ارزیابی عملکرد (ابزار اجرای استراتژی شرکت و نظارت بر حسن انجام کار) فعالیتی است که مدیران به جهت رسیدن به اهداف و استراتژیهای خود انجام میدهند. انتخاب یک معیار ارزیابی عملکرد مناسب و رسیدن به اهداف شرکت با استفاده از این معیار، سبب با اهمیتتر شدن نحوه انتخاب یک معیار مناسب جهت ارزیابی عملکرد میشود. توسعه و بهبود معیارهای ارزیابی عملکرد به عنوان یک بخش مهم از زنجیره ارزش، یکی از وظایف اصلی حسابداری مدیریت است. معیارهای ارزیابی عملکرد معتبر و قابل اتکاء به شرکت اجازه میدهد که استراتژی و اهداف خود را به طور اثر بخش به مرحله عمل برسانند. مدیران و پژوهشگران با استفاده از راههای مختلف مثل استفاده از مدل ارزیابی عملکرد، تلاش میکنند تا مدیریت و کنترل بر زنجیره ارزش را بهبود بخشند (لهمن و همکاران،[1]2004).
<img class="alignnone size-full wp-image-591000 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Accounting-287.jpg” alt="حسابداری” width="400″ height=”266″ />
در این راستا در بسیاری از این شرکتها به روال معمول و سنتی، از متغیرهای مهم حسابداری مانند فروش، سود و نسبت سود به فروش، برای ارزیابی عملکرد استفاده کردهاند. این روشها هر چند درعمل همچنان مورد استفاده قرار میگیرند، اما این روشها جهت ارزیابی عملکرد مدیران چندان مناسب نیستند، زیرا سودآوری رابطه نزدیکی با مقدار سرمایهگذاری دارد و هیچ کدام از این روشهای سنتی به مبلغ سرمایهگذاری توجه ندارند. به طور خلاصه، معیارهای ارزیابی عمکرد نوین رابطه نزدیکی با ارزش سهامداران دارند. این معیارها روند آتی را منعکس مینمایند زیرا سرمایهگذاران و بازار انتظار دارند که تورم درتمامی زمانها بر ریسک و ارزش پول تأثیرگذار باشد. معیارهای نوین، اثرات حسابداری تعهدی را از بین میبرند و به عنوان یک الگو، توانائی شرکت در ایجاد ارزش برای سهامداران از یک دوره به دورهای دیگر را برای سرمایهگذاران فراهم میآورد. سرمایه درگردش از اقلام مهم داراییهای واحدها و بنگاههای اقتصادی تلقی میشود که در تصمیمات مالی نقش قابل توجهی دارد. توسعه کمی و کیفی فعالیتهای تجاری، توسعه کمی وکیفی قلمرو مدیریت مالی را به دنبال داشته و به تبع آن مدیریت مالی را پیچیدهترنموده است. بنابراین بررسی ارتباط این شاخص با سایر شاخصهای عملکردی در واحدهای اقتصادی یکی از موارد مدنظر استفاده کنندگان از صورتهای مالی خواهد بود (هاوازکوا،2010، 44).
1-2- بیان مساله
عملکرد سطوح مختلف واحدهای تجاری در حالتی که به طور سنتی به فاکتورهای مدیریتی عمومی(کلی) مثل تولید، بازاریابی و عملیات نسبت داده شده، مدیریت سرمایه در گردش به عنوان یک پیامد تأثیری بر رشد و تداوم فعالیت شرکتها داشته است. مدیریت سرمایه درگردش عبارتست از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه درگردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد. در واقع مدیریت سرمایه در گردش تصمیمات مربوط به تامین مالی بلندمدت لازم، برای پشتیبانی مالی از داراییهای جاری واحد انتفاعی را در بر میگیرد. (کارگر و بلا میتال، 1994).سرمایه درگردش به سرمایه گذاری شرکت در دارائیهای کوتاه مدت از قبیل وجه نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حسابهای دریافتنی و موجودی های کالا اطلاق میشود و خالص سرمایه درگردش عبارت است از دارائی جاری منهای بدهی جاری.معمولا شرکتها مبالغ قابل توجهی از پرداختهای کوتاه مدت را به عنوان یک منبع تامین مالی دراختیار دارند. مدیران شرکتها انتظاردارند با مدیریت سرمایه در گردش بتوانند تاثیر بسزائی برسودآوری شرکت بگذارند. بنابراین برای بسیاری از شرکتها، مدیریت سرمایه درگردش یکی از مباحث مهم مدیریت مالی می باشد و مدیران میتوانند با نگهداری سطحی بهینه از سرمایه درگردش ارزش شرکت شان را افزایش دهند (مارکدلاف،2003).
ماهیت رشد داراییهای کوتاه مدت از منابع مالی کوتاه مدت باید مورد توجه مدیران مالی قرار گیرد، تا شرایط لازم برای تحقق اهداف کوتاه مدت و تداوم فعالیت در بلند مدت فراهم شود. مدیریت سرمایه در گردش با تامین مالی و مدیریت داراییهای جاری موسسات در ارتباط است (نیکو مرام، 1381، 5).
یکی از معیارهای ارزیابی سرمایه در گردش، چرخه تبدیل وجه نقد می باشد. چرخه تبدیل وجه نقد به مدت زمان لازم بین خرید مواد اولیه و جمعآوری وجوه حاصل از فروش کالای ساخته شده اشاره می کند. هرچقدراین مدت طولانی تر باشد، سرمایه گذاری بیشتری در سرمایه در گردش مورد نیاز خواهد بود . چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر ممکن است سودآوری شرکت را از طریق افزایش فروش افزایش دهد. با وجود این اگر چنانچه هزینه سرمایهگذاری در سرمایه در گردش بیشتراز منافع حاصل از سرمایه گذاری در موجودی یا اعطای بیشتر اعتبار تجاری باشد، سودآوری شرکت ممکن است کاهش یابد (مارکدلاف،2003).
چرخه تبدیل وجه نقد به عنوان جزیی از چرخه عملیاتی نشان دهنده دوره یا مدت زمانی است که وجوه نقد به مصرف فرایند عملیاتی شرکت برای تولید یک قلم محصول میرسد. کوتاه کردن این دوره به مفهوم این است که برای حجم معینی از تولید، مقدار کمتری از وجه نقد به مصرف میرسد (سرمایه در گردش کمتری مورد نیاز است و از این رو نیاز به سرمایه کمتر خواهد شد) . با کوتاه کردن متوسط
دورهای که پول به صورت موجودی کالاست یا کوتاه کردن متوسط دوره وصول مطالبات یا از طریق طولانیتر کردن مهلت پرداخت حسابهای پرداختنی میتوان چرخش وجه نقد را کوتاهتر کرد. طول زمان چرخش وجه نقد فقط یکی از عوامل تعیین کننده سرمایه در گردش خالص مورد نیاز است.
چرخش وجه نقد از زمانی که شرکت بابت مواد اولیه پول پرداخت میکند شروع میشود و تا هنگامیکه مطالبات ناشی از فروش کالا را دریافت میکند ادامه مییابد سرمایه درگردش نیازهای مالی کوتاه مدت موسسه تجاری را برآورده میکند. سرمایه در گردش یک سرمایه معاملاتی است که بیشتر از یک سال در شرکت باقی نمیماند .وجهی که در این اقلام سرمایه گذاری میشود در طول عملیات تجاری تغییرمیکند. همان طوری که گردش خون در بدن انسان جهت حفظ زندگی یک نیاز خیلی مهم است گردش وجه نقد برای تداوم عملیات تجاری بسیار ضروری است (کیسی ون ، 2006).
نقش اساسی مدیریت سازمانهای نوین، ارزش آفرینی برای همه افراد و نهادهایی است که به نوعی علایق خویش را در سازمان جستجو میکنند. در میان ذینفعان سهامداران به خاطر نقش محوری در کارآفرینی و شکلدهی بنگاه ، پذیرش ریسک، از جایگاه ویژهای برخوردارند. امروزه سهامداران انتظار دارند که بتوانند از طریق شاخصهای قابل اتکا، اطلاعات مربوط به سودآوری واقعی بنگاه، وضعیت نقدینگی فعلی و آتی بنگاه، پتانسیل درآمدزایی، رشد پایدار شرکت و تحلیل ریسک آن را بدست آورند. از اینرو معیارهای جدیدی برای سنجش ارزش بنگاه مطرح شده که به سرعت جایگزین معیارها و شاخصهای سنتی اندازه گیری ارزش بنگاه شده است . (نیکومرام و عسگری، 1381، 54).
انتخاب یک معیار ارزیابی عملکرد مناسب و رسیدن به اهداف شرکت با استفاده از این معیار، سبب با اهمیتتر شدن نحوه انتخاب یک معیار مناسب جهت ارزیابی عملکرد میشود. توسعه و بهبود معیارهای ارزیابی عملکرد به عنوان یک بخش مهم از زنجیره ارزش، یکی از وظایف اصلی حسابداری مدیریت است. معیارهای ارزیابی عملکرد معتبر و قابل اتکاء به شرکت اجازه میدهد که استراتژی و اهداف خود را به طور اثر بخش به مرحله عمل برسانند. مدیران و پژوهشگران با استفاده از راههای مختلفی مثل استفاده از مدل ارزیابی عملکرد، تلاش میکنند تا مدیریت و کنترل بر زنجیره ارزش را بهبود بخشند.)لهمن و همکاران ،2004).
معیارهای متفاوتی برای اندازهگیری و قضاوت در مورد عملکرد شرکت وجود دارد. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای اندازهگیری عملکرد و ارزش سهام یک شرکت سبب میشود که ارزش شرکت به سمت ارزش واقعی سوق پیدا نکند و در نتیجه موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر میشود(پناهیان،1382، 35 ). کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن شود، برای مدیران سرمایهگذاری و همچنین مدیران شرکتها بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها، ایجاد ثروت جهت حفظ و بقای اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است. مدیرانی که در یک اقتصاد بازار، اهمیت این موضوع را نادیده میگیرند، کسب و کار سازمان و مالکان آن را به مخاطره میاندازند. پیدا کردن بهترین شرکتها و صنایع اهمیت زیادی برای مدیران سرمایهگذاری دارد. با ابزارهای تحلیل صحیحتر، مدیران پورتفوی، احتمالا قادر خواهند بود که استراتژیهای انفعالی خود را با نرخ بازده بالاتر و همان ریسک اولیه به عملکردی فعال تبدیل کنند (انواری رستمی، 1383، 4).
سرمایهگذاران و به ویژه سهامداران، نیازمند معیارهایی هستند که بتوانند عملکرد مدیریت شرکت را به درستی اندازهگیری کرده و به عنوان مبنای مناسبی برای سیستم پرداخت مدیریت و جبران خدمات و افزایش سطح انگیزش آنها بکار گیرند. نسبتهای جدیدتر مانند Qتوبین، ارزشافزوده اقتصادی قادر است این پاسخ را به سهامداران بدهد که مدیریت تا چه اندازه در افزایش ثروت آنها دخیل بوده است.
یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد شرکتها که هزینههای سرمایه را نیز مدنظر دارد ارزش افزوده اقتصادیEVA)) است. بر اساس این معیار، ارزش یک شرکت به دو عامل بستگی دارد.1) بازده سرمایه به کار گرفته شده شرکت و2) هزینه سرمایه به کار گرفته شده شرکت. تفاوت بین ارزش افزوده اقتصادی و سایر معیارهای ارزیابی عملکرد در این است که تلاش میگردد تا هزینه کلیه منابع تامین مالی در نظر گرفته شود. (ولف، 2003، 157).
یکی از معیارهای ارزیابی سرمایه در گردش، چرخه تبدیل وجه نقد می باشد. چرخه تبدیل وجه نقد به مدت زمان لازم بین خرید مواد اولیه و جمعآوری وجوه حاصل از فروش کالای ساخته شده اشاره میکند. هرچقدراین مدت طولانی تر باشد، سرمایه گذاری بیشتری در سرمایه در گردش مورد نیاز خواهد بود . چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر ممکن است سودآوری شرکت را از طریق افزایش فروش افزایش دهد. با وجود این اگر چنانچه هزینه سرمایهگذاری در سرمایه در گردش بیشتراز منافع حاصل از سرمایه گذاری در موجودی یا اعطای بیشتراعتبارتجاری باشد، سودآوری شرکت ممکن است کاهش یابد (مارکدلاف،2003).
یکی از جدیدترین و کارآمدترین معیارهای ارزیابی عملکرد شرکتها معیار رویکرد اقتصادی می باشد که به عنوان روشی نوآورانه برای یافتن ارزش واقعی عملکرد شرکتها و مدیران مطرح و سودآوری واقعی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد. از سوی دیگر چرخه تبدیل وجه نقد نیز یکی از معیارهای ارزیابی سرمایه در گردش می باشد که در تحقق اهداف نهائی شرکتها ( سودآوری و بیشینه کردن ثروت سهامداران ) از طریق بهینه نمودن دوره وویل نقدینگی و تامین منابع مالی مورد نیاز نقش اساسی را ایفا می نماید.
در این تحقیق برآنیم تا با استفاده از مطالعه نظری و به چالش کشیدن دادههای بدست آمده از بازار سرمایه ایران بتوانیم روابط یکی از شاخصهای سرمایه در گردش را (چرخه وجه نقد) با معیارهای عملکردی اقتصادی (ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده) مورد بررسی علمی قرار دهیم. بنابراین سوال اصلی تحقیق عبارتست از اینکه « آیا بین ارزیابی عملکرد بر مبنای رویکرد اقتصادی با چرخه تبدیل وجه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میتوان تبیین ارتباط نمود؟
[1] . Lohman et al
[2].Hovezakova
[3]. Kargar and Blumethal
[4]. Kesseven
[5]. Lohman et al
[6]. Economic value Added
[شنبه 1399-12-02] [ 12:54:00 ب.ظ ]
|