در موقعیت مسئله ساز است. سبک اجتنابی حالتی از تمایل به نادیده گرفتن مشکلات به جای حل آن ها است و سرانجام سبک درماندگی، بی یاوری فرد درموقعیت های مسئله ساز را نشان می دهد. سه سبک نخست، شیوه های حل مسئله سازنده و سه سبک بعدی شیوه های حل مسئله غیر سازنده خوانده می شود (کسیدی و لانگ ، 1996). توانایی حل مسئله در برابر رویدادهای منفی محیط مانند بیماری چون سپر عمل خواهد کرد. بنابراین حل مسئله یک فرآیند مقابله ای آگاهانه، منطقی، پرتلاش و هدفمند است که می تواند توانایی والدین کودکان مبتلا به سرطان را برای مقابله ی سودمند با انواع وسیعی از موقعیت های استرس زا افزایش دهد (دزوریلا،1995). والدین کودکان مبتلا به سرطان از آنجایی که در  مواجهه با بیماری فرزند احساس درماندگی می کنند، با از دست دادن حس کارآمدی و اثر بخشی خود، در رویارویی با مشکل دچار هراس شده و اعتماد خود را برای حل مسئله از دست می دهند (زارعان،1386).

 

 

یکی از عواملی که سلامت روان والدین کودکان مبتلا به سرطان را دچار چالش می کند، نشخوار فکری است. نشخوار فکری یعنی این که فرد به دنبال حالت افسردگی و غمگینی رفتارها و افکاری را نشان می دهد که توجه او را به سمت علائم و معنای علائم افسردگی جلب می کند . این افراد هنگامی که افسرده می شوند به دو شکل به افسردگی پاسخ می دهند. حالت اول سبک پاسخ دهی نشخوار فکری است که پاسخی ناکارآمد به افسردگی است که به طولانی شدن و شدت یافتن نشانه های افسردگی می انجامد. حالت دوم سبک منحرف کننده حواس است که پاسخی کارآمد به افسردگی است که باعث کاهش شدت و مدت افسردگی می شود (یوسفی،1388­). نشخوارفکری به عملکرد حل مسئله لطمه می زند. عملکرد ضعیف افراد دارای نشخوار فکری بیانگر نقص در مهارت های حل مسئله آن ها است و ناتوانی در استفاده از بازخورد برای تصحیح عملکرد و حفظ راهبرد موجود می تواند به دلیل انعطاف ناپذیری شناختی رخ دهد. افراد دارای نشخوار فکری در تغییر شناخت هایشان متناسب با شرایط محیطی مشکل بیشتری دارند. این افراد از نظر ذهنی به یک شیوه و سبک خاص در ارتباط با یک موضوع “می چسبند” (رایس،هرمانس، ویلیامز،دیمیتانر ،ساب،پیترز، الن،2005؛کاو،دریتچل،و آستل،2006). نکته مهم آن که افراد دارای نشخوار فکری بدون در نظر گرفتن خلق منفی راه حل های ناموثرتر بیشتری به یاد آوردند (نورن، وایت،دریتچل،2015). از این رو برای یافتن راه حل های بهتر و موثرتر تلاش نمی کنند و در نتیجه راهبردهای حل مسئله آن ها آسیب دیده و در حل مشکل شکست می خورند. مطالعات مختلف از این یافته حمایت کرده است که نشخوار فکری به مهارت های حل مسئله فرد آسیب زده و باعث کاهش راهبردهای حل مسئله موثر می شود (پاپاجورجیو،2004). والدین کودکان مبتلا به سرطان که خلق افسرده بیشتر و نشخوار فکری بیشتری داشتند، راه حل های موثر کمتری گزارش دادند.

 

 

با توجه به اینکه مشخص نبود هر یک از عوامل بالا تا چه حد پیش بین سلامت روان والدین هستند، یا تا چه میزان واریانس سلامت روان والدین را تبیین می کنند، پژوهش حاضر به منظور دست یابی به این پاسخ انجام شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ق.ظ ]




هوش هیجانی دستاوردی تازه در علم روانشناسی است كه به تازگی به عرصه مدیریت نیز وارد شده و مشتمل بر درك و شناسایی احساسات و عواطف در اشخاص و استفاده از این ادراك برای اتخاذ تصمیم­های مناسب در زندگی روزمره می­باشد.

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

 

در گذشته هرگز كلماتی مانند هرج ومرج و عدم قطعیت در سرلوحه فعالیت­های تجاری قرار نداشت، اما امروزه بسیاری از سازمان­ها تحت تأثیر آشوب­های محیطی هستند. در مداوای یك سازمان بیمار حتماً باید به شرایط محیطی، اقتضائات و كاركنان توجه كافی داشت. هر مدیر باید بتواند از طریق افراد به اهداف سازمانی برسد. سالهاست به مدیران می­آموزند كه توانایی آن­ها برای دستیابی به اهداف، رابطه مستقیم با توانایی آن­ها با برانگیختن افراد اطراف خود دارد. این امر امروزه اهمیت بیشتری یافته است. زیرا مسائل انسانی، ارتباطات و روابط بین مدیر و كاركنان افزایش یافته است. در رویكرد جدید مدیریت فرهنگ سازمانی، كارتیمی و نحوه همكاری مدیر با دیگران اهمیت خاصی داردو مدیرانی مدنظر سازمان­ها هستند كه از توانمندی­های اجتماعی و مهارت­های ارتباطاتی برخوردار باشند، شنونده و سخنگوی خوبی باشندو با درك احساسات خودو دیگران در بیان و انتقال احساسات به خوبی عمل كنند و محیطی با نشاط ایجاد كنند كه در آن افراد رشد یابند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سازمان نیروی انتظامی یکی از سازمان­های مهم وتاثیر گذار در جامعه بوده است. هدف آن مانند بقیه سازمان­ها، ایجاد بهره­وری است از جمله عوامل بهروری در سازمان­ها، نیروهای شاغل در آن هستند. (حاجی عمو عصار،1378)

 

 

در نیروی انتظامی نیز به مثابه همه سازمان­ها نیروهای انسانی، سرمایه­هایی پُر اهمیت تلقی می­شوند که مدیران، برای ارتقاء توانمندی­ها و کارایی­های آنان سرمایه گذاری­های زیادی را انجام می­دهند و برخی از این سرمایه گذاری­ها با هدف ارتقاء رفتار سازمانی این نیروهاست.

 

 

مطالعات روانشناسان نشان داده است که رفتارهای سازمان نظیر تعهد سازمانی؛ فرسودگی شغل؛ سبک رهبری و نظایرآن­ها؛ بر بهره­وری تأثیرات نیرومندی دارند.(مدنی،1384) با توجه به اهمیت نقش سازمان­های انتظامی در ایجاد و تقویت امنیت اجتماعی، وجود این مؤلفه­ها بر نیروی شاغل در سازمان انتظامی و نظامی از اهمیت بیشتری برخوردار است.

 

 

کارکنان نیروی انتظامی همانند همه افراد در معرض عوامل استرس­زای محیط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی قرار می­گیرند و علاوه بر آن با استرس­های شغلی فراوان روبرو هستند بنابراین توجه به نیاز­های آنان می­تواند در افزایش بهره­وری این گروه تأثیر زیادی داشته باشد.

عکس مرتبط با اقتصاد

شاید مردم در ذهن خود تصور قالبی بسیاری از پلیس داشته باشند اما این تصورات قالبی پس از هر برخورد با یک مامور پلیس ممکن است از میان رفته و یا تقویت شود. هر برخورد با پلیس ممکن است تأثیرات مثبت و یا منفی بر روابط میان پلیس و جامعه داشته باشد.

 

 

براساس تحقیقات مشخص شده است که هوش شناختی نمی­تواند معرف ظرفیت کلی هوش افراد باشد پس در اینجا چیزی به نام هوش هیجانی و نحوه بروز آن از طریق مهارت­های ارتباطی می­تواند نه تنها موفقیت شغلی، بلکه موفقیت در اکثر زمینه­ها را برای فرد به ارمغان بیاورد. در تحقیقات صورت گرفته راجع به رضایت شغلی مشخص شده کسانی که هوش هیجانی و ضریب عاطفی بالایی برخوردارند با آمادگی و مهارت بیشتری در جامعه حضور پیدا می­کنند و از رضایت شغلی پایداری برخور دارند. (زکی الف، 1385)

 

بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی

 

 

نتایج حاصله از تحقیقات نشانگر آن است که هوش هیجانی یکی از توانمندی­هایی است که با موفقیت شغلی ارتباط دارد. از طرف دیگر یکی از مساعل مهم و قابل تأمل در ارتباط با هوش هیجانی رضایت شغلی است، رضایت شغلی نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط کاری است هیچ صاحب نظری این ادعا را رد نمی­کند که نارضایتی کارکنان بر روحیه کاری آنان و بهره­وری سازمان اثر منفی دارد، در این بین ارتباطات مؤثر فعالیتی اجتناب ناپذیر و الزام­آور برای زندگی فردی، گروهی، سازمانی و جمعی در تمام جوامع بشری است و از عناصر کلیدی مهم بین افراد یک گروه به شمار می­رود. (میر سپاسی، 1373)

 

 

هود(2006) در پژوهشی تحت عنوان «منزلت اجتماعی پلیس» نشان داده است که بین اقتدار پلیس و منزلت اجتماعی آن رابطه­ی معناداری

پایان نامه های دانشگاهی

 وجود دارد. منظور او از اقتدار، قدرت و توان پلیس در به سامان رساندن ماموریت­ها و مداخله­ی مؤثر و کارآمد در جرائم اجتماعی است. همچنین هود از پژوهش جامعی یاد می­کند که نشان داده است بین میزان شیوع کجروی­ها و جرایم اجتماعی در جامعه و میزان شأن و منزلت اجتماعی پلیس، همبستگی معکوس معنا­­داری وجود دارد. به زعم او «زمانی که جرائم و کج­روی­ها در جامعه رواج می­یابند، مردم اعتمادشان را به پلیس و نها­دهای امنیتی از دست می­دهند، به همین سبب در چنین شرایطی منزلت اجتماعی پلیس و نهادهای امنیتی به شدت تقلیل می­یابد».

 

 

در چند سال اخیر نیز برخی از محققان، پژوهش­های خود را معطوف به بررسی رابطه­ی احساس امنیت، نشاطو شادابی شهروندان با منزلت اجتماعی پلیس نموده­اند. به عنوان مثال ارجایل (2000) نشان داده است که با افزایش احساس نشاط شهروندان یک جامعه، بر میزان ارج و احترامی که آنان برای پلیس قائل می­شوند افزوده می­گردد. او در تبعیین این یافته اذعان نموده است که مردم یک جامعه، بخشی از ایمنی، شادابی و آسودگی خاطر خویش را حاصل تلاش های حرفه­ای و اقدامات ماهرانه­ی پلیس می­دانند، به همین سبب وقتی نشاط آنان فزونی می­یابد ارج و احترام فزون­تری برای پلیس قائل می­شوند. گذشته از آن، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می­دهد (برای مثال کار ترجمه­ی پاشا شریفی و نجفی زند، 1385) شهروندان برخور­دار از سلامت و نشاط بالا، نگرش مطلوبی به اقشار و گروه­های مختلف اجتماعی به ویژه پلیس دارند و آنان را دارای ارج و منزلت بالا می­دانند. گذشته از آن، با کاهش کج روی در جامعه، بر سطح نشاط مردم افزوده می­شود و در نتیجه بر منزلت پلیس افزوده می­شود. (محسنی، 1386)

 

 

منزلت و اعتبار پلیس در ذهن مردم ناشی از اعمال و ظاهر پلیس نیز می­باشد. آنگونه که شیهان تأکید می­کند تصویری که یک مامور پلیس از خود نشان می­دهد بخش مهمی از قدرت و اقتدار آن افسر است. (شیهان، 1994) پیلانت نیز اشاره می­کند: وضعیت ظاهری می­تواند در امور و اجرای قانون همه چیز باشد. افسری که ظاهرش مثل یک رختخواب مرتب نشده است هرگز تصویری از اطمینان و اقتدار در ذهن کسی که اخیرا به خانه­اش دستبرد زده شده یا وسیله نقلیه او را برده­اند به وجود نمی­آورد. (پیلانت، 1992)

 

 

بنابراین ویژگی­های ظاهری پلیس یکی از عوامل اثر گذار بر منزلت پلیس است، قدرت و اقتدار پلیس نیزاز جمله عوامل مهم در شأن و منزلت پلیس است. زیرا از این نهاد انتظار می­رود که با خشن­ترین مسائل جامعه نظیر قاچاق، قتل، سرقت مسلحانه و …..دست وپنجه نرم کند. اگر در مقابله با ناهنجاری­های اجتماعی به طور کلی موفقیت آمیز عمل کند آنگاه این قدرت و اقتدار پلیس تبدیل به مأمنی برای شهروندان در جهت حفظ نظم و امنیت جامعه می­شود و برآیند این پدیده نگرش مثبت به پلیس و افزایش­شأن وحیثیت اجتماعی پلیس خواهد بود.

 

 

کار پلیس چیزی بیش از دستگیری مجرمان و کاری پیچیده و خسته کننده است که مستلزم داشتن طیف گسترده­ای از توانایی­ها و مهارت­های سطح بالا می­باشد. (پیس،1991) به گفته کلاکرز دخالت پلیس در بیش از 90 درصد مشکلاتی که به آن­ها رسیدگی می­کند؛ در پاسخ به درخواست شهروندان است. (کلاکرز، 1991)

 

 

بیشتر فعالیت­های پلیس هیچ ربطی به اجرای قوانین کیفری ندارد­؛ بلکه نوعی خدمت به جامعه است. این خدمت شامل: حفظ صلح و آرامش؛ جلوگیری از خودکشی؛ جستجو برای یافتن کودکان گمشده و یا فراری؛ حل و فصل منازعات و پیشگیری از وقوع جرم می­باشد. بنابراین جامعه و پلیس؛ متکی به یکدیگرند و در این میان منزلت و اعتبار اجتماعی پلیس؛ نقش به سزایی را ایفا می­نماید؛ زیرا اگر اعتبار و حیثیت دستگاه کارگزار امنیت در نزد افکار عمومی مخدوش و متزلزل گردد و اگر اعتماد مردم نسبت به صحت عمل و حسن نیت نیروی انتظامی از میان برود نتیجه­ای جز ضعف ناجا و باز شدن دست تبهکاران برای اقدامات خلاف کارانه و مجرمانه نخواهند داشت.

 

 

به منظور حفظ سلامت یک کشور ضروی است نیازهای ماموران پلیس آن کشور و عواملی که بر رضایت شغلی آن­ها تاثیر گذار است مورد شناخت وبررسی قرار بگیرد. نیروهای پلیس یکی از مهمترین مشاغل را عهده­دار می­باشند که نیازمند تعهد شخصی، تماس مستقیم با مردم و تمرکز بر رفاه وآرامش در جامعه است. هم چنین کار آن­ها خطرناک بوده و نیازمند عهدو کار فشرده است، بنابران برای نیروهای پلیس بسیار سخت است که در صورت نارضایتی بتوانند به طور مؤثر انجام وظیفه کرده و درکارشان موفق باشند. رضایت شغلی وسطح روحیه نیروهای پلیس به وضوح تأثیر بسیار زیادی برکارکرد آن­ها دارد. رضایت شغلی هم چنین یکی ازملزومات تعامل مثبت ومؤثر بین پلیس ومردم است علاوه بر این­ها از آنجا که اصلی­ترین وظایف پلیس حفظ امنیت وسلامت در جامعه است پس بنابراین رضایت شغلی آن­ها مسأله بسیار مهمی برای بررسی می­باشد.(شهبازی، عنصری، جواهری، 1388) 

 

 

رضایت شغلی منعکس کننده­ی نحوه نگرش و احساس کلی اعضاء نسبت به مشاغل و محیط کاریشان می­باشد که با توجه به بررسی رفتارو نظرات افراد می­توان استنباط نمود آن­ها از رضایت شغلی برخوردارند یا خیر.

 

 

کینزبرگو همکارانش، (1951) از دو نوع رضایت شغلی نام برده­اند: 1- رضایت درونی: که از دو نوع منبع حاصل می­گردد: اول احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار وفعالیت عایدش می­شود. دوم لذتی که براثر مشاهده پیشرفت یا انجام برخی مسئولیت­های اجتماعی و به ظهور رساندن توانائی­ها و رغبت­های فردی به انسان دست می­دهد.2- رضایت بیرونی: که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هرلحظه در حال تغییر وتحول است. رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است و رضایت کلی نتیجه تعامل بین این دو است.

 

 

افرادی که از شغل خود راضی­ترند سلامت جسمی وروانی بالاتری دارند و از زندگی خویش نیز خشنود­تر هستند. اما در مقابل نارضایتی شغلی موجب ایجاد احساس تشویش و اضطراب، بروز بیماری­های گوناگون، بالا رفتن غیبت­های کاری، ترک خدمت، پایین آمدن تولید، کم­کاری­های عمدی، کاهش بهره­وری سازمان و… می­گردد.(از کمپ، ترجمه­ی ماهر،1370)

 

 

هوش هیجانی به دلیل کاربردهایی که دارد، از جایگاهی ویژه برخوردار است.  بخصوص در مورد کارکنان پلیس، بسیار مفید می­باشد. هوش هیجانی به پلیس کمک می‌کند تا در موقعیت‌های تهدید کننده و خطرناک، واکنش مناسب­تری برای نجات خود انجام دهند. همچنین با کمک هوش هیجانی می­توانند به ریشه‌های غم و شادی در خود پی­ببرند و آن را مدیریت کنند. حساسیت و هوش هیجانی بالاتر کمک می‌کند تا نیازهای دیگران را درک کنند و حداقل با همدلی به آن­ها کمک کنند و با کنترل بر احساسات خود، حس مسئولیت­پذیری را در خود تقویت کنند. در مجموع هوش هیجانی به آنان کمک می‌کند تا یادگیری بهتری داشته باشند و خوشحال­ترو سالم­ترو موفق­تراز دیگران باشند. (سایت پزشکان بدون مرز، اهمیت هوش هیجانی وضرورت آن)

 

 

همچنین متون علم مدیریت بر این باور هستند که رهبران و مدیران با هوش­های هیجانی بالاتر، توان بیشتری برای هدایت سازمان تحت کنترل شان دارند.  یافته‌های جدید نشان می‌دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس­وظیفه شناسی بالایی هستند اما فاقد هوش هیجانی واجتماعی هستند در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف­تری دارند. (سایت اطلاع رسانی صنعت، هوش هیجانی یک مهارت مدیریتی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ق.ظ ]




سلامت از نیازهای اساسی انسان است كه در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد(صفری و فتاح زاده ، 2003)اگر چه در ابتدا فقط به سلامت جسم به عنوان سلامتی توجه می شد؛ با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی و با مبارزه علیه بسیاری از بیماری ها، بشر به جنبه های دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه كرده است (قادری، 1381)

 

 

مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از كارآمدی خود، اتكاء به خود، ظرفیت رقابت، وابستگی بین نسلی و خودشکوفایی توانایی های بالقوه  فكری و هیجانی و غیره می باشد. البته با در نظرگرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیرممكن می نماید.با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد كه سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است . آنچه مسلم است این است كه حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. (عباس زاده ،1382)طبق دست آورد تحقیقاتی دانشكده بهداشت دانشگاه هاروارد، سازمان جهانی بهداشت و بانك جهانی، اختلا لات روانی به عنوان یكی از مهمترین و معنی دارترین اجزای بار كلی بیمار ی ها به شمار می رود ( محمدی، داویدیان،هاراطون ،نوربالا، ملک فضلی ، تقوی و پور اعتماد، 1382).توجه به بهداشت روانی در تمام عرصه های زندگی از جمله زندگی كاری فرد حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد .

 

 

عوامل موجود در محیط كار بطور وسیعی با سلامت و بیماری افراد شاغل در ارتباطند. به گزارش سازمان بین المللی كار ( 2000 ) از هر سه نفر مستخدم یك نفر از كشمكش بین كار و محیط خانواده به عنوان یكی از بزرگترین مشكلات زندگی یاد می كند. (ایلو،2000) در ارتباط با تأثیرات مهم نادیده انگاشتن بهداشت حرفه ای بر سلامت روانی، تردیدی وجود ندارد و تحقیقات وسیعی نشان دهنده این مسئله می باشد.در تحقیقی كه اورنگی با هدف بررسی استرس شغلی و ارتباط آن با سلامت روان 397 نفر از پرسنل بیمارستان های دانشگاه علوم پزشكی شهر شیراز انجام داد، به این نتیجه رسید كه میزان استرس شغلی با سلامت روان كادر اداری و درمانی این بیمارستان ها ارتباط دارد و همچنین مشخص شد كه پرسنل درمانی این بیمارستان ها نسبت به كادر اداری از سلامت روان كم تری برخوردارند (اورنگی و هاشم زاده ، 1379) و از بین كاركنان خدمات بهداشتی ، منزلت حرفه ای واجتماعی پرستاران نسبت به سایر گروه ها، در معرض تنش قابل ملاحظه ای قرار دارد . (مک گرس،2003).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

فرسودگی شغلی از جمله خطرات شغلی است كه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است (بحری،مقیمیان، عطار باشی و قرچه ، 1382) و برای توصیف پاسخ های انسان در برابر فشارهای روانی تجربه شده استفاده می شود.

 

 

یکی دیگر از عواملی که سلامت روانی افراد را به خطر می اندازد ، استرس شغلی است. موسسه ملی امنیت و سلامت شغل(ادوارد، بومارد ،کویل ، فوترجیل و هانیگان، 2000).استرس شغلی را ناشی از مشكلات زیاد در محیط كاری، تغییرات مداوم خارج از كنترل، جابه جایی مداوم، اضافه كاری، ساعت كاری زیاد، بی نظمی ساعت كاری می داند. گرینبرگ(2002) معتقد است كه استرس زیاد شغلی منجر به فرسودگی شغلی می شود. زمانی كه فرد استرس زیاد، مداوم وكنترل نشده در محیط كار تجربه می كند؛ تقاضای محیط كار بیش از حد توانایی فرد باشد و نتواند به اهداف خویش برسد و همچنین افرادی كه آستانه تحمل پایینی دارند و توانایی مقابله با استرس را ندارند بیشتر در معرض فرسودگی شغلی قرار می گیرند .در تعریف فرسودگی شغلی می توان گفت فرسودگی شغلی نشانگان فروپاشی عاطفی بعد از سالها درگیری و اشتغال به كاراست.این نشانگان خصوصاً در بین افرادی كه در شغل های خدمات انسانی از قبیل کارکنان آموزشی و پزشكی که شاغل اند، بیشتر شایع است. نشانه های فروپاشی شغلی با فقدان شور و اشتیاق،احساس محرومیت وشكست،غیبت از كار ،بی علاقگی نسبت به قبول مسئولیت، افسردگی و علائم جسمانی مشخص می شود.علل فروپاشی شغلی متعدد است . بعضی علل خارجی هستند(وظایف محیط كار)وبعضی علل داخلی) درگیر شدن بیش از حد در كار و انتظارات غیر واقعی درمورد آنچه می تواند انجام شود  .(

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

در همین راستا هال  (1996، به نقل از روحانی و ابوطالبی ، 1388) و لاندا (2008) در نتیجه مطالعاتشان نشان دادند که بین استرس شغلی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش فشار شغلی و تنش ها و استرس های شغلی سلامت روان افراد تحت تاثیر قرار می گیرد ، چرا که افرادی که در محیط کار پر استرس قرار دارند به نوع خود مسائلی را تجربه می کنند که سبب استرس آنها شده و چه بسا بر سلامت روان آنها تاثیر بگذارد.

 

 

همچنین عبدی و همکاران (1386) در بررسی رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان روی کارکنان دانشگاه

پایان نامه های دانشگاهی

 به این نتایج رسیدند که بین فرسودگی شغلی و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد و افراد هرچه در شرایط کاری احساس یکنواختی و نارضایتی و به دنبال آن دچار فرسودگی شغلی شوند ، سلامت روان آنها دستخوش تغییر خواهد شد و رابطه بین سلامت روان و فرسودگی شغلی رابطه ای منفی و معنادار بود .  از این رو هدف از پژوهش حاضر  تعیین رابطه بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی با سلامت روان در بین کارکنان آموزش و پرورش شهر کرمانشاه است.

 

 

1-3  اهمیت و ضرورت انجام پژوهش

 

 

خسارات اجتماعی ناشی از استرس تاكنون بسیار بالا بوده ، به طوری كه همچنان سیر صعودی خود را طی می كند. جامعه ، هزینه های خدمات اجتماعی همچون ارائه خدمات پزشكی برای افرادی كه در اثر استرس شدید دچار بیماری می شوند ، حقوق بازنشستگی زود هنگام برای افرادی كه به علت بیماری های ناشی از استرس شدید از كار افتاده اند و هزینه های معلولیت ناشی از حوادث كه به علت استرس بالا به وجود آمده اند  مانند تصادفات را متحمل می شود؛ علاوه بر آن ، استرس اغلب ، مردم را تند مزاج می كند و این امر روی كیفیت كلی زندگی افراد تأثیر می گذارد. استرس بلند مدت ، یكی از شایعترین علل بیماری هایی مانند فشار خون بالا و سایر بیماری های قلبی ، شناخته شده است . امروزه اعتقاد بر این است كه استرس بلندمدت می تواند خطر ابتلا به بیماری های روحی _روانی را افزایش دهد و موضوع تحلیل قوای كاركنان یا فرسودگی شغلی در حال حاضر، یك مشكل شایع دراکثر سیستم های کاری و اداری است. به طوری كه طبق آمار موجود از هر هفت نفر شاغل در پایان روز، یك نفر دچار تحلیل می شود(فروغ،1373). اداره اطلاعات كل آمریكا نشان می دهد كه در میان مشاغل موجود، مشاغل بهداشتی­­ _ درمانی بالاترین میزان صدمات شغلی و از جمله فرسودگی شغلی را دارند (پورالمشی،1380). از آنجا كه فرسودگی شغلی باعث كاهش بازده كاری، افزایش غیبت از كار، افزایش هزینه های بهداشتی و جابجایی پرسنل، تغییرات رفتاری و فیزیكی و در برخی موارد مصرف مواد ، (فلتون،1998). كاهش كیفیت خدمات ارائه شده  و بدنبال آن نارضایتی از خدمات می شود ، بنابراین شناخت و پیشگیری از فرسودگی شغلی در ار تقاء بهداشت روانی افراد و ارتقاء سطح كیفیت خدمات ارائه شده، نقش بسزایی خواهد داشت .بنابراین ضرورت  انجام پژوهش حاضر احساس می شود. از طرف دیگر با توجه به اینکه شغل محقق حاضر، تدریس در دبیرستان  و پیش دانشگاهی می باشد لذا به بررسی رابطه استرس شغلی و فرسودگی شغلی با سلامت روان پرداخته شد .

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

1-4   اهداف پژوهش

 

 

1-4-1- هدف کلی

 

 

بررسی رابطه ی بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی  با سلامت روان در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه  

 

 

 

    • اهداف اختصاصی

 

 

 

 

    • تعیین رابطه ی بین سلامت روانی و استرس شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه .

 

    • تعیین رابطه ی بین سلامت روانی و فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه .

 

 

    • تعیین رابطه ی بین استرس شغلی وفرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه .

 

 

    • تعیین میزان پیش بینی کنندگی سلامت روان از طریق استرس شغلی و فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه .

 

 

 

5-1 فرضیه های پژوهش

 

 

 

    • بین سلامت روان و استرس شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه رابطه

 

 

وجود دارد .

 

 

 

    • بین سلامت روان و فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر کرمانشاه رابطه

 

 

وجود دارد

 

 

 

    • بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرکرمانشاه رابطه

 

 

 وجود دارد .

 

 

 

    • استرس شغلی و فرسودگی شغلی پیش بینی کننده های سلامت روان در بین کارکنان اداره آموزش

 

 

و پرورش شهر کرمانشاه هستند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ق.ظ ]




 مطالعه درباره افشای هیجان ها به بررسی های علمی داروین در دهه 1870 برمی گردد. بیان هیجان، تجربه هیجان، و برانگیختگی هیجانی سه مولفه اساسی هیجان هستتند و انعکاس هیجانی، مفهوم ثانویه به حساب می آید که اندیشه هایی را درباره این سه مولفه اساسی در برمی گیرد . به عقیده کندی مورو و واتسون ، بیان هیجان، چهار عملکرد اصلی دارد : 1- نظم دهی به برانگیختگی ، 2-درک خود، 3- ارتقاء مهارت های مقابله ای و 4- بهبود در روابط بین فردی (نوربالا، علی پور،شقاقی،نجیمی،آگاه هریس، 90).

 

 

برخی پژوهشگران بر این باورند که خودافشا گری یا افشای هیجان ها شامل آن دسته از برداشت هایی است که فرد به گونه ایی آگاهانه و مسوولانه و اختیاری با دیگران در مورد خود در میان می گذارد. به نظر دیگر پژوهشگران ،خود افشاگری باید برای برداشت ها از فردی به کار رود که خود آن را می داند و دیگران احتمالا به آن دسترسی ندارند ویا نمی توانند آن را به راحتی کشف کنند. خود افشا گری به راحتی به فرد اجازه می دهد که به میزان گشودگی یا باز کردن خودرا گسترش دهد و با آگاهی بیشتر به مسائل پیرامون خود بپردازد ، که به تکامل و بالندگی او منجر می شود.مطالعات مختلف نشان داده اند که افشا درباره تجربیات عاطفی و هیجان ها با تقویت فرد برای نفوذ بر خود ، کاهش خلق منفی ، کاهش بازداری، احساس کنترل شخصی و انتخاب رفتارهای سازش یافته را سبب می شود(قربانی،1392).

 

 

 هنگام افشا و لمس واقعی احساسات و هیجانها،واژه ها، امکان ساخت دهی، سازمان دهی ودر نهایت درونی سازی تجارب هیجانی و رویدادهای مسبب آنها را فراهم می سازند و ارتباط دو نیمکره مغز هماهنگ می شود(قربانی،1392).

 

 

 با افشا ی هیجانها فردبه بازنگری و بررسی زندگی خود می پردازد و این امر مستلزم تغییر رویکرد ، توانایی جدا شدن از خود ومحیط اطراف است .به طوری که افرادبابیان داستان زندگی خود می توانند به تصحیح آن بپردازند. در مقابل بازداری روانشناختی یعنی ناتوانی از بیان افکار واحساسات ،  وقتی ایجاد می شود که فرد تصور کند به آسانی نمی تواند درباره خویش با دیگران صحبت کند. خواه به دلیل اینکه به دیگران اعتماد ندارد یا به این سبب که صحبت درباره تجارب احساسی، نتایج نا خوشایندی برایش دربردارد. بازداری و سرکوب گری از مکانیسم های دفاعی هستنند که برخی افراد در نظم بخشی هیجان ها و کاهش استرس از آن استفاده می کنند . پژوهش هانشان داده اند افشای هیجانی با باز گشایی ناهشیار ، بینشی صحیح درافراد ایجاد می کند که در پی آن ، مکانیسم های دفاعی نظیر جبران، واکنش وارونه ، باز داری ، سرکوب گری و . . . بهبود می یابند.  یکی از عواملی که بر افشای هیجانها اثر می گذارد ومانع از افشا ء می شود استفاده از مکانیسم های دفاعی است (نوربالاوهمکاران ،1390).

 

 

مفهوم مکانیسم های دفاعی با نخستین مقالات فروید1 در سال 1936 آغازشد .وی مکانیسم های دفاعی را به عنوان کارکردهای ذهنی تعریف کرد ،که افراد را در برابر اضطراب زیاد ناشی از رویدادهای استرس زای بیرونی و حالت های مخرب درونی محافظت می کند ، نقش حفاظتی مکانیسم های دفاعی از طریق تعدیل ، انحراف یا حذف افکار، احساسات و ادراک های استرس زا انجام می شود (آفر،لاویه، گادلف وآپتر،2000).

 

 

 اصطلاح دفاع اشاره به آن نوع شگردهای خاص روان دارد که احساسات را از حیطه خودآگاه به ناخوداگاه می رانند. دوتن از متخصصین حوزه روان تحلیلی  آنا فروید (سندلروفروید ،1983) و چارلز برنر 2002، تاکید داشتنند که هر چیزی ممکن است دفاع تلقی شود . به طور کلی آن دسته ازفعالیتها و رفتارهای روانی که شما را از تجربه هیجانات ناخوشایند محافظت می کنند ، رفتار دفاعی نامیده می شوند. دفاع ها آن دسته از اقدامات روانی هستنند که طی قواعد خاصی مانع از آگاه شدن فرد به مضمون یا مضامین عاطفی غیر لذت بخش (تفکر، احساس و یا هردوی آنها) و مانع از ورود آنها به حیطه ی هوشیاری شوند(بلکمن،  2004،ترجمه جوادزاده،93 13 ).

 

 

فروید تعدادی مکانیسم دفاعی معرفی کرد و در مورد آنها اظهار داشت ما به ندرت فقط یکی از این دفاع ها را استفاده می کنیم و معمولا با استفاده از چندین مکانیسم به طور همزمان از خود در برابر اضطراب دفاع می کنیم (جواهری، قنبری، زرندی،1390).

 

 

دفاع هرنوع سازوکار برای گریز از احساسات واقعی است و مقاومت استفاده از دفاع های یاد شده در موقعیت درمانی است. به همین دلیل دفاع، که ماهیت خودفریبی دارد، در موارد مرضی هویت خودتخریبی یافته و واقعیت درونی و بیرونی را تحریف می کند. دفاع ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند دفاع های اصلی و دفاع های تاکتیکی، دفاع های اصلی را فروید کشف کرد و آنا فروید بسط داد، این دفاع ها با هدف پیشگیری از هوشیاری به افکار و احساساتی به کار می روندکه تهدیدآمیز تلقی می شوند. دفاع های تاکتیکی را دوانلو1990 مفهوم سازی کرد، این دفاع ها اولین سطح لایه های دفاعی بیمار هستنند که تمایز کامل آنها از دفاع های اصلی ممکن نیست، و عمدتا جهت پیشگیری از صمیمیت و نزدیکی احساسی به کار می روند، بنابراین می توان گفت که دفاع های اصلی عمدتا ماهیت درون روانی دارند و دفاع های تاکتیکی عمدتا ماهیت بین شخصی(قربانی،92).

 

 

دفاع های اصلی به دو دسته تقسیم بندی می شوند:دفاع سرکوب گرا، دفاع واپس گرا، دفاع های سرکوب گرا شامل عقلانی سازی، دلیل تراشی،ناچیز انگاری، جابه جایی و واکنش وارونه می شود و دفاع های واپس گرا شامل انکار،فرافکنی، جسمانی سازی است. همچنین دفاع های تاکتیکی به دو دسته کلامی وغیرکلامی تقسیم می شوند، دفاع های تاکتیکی کلامی شامل مبهم حرف زدن وتمایل به رک گویی است

پایان نامه های دانشگاهی

 که در آن عبارات متضاد، طعنه زدن وکنایه گویی و گفتگوهای بیهوده یا از شاخه ایی به شاخه دیگر پریدن استفاده می شود. برخی دفاع های تاکتیکی غیرکلامی عبارتنداز: اجتناب از ارتباط چشمی ، لبخند زدن وبا خنده حرف زدن وگریه کردن، یا فاصله بدنی گرفتن. ژست های بدنی بسیار خشک و بدون انعطاف یا بسیار نرم و وانهاده که نشانگرسد دفاعی بیمار در برابر رابطه نزدیک هیجانی و برقراری صمیمیت است(دلاسلوا،1996 ،ترجمه یوسفی لویه و نوربخش،1391).

 

 

 مکانیسم های دفاعی به دلیل اهمیت ویژه ایی که در مفهوم پردازی اختلالهای روانی و درمان آنها از دیدگاه روان پویشی دارند، مورد توجه بالینی و پژوهشی خاصی قرار گرفته اند. در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیسم های دفاعی همراه است و دفاع ها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کنند بررسی های متعددی از این فرض حمایت کرده اندو در تحقیقات مشخص شده است که سلامت جسمی و روانی افراد به طور معناداری با مکانیسم های دفاعی آنها در ارتباط است(افضلی،آشتیانی،فلاح،1387).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 طبق پزوهشهای انجام شده استفاده از مکانیسم های دفاعی با برتری جانبی نیمکره های مغز در ارتباط است. مطالعات در زمینه جانبی شدن عاطفی نیز به یافته های جالبی منتهی شده اند و در این زمینه دو فرضیه را مطرح می گردد. در فرضیه اول بحث اختصاصی نیمکره راست به عواطف منفی ونیمکره چپ به عواطف مثبت و در فرضیه دوم غلبه نیمکره راست در تمام جنبه های رفتار هیجانی مطرح می شود(قربانی،1392).

 

 

مطالعات در زمینه عملکرد اختصاصی نیمکره های مغزی اینطور نشان می دهند که نیمکره غالب، نیمکره ی عمل گرا و نیمکره غیر غالب از نظر عملکردی بیشتر در فرایندهای عاطفه دخالت دارند. (هیلمن وبادرس و همکاران)1987 براین باورند که نیمکره راست با داشتن فیبرهای عصبی ارتباطی بیشتربا هسته های مغزی که در برانگیختگی و توجه نقش عمده دارند بیشتر از نیمکره چپ در ارتباط است. و همانطورکه آمار نشان می دهد”نادیده انگاری حوزه ادراکی” معمولا درآسیبهای نیمکره راست اتفاق می افتد.نقش بادامه یا آمیگدال در پردازش اطلاعات هیجانی قبلا مورد توجه قرار گرفته است . همچنین پردازش اطلاعات هیجانی توسط نیمکره راست در اختلال پس از ضربه برای اولین بار توسط حق شناس با روش تحلیل امواج مغزی مورد بررسی آزمایشی فرار گرفته است (اصلاح کارلاکمه سر،1387).

 

 

درمجموع اغلب آزمایشها برغلبه نیمکره راست دربازشناسی و ابرازهیجانها تاکید کرده اند از این روی عملیات نیمکره راست بیشترباآنچه در روان تحلیل گری، ناهشیار خوانده می شود همخوان است. این به معنای در نظرگرفتن نیمکره چپ به عنوان مرکز هشیاری، ونیمکره راست به عنوان مرکزناهشیاری نیست چرا که بدون تردید ابعادی از کنش وری هردو نیمکره ناهشیارند.اما کیفیت تجربه درونی ناشی از نیمکره راست ، ازآنجایی که میانجی گفتاری ندارد، با ناهشیاری مطرح شده در دیدگاه های روان پویشی قرابت بیشتری دارد. آسیبهای نوروزی ونبودسلامت روان عمدتا از احساسات مدفون شده غیرقابل پذیرش و مکانیسم های سازش نایافته برای مقابله با این احساسات تشکیل شده است. از این روی، نوروز محصول تعارض بین احساسات سرکوب شده  در تکاپوی ابراز و سیستم های دفاعی برای جلوگیری از بروز این احساسات است و علائم اختلال نیز مصالحه بین این احساسات و دفاع ها هستنند. این احساسات اضطراب برانگیزند و زمینه فقدان سازمان یافتگی روانی را بیشتر فراهم می کنند. این الگو را می توان بر اساس ناهماهنگی در کار دو نیمکره با یکدیگر به خوبی توصیف کرد. اگرنیمکره راست در پردازش بار عاطفی اخبار نقش بیشتری داشته باشد،بنابراین کانون احساسات غیرقابل قبول در نیمکره راست ودرمقابل نیمکره چپ کانون فعالیت سیستمهای دفاعی و کنترل عواطف غیرقابل قبول نیمکره راست است. ناهماهنگی یاد شده در ارتباط بین دو نیمکره پیامدهای متعددی دارد، نخست عملیات سازش نایافته سیستم های دفاعی در نیمکره چپ آثارتخریبی درسازش یافتگی فرد دارد. دوم، گریز ازتجربه احساسات موجود در نیمکره راست، نیمکره چپ را ازدستیابی به اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری سازنده محروم می کند(قربانی،1392).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:39:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم