به طور كلی خانواده كودك معلول به لحاظ داشتن كودكی متفاوت با سایر كودكان با مشكلات فراوانی در زمینه نگهداری، آموزش و تربیت آنها روبه روست. این مسایل همگی بر والدین فشارهایی وارد میكنند كه سبب بر هم خوردن آرامش و یكپارچگی خانواده میشوند و در نتیجه انطباق و سازگاری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. عزت نفس یكی از مهمترین عوامل تحول و شكلگیری شخصیت است و نقش بنیادین در سلامت روانی دارد به گونهای كه عزت نفس پایین و شكلگیری احساس خود كم بینی در والدین زمینههای آسیب روانی را فراهم مینماید( ولی زاده و همكاران و 1387).
عزت نفس5 مفهوم روانشناختی بسیار عام و در عین حال بسیار مهم است اما به طور کلی می توان عزت نفس را احساس ارزشمندی شخص تعریف نمود. احساسات و افکار مردم درباره خودشان اغلب بر احساس تجارب روزانه تغییر پذیر است و به طور موقت بر احساس فرد تاثیر می گذارند. البته عزت نفس، بنیادی تر از آن است که افت و خیزهای معمول می توان نوسانات گذرایی بر نحوه احساستشان نسبت به خود ایجاد کند، ولی این تاثیرات بسیار محدودند، بر عکس آنهایی که عزت نفس پایینی دارند افت و خیزهای معمول می تواند زندگی آنها را دگرگون کند. عزت نفس معمولاً به عنوان ارزیابی شخص از ارزشمندی خویش تعریف میشود افرادی كه عزت نفس بالایی دارند خودپذیرا و خود ارزشمند هستند. روانشناسان اجتماعی عزت نفس را ارزیابی مثبت و منفی از خود میدانند به طوری كه فرض می شود عزت نفس تا حدودی با ثبات است. عزت نفس یا همان احترام به خود یكی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشكیل میدهد و به طور حتم روی جنبههای شخصی انسان اثر میگذارد و كمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبههای شخصیت به صورت ناهماهنگ خواهد شد و حتی ممكن است باعث پدیدآیی بیماریهای روانی گوناگون مانند افسردگی، كمرویی، پرخاشگری1، ترس و… شود(بیابانگرد،).
عزت نفس بالا بستگی به شكلدهی ارزشها و استانداردهای خود والدین دارد همچنین به رفتار سالم بستگی دارد، زمانی كه افراد از سلامتی كامل برخوردار باشند ولی عزت نفس بالایی نداشته باشند در رفتار خود عزت نفس پایین نشان میدهند(شاطرلو،1386).
سلامت روانی یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر میباشد. سازمان بهداشت جهانی2(2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میكند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، 1386).
با توجه به فراوانی کودکان عقب مانده ذهنی که هم بر جامعه و هم بر خانواده بار مالی و بخصوص بار عاطفی و روانی به دنبال دارند و از سوی دیگر این کودکان طبق اصل 130 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارایی حقوق هستند ازجمله اینکه دولت موظف است برای این کودکان در حد توان خدمات آموزش و رفاهی فراهم سازد. این در حالی است که یک کودک عقب مانده ذهنی در هر خانواده ای ساختار خانواده را تحت تاثیر قرار داده و سلامت روان اعضای بخصوص والدین را تحت الشعاع قرار می دهد بخصوص که کارکردهای روانشناختی خانواده را مختل می سازد که بهترین این کار کردها عبارتند از:
الف) ابراز کردن: والدین و تک تک فرزندان باید اجازه ابراز احساس افکار و نظرات داشته باشند.
ب) اتحاد: خانواده باید یک سیستم متحد و هماهنگ باشد.
ج) ساختار و سازمان: خانواده باید دارایی چارچوب، ساختار و سازمان باشد.
د) معنویت و مذهب: خانواده باید ارزشهای مذهبی خود را به اعضای عرضه بدارد.
و) کنترل: خانواده باید اعضای خود را کنترل نماید(آلن 1 2001).
هدف سلامت روان فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلكه هدف آن به وجود آمدن عواملی كه مكمل زندگی سالم و نرمال باشد و نیز درمان اختلالات جزیی رفتار به منظور جلوگیری از وقوع بیماریهای شدید روانی و به طور كلی هدف سازمان روان پیشگیری است(شاملو 1382). وجود كودك معلول میتواند ضایعات واثرات جبران ناپذیری بروضعیت سلامت روانی و والدین داشته باشد و آدلر در نظام روانشناختی فردی بیان كرده است كه احساس حقارت از طریق تجربه به قدرت شخصی بر انسان تسلط پیدا میكند با این وجود آغاز مفهوم منبع كنترل به عنوان یك سازه روان شناختی به دو دهه قبل بر میگردد(ادوارد1، 1977).
آموزشهای روان شناختی شامل آموزش مهارتهای زندگی و آموزش ابراز وجود درمانهای روان شناختی مانند رفتار درمانی و انواع فنون روان درمان و توان بخشی مانند مشكلات ادراكی و شناختی از جمله مداخلههای روان شناختی تلقی می شوند همچنین مداخلههای روان شناختی شامل هر گونه اقداماتی است كه روان شناسان و مشاوران به منظور پیشگیری درمان و كاهش مشكلات روان شناختی افراد بکار می برند. هدف نهایی این مداخلهها كمك به افراد برای درک بهتر خود و جهان پیرامون، افزایش قابلیت و توانمندی سازگاری و ارتقای سلامت روانی است(یوسفی 1387).
به منظور کاهش مشکلات در رابطه با بروز نقایص جسمی و ذهنی معمولاً در هر جامعه به دو اقدام اساسی می پردازند: قدم اول سعی و کوشش هرچه بیشتر در امر پیشگیری از معلولیت و جلوگیری از بروز نقایص ذهنی و جسمی یا در اختیار گذاردن راه حلهای و رهنمود های لازم ازطریق کتب و مقالات و برنامه های رادیویی، تلویزیونی و غیره بر جامعه و سازمانهای ذیصلاح تا درصد بروز اینگونه عوارض را تا حد
امکان کاهش دهند. اقدام اساسی دوم ایجاد امکانات لازم رفاهی و توانبخش مناسب جهت ارائه خدمات به کودکان معلول خانواده آنهاست.
از آنجا که وجود کودک معلول زمینه ای برای برای تغییر رفتار اعضای خانواده فراهم می کند، داشتن کودکی معلول در حکم ضربه روانی قابل توجه، موجب بروز احساسات و عکس العمل های متضاد و تشدید نیازهای و ایجاد نیازهای جدید، نگرشهای متفاوت و رفتارهای مختلف می شود وبهداشت روانی، تعامل روانی، اجتماعی و روابط والدین، کودک را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت بهزیستی است. مدل سلامت سه نوع بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را با هم ترکیب کرده ومفهوم جامع و کامل از بهزیستی را هم که جنبه عاطفی(بهزیستی هیجانی) و هم جنبه کاربردی(بهزیستی روانشناختی و اجتماعی) سلامت روانی را در بر می گیرد به وجود آورده اند. سلامت روانی دارای 13 نشانه است که 2 نشانه مرتبط با بهزیستی هیجانی 5 نشانه مرتبط با بهزیستی اجتماعی و 6 نشانه مرتبط با بهزیستی روانشناختی است. بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. ودارای مولفه های 1- خودمختاری (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد و …)2- رشد شخصی(داشتن رشد مداوم و …)3- روابط مثبت با دیگران(داشتن روابط گرم و …)4- هدفمندی در زندگی (داشتن هدف در زندگی)5-پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و …) 6- تسلط بر محیط (توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و…) می باشد. همچنین والدینی که دارایی عزت نفس بالایی می باشند سلامت روانی بهتر بهزیستی روانشناختی بهتری نسبت به والدینی دارند که دارای عزت نفس پایین می باشد. با توجه به مطالعات در ایران و این که در استان سیستان و بلوچستان مشابه این تحقیق انجام نگرفته لذا لزوم انجام چنین تحقیقی در استان ضروری به نظر می رسد و خصوصاً در آینده نیز می توان از نتایج این تحقیق نیز در مراکز مشاوره، آموزشگاههای استثنایی و مدارس عادی، سازمان بهزیستی، کلینیک های سلامت روان جهت خدمت رسانی استفاده کرد. با توجه به موضوع تحقیق، سئوال اصلی تحقیق را چنین طرح می کنیم: آیا بین بهزیستی روانشناختی با عزت نفس و سلامت روانی در والدین کودکان عادی و مرزی رابطه ای وجود دارد؟
.Mental Retarded 1
Blindness.2
Deafness.3
well-beig.1
Mobilty.2
3.Pain
4.Depression
5.Anxiety
Ryff.6
FRUSTRATIon.1
Frustation.2
Denial of Reality.3
Anger .1
- 2. Burden
3.Crnic
- 4. Beckman
- 5. Self- esteem
1.Aggression
.World Heallh Organization2
. Allen 1
.Edwards2
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)