کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



    • آسیبهای درون فردی 2) آسیبهای بین فردی 3) آسیب‎های فرافردی

 

 

آسیب‎های درون فردی، منبعث از ویژگی‎های شخصیتی، مشکلات روحی-روانی و ساختار جسمانی-و برخی عادات ناپسند فرد است. آسیب‎های بین فردی، مشکلاتی است که در‎یک موقعیت تعاملی و در روابط بین زوجین‎ایجاد می‎شود. برخی ازاین عوامل از باورها، دیدگاهها و برخی ویژگی‎های شخصیتی هر‎یک از زوجین نشأت می‎گیرد که به خودی خود مشکل ساز نیست بلکه در تفاوت با ویژگی‎های همسر نمایان می‎شوند. آسیب‎های فرافردی:به مشکلاتی اشاره دارد که از عوامل محیطی و خارج از رابطه زوجین نشأت می‎گیرند ولی بر رابطه زناشویی تأثیر منفی مستقیم‎یا غیر مستقیم دارد. ماحصل کلام‎اینکه نباید به ازدواج فقط به عنوان‎یک قرارداد قانونی و شرعی که به دنبال آن وظایفی برای زن و مرد‎ایجاد می‎شوند نگاه کرد. بلکه باید به ازدواج به عنوان سکوی پرواز بسوی کمال و رهایی از منیت‎ها و معنا‎یافتن تبلور عشق و دوستی نگریست. در‎این صورت حفظ‎این گوهر ارزشمند اهمیت دارد از‎این رو باید در راه شناخت عوامل آسیب زا برای زندگی زناشویی گام برداشت تا بتوان به موقع از وخیم تر و پیچیده تر شدن مشکلات خانوادگی و زناشویی پیشگیری نمود (رحمت اللهی و همکاران، 1385). با توجه به مطالب بیان شده سازه‎های روانشناختی در پیدایش نارضایتی زناشویی نقش بسزایی دارند.‎یکی از سازه‎هایی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته خواهدشد، سازوکارهای دفاعی است. سازوکاردفاعی‎یک کنش روانشناختی می‎باشد که میان آرزوها، نیازها، عواطف و تکانه‎های فرد از‎یک سو و بازداری‎های درونی شده و واقعیت‎های بیرونی از سوی دیگر میانجی می‎شود. فرض اصلی نظریه روان تحلیلی از آغاز متمرکز بر ماهیت خود فریبی فراگیر انسان بوده است. از نقطه نظر روان پویشی، هرعمل شناختی به خودی خود شکلی از نظم دهی عاطفی است. بر‎این اساس دفاع، تقلای ناهشیار انگیخته شده‎ای تعریف می‎شود که هیجان دردناک را به حداقل و هیجان لذت بخش را به حداکثر می‎رساند. در حقیقت، از وجود انسان دفاع می‎کنند و تعادل او را برقرار می‎نمایند. شخصی که‎این مکانیسم‎ها را نداشته باشد، در مقابل فشارها و محرومیت‎های زندگی کاملا بی دفاع است و قادر به استقامت در مقابل مسائل عاطفی و اجتماعی نیست) محمدپوریزدی و همکاران، 1388).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سازه دیگری که در پژوهش حاضر به آن پرداخته خواهد شد، راهبردهای مقابله‎ای می‎باشد. راهبردهای مقابله‎ای مجموعه‎ای از تلاش‎های شناختی و رفتاری فرد است که در جهت تعبیر و تفسیر و اصلاح‎یک وضعیت تنش زا به کار می‎رود و منجر به کاهش رنج ناشی از آن می‎شود و دامنه وسیعی از افکار و اعمالی را شامل می‌شود که افراد هنگام مواجهه با شرایط فشارزایی درونی‎یا بیرونی به کار می‎برند. لازاروس و فولکمن (1984) دو شکل کلی از مقابله را تعیین کردند که عبارتند از مقابله مسئله مدار ومقابله هیجان مدار. در مقابله مسأله مدار، پاسخهای هیجانی و رفتاری افراد در جهت مدیریت یا تغییر منابع استرس به كار برده می شوند. در مقابله هیجان مدار افراد، راهبردهایی را به كار می برند كه پریشانی هیجانی آنها كه با موقعیتهای استرس زا در ارتباط است را مدیریت نموده‎یا کاهش می‎دهد از سوی دیگر‎اندلر1 و پارکر2 (1994) سه زمینه اصلی رفتارهای مقابله‎ای مساله مدار، هیجان مدار و اجتنابی را معرفی نمودند) کورباسون و

دانلود مقالات

 همکاران2002).

 

 

پژوهش در مورد تاثیر برخی از سازه‎های روان شناختی مانند سازوکارهای دفاعی و راهبردهای مقابله‎ای که در بین اشکال گوناگون آسیب شناسی روانی میانجی می‎شوند در سازگاری روانشناختی مورد نظر قرار گرفته‎اند. هم چنین ارتباط میان سلامت روانی، سازوکارهای دفاعی، پالایش و راه‎های مقابله‎ای (اریکسون و همکاران، 1996؛به نقل از نظام زاده، 1387) بررسی شده است. پژوهشگران دریافته‎اند که سلامت روانی با چگونگی به کارگیری سازوکارهای دفاعی پذیرفته شده مانند پیش بینی، پالایش، شوخ طبعی وفرونشانی ارتباط داردبه طور کلی راه‎های مقابله‎ای و سازوکارهای دفاعی سبب کاهش آسیب پذیری در موقعیت استرس زا می‎شوند (میلی، 2001 ؛به نقل ازنظام زاده، 1387).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

در تمام زندگی‎های زن و شوهری اختلافاتی از کوچک تا بزرگ وجود دارد که برخی از اختلافات هر چند کوچک متاسفانه به طلاق ختم می‎شود. بیشتر اوقات ویژگی‎های فردی باعث اختلاف می‎شوند و گاهی هیچ کدام از طرفین حاضر نیست که به خاطر حفظ بنیان خانواده خود را تغییربدهد. اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترک بدانیم، این قرارداد همواره دائم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ می شود. جریان فسخ قرارداد بین یک زوج را اصطلاحا طلاق می گویند (آزادی و همکاران، 1389). آمار طلاق در کشور روز به روز رو به افزایش است و‎این معضل بزرگ اجتماعی پایه‎های خانواده را فرو می‎ریزد و به گونه‎ای که در هیچ زمانی مانند حاضر بشر دچار انحلال کانون خانواده و آثار سوء ناشی از آن نبوده است. طبق آمار رسمی‎سازمان ثبت احوال در سال 1390 تعداد142841مورد طلاق در کشور به ثبت رسیده است که در مقابل آن 874792مورد ازدواج به ثبت رسیده است.‎این رقم نشان دهنده افزایش روزافزون آمار طلاق در کشور می‎باشد. . بر اساس آمار قوه قضائیه درتهران روزانه 2 هزار نفر به مراکز قضایی خانواده مراجعه می‎کنند که در‎این میان 500پرونده قضایی با موضوع طلاق تشکیل می‎شود. براساس آمار ارائه شده طلاق در کشور ما سیری صعودی را طی میکند. لذا پژوهشگر درصدد بررسی عوامل موثر بررضایت زناشویی زوجین برآمده است. در حقیقت پژوهشگر حاضر بر آن است تا سهم سبک‎های دفاعی و راهبردهای مقابله‎ای را بر رضایت زناشویی زوجین مورد بررسی قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-02] [ 03:48:00 ق.ظ ]




صاحب‌نظران نیز، هوش هیجانی را با توجه به ویژگی‎ها و کارکردهای آن به‌صورت زیر تعریف کرده‎اند، هوش هیجانی مهارتی است که دارنده آن می‌تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود را کنترل کند، از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد، از طریق همدلی، تأثیر آن‌ها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد (خائف الهی و دوستار، 1383). یا اینكه هوش هیجانی شامل آگاهی داشتن نسبت به عواطف و چگونگی ارتباط و تعامل این عواطف با بهره هوشی می‌باشد؛ یعنی فردی که می‌خواهد در زندگی خود موفق بوده و جزء بهترین افراد باشد باید از عواطف و احساسات خود و دیگران آگاه بوده و از عواطف استفاده منطقی ببرد (کایرستد، 1999).

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

 

گلمن (1998) نیز هوش هیجانی را در چهار قالب دسته‌بندی نموده است: 1-خودآگاهی 2- خود مدیریتی 3– آگاهی اجتماعی 4- مدیریت روابط. او بیان می‌کند که چهار عنصر ذکرشده در دو مهارت اصلی قابلیت فردی و قابلیت اجتماعی پدیدار می‌شود که قابلیت فردی روی فرد تمرکز دارد و به دو قسمت خودآگاهی و خود مدیریتی تقسیم می‌شود و قابلیت اجتماعی که روی روابط فرد با دیگران تمرکز می‌کند و به آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط تقسیم می‌شود (استایز و بران، 2004).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

درهرحال هوش هیجانی را می‌توان به‌کارگیری قابلیت‌های هیجانی خود و دیگران، در رفتار فردی و گروهی برای کسب حداکثر نتایج تعریف كرد. ازنظر ویزینگر هوش هیجانی استفاده هوشمندانه از عواطف است. به این صورت که شما آگاهانه از عواطف خود استفاده می‌کنید و رفتار و تفکرات خود را در جهت اهداف خود هدایت می‌کنید تا به نتایج جالب‌توجهی دست‌یابید (ویسنگر، 1998).

 

 

ازنظر سالووی و مایر اصطلاح هوش هیجانی به‌عنوان شکلی از هوش اجتماعی شامل توانایی در کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران و توانایی تمایز قائل شدن بین آن‌ها و استفاده از این اطلاعات به‌عنوان راهنمایی برای فکر و عمل فرد به کارمی‌رود (چرنیس، 2000).

 

 

یکی دیگر از ابعاد هوش تحت عنوان «هوش معنوی» جزو عرصه‌هایی است که پژوهش‌های چندان منسجم و نظام‌مندی در جهت شناخت و تبیین ویژگی‌های آن و همچنین اثرات آن صورت نپذیرفته است. هوش معنوی عبارت است از مجموعه‌ای از ظرفیت‌های ذهنی انطباقی که بر جنبه‌های غیرمادی و متعالی  و امنیت استوار می‌شوند. به‌ویژه آن‌هایی که در ارتباط با ماهیت هستی فرد، تعالی و حالت‌های اوج گرفته  هوشیاری باشند. در عمل این فرایندها با توجه به توانایی‌شان در تسهیل شیوه‌های منحصربه‌فرد حل مسئله، استدلال انتزاعی، کنار آمدن با مشکلات زندگی و انطباقی تقسیم‌بندی می‌شود (کینگ، 2007).

 

 

داشتن هوش معنوی در زندگی می‌تواند باعث رشد و شکوفایی انسان شود افرادی که هوش معنوی بالایی دارند، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشیاری دارند. آنان این ظرفیت رادارند که بخشی از فعالیت‌های روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، دلسوزی و خرد از خود نشان می‌دهند (ایمونز،2000).

 

 

هوش معنوی ذهن را روشن و روان انسان را با بستر زیربنایی وجود مرتبط می‌سازد، به فرد کمک می‌کند تا واقعیت را از خیال (خطای  حسی) تشخیص دهد. این مفهوم در فرهنگ‎های مختلف به‌عنوان عشق، خردمندی و خدمت مطرح است (وگان، 2004).

پروژه دانشگاهی

 

 

 

اسمیت (2003) در مطالعه‌ای نشان داد که هوش معنوی لازمه سازگاری بهتر با محیط است و افرادی که از هوش معنوی بالاتری برخوردارند تحمل آنان در مقابل فشارهای زندگی بیشتر  بوده و توانایی بالاتری را در جهت سازگاری با محیط از خود بروز می‌دهند. معنویت موجب می‌شود که انسان با ملایمت و عطوفت بیشتری به مشکلات نگاه کند و سختی‌های زندگی را بهتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت بدهد (الکینز و کاوندیش،2004) و همچنین معنویت باعث افزایش قدرت انعطاف‌پذیری و خودآگاهی و سازگاری فرد با محیط می‌شود درنتیجه کمبود معنویت در زندگی، می‌تواند انسان را دچار سردرگمی، پوچی و انعطاف‌ناپذیری کندو مانع از این می‌شود که فرد در زندگی بتواند به‌درستی تصمیم‌گیری کند و با مشکلات خود به‌درستی کنار بیاید (مک شری و همکاران، 2002).

 

 

شواهد پژوهش‌های به‌طورکلی از ارتباط مثبت و معنادار هوش هیجانی با شاخص‌های مختلف سازش یافتگی اجتماعی، نظیر رفتار مناسب اجتماعی، همدلی افراد با یکدیگر و گشودگی در برابر احساس‌ها (سیاروچی، چان و کاپوتی، 2000؛ مه یر، کاروسو و سالووی 1999)، عدم تعامل منفی با دوستان (براکت، مه یر و وارنر 2004). برقراری ارتباط مثبت با دیگران و رضایت از این ارتباط (لوپز، سالووی و استراس، 2003)، گرم بودن و احساس همدردی با دیگران (کنستانتین و گینور، 2001). پذیرش دیدگاه همدلانه و توانایی خود نظارت گری در موقعیت‌های اجتماعی (شات و دیگران 2001) خبر می‌دهد. هوش هیجانی می‌تواند چارچوب مناسبی برای بررسی سازش یافتگی اجتماعی و عاطفی افراد در مهارت‎های ارتباطی آن‌ها محسوب شود، (سالووی، مه یر و کارسو، 2002) و در ایجاد روابط بین فردی و کیفیت آن نقش داشته باشد، (گلمن، 1995، سارنی، 1999؛ لوپز، براکت، نزلت، شوتز، سلین و سالووی 2004).

 

 

در این رابطه می‌توان گفت مهارت‎های ارتباطی بخشی از مهارت‎های زندگی هستند (پورشریفی، بهرامی و طایفه، 1385). بخش عمده‌ای  از مهارت‎های اجتماعی را روابط بین افراد و به بیان دقیق‌تر مهارت‎های ارتباطی افراد تشکیل می‌دهند. درواقع اجتماعی شدن هر فرد دستاوردهای مهارت‎های ارتباطی است که قبلاً آموخته است (چاری، 1385)؛ و توفیق در اکثر حوزه‌های زندگی از طریق توانایی ایجاد ارتباط قابل پیش‌بینی است. در متون پژوهشی مفهوم مهارت‎های ارتباطی به‌صورت‌های گوناگون تعریف‌شده است، ماتسون (1990) معتقد است که مهارت‎های ارتباطی رفتارهایی است که تحول آن‌ها می‌تواند بر روابط بین افراد از یک‌سو و بهداشت روانی آن‌ها و نیز عملکرد مفید و مؤثر در اجتماع از سوی دیگر مؤثر باشد. اشنایدر، رابین و لدینگهام نیز مهارت‎های ارتباطی را به‌عنوان وسیله ارتباط بین فرد و محیط، تعریف می‌کنند و معتقدند این وسیله برای شروع و ادامه یک ارتباط سازنده و سالم باهمسالان، به‌عنوان بخش مهمی از بهداشت روانی، مورداستفاده واقع می‌شود.

 

 

زیمباردو مهارت‎های اجتماعی و ارتباطی را برای ایجاد سازمان‌دهی و حفظ یک رابطه انسانی لازم می‌دانند. (چاری، 1385). این مهارت‌ها مشتمل بر مهارت‎های فرعی یا خرده مهارت‎های مربوط به «مهارت‎های کلامی»، «مهارت‎های شنودی» و «مهارت‎های بازخوردی» است که اساس مهارت‎های ارتباطی را تشکیل می‌دهد (چاری و فداکار، 1384). این مهارت‌ها از چنان اهمیتی برخوردارند که نارسایی آن‌ها می‌تواند بااحساس تنهایی اضطراب اجتماعی، افسردگی، حرمت خود پایین و عدم موفقیت‌های شغلی و تحصیلی همراه باشد (یوسفی،1385).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

بنابراین مسئله اساسی پژوهش حاضر این است که آیا بین مهارت‌های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی رابطه وجود دارد؟

 

 

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

آنچه ضرورت انجام پژوهش حاضر را برای پژوهشگر تبیین می‌کند این است که با توجه به اینکه دانشجویان هر جامعه دسترنج معنوی و انسانی آن جامعه بوده و از سرنوشت سازان فردای کشور خویش‌اند با پیشرفت صنعت و فن‌آوری جدید و مشکلات مربوط به آن اختلالات و بیماری‌های روانی همانند مشکلات جسمانی و روانی، افزایش چشمگیری یافته و ازآنجاکه سلامت قشر دانشجو اهمیت فراوانی دارد، لازم است که مسائل عاطفی و روانی این قشر عظیم جدی تلقی شود و مورد رسیدگی قرار گیرد. اهمیت معنویت برای زندگی انسان‎ها خاصه برای دانشجویان با توجه به اینکه آن‌ها به دنبال هدف، معنا و هویت در زندگی خود هستند و ازآنجاکه در این دوره قدرت تصمیم‌گیری، آرامش درونی، خودآگاهی، سازگاری اجتماعی و اخلاقی برای آن‌ها دارای اهمیت است، این مسئله باعث شده که تقویت مهارت‌های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی برای دانشجویان اهمیتی دوچندان داشته باشد، زیرا که با تقویت معنویت دانشجویان می‌توانند معنای زندگی خود را به‌درستی درک کرده و زندگی هدفمندی را داشته باشند و به‌منظور برقراری ارتباط با جامعه و اهمیت کنترل عواطف و هیجانات بررسی ارتباط این سه مؤلفه ضرورت و اهمیت پژوهش در این زمینه بیش‌ازپیش برای پژوهشگر آشکار می‌گردد.

 

 

و آنچه ضرورت کاربردی انجام پژوهش حاضر را تبیین می کند این است که تاکنون پژوهشی با این عنوان صورت نپذیرفته است ازاین‌رو پژوهش حاضر برای پر کردن خلاء پژوهشی در این حیطه انجام شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]




با تحلیل لغوی این واژه می‌توان چنین برداشت کرد که مقصود از شخصیت جنبه‌ی ظاهری و آشکار شده‌ی فرد است که قابل رویت برای افراد جامعه است هر چند چنین برداشتی نادرست نیست اما بیانگر همه‌ی واقعیت نیز نمی‌باشد اما در عین حال تا حدودی از دوامو ثبات برخوردار هستند شخص با دارا بودن چنین ویژگی‌های منحصر به فرد و بادوامی ‌است که در موقعیت‌های مختلف واکنش‌های متفاوتی را از خود نشان می‌دهد.نظریه‌های شخصیت طی دوران شکل‌گیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفته‌اند و نظریه‌های متعددی نیز شکل گرفته‌اند.آگاهی از ویژگی‌های شخصیتی، برای مقابله موثر با مشکلات زندگی مفید و سودمند است.از آنجائی که ویژگی‌های شخصیتی عمیقاً با نحوه ادراک و تفسیر فرد از جهان و واکنش او به رویدادها مرتبط است، طبیعی است که برخی ویژگی‌های شخصیتی از ویژگی‌های دیگر انعطاف‌پذیرتراست.یکی از متغیرهایی که در ارتباط مستقیم با ویژگی‌های شخصیت می‌باشد، متغیر تفکر انتقادی است.از این رو متغیر بعدی که قرار است رابطه آن را با صلاحیت اجتماعی و ویژگی‌های شخصیت در این تحقیق بررسی کنیم، تفکر انتقادی است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در اینجا لازم است که به تعریفی از تفکر انتقادی که توسط انیس(1985)بیان شده،اشاره کنیم.

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

 

تفکر انتقادی،تفکری است مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم.وولفک(1995)در باب تفکر انتقادی چنین می­گوید که ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم و شواهد راه حل‌ها را تفکر انتقادی گویند. درباره مهارت‌های تشکیل دهنده تفکر انتقادی نظرات متفاوتی وجود دارد اما انیس (1987)که یکی از صاحب نظران و پژوهشگران در زمینه تفکر انتقادی است عناصر یا مهارت‌های تشکیل دهنده‌ی تفکر انتقادی را اینگونه بیان می‌کند جستجوی یک بیان روشن از موضوع یا سوال جستجوی دلایل کوشش برای کسب اطلاعات جامع استفاده و ذکر منابع معتبر در نظر گرفتن موقعیت کلی و نکته اصلی ازدیاد نبودن مساله اصلی مورد علاقه،جستجوی شقوق مختلف،انعطاف پذیر بودن و تعصبی بودن اتخاذ موضع کردن،تا حد امکان دقیق بودن با هر یک از اجزای موقعیت کلی به طور منظم برخورد نمودن(اعجازی،1386).از این رو یکی از موقعیت‌هایی که ارتباط تنگاتنگ با تفکر انتقادی دارد، صلاحیت اجتماعی است.صلاحیت یا کفایت اجتماعی شامل کارکرد­هایی است که برای مقابله با فشارهای زندگی و مسائل گوناگونی که انسان‌ها با آنها مواجه‌اند لازم است.صلاحیت اجتماعی به توانایی مقابله موثر با نیازها و چالش‌های روزمره اشاره دارد.به عبارت دیگر، صلاحیت اجتماعی به منزله موفقیت منطبق با تحول فرد، در قلمروهایی مانند موفقیت تحصیلی، مقبولیت در بین دوستان، موفقیت ورزشی، انتخاب یک حرفه، ازدواج، به دست آوردن شغل و به طور کلی، موفقیت در زندگی دانسته‌اند(علیق،1387).

 

 

با توجه به مطالب فوق می‌توان بیان کرد که عمده ترین سوال پژوهش حاضر این است که:

 

 

سهم ویژگی‌های شخصیتی و تفکر انتقادی در پیش بینی صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟

 

 

صلاحیت یا کفایت اجتماعی همان قدرت برقراری تعامل اجتماعی می‌باشد یعنی کسب مهارت‌ها،توانایی،ظرفیت‌هایی که شامل مهارت‌های شناختی،مهارت‌های اجتماعی،کفایت هیجانی و آمایه‌های انگیزشی می‌باشد به عبارت دیگر شامل اطلاعات و مهارت‌هایی است که سبب توانایی فرد در انجام وظایف شغلی و تبادل روزمره زندگی می‌گردد. (کندال و بزازل به نقل از پزشک،1380).صلاحیت اجتماعی متغیری است که از ویژگی‌های شخصیت و نوع تفکر تأثیر می‌پذیرد. از این رو این تحقیق سعی در بررسی میزان رابطه بین ویژگی‌های شخصیت، تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی را داشته و به دنبال پاسخ به این سوال است که چه رابطه‌ای بین ویژگی‌های شخصیت، تفکر انتقادی با صلاحیت اجتماعی وجود دارد؟ تأثیر هر یک از متغیرهای ویژگی‌های شخصیتی و تفکر انتقادی بر صلاحیت اجتماعی به چه میزان است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]




بر کسی پوشیده نیست که خانواده مهم ترین رکن هر اجتماعی را دارد. هر خانواده برای خود نظام و قوانینی را دارا می باشد. قسمتی از این قواعد و قوانین از نسل های قبلی منتقل می شود و قسمتی حاصل نگرش های جدید والدین و نوع ارتباطات آنها می باشد(ثنایی، 1387). والدین همواره به گونه ئی هشیار یا ناهشیار وام دار والدین خود هستند و تلاش می کنند نگرش ها و عقاید آنها را در خانواده های که تشکیل داده اند بکار گیرند(بوزورمینی ناگی و اسپارک، 1973). روابط نامناسب والدین موجب شكل گیری رفتارهای اجتماعی نامناسب ناخواسته ای در فرزندان می گردد كه سهم عمده ای در چگونگی روابط آنان با دوستان و همسالانشان و به طور كلی نحوه پاسخ های آنان به موقعیت های مختلف اجتماعی خواهد داشت(برانجی و همکاران، 2009). مطالعات زیادی اثرات سبک های حل تعارض را بر جنبه های مختلف فرزندان بررسی کرده اند. تحقیقات گذشته تعارضات بین فردی را مخرب دانسته و كاهش این تعارضات را به عنوان روشی مدیریتی مد نظر قرار داده اند. اما اخیراً رویكردهای حل مسأله به تعارضات بین فردی، شیوه هایی چون توافق بیشتر، توازن قدرت، رویكردهای خلا ق به حل مسأله و تسهیل تغییرات را مدنظر قرار داده اند(مک فارلند، 1992؛ به نقل از یزدان پناه و همکاران، 1392).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مطالعات زیادی اثرات سبک های حل تعارض را بر جنبه های مختلف روانی و اجتماعی فرزندان بررسی کرده اند. سیفرت و شوارز(2011) نشان دادند كه رفتارهای ناسازگارانه فرزندان در رابطه سبك های منفی حل تعارض و درون سپاری و برون سپاری مسائل به عنوان متغیر میانجی عمل می كند. نتایج كار آنان دلایلی ارائه داده است كه سبك های حل تعارض ناسازگاری اجتماعی فرزندان را پیش بینی می كند. شودلیچ و كامینگز(2007) در بررسی خود نشان دادند كه كاهش احساس امنیت در خانواده به عنوان مكانیزمی عمل می كند كه از طریق آن برخی سبك های تعارض منفی، سازگاری فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. ریاحی و همکاران(1392) در پژوهش خود گزارش کردند که بین به سلامت روان مادران و مشکلات رفتاری فرزندان ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. بختیارپور و همکاران(1392) در بررسی خود نشان دادند که بین افسردگی و رضایت زناشویی مادران و مشکلات رفتاری دختران ارتباط مستقیم وجود دارد. همچین خانجانی و همکاران(1392) در مطالعه خود نشان دادند که ابعاد شخصیت مادران با اختلال های برونی سازی و درونی سازی دختران مرتبط است.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

همانطور که بیان شد تعارضات و مشکلات والدین تاثیر مستقیم بر جنبه های روانی و اجتماعی فرزندان دارد. یکی از جنبه های که به نظر می رسد فرزندان را تحت تاثیر قرار دهد، تصمیم گیری های آنان برای ازدواج باشد. کسانی که در خانواده ی اصلی خویش با تجریه های منفی همچون تعارض و جر بحث های والدین روبه رو بوده اند مسلما با آنهایی که در خانواده های با نگرش های مثبت و بدون تعارض بوده اند بسیار متفاوت اند(وامپلر و همکاران، 2003). گذشته از یادگیری رفتار تعارض آمیز از والدین، درگیر شدن فرزندان در اینگونه روابط تعارض آمیز می تواند پایه ئی برای اختلاف ها زناشویی آنان در زندگی مشترک آینده شان باشد(ثنایی و ذاکر، 1387). ازدواج از امور اساسی انسانی است. تصمیم ی که برای ازدواج گرفته می شود بسیار حائز اهمیت است، چرا که زندگی دوم فرد را شکل می دهد. روی این تصمیم گیری، مسایل بسیار مختلفی تاثیر گذار است. به نظر می رسد تعارضات والدین یکی از  موضوعات بسیار نزدیگ با نحوه تصمیم گیری برای ازدواج است. تعارضات والدین می توانند بر جنبه های شناختی و رفتاری فرزندان تاثیر گذار باشد. کودکانی که در خانواده های با والدینی که همواره در حال تعارض هستند ، بزرگ می شوند در محیط های اجتماعی و مناسبت های اجتماعی توانایی برقرار و انجام رفتارهای مناسب را ندارند. این فرزندان ممکن در آستانه ازدواج نتوانند ارتباط های مناسبی را با دیگران داشته باشند. از طرفی شاید دختران بنا به شرایط روحی و روانی بیشترین تاثیر را از تعارضات والدین می گیرند. دختران در چنین شرایطی معمولا دچار ناراحتی های عاطفی می شوند که این ناراحتی های عاطفی می تواند دید آنها را نسبت به ازدواج و زندگی آینده تغییر دهد. با توجه به مطالب مسئله ای که این پژوهش بدنبال پاسخگویی به آن است اینست که  رابطه تعارض والدین بر نگرش فرزندان دختر به ازدواج چگونه است.

 

 

 

    • ضرورت و اهمیت پژوهش
    • پروژه دانشگاهی

    •  

 

 

خانواده به عنوان نخستین محیط اجتماعی که کودک در آن قدم می گذارد، نقش اساسی در پدیدآیی ویزگی های فردی و اجتماعی وی دارد. در این میان نقش پدر و مادر در شکل گیری این خصوصیات غیر قابل انکار است. تنها یك سوم ازدواج‌ها 16 سال پس از شكل‌گیری، هنوز دست نخورده و رضایتمندانه ادامه دارند. درباره اینكه چرا با گذشت زمان تغییراتی در رابطه زناشویی رخ می‌دهد، برخی نظریه‌پردازان به تحولات ارتباطی زوجین اشاره می‌كنند و برخی آن را به رگه‌های شخصیتی و مهارتهای ارتباطی نسبت می‌دهند كه فرد با خود وارد رابطه جدید می‌كند. از آنجایی كه طلاق والدین خطر طلاق را در فرزندان افزایش می‌دهد (گرچه تمام طلاق‌ها به دنبال یك رابطه تعارض‌آمیز طولانی بین زوجین پیش نمی‌آیند و بسیاری از ازدواج‌های دست نخورده نیز دچار تعارضات مزمن هستند) و احتمال انتقال بین نسلی آن مطرح میشود، باید احتمال مشابه را برای اختلافات زناشویی نیز آزمود(پسندیده، 1392). مطالعاتی كه تاكنون انجام شده بیشتر به صورت مقطعی و بنابر نظر افراد در مورد ازدواج خود و والدینشان صورت گرفته است. اشخاصی كه از نارضایتی والدین خود در ازدواج می‌گویند از ازدواج خود نیز مشكلات بیشتری را به خاطر می‌آورند، گرچه این امر می‌تواند به دلیل تاثیر عواطف منفی انسان‌ها در یادآوری ایشان از خاطرات گذشته (تخمین فراتر از واقعیت) باشد(رضایی و همکاران، 1393). دسته دوم از مطالعات پیشنهاد می‌كند كه بالغینی كه در كودكی در معرض مشاهده خشونت میان والدین خود بوده‌اند، اكنون در روابط صمیمانه خود بیش از دیگران قربانی میشوند و یا پرخاشگری فیزیكی نشان می‌دهند. از آنجا كه خشونت نمادی از مشكلات زناشویی است در عین حال می‌تواند تاییدی بر انتقال بین نسلی آن باشد(احمد وند و همکاران، 1393). مطالعات دیگر تاثیر طلاق والدین را بر كیفیت روابط زناشویی فرزندان سنجیده‌اند، در برخی از این مطالعات فرزندان طلاق ازدواج خود را ناشادتر، پرمشكل‌تر و جدایی را محتمل‌تر ارزیابی كرده‌اند، گرچه در مطالعات دیگر این رابطه تایید نشده است. این عدم ثبات در نتایج بدست آمده ممكن است ناشی از این واقعیت باشد كه طلاق همیشه متعاقب اختلافات شدید صورت نمی‌گردد و بسیاری از ازدواج‌های پرتعارض نیز سالها ادامه پیدا می كنند. بنابراین طلاق نمی‌تواند نشانگر كاملی از كیفیت ازدواج والدین باشد(گاتمن، 199؛ به نقل از صالحی، 1393). تعارض بین والدین با تعداد زیادی از مشكلات رفتاری كودكان و الگوی مشكل‌زای بین فردی در آینده آنان همراه بوده است كه این موارد با كیفیت ازدواج نیز رابطه منفی پیدا می‌كنند. چگونگی رفتار بین فردی والدین، وجود یا عدم وجود رفتار بین فردی گرم و حمایتگر فرزندان آنان را در ارتباطات عاشقانه پیش‌بینی می‌كند. به نظر می‌رسد تاثیر این رفتار جدا از نوع رابطه والد- فرزند می‌باشد(خانجانی و همکاران، 1392).

 

 

از طرفی مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیراست و علرغم تلاش والدین برای حفظ فرزندانشان از تعارض، کودکان بطور روزمره با تعارض والدین والدین مواجه می شوند(دیویس و کامینگ، 1994؛ گریچ و فینچام، 1990). تحقیقات نشان داده است که سبک های حل تعارض والدین در سازگاری نوجوانان نقش مهمی را دارد( برانجی، و دورن، وندر والک و میوز،2009). یزدان پناه و همکاران در بررسی های خود نشان دادند که تعارضات والدین تاثیر مستقیمی بر نوجوانان دارد(1391). از طرف دیگر یکی از رویداد های مهم زندگی هر فردی ازدواج است. اساس انتخاب همسر آینده کاملا به نگرش های افراد وابسته است. در ازدواج های که رابطه زن وشوهر با یکدیگر تعارض آمیز است، ارتباط والد- فرزندی مناسبی نیز وجود نخواهد داشت. از این رو فرزندانی که در این خانواده ها بزرگ می شوند دارای نگرش های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی مشترک می باشند که ممکن است مانع از داشتن یک زندگی موفق و آرام در آینده شود(باوم، 2003). نابسامانی خانوادگی در یک نسل ممکن است نابسامانی در نسل های بعدی را نیز رقم بزند. طبق رویکردهای مختلف نگرش های والدین به فرزندان منتقل می شود. طبق رویکردهای روان درمانی این نگرش ها از طریق ذهن ناهشیار به فرزندان و رفتارهای آنان منتقل مشود(فریمو، 1991). طبق رویکردهای شناختی نگرش های والدین به فرزندان از الگوهای شناختی منتقل میشود(الیس، 1997). اثرات طلاق  و تعارضات زناشویی با توجه به سن کودک و جنسیت او متفاوت است و کودکان پسر و دختر در و اکنش به طلاق و تعارضات زناشویی با یک روش پاسخ ‏نمی‌دهند و با هم فرق دارند تا جایی که پسران در مقایسه با دختران اثرات تخریبی کمتری را تجربه می‌کنند که این مسئله ‏بیشتر به خاطر بار فرهنگی و اجتماعی جامعه است ولی دختران با توجه به اینکه از ساختار هویتی متفاوتی برخوردارند در جامعه ‏ایرانی دختران از جایگاه شأن متفاوتی برخوردارند در مجموع طلاق و تعارضات زناشویی بر آن‌ها تأثیرات منفی بیشتری دارد و دختران به خصوص در ‏سنین دبستانی که به بلوغ می‌رسند طلاق والدین و تعارضات والدین را معادل شکست در زندگی خود و ازدواج آینده خود تصور می‌کنند(شفیعی، 1393).

 

 

کودکانی که والدینشان در هنگام کودکی آن‌ها اغلب دعوا مو مشاجره های شدید دارند کمتر از نظر هیجانی احساسی امنیت یا احساس مورد حمایت بودن می کنند. ناامنی هیجانی شامل مواردی همانند آشفته بودن کودکان، یا برون ریزی هیجانی مانند پرخاشگری یا زدن در حین تعارض، یا گزارش احساس رنج و نگرانی به خاطر دعوای والدین است. کودکانی که از نظر هیجانی کمتر احساس امنیت دارند مشکلات روانی بیشتری دارند(رضوی، 1393). یکی از موضوعاتی که به نظر می رسد تعارضات زناشویی بر آن تاثیر داشته باشد، نگرش به ازدواج در فرزندان است. با توجه به اینکه طبق مطالعات تعارض والدین بیشتر بر نوع نگرش در دختران تاثیر میگذارد (شفعی، 1393) این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تعارض والدین بر نگرش فرزندان دختر به ازدواج انجام پذیرفت.

 

 

 

    • اهداف پژوهش

 

 

1-4-1- هدف اصلی

 

 

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه تعارض والدین با نگرش دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی شهر کرمانشاه در سال 94 بود.

 

 

1-4-2- اهداف فرعی

 

 

 

    • تعیین رابطه تعارض والدین با نگرش انتخاب به همسر در دختران

 

 

    • تعین رابطه تعارض والدین بر نگرش غیر منطقی به انتخاب همسر در دختران

 

 

    • تعیین تعارض والدین بر نگرش منطقی به انتخاب همسر در دختران

 

 

    • فرضیه های پژوهش

 

 

    • بین تعارض والدین با نگرش انتخاب به همسر در دختران رابطه وجود  دارد.

 

 

    • بین تعارض والدین بر نگرش غیر منطقی به انتخاب همسر در دختران رابطه وجود دارد.

 

 

    • بین تعارض والدین بر نگرش منطقی به انتخاب همسر در دختران رابطه وجود دارد.

 

 

  • تعارض والدین، نوع نگرش به انتخاب همسر در دختران را پیش بینی می کند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:46:00 ق.ظ ]




سلامت روان یکی از مهمترین مولفه های یک زندگی سالم است که عوامل بیشماری در شکل بندی صحیح یا ناصواب آن دخیل هستند ( ,WHO2007).

 

 

در گستره ی بهداشت روانی ، انسان سالم ، در جستجوی معنای زندگی ، سعادت  ، کامروایی و شادکامی است. (فرانکل ، 1976). مسئله ی سلامت روان معلمان با توجه به ارتباط نزدیک آنها با دانش اموزان و نفوذی که بر آنها دارند ، اهمیت بیشتری نسبت به سایر طبقات اجتماعی پیدا می کند. (کاوه و همکاران ، 1381)

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

 

معلمان دوره ابتدائی که روزهای بیشتری از هفته را نسبت به دوره های بالاتر در مدرسه با بچه ها سرو کار دارند ، با فشار کاری بیشتری روبه رو هستند. بنابراین تشخیص به موقع اختلال روانی در بین معلمان مهمترین مسئله می باشد. در صورتی که سیستم غربالگری جامعی در سطح کشور باشد ، به راحتی می توان این اختلال را برطرف کرد. (اتکینسون و هور نبی ،1994،ترجمه رهنما و فریدی ، 1384)

 

 

مذهب نیز می تواند به عنوان یک اصل وحدت بخش و یک نیروی عظیم برای سلامت روان مفید و کمک کننده باشد . از دیدگاه آلپورت جهت گیری مذهبی به دو صورت «درونی» و «بیرونی» می باشد. در جهت گیری مذهبی درونی ، ایمان به خودی خود به عنوان یک ارزش متعالی تلقی می گردد و یک تعهد انگیزش فراگیر ، نه وسیله ای ، برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته می شود. اما در جهت گیری مذهبی بیرونی ، مذهب امری خارجی و ابزاری برای ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام و  امنیت مورد  استفاده قرار می گیرد. به عبارت دیگر دینداری برای کسب امنیت و پایگاه اجتماعی است. افرادی که چنین جهت گیری دارند از دین به عنوان وسیله ای برای رسیدن به حاجات خود استفاده می کنند.(آلپورت و راس ، 1967).

 

 

شخصیت مجموعه ای از صفات هیجانی و رفتاری  است که فرد را در زندگی روزمره اش احاطه و همراهی می کند. به عبارت دیگر ، شخصیت ، خصوصیات مستمری است که فرد از طریق آنها تعامل و سازگاری خود را با دیگران و محیط اجتماعی تنظیم می نماید.(آلبرت،مانیا،برجسیوک و بوگتو،2006)

 

 

مدل پنج عاملی شخصیت یکی از مسلط ترین و تاریخی ترین مدل های ساختاری شخصیت است و بسیاری از روان شناسان بیان کرده اند که مدل پنج عاملی بسیاری از متغیرهای شخصیت را در بر می گیرد.

 

 

مطابق نظر مک دونالد (1999) این مدل ابتدا توسط گالتن (1884) مطرح شد. پنج عامل که در مطالعات انجام شده به وفور آمده اند عبارتند : ثبات هیجانی ، برونگرایی ، گشودگی تجربه ، همسازی و وظیفه شناسی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم